طی هفتههای اخیر معرفی یک فناوری پر سروصدای جدید در حوزه هوش مصنوعی افکار عمومی جهان را به خود مشغول کرده است. این فناوری جدید که با عنوان ChatGPT شناخته میشود در واقع یک ربات گفتگو محور طراحی شده مبتنی هوش مصنوعی است. این هوش مصنوعی توسط OpenAI توسعه پیدا کرده است. اوپن ایآی در واقع یک شرکت آمریکایی تحقیقاتی غیرانتفاعی فعال در حوزه هوش مصنوعی است که مدعی تلاش در مسیر توسعه هوش مصنوعی بیضرر در راستای اهداف بشردوستانه میباشد. نکته جالب توجه اینجاست که ایلان ماسک، مدیرعامل پر حاشیه شرکتهایی مانند تسلا، استارلینک و حتی توئیتر از بنیانگذاران این شرکت نیز محسوب میشود.
فناوری ChatGPT را میتوان نسخه تکامل یافته فناوری هوش مصنوعی در حوزه ارتباطات دانست چرا که این ربات هوشمند به واسطه توان پردازشی بالای خود قادر است که با مخاطبان انسانی ارتباط برقرار کرده و در قالب متن به گفتگوی با آنها بپردازد و حتی برای پرسشهای آنها پاسخهای متفکرانه ارائه دهد، به همین دلیل این فناوری در مدت کوتاهی توانسته است به یکی از مورد توجه ترین دستاوردهای فناورانه جهان در حوزه هوش مصنوعی بدل گردد.
این فناوری به واسطه مدلهای زبانی بزرگ (large language models) قادر به یادگیری و پردازش پیامهای دریافتی از مخاطب بوده و بر همین مبنا قادر است که پاسخهای سنجیدهای به مخاطبان خود ارائه دهد. در این مدل هوش مصنوعی از طریق تزریق انبوهی از اطلاعات تربیت شده و مهارتهای تفسیری آن در مواجهه با پیامهای انسانی تقویت میشود. این نوع هوش مصنوعی برای فهم انتظارات انسانها و ارائه پاسخ متناسب از تکنیک بازخورد انسانی استفاده میکند به همین دلیل این نوع فناوری که محصول فعلی آن در قالب یک چتبات عرضه شده است به عنوان انقلابی در عرصه هوش مصنوعی در نظر گرفته میشود.
ربات هوش مصنوعی ChatGPT بر اساس فناوری نسل 3.5 مبدل تولیدگر از پیش آموزش دیده (موسوم بهGPT) طراحی شده است، این فناوری در واقع یک مدل زبانی خودگرا است که از یادگیری عمیق برای پردازش، تفسیر و تولید زبان انسانی استفاده میکند. بر اساس آمارهای منتشر شده این نسخه از فناوری دارای بیش از 175 میلیارد پارامتر زبانی است که محصول پردازش بیش از 570 گیگابایت متون آموزشی مختلف است، از این رو این نسخه از فناوری بکار رفته در تولید ChatGPTقادر به فهم و اجرای اقداماتی است که به شکل مستقیم برای اجرای آنها آموزش ندیده است! به طور مثال یکی از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا اخیراً از این چتبات خواسته است تا در یکی از امتحانات رشته مدیریت ارشد کسبوکار (MBA) شرکت کند. این ربات هوشمند نه تنها این آزمون را با موفقیت به پایان رسانده بلکه توانسته است با تکیه بر دانستههای خود سوالات جدیدی را برای ارزیابی دانشجویان این رشته طراحی کند.
این ربات هوشمند در طی چند هفته اخیر توسط میلیونها کاربر مورد استفاده قرار گرفته و توانسته است با تولید محتواهای متنوع و جدیدی از جمله شعر، داستان و حتی کدهای برنامهنویسی مورد نیاز کاربران توانایی خود در خلق محتوا را به نمایش بگذارد تا جایی که در فضای رسانهای غرب نگرانیهایی از تبدیل شدن این فناوری به رقیبی برای طیف متنوعی از مشاغل انسانی مطرح شده است! علاوه بر این فناوری ChatGPT توسط شرکتی ارائه شده که بخشی از منظومه اقتصادی ایلان ماسک محسوب میشود لذا در آیندهای نه چندان دور شاهد تلفیق این محصول در سایر محصولات شرکتهای تابعه ماسک از جمله خودروهای خودران، رباتهای انسان نما و . . . خواهیم بود.
این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که بر اساس قوانین ایالات متحده آمریکا اغلب فناوریهای پیچیده و نوین تولید شده در این کشور حداقل برای بازهای 5 ساله در انحصار وزارت دفاع این کشور هستند و شرکتهای آمریکایی حق عرضه عمومی این دست فناوریها را ندارند لذا بدون شک ChatGPT دارای همزادانی در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکاست که به طور رسمی در رابطه با آنها اطلاعاتی منتشر نشده است اما در توسعه فناوریهای نظامی جدید آمریکا از جمله جنگندههای F-35 میتوان ردپای آنها را مشاهده کرد!
مضاف بر این بایستی به این چشم انداز نیز توجه داشت که فناوری هوش مصنوعی مورد بحث، انقلابی در عرصه تولید محتوا به زبانهای مختلف ایجاد خواهد کرد لذا با توجه به افزایش تمایل قدرتهای جهان به بهره برداری از جنگ افزارهای شناختی دور از انتظار نیست که این نوع فناوری در پیوند با پایشگرهای کلان داده فعال در حوزه فضای مجازی تبدیل به یکی از مخربترین سلاحهای شناختی تاریخ بشر گردد.
برای درک بهتر این تهدید کافیست تصور کنید که هوش مصنوعی GPT یک قدرت متخاصم بدون مداخله عامل انسانی با تکیه بر کلان دادههای احصاء شده از فضای مجازی کشورمان به صورت بلادرنگ موضوعات دارای اهمیت برای افکار عمومی کشورمان را تشخیص داده و در کسری از زمان در قالب دهها نوع محتوا و صدها هزار حساب مجازی مختلف دست به تاثیرگذاری و هدایت افکار عمومی کشورمان بزند! همانگونه که مشخص است انجام این فرایند به شکل سنتی و حتی با وجود دسترسی به صدها عامل انسانی در قالب لشگرهای سایبری به ساعتها زمان نیاز دارد اما هوش مصنوعی در کسری از زمان و با صرف کمترین هزینه قادر به اجرای این دست عملیاتهاست.
جالب است بدانید که مدتی قبل شرکت آمریکایی مایکروسافت از فناوری هوش مصنوعی VALL-E پرده برداشت، این فناوری با ضبط تنها سه ثانیه از صحبتهای هر انسان، قادر به تقلید صدای وی میباشد.
با توجه به آنچه در این نوشتار توضیح داده شد دستاوردهای اخیر در حوزه هوش مصنوعی بدون شک آینده جنگهای شناختی را متحول خواهند کرد اما سوال اینجاست که ما در کشورمان برای مواجهه با این دست تهدیدات تا چه اندازه آمادهایم؟ آیا در سپهر دفاعی و امنیتی خود تدبیری برای مواجهه هوشمندانه با این دست فناوریها اتخاذ کردهایم؟ طبیعتاً طرح این دست سوالات و تلاش برای پاسخ به آنها میتواند موجبات افزایش آگاهی عمومی کشورمان را در رابطه با ضرورت افزایش سرمایه گذاری در حوزه هوش مصنوعی و پیشگیری از عقب افتادگی کشورمان در این عرصه راهبردی فراهم کند. فراموش نکنیم که این حوزه فناورانه از چنان اهمیتی برخوردار است دولت امارات در همسایگی ما وزارتخانه ویژهای را تحت عنوان «وزارت هوش مصنوعی» ایجاد کرده و در قالب سند چشم انداز 2031 خود به دنبال شدن به یکی از قدرتهای جهانی این عرصه است.
در تاریخ 2 بهمن ماه در برنامه نقش جهان شبکه تلویزیونی افق به بررسی ابعاد طرح ضد ایرانی پارلمان اروپا در رابطه با پیشنهاد معرفی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی پرداختم.
برای مشاهده این برنامه بر روی تصاویر کلیک کنید.
امروزه کمتر کسی است که به نقش اندیشکدههای معتبر در روند سیاستگذاری خارجی کشورها واقف نباشد. این مراکز در واقع پلی میان دانش و سیاستگذاری هستند، اندیشکده هایی همچون کارنگی، رند، چاتم هاوس ، مراکز مطالعاتی و نظری صرف نیستند بلکه محل تصمیم سازی برای سیاست مدارن ارشد کشورهای متبوعشان هستند به حساب می روند.
از این رو امروزه رصد و پایش اندیشکدههای مطرح جهان به یکی از ضرورتهای فعالیت موثر در حوزه سیاست خارجی بدل شده است و اعم سیاست گذاران، کارشناسان و حتی اساتید و دانشجویان فعال در حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل نیازمند دستیابی به هنگام به منابع و اطلاعات منتشر شده توسط اتاقهای فکر دیگر کشورها خصوصا کشورهای غربی هستند با این حال متاسفانه تاکنون مراکز آموزشی کشورمان توجه چندانی به این حوزه نداشتهاند و به همین نیز حتی در سطوح سازمانی رصد و پایش اندیشکدهها و منابع نخبگانی به عنوان یک چالش زمان بر و مشکل شناخته میشود.
علاوه بر این با توجه به محدودیت های دسترسی به منابع منتشر شده توسط اندیشکدههای مطرح بین المللی و زمان بر بودن رصد و پالایش محتوای منتشر شده توسط آنها ضروری است که علاقمندان حوزه سیاست خارجی و علوم سیاسی با مهارتها و تکنیکهایی آشنا گردند که به واسطه آنها امکان دستیابی به جدیدترین مقالات، ژورنالها و بولتنهای تولید شده توسط اندیشکده و منابع تحلیلی مطرح جهان دسترسی ممکن شود.
از این رو در این وبینار آموزشی به صورت کاربردی با مهارت رصد اندیشکدهها و راهکارهای دستیابی به جدید تحلیلها و گزارشهای تولیدی آنها در کمترین زمان ممکن آشنا خواهید شد.
مهمترین سرفصلهای آموزشی این وبینار عبارتند از:
1. آشنایی با کلیات پژوهشگری در حوزه سیاست خارجی و علوم سیاسی؛
2. آشنایی با منابع و اندیشکدههای بینالمللی مورد نیاز پژوهشگران و کارشناسان حوزه سیاست خارجی و علوم سیاسی؛
3. آشنایی با تکنیکهای کاربردی رصد و جمع آوری مقالات و منابع تحلیلی اندیشکدهها.
با توجه سرفصلها و مباحث کاربردی تهیه شده ویژه این وبینار شرکت در رویداد آموزشی به تمام علاقمندان خصوصاً کارشناسان و دانشجویان توصیه میشود.
لازم به ذکر است که این کارگاه آموزشی برای نخستین بار در کشور به شکل عمومی برای علاقمندان برگزار میگردد.
برای شرکت در این وبینار آموزشی و کاربردی از طریق لینک ذیل اقدام نمایید:
سرعت بالای تحولات فناورانه در قرن حاضر موجب شده است مفهوم جنگ، منازعه و شیوهها و ابزارهای دست زدن به آن به شکل قابل توجهی دچار تغییر و تحول شود؛ به گونهای که امروزه بشر با نوع جدیدی از جنگها با عنوان «جنگ سایبری» روبهروست. متأسفانه، در سالیان اخیر دشمنان کشورمان نیز به شکل گسترده از این نوع جنگ برای تحمیل فشار علیه کشورمان بهرهبرداری کردهاند که یکی از نمونههای اخیر آن هک خبرگزاری فارس است. با توجه به تبدیل شدن این موضوع به یکی از اخبار داغ و برجسته این روزها، با «نوید کمالی» مؤلف کتاب «مدیریت حراست و امنیت» درباره چیستی جنگهای سایبری و راهکارهای مقابله با تهدیدآفرینی دشمنان گفتوگویی داشتیم.
از منظر شما جنگ سایبری چیست؟
در طول تاریخ تمدن بشر، مسئله امنیت و تأمین آن همواره از اهمیت و اولویت ویژه و بالایی برخوردار بوده و هست؛ اما در پی ظهور فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی چارچوبهای سنتی شکل گرفته از مفاهیمی، مانند «تهدید»، «امنیت» بسیار متحول شده و به همین دلیل نیز دکترین و راهبردهای مرتبط با این عرصه نیز دستخوش تغییرات شدهاند. برای نمونه، سه دهه قبل جنگ و تهدید سایبری وجود و معنایی نداشت؛ اما امروزه این مفهوم به شکل عملی و جدی در میدان جنگ و تهدیدآفرینی به کار گرفته میشود. در جنگهای سایبری، آفند و پدافند از انحصار دولتها خارج شده و افراد و گروههای ناشناخته در جهت منافع خود به بازیگران این عرصه بدل شدهاند؛ چرا که فضای سایبر این امکان را در اختیار مهاجمان ناشناس قرار داده است که از طریق نفوذ، بدافزارها و کرمهای رایانهای زیرساختها و منابع قدرت دیگر کشورها و جوامع را هدف قرار دهند. برای نمونه، در ماجراهای اخیر نیز یک گروه ناشناس و گمنام با عنوان «بلک ریوارد» مدعی هک خبرگزاری فارس شد که این خود نشانهای از گسترش روزافزون تهدیدات سایبری علیه کشورمان است. البته فراموش نکنیم که ماجرای کشف نفوذ «ویروس استاکسنت» به بخشی از تأسیسات هستهای کشورمان در اواخر دهه 80 خورشیدی خود زنگ هشدار مهمی برای افزایش هوشیاری کشورمان در مواجهه با تهدیدات روزافزون سایبری بود.
آیا جنگ سایبری را میتوان در چارچوب جنگ ترکیبی دشمنان علیه کشورمان تفسیر کرد؟
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به NATO طی فرآیندی چند ساله، جنگ سایبری را پدیدهای همسطح جنگ نظامی ارزیابی کرد. در ژوئیه سال 2016 میلادی، ناتو فضای سایبری را به منزله حوزه عملیاتی این سازمان معرفی کرد؛ بنابراین، اعضای ناتو باید به همان اندازه که در هوا، زمین و دریا آماده نبرد هستند، ضروری است در این حوزه نیز از آمادگی بالایی برخوردار باشند. نکته جالب توجه اینجاست که طبق بند 5 اساسنامه ناتو، برای خود حق دفاع همهجانبه و جمعی به شکل نظامی و سایبری را در نظر گرفت. بر این اساس، ناتو اولین پیمان نظامی جهان شد که دفاع نظامی و سایبری را جزء وظایف اولیه خود معرفی کرده است. همانگونه که مشخص است، از منظر ناتو جنگ سایبری بخشی از جنگهای ترکیبی است. افزون بر این، تجربه ناآرامیها و اغتشاشات اخیر نیز به خوبی نشان داد، دشمن به شکل جدی از ظرفیت جنگهای ترکیبی برای تهدیدآفرینی علیه کشورمان استفاده میکند. برای نمونه، همزمان با تلاش رسمی دولت آمریکا برای افزایش فشارهای اقتصادی علیه کشورمان شاهد بودیم که گروهی به ظاهر ناشناس در چارچوب جنگ ترکیبی با اقدام سایبری علیه یکی از خبرگزاریهای کشورمان و انتشار برخی اسناد مجهول تلاش کرد تا به اعتماد مردم به نظام خدشه وارد کرده و بر آتش فتنه بدمد.
برای مواجهه با تهدیدات ترکیبی و نفوذ و خرابکاری ناشی از آن چه باید کرد؟
تهدیدات امنیتی نوین ماهیتی چند وجهی داشته و نباید صرفاً آنها را تک بعدی نگریست. برای نمونه، بر اساس اذعان منابع آمریکایی، ویروس استاکس نت اگر چه ماهیتی سایبری داشت، اما نفوذ این ویروس به تأسیسات هستهای کشور نه از طریق اینترنت، بلکه از طریق یک حافظه USB آلوده صورت گرفته که فردی نفوذی آن را به رایانهها متصل کرده بود. همانگونه که مشخص است، با وجود پیچیدگی روزافزون تهدیدات سایبری باز هم عامل انسانی نقشی کلیدی در وقوع این قبیل تهدیدات دارد. نکته جالب توجه اینجاست که معمولاً از این نکته، یعنی نیروی انسانی تهدیدآفرین یا insider threat غفلت میشود. در این زمینه، اندیشکده صهیونیستی «بگینسادات» در مقالهای با عنوان «ترور المصری: یکی دیگر از شکستهای اطلاعاتی ایران» یکی از دلایل آسیبپذیری تأسیسات و سازمانهای حساس کشورمان در مقابل اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی را تمرکز این سازمانها بر به کارگیری افراد دارای ظواهر ایدئولوژیک و نه دارای تخصص حرفهای معرفی کرده است. در واقع، این اندیشکده صهیونیستی مدعی شده است، تأکید بیش از حد نظام استخدامی کشورمان بر ظواهر موجب فراهم شدن زمینه باز تولید افرادی، مانند مسعود کشمیری در سازمانها و نهادهای حساس کشورمان شده است. در فرآیند توسعه امنیت منابع انسانی، در کنار استفاده از سامانههای نظارتی نرمافزاری و سختافزاری روزآمد، باید از هوش و قابلیتهای نظارتی انسانی نیز برای افزایش کیفیت و کارایی سازوکارهای امنیتی استفاده کرد. باید به این نکته توجه داشت که ناظران انسانی برای ارائه حداکثر کارایی خود باید از سطح بالایی از آموزشهای حفاظتی و امنیتی برخوردار باشند و به صورت مستمر نیز از دورههای توانمندساز در حوزه امنیت بهرهمند شوند؛ چرا که با توسعه فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی هر روز شاهد ظهور تهدیدات جدیدی هستیم که شناخت آنها نقش مهمی در پیشگیری از وقوع حوادث امنیتی مانند حوادث اخیر خواهد داشت. به طور کلی، اگر قصد مواجهه هوشمندانه با تهدیدات ترکیبی و خاصه سایبری را داریم، ضرورت امروز بازطراحی فرهنگ حفاظتی و حراستی کشورمان بر اساس واقعیتها و چالشهای جدید و پیش روی انقلاب اسلامی است، طبیعتاً برای بازطراحی این فرهنگ نیازمند سرمایهگذاری در حوزه پژوهش، آموزش و آگاهسازی هستیم و در این مسیر نهادهای مسئول باید از تجربیات جهانی و ظرفیت نخبگانی پژوهشگران و صاحبنظران دانشگاهی بهرهبرداری کنند.
کتاب «دیپلماسی نفوذ؛ نگاهی به تجربه دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق» میتواند نقشی کلیدی در افزایش هوشیاری و آمادگی نخبگان کشور برای مقابله با تهدید آفرینی دشمن ایفا کند. نوید کمالی، پژوهشگر و مولف کتاب دیپلماسی نفوذ در این رابطه اظهار کرد: همانگونه که رهبر معظم انقلاب در ماههای اخیر بارها تاکید داشتهاند کشور ما درگیر جنگی ترکیبی با ماهیتی عمدتاً شناختی و فرهنگی است که پدافند و مقابله موثر با این تهاجم نیازمند فهم دقیق سیاستها و رویکردهای طرف مهاجم است. این پژوهشگر افزود: اصطلاح جنگ ترکیبی یا Hybrid Warfare نخستین بار توسط «فرانک هافمن» در سال ۲۰۰۷ میلادی در مقاله «منازعات در قرن ۲۱، ظهور جنگهای ترکیبی» مفهوم سازی و تعریف شد.
بر اساس این مفهوم منازعات عصر جدید تنها ماهیت و جنبه سخت نداشته بلکه اغلب آنها با تکیه بر ظرفیتهای نرم فرهنگی و رسانهای رخ داده و هدایت میشوند.
کمالی با اشاره به چرایی ضرورت تالیف کتاب «دیپلماسی نفوذ؛ نگاهی به تجربه دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق» تاکید کرد: آمریکاییها پس از اشغال عراق در سال 2003 میلادی به مرور دریافتند که تنها با تکیه بر توان نظامی خود امکان سلطه بر کشور و ملت عراق را نخواهند داشت به همین دلیل بلافاصله سازوکارهای اعمال قدرت نرم خود در این کشور را با محوریت دیپلماسی عمومی در این کشور فعال و تقویت کردند تا از این طریق و در پوششی نرم و مطلوب شناخت و ادراک افکار عمومی عراق را به نفع منافع خود مهندسی کرده و به عبارتی در عراق ملت سازی کنند. لذا مطالعه کتاب دیپلماسی نفوذ به فهم دقیق و مستند نحوه اعمال نفوذ آمریکاییها در عراق کمک میکند که نتیجه آن افزایش هوشیاری نخبگان کشورمان در مواجهه با اقدامات مشابهه آمریکاییها علیه کشورمان خواهد بود.
اشکان پیرزاده، دیگر مولف این اثر نیز با اشاره به اهمیت تولیدات آثار پژوهشی در رابطه با حوزه دیپلماسی عمومی اظهار کرد: شناخت دشمن و فهم دقیق و به هنگام تهدیدات او ازجمله مبناییترین ضروریات دفاعی در عرصه مقابله با تهدید آفرینی دشمن میباشد و بهواسطه این شناخت است که میتوان در مقابل دشمن ایستاد و او را از دستیابی به اهداف مستکبرانهاش بازداشت، همچنین بافهم دقیق و به هنگام تهدید میتوان آرایش دفاعی و آفندی مناسبی را در مقابل دشمن اتخاذ کرد، به همین دلیل در تمام عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دشمنشناسی و فهم دقیق تهدیدات نوین از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این پژوهشگر افزود: دشمنان کشورمان خصوصاً ایالاتمتحده آمریکا با بهکارگیری انواع دیپلماسیهای نوین خصوصاً دیپلماسی عمومی و فرهنگی در پی تأمین و تضمین نفوذ خود در آینده منطقه خصوصاً کشوری مانند عراق هستند. طبیعتاً در چنین شرایطی جبهه مقاومت و خاصه جمهوری اسلامی ایران نیز برای حفظ جایگاه و توان تاثیرگذاری خود در فرای مرزها بایستی نسبت به این نوع تهدید آفرینی دشمنان واکنش نشان داده و با اقدامی به هنگام جایگاه و توان تاثیرگذاری خود بر آینده منطقه را تأمین و تضمین نماید. البته این اقدام به هنگام زمانی موفق خواهد بود که با درک دقیق تهدید و نحوه مواجهه با آن صورت پذیرد.
کتاب «دیپلماسی نفوذ؛ نگاهی به تجربه دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق» به همت نوید کمالی و اشکان پیرزاده، دو پژوهشگر شناخته شده حوزه سیاست خارجی و قدرت نرم کشور و توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران به چاپ رسیده و هم اکنون در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
نشست تخصصی «جاسوسی و حقوق بینالملل» با هدف «بازخوانی نقش سرویسهای اطلاعاتی غربی، عبری، عربی در جنگ ترکیبی علیه امنیت ملی ایران اسلامی و بررسی راهکارهای مواجهه هوشمندانه با این تهدیدآفرینی» ۳۰ مهرماه در مجتمع فرهنگی ولیعصر(عج) به همت «مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران» و همکاری «سازمان بسیج رسانه» و «هفتهنامه صبح صادق» با حضور کارشناسان و تحلیلگران این حوزه برگزار شد که ادامه برشهایی از موضوعات مطرح شده در این نشست پیش روی شماست.
مسیر گفتوگوی صادقانه باز است
معاون سیاسی سازمان بسیج مستضعفان به عنوان اولین سخنران این نشست با تأکید بر اینکه جنگ امروز ما با دشمن، جنگ روایتهاست، گفت: «الگوی اصلی دشمنان ملت ایران که به واسطه رسانههای فارسی زبان اجرایی و دنبال میشود، ارائه روایتهای ضد ایرانی و وارونه بوده است. این رسانهها نه بر اساس منطق، بلکه بر اساس پروپاگاندا به انتشار و اطلاعرسانی اخبار میپردازند و با ترفندهای مختلف رسانهای و نوعی چشمبندی قوه خیال مردم را تحریک میکنند؛ عمل رسانههای معاند بر پایه تهییج و تحریک افکار عمومی است.»
سیدجلال حسینی درباره شکست رسانهها و شبکههای جاسوسی دشمن در اغتشاشهای اخیر گفت: «با وجود سنگ تمام گذاشتن رسانههای معاند در تحریک و تهییج افکار عمومی مردم با این سناریوی دشمن همراهی نکردند.» وی در ادامه با تأکید بر اینکه مشکلات کشور نتیجه عدول از انقلابیگری در برخی مقاطع است، گفت: «مکتب و انقلاب ما منطق قوی دارد و در هر زمینه آماده گفتوگوی صادقانه هستیم.»
پاسخ قاطع و بهنگام
«اشکان پیرزاده» در این نشست با تبیین اقدام جاسوسی و جایگاه آن در حقوق بینالملل گفت: «جاسوسی در زمان صلح و جنگ مرسوم است و همه سازمانهای جاسوسی به طور کلی سه گام را برای فعالیتهای جاسوسی خود در نظر میگیرند، ابتدا طرحریزی، دوم جمعآوری اطلاعات و سوم اقدامات میدانی.»
این پژوهشگر حقوق بینالملل در ارتباط با راهبرد سرویسهای اطلاعاتی در اغتشاشهای اخیر افزود: «دکترین سرویسهای اطلاعاتی عربی و عبری در مرحله طرحریزی به سمت براندازی و رفتارهای خشونتآمیز رفته بود و نسبت به آشوبهای قبلی که بیشتر جنبه اعتراضی و اصلاحاتی داشت، تفاوت چشمگیری داشت و علاوه بر رادیکالتر شدن شعارها، با هدف براندازی صورت انجام شده بود و از طریق رسانههای ضد ایرانی و شبکههای اجتماعی سیاست خشونتآمیز به صورت هوشمندانه در بدنه اغتشاشها تزریق شد.» وی با تأکید بر اینکه دشمنان وقتی متوجه شدند تحریمهای اقتصادی کارآمدی لازم را ندارد، از ابزارهای جدید و جنگ نرم برای مقابله با ایران استفاده کردند، گفت: «هر اقدامی علیه کشور باید به طور قاطع پاسخ داده شود؛ زیرا عدم واکنش سبب جریحترشدن افراد و برخی نهادها و کشورها خواهد شد. برخورد جمهوری اسلامی در تقابل با حزب کومله از جمله اقدامات مثبت و به موقع بود که نشان از اقتدار و هوشمندی مقامهای نظامی و امنیتی کشور داشت.»
بمباران افکار عمومی
«نوید کمالی» در این نشست با بیان اینکه آشوبهای اخیر با بمباران روان افکار عمومی پشتیبانی میشد، گفت: «ما در یک جنگ هیبریدی قرار داریم.» این پژوهشگر جنگ نرم با بازخوان حوادث سوریه افزود: «جنگ ترکیبی از سال ۲۰۲۰ در دستور کار ناتو قرار گرفت و بر اساس دکترین این جنگ تمرکز بر هدایت افکار عمومی است و سرویسهای اطلاعاتی قرار دارند.» وی در بخش دیگری، ریشههای اغتشاشهای اخیر و اهداف آن را تبیین کرد و گفت: «تحلیل میانگین سنی جامعه ایرانی نشان میدهد، عمده جمعیت کنونی کشور متعلق به جوانان حدود ۳۵ ساله بوده و بعد از آن نوجوانها و نسل «زد» در اولویت قرار میگیرند؛ دشمن با این آگاهی جامعه جوان را مورد حمله نرم قرار داده و تلاش دارد برای تحقق اهداف خود از این بخش از جامعه استفاده کند.» وی راه خنثیسازی این سناریو را ابتدا آگاهیبخشی و گفتوگو و در بخشهای دیگر شناسایی و برخورد با سرویسهای اطلاعاتی دانست.
این روزها شکاف بین نسلی موجود در کشور زمینه ساز وقوع حوادث تلخی شده است که برای مواجهه هوشمندانه با این حوادث و خنثی سازی توطئه بدخواهان کشورمان نیازمند تقویت فضای گفتگوی بین نسلی در کشورمان هستیم. متاسفانه تاکنون در این رابطه آموزش چندانی به اساتید، معلمان، والدین و دیگر کنشگران اجتماعی و تربینی کشورمان داده نشده است به همین دلیل در جریان برخی نشستهای آموزشی خود محتوایی را راجع به تکنیکهای گفت و گو با دهه هشتادیها به مخاطبان ارائه کردم که با استقبال آنها روبرو شد لذا با توجه شرایط حساس حاکم بر کشورمان این محتوا را جهت بهره برداری عمومی با شما مخاطبان عزیز به اشتراک میگذارم.
دانلود اسلاید تکنیکهای گفت و گو با نسل Z
به گزارش مشرق/ همزمان با تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر توجه بیشتر نخبگان بر حوزه اقتصاد دانش بنیان، کتاب «مدیریت حراست و امنیت در بنگاههای اقتصادی و کسب و کارهای بینالمللی» توسط اشکان پیرزاده و نوید کمالی منتشر شد.
در طول تاریخ تمدن بشر امنیت نه تنها مهمترین فلسفه وجودی حکومتها بلکه به عنوان یکی از مهمترین نیازهای فطری بشر در زندگی اجتماعی و اقتصادی نیز مطرح بوده است چرا که مفهوم امنیت تنها محدود به فقدان تهدیدات سخت و فیزیکی نیست بلکه در عرصههای مختلف معنا و مفهوم خاص خود را دارد، به طور مثال امنیت در عرصه اقتصاد و اطلاعات یک عنصر اساسی بوده و بدون وجود آن انتظار شکل دهی یک اقتصاد پویا و پایدار دور از انتظار است.
از همین رو امروزه امنیت اقتصادی به یکی از مهمترین مسائل مورد توجه دولتها و کسب و کارها بدل شده است و هر ساله میلیونها دلار سرمایه بنگاههای اقتصادی صرف تامین و تضمین زیرساختهای امنیتی میشود تا حدالامکان از بروز تهدیدات امنیتی علیه سرمایهها، منابع اقتصادی و مزیتهای رقابتییشان پیشگیری گردد، از این رو همزمان با افزایش تهدید آفرینی دشمنان انقلاب اسلامی علیه منابع و زیرساختهای اقتصادی کشورمان کتاب « کتاب مدیریت حراست و امنیت در بنگاههای اقتصادی و کسب و کارهای بینالمللی» توسط «اشکان پیرزاده» و «نوید کمالی» مورد تالیف و تدوین قرار گرفت.
نوید کمالی، محقق و پژوهشگر در رابطه با چرایی و ضرورت تالیف این اثر اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با نخبگان بر استفاده از ظرفیت نخبگی در جهت رفع نیازهای کشور تاکید داشتند هر چند که خوشبختانه در طول سالیان گذشته نخبگان دلباخته ایران قوی امروزه با توجه به نیاز کشور به عبور اقتصاد تک محصول و توسعه اقتصاد دانش بنیان توان خود را متمرکز بر راه اندازی صنایع، کسب و کارها و به طور کلی بنگاههای اقتصادی دانش بنیان نمودهاند، که ماحصل آن تولید سرمایه برای کشورمان و کاهش وابستگی به محصولات و خدمات خارجی بوده و همزمان و خیل عظیمی از جوانان کشور در این بسترهای اقتصادی شاغل شدهاند، اما با شکوفایی این قبیل کسب و کارها توجه دشمنان و رقبای داخلی و خارجی به آنها جلب شده و تهدید آفرینی علیه شان آغاز میگردد، لذا برای حفاظت از امنیت اقتصادی بنگاههای اقتصادی دانش بنیان کشورمان نیاز بود که اثری آموزشی و آگاهی بخش در این حوزه تالیف و تدوین گردد.
کمالی با اشاره به ضعف آگاهی حراستی و امنیتی اغلب مدیران و کارآفرینان جوان صنایع و کسب و کارهای دانش بنیان و سوء استفاده دشمنان و رقبای داخلی و خارجی از این آسیبپذیری اظهار داشت: این دست کسب وکارها عمدتاً توسط جوانان نخبهای راه اندازی و راهبری میشود که مهمترین سرمایه آنها فکر و خلاقیت است لذا عمده کسب و کارهای کوچک سرمایه مالی چندانی برای ایجاد و توسعه زیرساختهای امنیتی در مجموعه خود ندارند به همین دلیل نیز در طول دهه اخیر این دست کسب و کارها به مهمترین سوژه و هدف جاسوسان و خرابکاران صنعتی و اقتصادی بدل شدهاند چرا که با سرقت فکر و اندیشه بنیانگذاران این کسب و کارها در عمل مهمترین سرمایه آنها که در قالب یک یا چند محصول تبلور پیدا کرده است با کمترین هزینه در دسترس شرکتهای رقیب قرار میگیرد و عملاً سرمایه فکری و زمانی مصرف شده توسط جوان نخبه ما به هدر میرود.
اشکان پیرزاده، دیگر مولف این اثر با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در رابطه با ضرورت توجه نخبگان به حوزه امنیت اقتصادی اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب در رابطه با امنیت اقتصادی و نقش نخبگان جوان در مقابله با تهدید آفرینی دشمن درعرصه اقتصاد میفرمایند «دشمن میداند که شرط سرمایهگذاری و ایجاد ثروت، امنیت است و نمیخواهند سرمایهگذاری و ایجاد ثروت در این منطقه انجام بگیرد، لذا سعی خواهند کرد با امنیت مقابله کنند. سعی میکنند امنیت را به هم بزنند. البته این را هم با اطمینان کامل به شما بگویم که نیروهای مؤمن و وفادار جمهوری اسلامی به کمک همین مردم و همین جوانها با عوامل ناامنی بشدت برخورد خواهند کرد و هرگونه مجال ناامنی را به لطف الهی از آنها خواهند گرفت.» لذا سعی ما بر این بود که با گفتمان سازی در حوزه امنیت اقتصادی و آگاهی بخشی در رابطه با اصول حراست و امنیت گامی در عمل به فرمایش ولی امرمان برداریم.
لازم به ذکر است که کتاب «مدیریت حراست و امنیت در بنگاههای اقتصادی و کسب و کارهای بینالمللی» به همت اشکان پیرزاده و نوید کمالی و توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران در پاییز ۱۴۰۱ به چاپ رسیده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
جامعه ایرانی در طول قریب به یک دهه گذشته در پی افزایش چالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیش روی خود و همچنین انباشت توطئههای ساخته و پرداخته دشمنان داخلی و خارجی همواره آبستن ناآرامیهای گوناگونی بوده است که برخی از مهمترین آنها با هدایت بازیگران خارجی و همراهی عناصر داخلی ابعادی گسترده یافت و در دی ماه 96 با شعار نه به گرانی، در مرداد ماه 97 با محوریت کاهش ارزش پول ملی، در آبان ماه 98 با محوریت مخالفت با گرانی بنزین و در تابستان 1400 با محوریت مسائل زیست محیطی و کمبود آب به وقوع پیوستند، لذا با توجه به تداوم زمینههای شکل گیری این نا آرامیها و حتی تشدید برخی از آنها در عرصه شناختی و ادراکی خصوصاً «افزایش احساس نابرابری و محرومیت نسبی»، پیشبینی وقوع ناآرامیهای شهریور ماه 1401 برای کارشناسان و تحلیلگران اهل فن امری خارقالعاده تلقی نمیشد!
امروز قریب به اتفاق کارشناسان و صاحب نظران مسائل اجتماعی و امنیتی بر این عقیدهاند که ناآرامیهای اخیر کشورمان محصول غفلت از جنگ روانی و رسانهای پیچیدهای است که دشمنان کشورمان با هدف مهندسی ادراک مخاطبان ایرانی و تحریک آنها علیه انقلاب اسلامی آن را پی ریزی و اجرا کردهاند و سوء استفاده از ماجرای درگذشت «مهسا امینی» تنها بهانهای برای برهم زدن ثبات و امنیت داخلی کشورمان بوده است.
مهسا (ژینا) امینی یک دختر ۲۲ ساله بود که در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ پس از جلب و هدایت به مرکز آموزش پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ با وخامت حال روبرو شده و سه روز بعد، در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، در بیمارستان کسری تهران درگذشت. مرگ این دختر جوان و انعکاس گسترده تصاویر و روایت نامعتبر درگذشت او در رسانهها موجب بروز واکنشها و اعتراضات منتج به اغتشاش گستردهای در نقاط مختلف ایران و جهان شد. این اعتراضات از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در پی اعلام خبر درگذشت مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد، از تهران به استان کردستان و در روزهای بعد به دیگر نقاط کشور گسترش یافت.
یکی از مهمترین ویژگیهای ناآرامیهای اخیر همراهی چهرههای معروف و شناخته شده فرهنگی و ورزشی داخلی و خارجی موسوم به سلبریتی با معترضان است که این مسئله خود زمینه همراهی طیفهای مختلفی از اقشار را در همراهی با این اعتراضات فراهم کرد در مقابل اما بخش قابل تاملی از افراد سیاسی، فرهنگی و رسانهای منتفع شده از نظام و انقلاب اسلامی در مقابل فضاسازیهای هنجارشکنانه هفته ابتدایی ناآرامیها سکوت اختیار کرده و در مقابل هجمهها به نظام و رهبری و تضعیف امنیت ملی بدون واکنش باقی ماندند. علاوه بر این ناآرامیهای اخیر ماهیتی هیبریدی یا ترکیبی نیز داشت و علاوه بر معترضان و آشوب گران فضای حقیقی بخش قابل توجهی از معترضان و آشوبگران در فضای مجازی به تبلیغ و تهدید علیه نظام پرداختند که همراهی اینفلوئنسرهای بینالمللی با آنها نشان از تلاش دشمنان خارجی برای گشودن پرونده حقوق بشری علیه کشورمان دارد.
بایستی به این نکته توجه داشت که امروزه در فضای جنگها و تنشهای ترکیبی و همچنین فقدان وجود صلح و جنگ پایدار در فضای نوین بینالملل، هیچ کشوری نمیتواند مدعی ثبات سیاسی مطلق و داشتن فضایی کامل از امنیت باشد. این مهم با وجود رشد سیاسی جوامع به دلایل مختلف از جمله؛ کمبود منابع، اقدامات قدرت حاکم، رقابت برای کسب قدرت و شــرایط حاکم بر کشور در طول تاریخ زندگی انسان از فراز و نشیبهای فراوانی برخوردار بوده و با توجه به شرایط زمانی و مکانی با شدت یا ضعف خاص، حکومتها و جوامع را دستخوش تحول نموده است. مشکلاتی که تودە مردم و حتی دولت با آن روبهرو میشوند، میتواند ناشی از بحرانهای هویت، مشروعیت، مشارکت، توزیع و نفوذ باشـد.
بایستی به این نکته توجه داشت که اعتراضات و ناآرامیهای خیابانی نوعی از کنش جمعی است که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از ایجاد تغییر در جامعه رخ میدهد، این نوع اعتراض نه تنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای جهان مسبوق به سابقه است، اما آنچه ناآرامیهای اخیر را قابل تامل جلوه میدهد مشارکت طیفهای متنوعی از اقشار جامعه با محوریت زنان، جوانان و نوجوانان در این ناآرامیها است، آنهم در حالی که مهمترین مطالبه یشان نه مسائل سیاسی بلکه اقتصادی و اجتماعی با محوریت سبک زندگی است و در ظاهر عدم تامین این خواسته، آنها را در مسیر اعتراض و اغتشاش خیابانی و در نهایت تلاش برای مخالفت با حکومت و عبور از نظام اسلامی حاکم قرار داده است.
برای فهم بهتر این موضوع بایستی به این نکته توجه داشت که ماجرای درگذشت «مهسا امینی» هر چند به سرعت در شهرها و استانهای مختلف کشور زمینه ساز وقوع موج تقریباً گستردهای از اعتراضات و اغتشاشات ضد نظام با محوریت شعارها و خواستههای هنجارشکنانه شد اما این حادثه -فوت یک فرد- خود به تنهایی توان و امکان بسیج تودهها علیه نظام را نداشت، در واقع آنچه موجب شد که ترکیب متنوعی از اقشار جامعه با محوریت جوانان و زنان در این ناآرامیهای منتج به اغتشاش ایفای نقش نمایند سلسلهای از رخدادهای رسانهای و شناختی بود که به مرور احساسات افکار عمومی علیه نحوه حکمرانی کارگزاران نظام را تحریک کرده و در نهایت حوادث تلخ اخیر را شکل داد.
در اینجا بایستی به این نکته اشاره شود که در طول دو دهه گذشته به طور ویژه گونههای جدیدی از جنگ تعریف شده است که جنگ اقتصادی، جنگ سایبری، جنگ اطلاعاتی و جنگ روانی از مهمترین انواع آن هستند. ناتو یا همان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیز در سال 2020 میلادی در قالب یک گزارش علمی و تحقیقاتی پنج حوزه جنگ را تعریف کرد ، این پنج حوزه عبارتند از زمین، دریا، هوا، فضا، سایبر؛ البته اخیراً حوزه جدیدی تحت عنوان «جنگ شناختی» به این دسته بندی اضافه شده است که ماهیت و هدف غایی آن تاثیرگذاری بر توان تعقل و تصمیمگیری افکار عمومی کشورها و ملتهای مستقل جهان و هدایت آنها در مسیر تامین اهداف سردمداران بلوک غرب با محوریت آمریکا است.
از منظر ناتو، امروزه در پی گسترش ارتباطات جهانی، ذهن و اندیشه انسانها میدان اصلی نبرد بین قدرتهای جهان محسوب میشود و در این میدان نبرد جدید این روایتهاست که میتواند به مثابهه مهمات جنگی بکار گرفته شود، به همین دلیل در جنگهای شناختی طراحی و انتقال پیام به مهمترین اولویت و ابزار قدرتهای جهان بدل شده است.
ذکر این نکته ضروری است که در اعتراضات اخیر رسانهها با بکارگیری تکنیکهای متنوع عملیات روانی و رسانهای و بمباران خبری بی امان 24 ساعته و انتشار محتوای تحریک آمیز که موجب گرفتاری افکار عمومی خصوصاً برخی نخبگان در آلودگی اطلاعاتی شد، موجب شدند تا در هفته نخست اعتراضات بخش قابل توجهی از نخبگان گرفتار «مارپیچ سکوت» شده و توان مواجهه هوشمندانه با شرایط شکل گرفته در کشور را نداشته باشند لذا در ناآرامیهای اخیر بیش از هر زمانی خطر جنگ شناختی و تبعات امنیتی آن در کشور احساس شد.
نباید این واقعیت را نادیده گرفت که برخی سوء مدیریتهای داخلی و همچنین سوء استفاده دشمنان از این نقاط ضعف زمینهساز شکلگیری اغتشاشات شهریور و مهرماه 1401 شده است، به عبارت بهتر اگر چه دشمنان خارجی نقشی غیرقابل انکار در هدایت اغتشاشات اخیر دارند اما نباید با نادیده انگاشتن زمینههای داخلی و غفلت از ضرورت اصلاح برخی رویهها و رویکردها خصوصاً در حوزه مدیریت اقتصادی، رسانهای و فرهنگی کشور موجبات انحراف در تحلیل حوادث اخیر را فراهم کرد چرا که تحلیل اشتباه در نهایت موجب تکرار گرفتاری سیاست گذاران در گرداب خطاهای محاسباتی شده و انحراف آنها در سیاست گذاری درست و سنجیده را رقم خواهد زد که پیامد آن تحمیل خسارات و هزینههای جدید به نظام و انقلاب اسلامی خواهد بود.
در پایان بایستی به این نکته تاکید کرد که مرور حوادث تلخ اخیر نشان میدهد که بخش قابل توجهی از مسائل و چالشهای شکل گرفته در بحران اخیر از طریق بکارگیری هوشمندانه سازوکارهای رسانهای و مدیریت افکار عمومی قابل کنترل و حل و فصل بودند اما ضعف دستگاههای رسانهای و تبلیغاتی کشور چه در بدنه دولت و چه در سایر بخشهای حاکمیت مانع از مدیریت مطلوب افکار عمومی و در نتیجه شکلگیری نارضایتی در قالب ناآرامی خیابانی شد و دشمن نیز به سرعت با سوار شدن بر این ناآرامیها موجبات بروز اغتشاشات خسارت بار اخیر را فراهم کرد لذا بایستی با توجه به فروکش کردن ناآرامیهای اخیر علاوه بر بهبود تمرکز بر رفع زمینههای نارضایتی در حوزه اقتصادی و فرهنگی، سیاستها و سازوکارهای تبلیغی و رسانهای موجود را مورد ارزیابی و بازنگری قرار داد تا امکان مواجهه هوشمندانه و به هنگام با جنگ شناختی دشمنان امنیت ملی کشورمان فراهم گردد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی«پدافند غیرعامل و امنیت اقتصادی» برای افزایش فشار و تهدیدات دشمنان ملت ایران علیه زیرساختهای اقتصادی کشور با همکاری مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، سازمان بسیج رسانه کشور و همچنین فرهنگسرای رسانه، با حضور کارشناسان و صاحب نظران عرصه پدافند غیر عامل و امنیت اقتصادی برگزار شد.
صاحب نظران در این نشست ضمن بحث و تبادل نظر در رابطه با امنیت اقتصادی، به بررسی نقش رسانهها در ارتقاء آگاهی امنیتی فعالان اقتصادی کشور در حوزه مقابله با تهدید آفرینی دشمنان انقلاب اسلامی علیه زیرساختهای اقتصادی کشور پرداختند.
مفهوم امنیت اقتصادی به خوبی در کشور پیاده سازی نشده است
در ابتدای این نشست عابد اکبری، پژوهشگر امنیت بینالملل و مدیرعامل موسسه مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران ضمن عرض خیر مقدم به شرکت کنندگان در این نشست با تاکید بر اهمیت تبیین درست و دقیق مفهوم امنیت اقتصادی در بین نخبگان و سیاست گذاران اقتصادی کشور اظهار داشت: در طول قرون گذشته مفهوم امنیت تنها از جنبه نظامی و سیاسی مورد توجه رهبران و سیاست گذاران کشورها بوده است اما در قرن حاضر و به طور خاص در طی دهههای اخیر شاهد این واقعیت هستیم که مفهوم امنیت بر خلاف گذشته به مفهومی گسترده و پیچیده بدل شده است و ابعاد و جنبههای متنوع و گوناگونی از زندگی بشر را در بر گرفته است، از همین رو در طی سالیان اخیر مفهوم امنیت اقتصادی به طور ویژه مورد توجه صاحب نظران و نظریه پردازان امنیتی و اقتصادی قرار گرفته است.
این مدرس دانشگاه افزودند: امروزه رهبران و سیاستگذاران کشورهای توسعه یافته جهان به این نکته واقفاند که امنیت اقتصادی، نقش مهمی در تامین رفاه جوامع ایفا میکند به همین دلیل نیز حفاظت و حراست از این نوع امنیت به شکل ویژه مورد توجه این دست کشورها قرار دارد.
این مولف و پژوهشگر، در ادامه با طرح این موضوع که پیاده سازی امنیت اقتصادی در کشور نیازمند تبیین دقیق این موضوع در سطج جامعه نخبگانی کشور است افزود: موسسه ابرار معاصر با همکاری سازمان بسیج رسانه کشور در تلاش است تا از طریق ظرفیتهای رسانهای، هوشیاری نخبگان را در حوزه امنیت اقتصادی ارتقاء دهد.
امنیت اقتصادی زمینه ساز تامین امنیت ملی است
در ادامه این نشست اشکان پیرزاده، مدیر گروه مطالعاتی اقتصاد بینالملل مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران ضمن اشاره به مفهوم پدافند غیر عامل و ارتباط آن با امنیت اقتصادی اظهار داشت: امنیت اقتصادی مفهومی است مرتبط با امنیت ملی و بدون توجه به تامین امنیت اقتصادی نمیتوان انتظار تامین امنیت ملی را داشت.
این مدرس دانشگاه افزود: امروزه با توجه به افزایش تهدید آفرینیهای دشمنان کشورمان نیازمند کسب شناخت بهتر و دقیقتری نسبت به تهدیدات نوین دشمن هستیم با توجه به اینکه کشور در جنگ اقتصادی قرار دارد، این شناخت جز با سرمایه گذاری و پژوهش در حوزه اقتصاد و شناخت مفاهیم امنیت اقتصادی و ممکن نمیشود.
این کارشناس حوزه حقوق تجاری اقتصادی و بین المللی، تحریمهای اقتصادی را بعنوان یکی از سلاح های سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا خوانده که به قصد تهدید آفرینی علیه امنیت ملی کشورمان، برنامه ریزی و اجرا گردیده است. این مولف عنوان داشت: دشمن در طی سالیان اخیر بدین موضوع پی برده که ایران موفق شده با تدابیر اتخاذی، نه تنها آثار تحریم ها را کم رنگ کرده بلکه از شیوه های نوینی برای خنثی سازی آن ها بهره می برد و این موجب گردیده ایران به مرحله ای برسد که به سایر کشورهایی که به نوعی تحت تحریم های یکجانبه آمریکا قرارگرفته اند، امکان انتقال تجارب و ارائه مشاوره های لازم جهت بی اثر کردن این حربه را داشته باشد.
اشکان پیرزاده افزود: با توجه به اینکه اکنون در جنگ اقتصادی قرار داریم و دشمن از هر ابزاری برای ضربه به اقتصاد کشورمان استفاده خواهد کرد به موضوع خرابکاری صنعتی و اقتصادی به دلیل اثرگذاری مستقیم بر آرامش روانی و اقتصادی جامعه اشاره می کنم که امروزه مورد توجه دشمنان کشورمان قرار دارد به همین دلیل بایستی آمادگی و هوشیاری سیاستگذاران و فعالان اقتصادی کشورمان در این حوزه بیش از پیش افزایش یابد.
وی همچنین از در دست داشتن تالیف کتابی در زمینه امنیت اقتصادی خبر داد و گفت: با توجه به اهمیت موضوع امنیت اقتصادی به زودی اثر علمی جدیدی را با هدف ارتقاء سطح هوشیاری امنیتی مدیران و سیاستگذاران اقتصادی کشورمان خصوصاً در بخشهای صنعتی و دانش بنیان منتشر خواهیم کرد.
افزایش آگاهی امنیتی، راهکار مقابله با خرابکاریهای صنعتی و اقتصادی است
در ادامه این نشست نوید کمالی، پژوهشگر و مولف عرصه قدرت نرم و امنیت بینالملل با اشاره به بیانات اخیر رهبر انقلاب در رابطه با اولویت داشتن مسئله اقتصاد گفت: حضرت آیت الله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت با تاکید بر اهمیت توجه به عرضه اقتصاد کشور، اقتصاد را مهمترین اولویت کشور معرفی کرده و فرمودند:« به نظر من امروز مسئلهی اصلی و مسئلهی اولویّتدار، مسئلهی اقتصاد است»
وی افزود: با توجه به تجربیات جهانی و همچنین شواهد موجود در رابطه با آرایش دشمنان انقلاب اسلامی برای ضربه وارد کردن به زیرساختهای اقتصادی و صنعتی کشورمان بایستی آگاهی امنیتی و حفاظتی مدیران و سیاستگذاران اقتصادی در رابطه با رویکردهای تهاجمی و خرابکارانه در دشمنان علیه زیرساختهای اقتصادی و صنعتی کشورمان افزایش یابد.
نوید کمالی در ادامه با اشاره به راهبرد «هزار ضربه چاقو» رژیم صهیونیستی علیه کشورمان گفت: فراهم کردن زمینههای بروز نارضایتی در سطح جامعه از طریق ایجاد اختلال در سازوکارهای اقتصادی کشورمان در دستور کار دشمنان کشورمان قرار دارد چرا که آنها با ایجاد اختلال در سازوکارهای اقتصادی و صنعتی کشورمان قادر به وارد کردن خدشه به ثبات اقتصادی کشور و در نتیجه معیشت تودههای مردم خواهند شد از این رو بایستی با تبیین تهدیدات امنیتی پیش روی زیرساختهای اقتصادی و صنعتی کشورمان و افزایش آگاهی امنیتی و حفاظتی فعالان و سیاستگذاران این عرصه مانع از تحقق اهداف و نیات شوم دشمنان انقلاب اسلامی شد.
مولف کتاب «حفاظت و امنیت دیپلماتیک» با تاکید بر ضرورت توجه به عرصه پژوهشهای امنیتی افزود: برای شکل دهی پدافند مناسب در مقابل تهدیدات پیش روی امنیت اقتصادی کشورمان بایستی به شکل ویژه در حوزه پژوهشهای نوین مرتبط با امنیت اقتصادی سرمایه گذاری کرد چرا که بدون پژوهشهای نوین و روزآمد نمیتوان به شکل به هنگام تهدیدات پیش رو را شناخت و تدابیر و تمهیدات امنیتی متناسب با آنها را اتخاذ نمود.
این مدرس و پژوهشگر همچنین اظهار داشت: امروزه رسانهها به یمن شکلگرفتن جبهه رسانهای تراز انقلاب اسلامی توسط سازمان بسیج رسانه کشور قادراند تا به شکلی مناسب و فراگیر مفهوم امنیت اقتصادی را در سطح جامعه طرح کرده و از این طریق زمینهساز افزایش آگاهی امنیتی در بین فعالان اقتصادی کشور شوند.
در پایان این نشست مصطفی رضایی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر نیز با اشاره به نقش آموزش در افزایش هوشیاری حفاظتی و امنیتی مدیران و فعالان بنگاههای اقتصادی و صنعتی اظهار داشت: امروزه تهدیدات متنوعی متوجه صنایع و بنگاههای اقتصادی کشورمان است که از جمله مهمترین آنها میتوان به خرابکاری صنعتی اشاره کرد.
وی افزود: خرابکاری صنعتی گاه توسط عناصر ناراضی و گاه توسط رقبای تجاری رخ میدهد، اما در سطحی کلانتر کشورها برای بر هم زدن ثبات اقتصادی بازیگران بینالمللی دست به خرابکاری سازمان یافته در صنایع دیگر کشورها میزنند.
این پژوهشگر، با اشاره افزایش تهدیدآفرینیهای دشمنان کشورمان علیه زیرساختهای اقتصادی کشورمان گفت: بر کسی پوشیده نیست که دشمنان قسم خورده کشورمان به دنبال بر هم زدن ثبات اقتصادی کشورمان هستند به همین دلیل امروزه کشور نیازمند افزایش آگاهی حفاظتی و امنیتی صاحبان و مدیران زیرساختهای اقتصادی کشورمان است.
مصطفی رضایی افزود: برای افزایش آگاهی حفاظتی و امنیتی مدیران و فعالان زیرساختهای اقتصادی کشورمان نیازمند ارائه آموزشهای روزآمد به آنها هستیم و ارائه این دست آموزشها جز با تکیه بر توان متخصصان و پژوهشگران دلسوز و توانمند فعال در عرصه امنیت و حراست ممکن نیست.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله سید احمد علمالهدی در دیدار صمیمانه با رئیس بسیج رسانه کشور و مسئولین سازمانهای بسیج رسانه استانها که در حسینیه دفتر نماینده ولی فقیه در استان برگزار شد، اظهار کرد: بیان گذشته و عبرتآموزی از تاریخ میتواند تا حد زیادی به الگوگیری از تجربیات موفق انقلاب اسلامی کمک کند. در این میان، نخستین امتیاز بسیج رسانه، بصیرت اعضای آن است که اقتضای شغل آنان باعث میشود تا به خاطر عشقی که به رهبری و نظام دارند، برای اجرای راهبردهای رسانهای انقلاب با بصیرت وارد عمل شوند.
ایشان با اشاره به فلسفه ایجاد بسیج مستضعفین در کشور افزود: از زمانی که آمریکا به طبس حمله کرد، اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین به ذهن امام راحل خطور کرد. امام، عبد صالح خدا بود و علیرغم اینکه همواره به چشم سیاست و رهبری به شخصیت بنیانگذار کبیر انقلاب نگاه میکنیم اما عظمت ذاتی امام به خاطر باورمندی ایشان به خدا و وعدههای صادقه الهی بود که باور داشت اتحاد انسانهای تراز انقلاب اسلامی در قالب بسیج مستضعفین، میتواند مستکبران عالم را به زانو دربیاورد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه یکی دیگر از امتیازات ویژه امام، مستندبودن رویکردها و دستورات ایشان بود، خاطرنشان کرد: همانطور که در جنگ بدر، حدود 1800 نفر از کفار قریش مسلح به جدیدترین سلاحها، زرهها و ادوات نظامی در برابر 313 نفر مسلمانی قرار گرفتند که بدون زره، همگی پیاده و تنها مسلح به یک شمشیر بودند اما در نهایت نتیجه جنگ به فتح عظیم مسلمین انجامید، امام راحل نیز باور داشت که لشکر 20 میلیونی مجهز به سلاح ایمان میتواند مستکبران را زمینگیر کند.
فعالان رسانهای، رهرو رزمندگان دفاع مقدس
ایشان ادامه داد: عملکرد شهدای دفاع مقدس میتواند الگوی فعالان رسانه انقلاب اسلامی باشد زیرا جنگ رسانهای کنونی هم کم از دفاع مقدس ندارد و همانطور که در زمان محاصره خرمشهر، شهید جهانآرا به اتفاق کمتر از 10 رزمنده بسیجی با حداقل امکانات و تجهیزات توانست به مدت سه ماه، لشکرهای زرهی مجهز بعثیها را متوقف و زمینگیر کند، این شیوه کار باید در دستورکار اصحاب رسانه و همه آنهایی باشد که اراده دارند تا در برابر قدرتهای رسانهای استکبار جهانی ایستادگی کنند.
امام جمعه مشهد ضمن ابراز امیدواری از تحول اخیر عرصههای فرهنگی و ارتقای بینش سیاسی در میان فعالان رسانهای جبهه انقلاب اسلامی تصریح کرد: عرصههای فرهنگی در سالهای اخیر دچار تحول و دگرگونی چشمگیری شدهاند و در همه فعالان این عرصه از نمایندگان ولی فقیه در استانها گرفته تا ائمه جماعات شهرستانها و حتی مبلغان مذهبی در روستاها رشد بینش سیاسی و بصیرت انقلابی اتفاق افتاده است.
اسلام، دین رسانه است
ایشان تأکید کرد: اسلام دین رسانه است و از صدها سال قبل، روضهخوانان و سخنرانان مذهبی بهعنوان صاحبان تریبون و منبر، رسانه توانایی را در اختیار داشتهاند که از تحصیلکردهترین اقشار جامعه تا سادهترین افراد را مخاطب خود قرار دادهاند.
آیتالله علمالهدی در انتها ابراز امیدواری کرد: انقلابی که از مبارزه با رژیم طاغوتی ایران آغاز شد و در ادامه حکومت اسلامی را بهعنوان یک ابزار به دست گرفت تا بتواند مبانی فکری خود را به جهان صادر کند، امروز در مرحله صدور گفتمان قرار دارد و در اینجاست که رسانه اهمیت مضاعف پیدا میکند. در این شرایط، همانطور که در روز عاشورا، لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) با 120 نفر شهید، بیش از 5 هزار نفر از عناصر پلید لشکر دشمن را به درک واصل کرد، این رویکرد در جنگ رسانهای امروز هم مبناست و رزمندگان در این عرصه باید بدون دغدغه و نگرانی نسبت به آبرو و سخن مردم، فقط خود را معتقد به حقیقت بدانند و در تبیین مسائل، از جوسازی دشمن نترسند زیرا در برابر همه این هجمه و فشار روانی، فتح و ظفر جز با تقید و تعهد به جهاد تبیین حاصل نمیشود.
به گزارش روابطعمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، در طی دهههای اخیر نقش افکار عمومی جهان در انتخاب و شکل دهی نظامهای سیاسی و به تبع آن سیاست خارجی کشورها افزایش یافته است و به همین دلیل نیز شکل دهی روابط پایدار سیاسی و اقتصادی با کشورهای جهان بدون توجه به افکار عمومی آنها و تلاش در پی جلب نظرشان ممکن نیست. به همین دلیل امروزه دیپلماسی عمومی به یکی از مهمترین ابزارهای پیشبرنده منافع ملی کشورها در عرصه سیاست خارجی و روابط بینالملل بدل شده است.
در واقع دولتهای توسعه طلب جهان به واسطه دیپلماسی عمومی با افکار عمومی کشورها هدف ارتباط و تعامل برقرار کرده و از این طریق زمینه تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی خود با دولت آنها را فراهم میآورند و از شکل گیری احساسات ضد خود که میتواند به روابط اقتصادی و سیاسی لطمه وارد کند پیشگیری مینمایند. به همین دلیل این نوع دیپلماسی نقش و تأثیر بسزایی در تقویت و تأمین «منافع ملی» کشورها در عرصه بینالمللی دارد به همین دلیل کشورهای علاقمند به توسعه سیاست خارجی نیازمند آموزش این نوع دیپلماسی به مدیران و کارشناسان فعال در عرصه سیاست خارجی خود هستند وبا توجه به کمبود منابع آموزشی کاربردی در این حوزه کتاب «راهنمای دیپلماسی عمومی در ماموریتهای برون مرزی؛ اصول اطلاعرسانی و برقراری ارتباط موثر با مخاطبان خارجی» در راستای تامین این هدف و به همت «نوید کمالی» و «عباس محمدیان» تالیف و تدوین و از سوی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها منتشر شد.
این کتاب در 9 فصل به همراه ضمائم ویژه تنظیم شده است که در هر فصل تجربیات متنوعی حسب موضوع فصل مورد بررسی قرار گرفته است. البته یکی از بخشهای کلیدی این کتاب فصل پایانی کتاب تحت عنوان «رهیافتها و آموزههای کاربردی» است که در آن مهمترین آموزههای حاصل از مطالعه این کتاب به صورت مختصر و فهرست وار بیان شده است.
به طور مثال در این فصل قواعد و مهارتهایی که تمام ماموران و کارشناسان اعزامی به ماموریتهای برون مرزی باید به آن توجه داشته باشند فهرست شده است که مهمترین آن ضرورت ارتقاء سطح آگاهی فرهنگی و محیطی در رابطه با جامعه میزبان است.
نویسندگان کتاب در پایان این فصل بر ضرورت کسب شناخت نسبت به ارزشها و فرهنگ حاکم بر کشور محل ماموریت تاکید کرده و مینویسند: برای پیشبرد موفق و موثر دیپلماسی عمومی در قبال دیگر ملتها بایستی به دو اصل اساسی شناسایی و برجسته سازی شباهت ها و ارزش های مشترک و همچنین حفظ احترام و ارزش در قبال تفاوتها توجه داشت چرا که عدم توجه به تفاوتها و تنها تلاش در راستای برجسته سازی ارزشهای مطلوب خود دیپلماسی عمومی را بی اثر کرده و زمینه شکلگیری احساسات منفی در کشور میزبان نسبت به ما را فراهم میکند.
لازم به ذکر است که چاپ اول کتاب «راهنمای دیپلماسی عمومی در ماموریتهای برون مرزی؛ اصول اطلاعرسانی و برقراری ارتباط موثر با مخاطبان خارجی» ،تالیف و تدوین شده توسط نوید کمالی و عباس محمدیان، با شمارگان 2000 نسخه و در464 صفحه، خردادماه سال1401 از سوی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها منتشر شد.
فرصتی دست داد تا در کنار هموطنان هنردوست خود به تماشای «پروژه سی صد» بنشینم، این پروژه تلفیقی از تئاتر و موسیقی زنده است و در کشور ما تقریبا تجربهای نو محسوب میشود چرا که اجرای چنین پروژههایی آنهم در ابعاد و کیفیت پروژه پر چهرهای مانند سی صد نیازمند سرمایهگذاری قابل توجه ای است که هر تهیه کنندهای توان و امکان تامین آن را ندارد.
جالب است که گفته میشود اجرای این پروژه آنهم در قلب مجموعه فرهنگی تاریخی سعد آباد و در مجاورت کاخ ملت یا همان کاخ سفید پهلویها، سی میلیارد تومان هزینه در بر داشته که البته با توجه به استقبال قابل توجه مخاطبان و قیمت بالای بلیطها طبیعتا سرمایهگذاری موفقی محسوب میشود.
بد نیست بدانید که این نمایش روایتگر ماجرای حمله مغول به ایران و کتاب سوزی آنها در نیشابور عزیز است؛ در این حادثه دختر خونریز چنگیزخان که شوهر خود را در جریان مقاومت مرزبانان ایرانی از دست داده است به دنبال انتقام و کشتار ایرانیان و همچنین جمع آوری تمام شاهنامه ها به عنوان سمبل استقلال هویت ایرانیان است تا از این طریق ملت ایران را به بند کشیده و نابود کند اما در نهایت وجدان بیدار ایرانیان این توطئه را ناکام میگذارد ...
شخصا این نمایش را یک اثر #حماسی و ملیگرای غیر افراطی میدانم که ارزش تماشا کردن دارد چرا که امروز نیز کشور ما در معرض جنگ نرم یا همان تهاجم خاموش فرهنگی دشمنان چشم آبی است که ماهیتی مغول گونه دارند و با رنگ و لعابی امروزی در پی استحاله فرهنگی ما و تبدیل کردن کشور ما به مستعمره فرهنگی و اقتصادی خود هستند ... در واقع اگر زمانی مغول ها با کتاب سوزی در پی سلطه بر ما بودند آنها امروز به واسطه هالیوود و صدها شبکه ماهوارهای به دنبال تسلط بر ما هستند و اگر حواسمان نباشد خیلی زود دیر میشود ...
در این قسمت ار برنامه امواج شبهه در رادیو گفت و گو به «بررسی نقش هدایتگری رسانه های بیگانه در ساختارشکنی های فرهنگی و اجتماعی» پرداختیم.
این برنامه با حضور بنده، خانم سیده فاطمه شعار(تهیه کننده و آیتم ساز)، مصطفی صادقی(کارشناس مجری)، دکتر علیرضا داودی(کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی) اجرا گردید.
برای شنیدن این گفتگوی چالشی که بخش مهمی از آن به بررسی ابعاد فرهنگی-امنیتی واقعه ماجرای بلوار چمران شیراز و زمینههای شکلگیری آن گذشت میتوانید به وب سایت رادیو گفت و گو و همچنین آدرس اختصاصی ذیل مراجعه کنید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران توانا، مراسم تجلیل از مستندنگار دفاع مقدس گلعلی بابایی و چند ناشر فعال نمایشگاه بههمراه نوید کمالی معاون بسیج رسانه کشور، امروز بیست و نهم اردیبهشتماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
در این برنامه گلعلی بابابی مستندنگار دفاع مقدس با بیان اینکه در زمان جنگ ازسر عادت حوادث و اتفاقات را روزانه یادداشت میکردم و با مشاورههای مرتضی سرهنگی از زندگینامه شروع و به کارنامه عملیاتی رسیده تا برای آیندگان بماند و گفت: هشت سال دفاع مقدس جنگی نامتقارن بود و قاعدتاً اتفاقات ناگواری میافتاد و ما باید بی کم و کاست آنچه اتفاق افتاده را ثبت کنیم.
گلعلی بابایی درباره کتاب همپایه صاعقه گفت: چون لشکر ۲۷ جزو لشکرهایی است که بیشترین شهید را داشته است نوشتن کتاب برای تک تک شهدا کار بسیار دشواری است و از این جهت تصمیم گرفتیم در مورد تیپ بنویسیم و همین باعث میشود شهدایی مثل احمد متوسلیان و دیگر شهدا خودشان را نشان بدهند.
وی در پایان گفت: در حال حاضر کتاب والفجر مقدماتی در حال نوشتن است این کتاب روایتی از لحظه به لحظه کانال کمیل و داستان فکه است.
نوید کمالی معاون بسیج رسانه کشور دلیل مشکلات به وجود آمده را ضعف در انتقال الگوهای هشت سال دفاع مقدس به نسل جدید دانست و گفت: رسالتی که نویسندگان در عرصه قلم انجام میدهند جهادی بزرگ است.
وی افزود: رسانه میتواند مفاهیم ارزشمندی که در کتابها ثبت شده است را صریحتر به نسل جوان منتقل کند.
نوید کمالی با بیان خاطرهای از شهید کاظمی مبنی بر اینکه وقتی به سراغ فرماندهان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس میرویم باید احساس کنیم که سراغ شهدا رفتیم و با احترام با آنها صحبت کنیم ادامه داد: ماموریت کسانی که بعد از جنگ ماندند روایتگری صادقانه است تا این روایتها به نسلهای دهه 60، 70، 80 و نسلهای بعدیها منتقل شود.
وی گفت: جامعه امروز ما اگر درگیر آسیبهاست دلیلش این است که الگوی سالم و تاثیرگذار را کمتر منتقل کردیم. نسل جدید تصور میکند هرکاری کند نمیتواند به اسطورههای –شهدا- برسد. در موضوع مدافعان حرم دیدیم که آنها هم مثل ما بودند فقط کارهایی کردند که به مقام شهادت برسند. در سازمان بسیج رسانه ماموریتمان را بر این گذاشتیم که به موضوع جهاد تبیین کمک کنیم. ما زیاد گرایش به کتابخوانی را جا نینداختیم.
کمالی در پایان گفت: کشور ما در جنگ روایات است و بیان کرد: جهاد تبیین زمانی موفق خواهد بود که ما روایت اول را خلق کرده باشیم.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، همایش تخصصی «بررسی تعرضات به ماموریتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران از منظر حقوق بینالملل» صبح امروز سهشنبه در محل فرهنگسرای رسانه با حضور سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه و کاظم غریبآبادی معاون امور بینالملل و حقوق بشر قوه قضاییه برگزار شد.
خطیبزاده در این مراسم با اشاره به سالگرد اشغال سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن، گفت: این روزها روز مهمی در تاریخ روابط و امکان دیپلماتیک ما است. سالها قبل گروهی خودخوانده سفارت کشورمان در لندن را اشغال کرد و تقریبا همه کارمندان سفارت شهید شدند. این اتفاق هم سرآغازی برای اولین شهدای دیپلمات و هم سرآغازی برای امنیت اماکن و ماموریتهای دیپلماتیک بود چراکه یکی از مهمترین فعالیتهای انسانی، مراودات دیپلماتیک است.
وی ادامه داد: در کتب تاریخی و گنجنامهها فعالیتهای دیپلماتیک دیده میشود و کنوانسیونهای مصونیت دیپلماتیک از همان زمان وجود داشته است. مهمترین متن هر ماموریت دیپلماتیکی، امنیت آن است. وزارت امور خارجه در چند سال گذشته در کشورهای مختلف هم شهدایی تقدیم کرده و هم مورد هدف قرار گرفته است تا امنیت روانی دیپلماتها را مورد تعدی قرار دهند.
خطیب زاده افزود: وزارت امور خارجه در سالهای اخیر توانسته است این تعدیلها را ثبت و ضبط کرده و در سازمانهای بینالمللی مطرح کرده و پیگیری میکند.
غریبآبادی: مصونیت اماکن دیپلماتیک، مصونیت مطلق است
در ادامه کاظم غریبآبادی، معاون امور بینالملل و حقوق بشر قوه قضاییه گفت: مصونیت اماکن دیپلماتیک، مصونیت مطلق است و کشور پذیرنده نمیتواند این مصونیت را لغو کند. حتی در صورت وجود آتشسوزی، آتشنشانی کشور پذیرنده بدون اجازه نمیتواند وارد این اماکن شود.
وی ادامه داد: اگر دیپلماتها هر لحظه نگرانی این را داشته باشند که ممکن است مورد تعرض قرار بگیرد، امنیت روانی نخواهد داشت. یک کمیتهای در سازمان ملل وجود دارد که هر تعرضی به اماکن دیپلماتیک وجود دارد که در آنجا ثبت میشود. جمهوری اسلامی ایران از معدود کشورهایی است که کمترین تعرض به اماکن دیپلماتیک در آنصورت گرفته است و بیشترین تعرض مربوط به کشورهای اروپایی است.
غریب آبادی تاکید کرد: در کشورهای اروپایی وقتی بررسی میکنیم، یا نقش دولت کشورهای میزبان در آن وجود داشته است و یا حمایتهایی از سوی دولت این کشورها صورت گرفته است.مصونیت اماکن دیپلماتیک مطلق است؛ اما برخی از اندیشمندان علم حقوق معتقدند در همه موارد اینگونه نخواهد بود. در وضعیتی که تهدید علیه امنیت ملی کشور میزبان از سوی مکان دیپلماتیک صورت گرفته باشد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، همایش تخصصی «بررسی تعرضات به مأموریتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران از منظر حقوق بینالملل» در فرهنگسرای رسانه برگزار میشود.
این همایش تخصصی به همت فرهنگسرای رسانه و با مشارکت و همکاری مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، سازمان بسیج رسانه کشور، مجمع بینالمللی اساتید مسلمان دانشگاه، وزارت امور خارجه و تعدادی دیگر از سازمانها و نهادها برگزار میشود.
مناسبت برگزاری این رویداد، فرارسیدن سالروز حادثه خونبار تعرض به سفارت ایران در لندن در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ است که منجر به شهادت و جانبازی تعدادی از دیپلماتهای کشورمان شد.
در این همایش که با حضور مقامات کشوری و لشکری برگزار خواهد شد، علاوه بر رونمایی از کتاب "حفاظت و امنیت دیپلماتیک" که توسط دو پژوهشگر جوان کشورمان تألیف شده است، از مقام شهید سید عباس لواسانی به عنوان اولین خبرنگار و فعال رسانهای به شهادت رسیده در مأموریتهای دیپلماتیک کشورمان که در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ در حادثه لندن به فیض شهادت نائل آمد، تجلیل خواهد شد.
همایش تخصصی «بررسی تعرضات به مأموریتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران از منظر حقوق بینالملل» روز سهشنبه ۶ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در فرهنگسرای رسانه برگزار میشود.
حضور در این رویداد برای عموم علاقهمندان، پژوهشگران و اساتید دانشگاه به رعایت دستورالعملهای بهداشتی بلامانع است.
به مناسبت سالروز تشکیل سازمان بسیج رسانه سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰ نشست مدیران رسانه با سردار غلامرضا سلیمانی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین و فرشاد مهدیپور معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد با موضوع «رسانه، امنیت ملی؛ فرصتها و چالشهای ۱۴۰۱» و همچنین همافزایی بیشتر رسانهها برگزار شد. سردار سلیمانی رییس سازمان بسیج مستضعفین در این مراسم خطاب به نمایندگان رسانهها گفت: بسیج خانه شما است و همانطور که گفتید برنامهای باید بریزیم تا این جلسهها ادامه داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «حفاظت و امنیت دیپلماتیک» نوشته نوید کمالی و اشکان پیرزاده بهتازگی توسط انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران منتشر و راهی بازار نشر شده است.
طی ۴۰ سال گذشته ماموریتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به عنوان خط اول تماس و چالش با نظام سلطه در صحنه بینالملل به طور ثابت مورد تهدید بازیگران وابسته به نظام سلطه بوده است، به همین دلیل ماموریتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دیگر کشورها همواره یک هدف اصلی و عمده برای سرویسهای اطلاعاتی و سایر بازیگران دولتی و غیر دولتی با ماهیت تروریستی و وابسته به دشمنان تعریف شده است.
از سوی دیگر جایگاه انحصاری وزارت امور خارجه در تنظیم روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها که به فرمایش مقام معظم رهبری (مدظله) نیمه سیاسی نظام است و ضرورت حفاظت و صیانت از سرمایهها و داراییهای نظام جمهوری اسلامی ایران در این دستگاه را مضاعف میسازد. علی رغم این تهدیدات، حجم و کیفیت روز افزون آن و نیز اهمیت و جایگاه دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی؛ خلاء گفتمان در حوزه امنیت دیپلماتیک و بالطبع فقدان قوانین و مقررات و ساختار متناسب برای مقابله با ایننوع تهدیدات، از اساسیترین چالشهای تامین امنیت ماموریتهای دیپلماتیک کشورمان میباشد. البته علاوه بر وزارت امور خارجه کشورمان سازمانها و نهادهای فرهنگی و اقتصادی دیگری نیز در عرصه بین الملل فعال هستند که آنها نیز به نوبه خود در معرض تهدیدات متعددی از سوی دشمنان انقلاب اسلامی هستند.
از این رو همزمان با هفته دفاع مقدس دو تن از پژوهشگران فعال عرصه دیپلماسی پس از صرف دو سال تحقیق و پژوهش و احصاء رهیافتهای نوین حفاظت از ماموریتهای دیپلماتیک، نتایج حاصل از تحقیقات مربوطه را در قالب کتابی مرجع و آموزشی تحت عنوان «حفاظت و امنیت دیپلماتیک» منتشر کردند.
کتاب «حفاظت و امنیت دیپلماتیک» یک اثر علمی و پژوهشی است که به نوبه خود و به تعبیر نویسندگان آن تلاش دارد فصل جدیدی از تولید گفتمان در عرصه حفاظت از ماموریتها و سرمایههای دیپلماتیک کشورمان بگشاید تا از این طریق امکان مقابله و مواجهه هوشمندانه با تهدیدات روز افزون علیه ماموریتهای خارجی کشورمان خصوصا ربایش، جاسوسی و خرابکاری ممکن شود.
مولفان این اثر، در قالب پانزده فصل به بررسی ابعاد مختلف حفاظت دیپلماتیک و تجربیات دیگر کشورها در حوزه تامین امنیت و حفاظت از ماموریتهای دیپلماتیک پرداخته و در پایان رهیافتهایی راهبردی و کاربردی را جهت ارتقاء سطح حفاظت از ماموریتهای دیپلماتیک کشورمان ارائه دادهاند.
اینکتاب با ۵۶۲ صفحه منتشر شده است.
دیپلماسی ایرانی: رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله) در بخش پایانی بیانات خود در مراسم تنفید حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با اشاره به جنگ تبلیغاتی گسترده دشمنان علیه کشورمان فرمودند: «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری را در مجموعههای فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را - از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوءنیّت قدرت های بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت. کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدمهای غافلی که از رسانههای داخلی هم به نفع دشمن استفاده میکنند -که حالا آن محلّ بحث ما نیست - لکن [درباره] آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کمکاری داریم. در زمینه کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانهای باید قویتر و هوشمندانهتر عمل بکنیم.»
از این بیانات بر میآید که امروزه یکی از مهمترین آسیبهای متوجه جمهوری اسلامی ایران ضعف و کم کاری در حوزه تبلیغات و فعالیت رسانهای و فرهنگی داخلی و خارجی است، البته باید به این نکته توجه داشت که در این بیانات منظور از تبلیغات و فعالیت تبلیغاتی، پروپاگاندای مطلوب نظامهای سیاسی غربی نیست! چرا که پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی سیاه بر خلاف ارزشهای اسلامی مبتنی بر جوسازی و تحریک ناآگاهانه مخاطب است!
به عبارت دقیقتر پروپاگاندا از طریق تهیه و ارائه اطلاعات جانبدارانه، به دنبال تاثیرگذاری هدفمند بر مخاطب است به همین دلیل دستگاه پروپاگاندا واقعیتها را به صورت گزینشی بیان و بازنمایی میکند تا مخاطب به طور ناخواسته، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه از خود بروز داده و اقدامی را انجام دهد که از پیش توسط دستگاه پروپاگاندا برای او هدفگذاری شده است، از این رو قربانی پروپاگاندا به طور نا آگاهانه در مسیر پیشبرد اهداف سیاسی مطلوب نظامهای سلطه جو قرار میگیرد.
این رویکرد استکباری درحالی است که در سیره تاریخی انقلاب اسلامی همواره مشی تبلیغی، فرهنگی و رسانهای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر بصیرت افزایی و دعوت آگاهانه به ارزشهای مشترک اسلامی و انسانی بوده است به همین دلیل نیز با وجود فعالیت شبانه روزی شبکه عظیم جنگ روانی دشمن، امروز بخش قابل توجهی از ملتهای منطقه بر خلاف خواسته دستگاههای پروپاگاندای محور عبری،عربی و غربی حامی گفتمان مقاومت هستند.
با این حال همانگونه که رهبر عظیم الشان انقلاب اشاره داشتند فعالیتها و اقدامات تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در حوزه داخلی و خارجی آنگونه که باید در تراز اهداف و برنامههای مورد نیاز انقلاب اسلامی نبوده و کم کاری در این حوزه ملموس است! چرایی این مسئله را با تاکید بر حوزه سیاست خارجی میتوان ناشی از موارد ذیل دانست:
1. بخشی از سیاستگذاران تبلیغاتی و رسانهای کشورمان همگام با تحولات داخلی، منطقهای و جهانی روزآمد نشده و همچنان با رویکردها و ذهنیتهای گام اول انقلاب در پی پیشبرد اهداف گام دوم انقلاب اسلامی هستند! به طور مثال در شرایطی که فضای مجازی به مهمترین بستر رسانهای و ارتباطی افکار عمومی منطقه و جهان بدل شده است هنوز میتوان دیپلماتهایی را یافت که با فضای تعامل محور مجازی بیگانهاند و هنوز روزنامه چاپی را رسانه کلیدی میدانند!
2. یک دستگاه تبلیغاتی در تراز انقلاب اسلامی باید در عرصه فعالیت تبلیغاتی، فرهنگی و رسانهای پیشرونده و پیشبرنده باشد، طبیعتاً لازمه داشتن این ویژگی هدف گذاری دقیق و مشخص و همچنین اتخاذ تدابیر کارآمد و موثر و البته خلاقانه است، متاسفانه در این زمینه نیز بعضاً در طول یک دهه گذشته کم کاری صورت گرفته و دستگاههای دولتی فرهنگی و تبلیغاتی کشور آنگونه که باید به ماموریتهای خود عمل نکردهاند!
3. امروزه دیپلماسی عمومی به مهمترین رکن پیشبرد اهداف سیاست خارجی قدرتهای بزرگ جهان بدل شده اما این بعد از دیپلماسی هنوز آنچنان که باید در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است چرا که سیاستگذاران و راهبران سیاست خارجی کشورمان عمدتاً با این حوزه بیگانه بوده و به سبک دهههای گذشته پیگیری منافع ملی را تنها از دریچه دیپلماسی رسمی و سنتی و ارتباط با رهبران سیاسی کشورها ممکن میدانند در حالی که امروزه افکار عمومی به مهمترین بازیگر شکل دهنده تحولات داخلی و خارجی کشورها بدل شدهاند لذا دیگر تنها با تاکید بر حفظ ارتباطات رسمی و تشریفاتی با سران کشورها و احزاب نمیتوان حافظ منافع ملی و بین المللی کشورمان بود.
4- ایران اسلامی در حوزه تاریخی و فرهنگی یکی از غنیترین تمدنهای جهان محسوب میشود اما در طی دهههای گذشته به نسبت تعداد سازمانها و نهادهای مسئول و فعال در عرصه فرهنگ و تبلیغات، آنگونه که باید از این ظرفیت در عرصه اقدامات تبلیغی مورد نیاز انقلاب اسلامی بهرهبرداری نشده است که یکی از دلایل آن را میتوان ناشی از فقدان بکارگیری نیروی انسانی متخصص و خلاق در نهادهای مسئول دانست، در واقع در طی دهههای گذشته بعضاً افرادی مسئول پیشبرد اولویتهای فرهنگی و تبلیغی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل شدهاند که الگو و فرهنگ سازمانیشان بر خلاف ذات پر تحرک ماموریت محوله، فرهنگ سنتی و پرتشریفات دستگاه سیاست خارجه بوده است لذا عملاً این دست افراد تحرک و حتی انگیزه مورد نیاز برای پیشبرد اقدامات تبلیغی و فرهنگی مورد نیاز کشور را نداشتهاند.
5. بر مبنای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 که مصوب رهبر معظم انقلاب است، ایران اسلامی باید سالیانه میزبان 20 میلیون گردشگر باشد، طبیعتاً میزبانی این حجم از گردشگر نیازمند زیرساختهای مناسب حقوقی و عمرانی است اما متاسفانه اقتصاد نفتی مانع از توسعه گردشگری در کشورمان شده که این مسئله به نوبه خود تبلیغات و اقدامات تبلیغی کشورمان در حوزه بین المللی را تحت تاثیر قرار داده چرا که عملاً تمام وظیفه تبلیغات کشور در عرصه خارجی بر دوش دولت و نهادهای رسمی قرار گرفته و از ظرفیت بخش خصوصی و سازمانهای مردم نهاد غفلت شده است، در حالی که با حمایت از عرصه گردشگری، میتوان از ظرفیت بازیگران قدرتمند بخش خصوصی و غیر دولتی در عرصه فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی مورد نیاز کشور در عرصه خارجی بهره برد و به شکلی موثر با پروژه ایرانهراسی مقابله و تصویری دقیق و مطلوب از جمهوری اسلامی ایران و ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی آن به افکار عمومی جهان ارائه داد.
همانگونه که در سطور فوق اشاره شد رفع دغدغه عالمانه رهبر انقلاب جز از طریق ایجاد تحول در سازمانها و نهادهای متولی اقدامات و فعالیتهای تبلیغی کشور ممکن نیست، خوشبختانه با توجه به روی کارآمدن دولت جدید فرصت مناسبی برای تحول آفرینی در کشور ایجاد شده لذا برای ایجاد تحول جدی در عرصه فعالیتهای تبلیغی خارجی کشور ضروری است که دولت در کنار تجدید ساختار و چابک سازی نهادهای تبلیغی، فرهنگی و رسانهای، نوسازی و کارآمد سازی نیروی انسانی این نهادها را نیز از طریق بکارگیری جوانان متخصص در سطوح مختلف کارشناسی و مدیریتی در دستور کار قرار دهد. پر واضح است که در مسیر ایجاد تحول دولت بایستی با سعه صدر به خطاها و اشتباهات گذشته نیز توجه داشته باشد.
کارگاه وبیناری دیپلماسی دیجیتال؛ فرصتها و تهدیدات(مطالعه موردی بحران سوریه) به صورت مجازی و با حضور قریب به 100 نفر از دانشجویان و پژوهشگران علاقمند به حوزه دیپلماسی و مسائل مرتبط با سوریه و جهان عرب برگزار گردید.
دریافت اسلاید این کارگاه آموزشی (کیفیت بالا) :
غفران آذربیک، دختر نوجوان ایرانی مقیم سوریه موفق شد رتبه نخست آزمون نهایی دوره متوسطه در سوریه که معادل کنکور در کشور ماست را از آن خود کند.
این آزمون در سوریه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، زیرا آینده هر دانش آموزی در این آزمون رقم میخورد.
غفران از جمله هزاران ایرانی مقیم سوریه است که در این کشور به دنیا آمده اما همچنان شناسنامه و هویت ایرانی خود را حفظ کرده است. این دانشآموز ایرانیتبار در رشته تجربی درس خوانده و بخش عمده دوران تحصیل خود را در شرایط بحرانی سوریه گذرانده است. با این حال امسال توانست با همت والا سختیهای پیش رو را کنار بزند و بین هزاران دانشآموز داوطلب ورود به دانشگاههای سوریه در رشته علوم تجربی نمره کامل آزمون را کسب کند.
جالب اینجاست که دختر عموی غفران هم با میانگین نمرات ۹۷ درصد، از دانش آموز برتر این آزمون شده است. ماریا آذربیک اذعان داشت: شرایط بسیار سخت است، هم کشور در حال جنگ است و هم همه گیری کرونا مزید بر علت بود، اما با اراده خودم و کمک خانواده ام توانستم به این موفقیت برسم.
برای مشاهده گزارش ویدئویی این برنامه بر روی این لینک کلیک کنید.
پی نوشت: این رخداد و تکریم دانش آموزان نخبه ایرانی تبار مقیم سوریه خصوصا #غفران_آذربیک توسط رایزنی فرهنگی ایران در سوریه و برجسته سازی آن در فضای رسانهای رسمی و غیر رسمی از چند منظر دارای اهمیت است:
۱. تا پیش از انتشار این خبر خیلی از ایرانیهای داخل کشور اصلا اطلاعی از حضور و سکونت جمعی قابل توجهی از ایرانیان مهاجر در سوریه نداشتند انهم با این سابقه تاریخی ۲۰۰ و ۳۰۰ ساله . . .
۲. بحران سوریه در طول دهه گذشته تاثیر قابل توجهی بر تصویر سوریه در افکار عمومی جهان گذاشته است، چرا که رسانهها در طول این دهه تنها تصاویر و اخبار مربوط به جنگ و بحران خصوصا اقدامات گروههای تروریستی را برجسته سازی میکردند لذا برای خیلی ها عجیب بود که دیدند در سوریه هم دانشگاهها فعال است و دانش آموزان کنکور میدهند و دانشگاهیان جوان سوریه هم برای ساختن آینده ای بهتر برای کشورشان تلاش میکنند . . .
۳. ایرانیان مقیم خارج کشور سرمایههای ارزنده کشورمان در عرصه بین الملل هستند و بهتر از هر کسی نسبت به ویژگی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور میزبانشان اطلاع دارند لذا می توانند در عمل #شهروند_دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران در دیگر کشورها باشند . . .
۴. معرفی استعدادی مانند غفران و دهها دانش آموز و دانشجوی ایرانی تبار نخبهای مثل او زمینه را برای جلب توجه مسئولان به حوزه حمایت از ایرانیان نخبه خارج کشور مهیا میکند لذا این برنامه مبارک مستواند الگویی شد برای سایر نمایندگیهای #فرهنگی کشورمان در اقصی نقاط جهان . . .
خوشبختانه این اقدام فرهنگی ما در رایزنی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و زمینه توجه بیش از پیش ملت ایران به تصویر جدید سوریه را مهیا کرد.
دیپلماسی ایرانی: سال 1400 را میتوان سالی مهم، حساس و پر از تغییر و تحول برای جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف در نظر گرفت چرا که پس از هشت سال فراز و نشیبهای گوناگون، دولت جدیدی با وعده رفع کاستیهای موجود در کشور و همچنین ایجاد تحول در زندگی و معیشت ملت سکاندار آینده کشور شده است.
این دولت در حالی تشکیل میشود که در حوزه سیاست داخلی و خارجی چالشها و مشکلات زیادی پیش روی دولتمردان جدید کشورمان قرار دارد و رفع برخی این چالشها نیازمند یک دیپلماسی پویا و فعال در سطح منطقه و جهان است که تامین این نیاز بر عهده وزارت امور خارجه و سازمانهای همکار آن قرار دارد، از این رو دستگاه سیاست خارجی کشورمان در دولت جدید از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود چرا که باید در عرصههای مهمی مانند عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش آفرینی کرده و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در این عرصههای مورد نیاز به شکل کامل تامین کند.
از این رو در دولت جدید وزارت امور خارجه و سازمان های همکار آن مانند بسیاری دیگر از وزارتخانهها و نهادها با تغییر و تحولات زیادی روبه رو خواهند شد اما رفتن عده ای و آمدن برخی دیگر به تنهایی نمیتواند دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را در مسیر تحول و نقش آفرینی فعال در راستای تامین منافع حداکثری انقلاب اسلامی در فضای پیرامونی کشور و فرای آن قرار دهد چرا که افراد تحول آفرین نیز در چهارچوبی غیرپویا قادر به تاثیرگذاری و تحول آفرینی مطلوب نخواهند بود.
به عبارت دقیق تر زمانی میتوان در یک سازمان و نهاد تحول آفرینی کرد که در گام نخست فرهنگ سازمانی آن نهاد به شکل مطلوب بازطراحی شود که این مهم نیز جز با قانونگذاریهای دقیق و هوشمندانه ممکن نیست، لذا در دولت جدید نقش مجلس شورای اسلامی در زمینه سازی تحول آفرینی دولت در سازوکارهای تامین کننده منافع ملی پر رنگ و جدی خواهد بود.
اما حال این سوال مطرح می شود که برای تحول آفرینی در دستگاه سیاست خارجی کشورمان چه باید کرد؟
برای پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه کرد که در طول چهار دهه گذشته تعریف و مفهوم «قدرت» و جایگاه و نقش آن در سیاست خارجی کشورها دچار تحول بنیادین شده و برای اصلاح ساختار دستگاه سیاست خارجی کشورمان و ایجاد تحول در آن باید به این تحول جهانی توجه داشت.
در گذشته قدرت ملتها و کشورها با توجه به قدرت نظامی آنها تعریف و تعیین میشد اما پس از پایان جنگ سرد، به تدریج در کنار قدرت نظامی مولفههای قدرت جدیدی همچون قدرت فرهنگی، قدرت دیپلماسی و قدرت اقتصادی نیز تعریف شدند که به مجموع آنها مولفههای قدرت نرم گفته میشود.
خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران به عنوان مولود انقلاب اسلامی بر خلاف بسیاری از کشورها در عرصه تولید قدرت نرم با کمبود و چالش غیر قابل حلی روبه رو نبوده و نیست چرا که اسلام و انقلاب اسلامی در عرصه گفتمانی مهمترین منبع خلق قدرت نرم بوده و هنجارهای ضد استکباری شکل گرفته در منطقه و حتی جهان تنها یک نمونه از دستاوردهای مستقیم قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است.
البته در طول چهار دهه گذشته و خصوصا یک دهه اخیر انقلاب اسلامی به طور عملی و مشهود با تلفیق قدرت سخت و نرم خود توانست در قالب دیپلماسی هوشمند، انقلابی نو در سطح منطقه ایجاد کند که یکی از دستاوردهای آن پایان دو دهه اشغالگری آشکار آمریکا در غرب آسیاست.
بدون شک خروج آمریکا از منطقه زمینهساز شروع فصلی جدی از تحولات در غرب آسیا خواهد شد خصوصا به این دلیل که برخی از پر حاشیه ترین کشورهای منطقه از نعمت وجود یک حامی و پشتوانه فرا منطقهای محروم می شوند، لذا این کشورها برای حفظ شرایط موجود به سمت و سوی ائتلاف سازی های جدید و تقویت قدرت نرم خود از طریق ایجاد چالش در مسیر اعمال قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران خواهند رفت.
در این چنین شرایطی حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی در غرب آسیا و همچنین تامین منافع جمهوری اسلامی ایران نیازمند نوسازی و بهسازی دستگاه سیاست خارجی است چرا که سازوکار غیر روزآمد دستگاه سیاست خارجی توان پیشبرد گونه های نوین دیپلماسی را به شکل مطلوب و مورد انتظار انقلاب اسلامی ندارد.
برای درک چرایی این ادعا کافیست به این واقعیت توجه کنیم که قانون تشکیلاتی، استخدامی، مالی و انضباطی وزارت امور خارجه مصوب سال 1352 خورشیدی است! به عبارت بهتر معماری عملکردی و تشکیلاتی دستگاه متولی سیاست خارجی انقلاب اسلامی در دوران قبل از انقلاب انجام شده آن هم در دوره ای که بزرگترین دشمن امروز، دوست، و بزرگترین دوست امروز دشمن تلقی میشد، لذا با گذشت قریب به نیم قرن از تاریخ طراحی و تصویب این قانون نمیتوان از این سازوکار قدیمی انتظار کارایی و عملکرد مطلوب و موثر در طراز اولویتهای جهانی انقلاب اسلامی را داشت.
به طور مثال در شرایط جدید پیش روی منطقه ارتباطات فرهنگی و دیپلماسی عمومی و دیجیتال جمهوری اسلامی ایران نقشی کلیدی در مقابله با پروژه ایران هراسی و تعمیق روابط ایران و ملتهای منطقه خواهد داشت اما متاسفانه هنوز بسیاری از نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران جزء دیپلماسی رسمی معمول، ارتباط چندانی با جامعه پذیرنده و رسانههای پر مخاطب آنها ندارند، این آسیب جایی به خوبی خودنمایی میکند که مهمترین خبر دوران ماموریت برخی از دیپلماتهای کشورمان خبر انتصاب و پایان ماموریتشان است!
از این رو از دولت جدید و پرچمدار تحول آفرینی در کشور انتظار می رود که در حوزه تحول آفرینی در دستگاه سیاست خارجی چند پیشنهاد ذیل را مد نظر داشته باشد:
1. خلق تحول بنیادین در دستگاه سیاست خارجی نیازمند ایجاد تحول در قانون تشکیلاتی، استخدامی، مالی و انضباطی وزارت امور خارجه است چرا که قانون پنجاه سال قبل هیچ قرابتی با واقعیتها و نیازمندیهای امروز ندارد، لذا دولت با همراهی مجلس باید در گام دوم انقلاب این قانون را منطبق با واقعیتها و نیازمندی های هزاره جدید باز طراحی و تصویب کند. بدون شک در پرتو این تغییر و تحول، فرهنگ سازمانی حاکم بر دستگاه سیاست خارجی نیز با نیازمندیها و اولویتهای روز انقلاب اسلامی منطبق خواهد شد.
2. لازمه توسعه و عمق بخشی همکاری های اقتصادی ایران با کشوریهای منطقه، تعمیق روابط فرهنگی و اجتماعی با ملتهای آنهاست، این مهم جز با اتخاذ دیپلماسی عمومی و فرهنگی پویا در عرصه سیاست خارجی ممکن نیست، لذا بهبود و تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باید در دستور کار دولت جدید قرار گیرد که این مهم را می توان از طریق تجمیع و متمرکز سازی راهبردی نهادهای متولی دیپلماسی عمومی و فرهنگی تا حدود زیادی تامین کرد تا علاوه بر هم افزایی و ارتقاء کارایی آنها از هدر رفت پراکنده و بعضا بی نتیجه منابع ارزی کشور نیز جلوگیری شود.
با توجه به ماموریت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه در حوزه پیشبرد دیپلماسی فرهنگی فی مابین دو ملت بزرگ ایران و سوریه در ایام منتهی به روز جهانی قدس تصمیم گرفتیم تولیدات فرهنگی جدیدی را جهت تقویت پیوندهای دو ملت ایران و سوریه تولید کنیم.
این برنامهها با شعار «آزادی قدس نزدیک است» به صورت همزمان در دو شهر بزرگ جهان اسلام یعنی تهران و دمشق برگزار شد.
بررسی شاخصهای «فروپاشی اسرائیل» از منظر نخبگانی
نخستین برنامه، کنفرانس بین المللی «تأثیر راهبرد روز جهانی قدس بر زمینهسازیهای فروپاشی اسرائیل» است که به صورت مجازی و با حضور جمع بزرگی از نخبگان، چهرههای سیاسی و فرهنگی از دو کشور ایران و سوریه برگزار شد. در این برنامه که با ابتکار رایزنی فرهنگی ایران در سوریه و فرهنگسرای رسانه در تهران برگزار شد، شاخصههای فروپاشی اسرائیل از منظر نخبگان ایرانی، فلسطینی و جهان عرب در قالب وبینار مورد بررسی قرار گیرد.
در این کنفرانس تخصصی، چهرههای نام آشنای محور مقاومت از جمله ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران، خالد القدومی نماینده جنبش حماس فلسطین در تهران، سیدحمیدرضا عصمتی رایزن فرهنگی ایران در سوریه، امیر موسوی دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران، سید عبدالله صفی الدین، نماینده حزب الله لبنان در تهران، صلاح فحص، نماینده جنبش امل لبنان در تهران، خلف الجراد تحلیلگر و پژوهشگر عضو انجمن علوم سیاسی عرب، جورج جبور سفیر سابق سوریه در سازمان ملل متحد، ترکی الحسن سفیر سابق سوریه و … سخنرانی خواهند کردند.
این کنفرانس مجازی روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ساعت ۲۰:۳۰ به وقت تهران و ساعت ۱۹:۰۰ به وقت دمشق برگزار شد.
تولید محصولات رسانهای برای گرامیداشت روز قدس
دیگر محصولات رایزنی فرهنگی ایران در سوریه برای روز جهانی قدس، تولید محصولات رسانهای شامل نماهنگ، موشن گرافیک، مستند کوتاه و … با محوریت قدس شریف بود. این تولیدات رسانهای با همکاری فرهنگسرای رسانه در تهران در آستانه روز جهانی قدس در سطحی گسترده از رسانه ملی، شبکههای سوریه و فضای مجازی منتشر شد.
برای مشاهده این کلیپ زیبا بر روی این لینک کلیک کنید
از جمله این تولیدات میتوان به سه موشن گرافیک با موضوع ظلم تاریخی اسرائیلیها به مردم فلسطین، مستند کوتاه دیدار اسکایپی کودکان ایرانی و سوری و ارسال پیام همبستگی این کودکان به کودکان فلسطینی و همچنین نماهنگ های متنوع اشاره کرد.
تولید و انتشار قطعه موسیقایی سه زبانه «قدس ضربان قلب ماست»
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه با مشارکت فرهنگسرای اقدام به تولید یک قطعه موسیقایی با عنوان «قدس ضربان قلب ماست» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی کرده است. در این موسیقی سه زبانه، مظلومیت مردم فلسطین و دشمنی رژیم صهونیستی به شیوهای هنرمندانه بیان شده است.
برای مشاهده این کلیپ زیبا بر روی این لینک کلیک کنید
ویژه برنامههای مشترک رایزنی فرهنگی ایران در سوریه و فرهنگسرای رسانه در روز قدس در روزهای ۱۵، ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت ماه به صورت همزمان در دو شهر تهران و دمشق برگزار شد.
سوریه برای بیش از یک دهه درگیر بحران و جنگ تحمیلی داخلی ایجاد شده توسط دشمنان منطقه ای و فرا منطقهای خود بوده است، اما در طول این سال ها با وجود تهدیدات نرم و سخت دنباله دار کمر خم نکرده هنوز در مقابل دشمنان خود استوار و مقتدر ایستاده است...
برای این موفقیت می توان دلایل مختلفی مطرح نمود که در راس همه آنها همراهی ایران و جبهه مقاومت قرار دارد اما به نظر من از جنبه داخلی و از بُعد فرهنگی آنچه موجب جلال و قدرت ملت سوریه و غلبه آن بر دشمنان شد، ادبیات و هنر پایداری و مقاومت این کشور است که البته بخش قابل توجهی از آن الگو برداری شده از ادبیات مقاومت انقلاب اسلامی است.
همانگونه که در طول هشت سال دفاع مقدس خود ما هم ادبیات پایداری موجب همراهی و اتحاد ملت با رزمندگان و مدافعان اسلام ناب محمدی(ص) و حریم وطن شده بود و جبهه ها پر بود از حضور ملت، در سوریه هم نویسندگان و شاعران بدون هیچ منتی در خط دفاع فرهنگی از هویت ملی و اتحاد کشورشان قرار گرفتند و اینگونه موجب تقویت جبهههای نبرد علیه تروریسم داعشی شدند..
جالب است بدانید که بر خلاف کشور خودمان که امروز بعضا بایستی برای دعوت از برخی معدود اساتید دانشگاه یا چهرههای فرهنگی به یک نشست هنری یا علمی، خون دل خورد و از آمدن تا رفتنشان، دغدغه چیزهایی مانند حجم پاکت حق الحضور به آنها را داشت، در سوریه چهرههای #فرهنگ دوست نام ور بدون هیچ تشریفات خاصی عاشقانه پای کار برنامه های فرهنگی کشورشان میآیند و این حضور را برکتی برای هنر و دانش خود میدانند لذا طبیعتا اینچنین فرهنگی، پایدار و استوار در برابر هجمههای دشمنان باقی خواهد ماند چرا که مردمش از فرهنگی ساخته و پرداخته اینچنین اندیشمندان و هنرمندانی بهره میبرند و روح استقامت و پایداری یشان به لطف ادبیات پایداری مستحکم تر از همیشه است . . .
دیپلماسی ایرانی: به گواه تاریخ در طی قرون گذشته دیپلماسی و سیاست ورزی خارجی کشورها عمدتاً در انحصار طبقه ای خاص و محدود بوده و جز آن طبقه محدود هیچ گاه سایر بخش های جامعه نقشی در تعیین یا پیشبرد سیاست خارجی کشورهایشان نداشته اند به طوری که برای قرن ها دیپلماسی بازی پادشاهان و اشراف معرفی میشده است.
حتی در تاریخ ایران خصوصا در طول سلسله قاجار و پهلوی نیز شاهدیم کارگزاری و پیشبرد سیاست خارجی کشورمان در طول دهها سال تنها در انحصار تعدادی از خانواده های مشخص و اشرافی بوده است که خوشبختانه پیروزی انقلاب اسلامی توانست در حوزه سیاست خارجی دست آنها از عرصه سیاست خارجی کشورمان را کوتاه کند و نسل جدیدی بر آمده از انقلاب و آرمان های بلند آن را در مسند دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد.
با این حال امروز به وضوح می توان دید که با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی، دستگاه سیاست خارجی برای پیشبرد اهداف و برنامه های تعریف شده در سند گام دوم انقلاب نیازمند قبول برخی از تحولات راهبردی در شیوه نگاه خود به حوزه دیپلماسی نوین و همچنین سازوکار عملکرد خویش است که به عنوان نمونه یکی از مهمترین آنها توجه به راهکارهای افزایش مشارکت مردم و خاصه تشکل های مردمی و مردم نهاد در عرصه پیشبرد سیاست خارجی است چرا که با گسترش فضای مجازی و افزایش راهکارهای ارتباط و گفتگو بین مردم، نقش افکار عمومی در کشورهای جهان افزایش یافته به وری که شاهدیم کم کم توده های مردم خصوصا در قالب سازمان های مردم نهاد در حال بر عهده گرفتن نقش های اساسی در عرصه سیاست گذاری و سیاست ورزی کشورها هستند.
از این رو ما نیز در کشور خود بایستی برای عقب نماندن از چرخه تاثیرگذاری بر تحولات منطقه ای و جهانی به سمت و سوی افزایش نقش مردم در سیاست خارجی حرکت کنیم.
با توجه به اهمیت این موضوع در ادامه به معرفی «پارادیپلماسی» به عنوان رهیافتی نو در مشارکت دهی مردم در سیاست خارجی می پردازیم.
پارادیپلماسی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟
برای پارادیپلماسی تعارف مختلفی ارائه شده اما به طور کلی برای تعریف این مفهوک باید از اینجا شروع کرد این کلیه نو پدید از دو واژه «پارا» به معنای موازی و «دیپلماسی» تشکیل شده است که معنای کامل آن «دیپلماسی موازی» است، در این نوع دیپلماسی در کنار دولت و دستگاه سیاست خارجی که بازیگر رسمی سیاست خارجی کشورها هستند، گروه ها و هویتهای فرو ملی به مشارکت و نقش آفرینی در عرصه سیاست خارجی میپردازند و همراه با دولت یا حتی به صورت مستقل از آن در عرصه روابط بین الملل به ایفای نقش مشغول میشوند.
در طول دهه های اخیر و با توسعه و فراگیری فضای مجازی و فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی این نوع فعالیت در عرصه سیاست خارجی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است، به همین دلیل نیز در سالهای اخیر مقالات معتبر متعددی در رابطه با پارادیپلماسی و اهمیت آن به نگارش در آمده و منتشر شده است چرا که این نوع فعالیتها در حال جهت دهی سیاست های رسمی کشورهاست به طوری که برخی معتقدند در آینده بازیگر اصلی عرصه سیاست خارجی کشورها، بازیگران فعال حوزه پارادیپلماسی خواهند بود. به عبارت دقیقتر برخی اندیشمندان معتقدند که در سایه شکل گیری دهکده جهانی، جوامع مجازی و دیپلماسی پیگیری شده توسط آنها شکل و کیفیت روابط بین ملت ها و دولت ها را تعریف خواهد داد.
پر واضح است که در چنین افقی، مدیریت و راهبری جوامع به شکل معمول و سنتی آن که در طول قرنها پاسخگوی نیاز ملت ها و کشورها بوده است کارکرد و کارایی خود را از دست خواهد داد و حکمرانی به سطوح مختلفی تقسیم خواهد شد که مهمترین سطح آن به بازیگران فرو ملی از جمله سازمانهای مردم نهاد و خاصه کاربران فضای مجازی اختصاص خواهد یافت.
در اینجا باید به این نکته مهم توجه داشت که در عصر ارتباطات مجازی بازیگران غیر رسمی و غیر دولتی راحتتر و سهلتر از بازیگران رسمی امکان برقراری ارتباط و رابطه با جوامع هدف را دارند لذا سرمایهگذاری در این حوزه و تربیت «شهروند دیپلمات»های مسلط به دیپلماسی عمومی و سایبری می تواند زمینه پیشبرد بیش از پیش سیاست خارجی کشورها را فراهم کند.
نتیجه گیری
امروزه افکار عمومی به مدد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در دسترس خود به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه تصمیمگیری و سیاست گذاری دولتها ایفای نقش میکند، ازاین رو در عصر رسانه، کشوری که بتواند با بکارگیری ظرفیتهای خود در حوزه رسانه و فضای مجازی، افکار عمومی خود را در مسیر فعالیت منسجمتر و پر رنگ تر در حوزه دیپلماسی عمومی سازماندهی کند، طبعا می تواند به شکل بهتر و هدفمندتری در سطح بین الملل ظهور و بروز پیدا کرده و به شکل مطلوب تری از قدرت نرم خود در راستای منافع ملی اش بهره برد و به تبع آن حتی در صورت ضعف نظامی و اقتصادی، کمتر در معرض تهدیدات قرار گیرد.
به طور مثال کره جنوبی طی سال های اخیر با تمرکز بر توسعه و ترویج موسیقی پاپ کره ای یا K-POP از علاقه نسل Z یا نوجوان و جوان دیگر کشورها به این نوع موسیقی به عنوان ابزاری برای صدور فرهنگ خود و مساعد سازی فضای افکار عمومی دیگر کشورها برای پذیرش محصولات صنعتی کرهای استفاده میکند.
دولت کره جنوبی برای پیشبرد بهتر و بیشتر این سیاست حتی با حمایت از گروه های مردمی و نخبگان اجتماعی فعال در فضای مجازی در پوسته ای به ظاهر مردمی، دست به تبلیغ و ترویج موسیقی پاپ کرهای می زند، جالب آنکه پارلمان کرهجنوبی اواخر سال 2020 میلادی طرحی را تصویب کرد که به هنرمندان شناخته شده صنعت موسیقی پاپ کره جنوبی مانند گروه بیتیاس اجازه میدهد خدمت اجباری نظامی خود را به ۳۰ سالگی موکول کنند.
این تغییر قانون به این دلیل دارای اهمیت است که طبق قوانین کرهجنوبی تمام مردان بالغ این کشور که بین ۱۸ تا ۲۸ سال سن دارند و از نظر جسمانی مشکلی ندارند، باید بهعنوان بخشی از تلاشها برای محافظت از کشور خود در برابر کرهشمالی به مدت دو سال در ارتش کره جنوبی خدمت کنند اما اصلاحیه قانون خدمت سربازی در کره جنوبی بهمنظور ایجاد استثناهایی برای هنرمندان موسیقی انجام شد چرا که طبق گفته دولت کرهجنوبی این هنرمندان وضعیت فرهنگی کشور را بهبود میبخشند و اقتصاد را تقویت میکنند.
با توجه به این تجربه می توان نتیجه گرفت که کشور ما به عنوان یکی از با سابقه ترین کشورهای دارای تمدن در غرب آسیا، در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات بایستی به سمت تربیت سرمایه انسانی آشنا با دیپلماسی عمومی و سایبری حرکت کند تا این بخش از جامعه در حین حضور روزمره خود پر رنگ خود در فضای مجازی پیش برنده منافع ملی کشور خود در حوزه دیپلماسی باشند.
طبیعتاً رسیدن به این نقطه که هر شهروند ایرانی یک شهروند دیپلمات «پیش رونده و پیش برنده دیپلماسی عمومی» کشور خود در عرصه فضای مجازی باشد راه درازی باقی مانده اما اگر از همین امروز نهادهای آموزشی و تربیتی ورودی به این حوزه نداشته باشند طبعا در رقابت های گفتمانی و فرهنگی منطقه ای و فرامنطقهای دهه های پیش رو جایگاهی درخور نام بلند ایران اسلامی نخواهیم داشت.
در پایان برای تحقق این مسیر و راهبرد پیشنهاد می شود:
• با هدایت و حمایت وزارت خارجه از راه اندازی تشکل های مردم نهاد با اهداف فرهنگی منطقه ای حمایت شود؛
• تبادلات فرهنگی در نواحی جدار مرزی از طریق فعال سازی تشکل های فرهنگی دانشجویی و مردمی تقویت شود؛
• ارائه آموزش و مهارت های لازم به دانشجویان و هنرمندان علاقمند به تبادلات فرهنگی در فضای مجازی و تعیین آنها به عنوان سفرای فرهنگی افتخاری ج.ا.ایران در فضای مجازی؛
• اختصاص بودجه های فرهنگی مناسب برای کیفیت بخشی و توسعه برنامه های خواهر خواندگی بین شهرهای ایرانی و سایر شهرهای واجد شرایط در محیط پیرامونی کشور خصوصا در حوزه غرب آسیا؛
• حمایت از برنامه های تبادل دانشجو در نواحی جدار مرزی از طریق ارائه فرصت های کوتاه مدت پژوهشی و تحقیقاتی؛
• حمایت از برگزاری رویدادهای دانشجویی دانشگاه های مطرح جدار مرزی با دانشگاه های مطرح آن سوی مرز؛
• و ...
نویسنده: نوید کمالی، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه و دیپلماسی
امروزه فضای مجازی یا به تعبیر عامیانه آن اینترنت و شبکههای اجتماعی مجرایی برای بازنمایی رقابت گفتمانهای سیاسی در جهان و جامعه امروز ما شده است و هر بار با نزدیک شدن به موسم انتخابات این فضا و بستر ارتباطی به محل یارکشی، رقابت، جدال و تقابل جریانهای سیاسی بدل میشود.
مهمترین نقش فضای مجازی در ایام انتخابات، شکلدهی چارچوبهای ذهنی رفتاری کنشگران تأثیرگذار بر نتیجه انتخابات به ویژه آحاد رأیدهندگان است و همانگونه که مشخص است، هیچ رسانهای مانند فضای مجازی توان و ظرفیت شکلدهی به چارچوبهای ادراکی افکار عمومی را ندارد؛ چرا که فضای مجازی برخلاف دیگر انواع سنتی رسانهها اعم از رادیو، تلویزیون و روزنامهها همیشه در دسترس مخاطب است و وابستگی مخاطب به آن قابل مقایسه با هیچ رسانهای نیست.
«قاببندی» یا «چارچوبسازی» اصطلاحی است که به انتخاب یک زاویه برای ثبت و نمایش یک سوژه یا ارائه یک موضوع اشاره میکند، البته طبیعتاً طرح و نمایش یک موضوع از یک زاویه خاص موجب پنهان ماندن یا دخل و تصرف در طرح دیگر زوایای یک مسئله میشود.
به عبارت دقیقتر، چارچوبسازی یک تکنیک عملیات روانی در راستای مدیریت افکار عمومی است که استفاده بیضابطه از آن در عرصه انتخابات میتواند تهدیدات و آسیبهای فراوانی را برای جامعه و کشور به همراه داشته باشد و حتی موجب القای ناامیدی به جامعه و کاهش مشارکت مردم در انتخابات شود؛ در حالی که با توجه به تعاملی بودن رسانههای نوین، فضای مجازی باید در خدمت رونقبخشی به انتخابات و افزایش مشارکت عمومی در این صحنه حساس سیاسی باشد.
حال هر چند تا انتخابات خرداد ماه 1400 راه زیادی باقی مانده است؛ اما از هم اکنون میتوان به خوبی شکلگیری آرایش سیاسی در فضای مجازی را مشاهده کرد؛ به ویژه به این دلیل که درگاههای اطلاعرسانی کوچک و بزرگ فعال در فضای مجازی از هم اکنون با اتخاذ جهتگیریهای انتخاباتی عملاً به عنوان تریبون جریانهای سیاسی در حال چارچوبسازی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند.
در زمینه نقش فضای مجازی در انتخابات پیش رو باید به این نکته توجه داشت که محدودیتهای فیزیکی و بهداشتی ناشی از شیوع ویروس کرونا خواهناخواه زمینه را برای نقشآفرینی بیش از پیش فضای مجازی و پلتفرمهای ارتباطی به ویژه پیامرسانها در انتخابات خرداد ماه سال آینده فراهم کرده است، اما آنچه موجب نگرانی است، بیضابطه بودن فعالیت انتخاباتی در فضای مجازی کشورمان است و از هم اکنون این نگرانی احساس میشود که انتشار اخبار جعلی یکی از مهمترین آسیبهای تبلیغات انتخاباتی بهار سال آینده خواهد بود.
برای نمونه، طرح ادعای دستبوسی فرح پهلوی علیه یکی از چهرههای سیاسی فعال در عرصه انتخابات آن هم بدون ارائه هیچ سند و مدرک قابل ارزیابی، هر چند انعکاس قابل توجهی در شبکههای اجتماعی یافت؛ اما این ماجرا موجب شد تا بار دیگر زنگ هشدار رونق یافتن اخبار جعلی در فضای اطلاعرسانی غیر رسمی کشورمان داغ شود.
البته طی هفتههای گذشته شورای عالی فضای مجازی در رابطه با مقابله با اخبار جعلی مصوبه خوبی داشت؛ اما نمیتوان انتظار داشت این قبیل مصوبهها مانع از گسترش اخبار جعلی در رسانهها و شبکههای مجازی غیر بومی و پر طرفداری، مانند اینستاگرام شود.
از این رو از هم اکنون باید از کلیه نهادهای فرهنگی و به ویژه رسانههای کشور درخواست کرد که به دو رویکرد دعوت کمپینهای انتخاباتی به اولویتبخشی به منافع ملی و افزایش آگاهی افکار عمومی نسبت به پدیده اخبار جعلی توجه ویژهای داشته باشند.
رهبر انقلاب(حفظه الله) برای اولین بار طی دیداری که در شهریورماه سال ۱۳۸۹ با جمعی از کارآفرینان داشتند، به کلید واژه اقتصاد مقاومتی اشاره کرده و فرمودند:
«از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده؛ میخواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، اى ملت! آزاد کردهاى. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمیفهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند میکنند. خب، اما فشار مىآورند؛ فشار اقتصادى از راه تحریمها. ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معنایش این است.»
پس از آن در ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۲، رهبر انقلاب سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را در ۲۴ ماده پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ نمودند.
حال امروز برادر عزیزم حجت الاسلام نیکویی، رئیس مرکز گسترش اقتصاد مقاومتی لطف داشتند و بنده را در مسیر پیشبرد سیاست اقتصاد مقاومتی، به عنوان خادم «اداره مطالعات آسیا» معرفی کردند، هر چند مسئولیت سختی است اما امیدوارم بتوان در این مسیر گام راسخی برداشت و در گام دوم انقلاب زمینه ساز تحقق سیاست اقتصاد مقاومتی و توسعه اقتصادی کشورمان شد تا اینگونه هم کلام ولای امرمان تحقق یابد و هم لبخند رضایت بر چهره مردم عزیزمان نشیند.
در طی چند سال اخیر پدیده اخبار جعلی و لزوم مقابله با منابع تولید و انتشار اخبار جعلی به یکی از مهمترین اولویت های کشورهای توسعه یافته جهان در عرصه مدیریت افکار عمومی بدل شده است چرا که با فراگیری فضای مجازی و افزایش ضریب نفوذ رسانه های اجتماعی، منابع تولید و انتشار اخبار جعلی به شکل قابل توجهی افزایش یافته اند که بی توجهی به آنها می تواند هزینه های سنگینی را به جامعه تحمیل نماید.
به طور مثال در شرایطی که حساسیت افکار عمومی کشور نسبت به موضوع واکسیناسیون عمومی کرونا افزایش یافته و برخی رسانه های معاند در صدد القاء تبعیض در فرایند ارائه واکسن هستند، هفته گذشته برخی کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار تصویری ساختگی مدعی افشای نامه بکلی سری درخواست رئیس دفتر مقام معظم رهبری برای دریافت واکسن آمریکایی فایزر برای پرسنل بیت رهبری شدند.
تصویر مربوط به نامه ادعایی هر چند به صورت ناشیانه طراحی شده بود و در کمتر از چند ساعت به یکی از سوژه های طنز فضای مجازی بدل شد اما این مسئله به خوبی بار دیگر اثبات کرد که دشمن با بهره گیری از اخبار جعلی می تواند در شرایط حساس زمینه ساز فریب و تحریک نارضایتی در بخشی از افکار عمومی شود.
خوشبختانه هفته گذشته شورایعالی فضای مجازی کشور در راستای مقابله با نشر اطلاعات، اخبار و محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی مصوبهای را در جلسه شصت و هشتم این شورا ابلاغ کرد. بر اساس این مصوبه جدید تا سه ماه آینده بایستی لایحه قضایی مقابله با اطلاعات و اخبار خبری خلاف واقع در فضای مجازی توسط قوه قضاییه و وزارت فرهنگ و وزارت ارتباطات ابلاغ شود.
در متن این مصوبه تاکید شده است که هدف شورا از تدوین و ابلاغ این مصوبه صیانت از سلامت و امنیت روانی جامعه و کاهش آسیبهای موصوف از طریق تعریف و تعیین اقدامات پیشگیرانه و واکنشی و ارتقاء سطح مسئولیت پذیری و پاسخگویی هماهنگ و به هنگام برای مقابله با ناهنجاری ها و پیامدهای آن بوده است.
طبق متن این مصوبه شورای عالی فضای مجازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید ظرف مدت سه ماه، درگاههای نشر پرمخاطب را در سراسر کشور شناسایی و احراز هویت کند. در این مصوبه به پیامرسانهای خارجی هم توجه شده و تاکید شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با همکاری وزارت امور خارجه برای جمعآوری اطلاعات نقاط تماس درگاهها و پیامرسانهای اجتماعی خارجی برای مقابله فعال نشر اخبار خلاف واقع در این پلتفرمها ساز و کاری را تعیین کنند.
بر اساس تعریفی که شورا در این مصوبه ارائه داده است، درگاه نشر شامل کانال، صفحه، وبسایت، برنامک و بات یا رباتهای میشود که بیش از ۵ هزار مخاطب داشته باشد و همه مردم به آن دسترسی دارند، همچنین در این صفحات اطلاعات، اخبار و محتوای خبری منتشر یا بازنشر میشود و بر اساس مصوبه اخیر پلتفرمهای نشر باید ساز و کار لازم برای تشخیص اطلاعات، اخبار و محتوای خبری خلاف واقع دریافتی قبل از انتشار اعم از رویههای انسانی یا ماشینی موسوم به تعدیل محتوا یا اتصال به سامانههای راستی آزمایی مرجع ایجاد کنند.
این مصوبه را می توان به فال نیک گرفت هر چند که تا اجرایی شدن و ارزیابی کارایی آن زمان زیادی باقی مانده اما از هم اکنون مشخص است که این مصوبه برای اثر بخشی مطلوب نیاز به درک این واقعیت دارد که چالش اصلی در عرصه مقابله با اخبار جعلی اعتماد مخاطب به رسانهها و منابع رسانه ای عمدتا مشمول فیلترینگ شده خارج از چرخه نظارت و اعمال قانون جمهوری اسلامی ایران است و رسانه های داخلی بدون وجود این مصوبه هم خواهی نخواهی در مقابل تولید اخبار غیر معتبر مسئول بوده و هستند!
دیپلماسی ایرانی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام شاهنشاهی در بهمن ماه سال 57، نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام بر آمده از یک انقلاب ضد سلطه، راهبرد صدور انقلاب اسلامی آزادی بخش خود را به دیگر ملت های جهان در دستور کار دستگاه سیاست خارجی خود قرار داد.
به طور خلاصه صدور انقلاب را می توان به انتقال نظام ارزشی انقلاب اسلامی به دیگر ملتهای تحت سلطه تعریف کرد که زمینه ساز و بستر تحقق این هدف ارتباط با افکار عمومی و زیر گروه های اجتماعی و فرهنگی دیگر کشورهاست.
نگاهی به کارنامه و عملکرد وزارت امور خارجه کشورمان این واقعیت را پیش روی ما عیان میسازد که در عرصه پیشبرد سیاست نفوذ فرهنگی و اجتماعی جهانی و حتی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران این نهاد موفقیت چندانی به همراه نداشته است چرا که همچنان به سنتی ترین، کم اثرترین و البته پر هزینه ترین شکل ممکن ماموریت های محوله را در این حوزه خطیر و دارای اهمیت پیش می برد آن هم در حالی که ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان دو عنصر «معاند» و «معارض» گفتمان جمهوری اسلامی ایران با درک دقیق از شرایط جدید حاکم بر فضای فرهنگی و اجتماعی منطقه و جهان در حال تقویت گفتمان های حامی خود در فضای پیرامونی ما در غرب آسیا هستند.
حال در ادامه برای بررسی دقیق تر این موضوع نگاهی به فعالیت ها و رویکردهای رسمی دستگاه سیاست خارجی آمریکا و رژیم صهیونیستی و در نهایت جمهوری اسلامی ایران در حوزه پیشبرد نفوذ فرهنگی و اجتماعی در سطح منطقه خواهیم داشت.
دیپلماسی دیجیتال ایالات متحده آمریکا:
دولت آمریکا خصوصا پس از روی کار آمدن باراک اوباما در سال 2009 به طور جدی سرمایه گذاری در حوزه نفوذ فرهنگی و اجتماعی در غرب آسیا را سر لوحه ماموریت دستگاه سیاست خارجی خود قرار داد و برای تحقق این هدف، حوزه دیپلماسی عمومی در این وزارت خارجه این کشور را تقویت کرد.
علاوه بر این دولت آمریکا با هدف تاثیر گذاری بر افکار عمومی ایرانیان و تاثیرگذار بر ادراک ضد آمریکایی موجود در سطح افکار عمومی منطقه، برای اولین بار در تاریخ دیپلماسی، سه سال پس از روی کار آمدن اوباما، در سال 2011 دست به راهاندازی سفارت خانه مجازی در تهران زد.
این سفارت خانه مجازی در واقع تلاشی رسمی اما در مجرایی غیر رسمی برای برقراری ارتباطی رسمی با شهروندان ایرانی بود و هر چند در عمل امکان ارائه خدمات کنسولی را به شهروندان ایرانی نداشت اما به عنوان تریبونی رسمی برای ارائه دیدگاه های رسمی دولت آمریکا خطاب به شهروندان ایرانی به کار گرفته شد. باید به این نکته توجه داشت که وب سایت سفارت خانه مجازی آمریکا حتی پس از فیلترینگ دامنه آن در ایران به کار خود ادامه داد که این نشان از اهمیت این پروژه برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا دارد.
علاوه بر این با توجه به ضریب نفوذ بیش از 70 درصدی اینترنت در خاورمیانه و همچنین نرخ بالای حضور جوانان در فضای مجازی کشورهای این منطقه، وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار دستور العملی ویژه کلیه دیپلمات های آمریکایی مستقر در این حوزه جغرافیایی را ملزم به حضور فعال و پویا در فضای مجازی کرد به همین دلیل نیز در دوران 8 ساله حضور اوباما در کاخ سفید و حتی دوران پس از آن شاهد حضور فعالانه دیپلمات های آمریکایی در شبکه های اجتماعی پر مخاطب منطقه اعم از توییتر، فیس بوک و اینستاگرام هستیم و هر شهروند می تواند به راحتی از طریق حساب های مجازی دیپلمات های آمریکایی با آنها ارتباط برقرار کند.
علاوه بر این کلیه سفارت خانه ها و کنسول گری های آمریکا در منطقه موظف به راهاندازی صفحات مجازی رسمی در شبکه های اجتماعی پر مخاطب شدند تا با تکیه بر ماهیت تعاملی شبکه های اجتماعی امکان تعامل مستمر با کاربران و افکار عمومی منطقه ماموریتی برای آنها فراهم شود.
به طور مثال صفحه فیسبوک رسمی سفارت خانه آمریکا در بغداد، میزبان بیش از 2 میلیون دنبال کننده است که این آمار با احتساب دنبال کنندگان صفحات وابسته به کنسولگریهای این کشور در عراق افزایش قابل ملاحظه ای می یابد.
باید به این نکته توجه داشت که راهبرد راه اندازه ای صفحات رسمی سفارت خانه ها در شبکه های اجتماعی به حدی موفقیت آمیز بوده که امروزه در چارت سازمانی سفارت خانه های آمریکا ساختار و سازمان مدیریت این حوزه بخش های کلیدی است.
دیپلماسی دیجیتال رژیم صهیونیستی:
متاسفانه رژیم صهیونیستی در طول یک دهه اخیر میلادی سرمایه گذاری قابل توجهی در حوزه دیپلماسی نوین با محوریت دیپلماسی دیجیتال داشته، دیپلماسی سایبری یا دیجیتال که گونه ای جدید از دیپلماسی عمومی است برای رژیم صهیونیستی به حدی دارای اهمیت است که تمام دیپلماتهای این رژیم در حوزه ماموریتی خود موظف به فعالیت در فضای مجازی و ارتباط با افکار عمومی کشورهای محل ماموریتشان هستند و بعید نیست که در ماه های پیش رو شاهد راه اندازی سفارت خانه های مجازی این رژیم در کشورهای اسلامی منطقه باشیم.
دلیل اهمیت این حوزه برای رژیم صهیونیستی ناشی از محدودیت های سیاسی و ادراکی حضور و فعالیت رسمی رژیم در سطح منطقه غرب آسیا است لذا رژیم صهیونیستی از فرصت ضریب نفوذ بالای فضای مجازی در غرب آسیا برای پیشبرد نفوذ و حضور نرم خود در منطقه بهره می برد.
به همین دلیل چند سالی است که معاونت دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه این رژیم تشکیل شده است و این معاونت از بُعد تعداد نیروی انسانی دومین معاونت بزرگ و مهم این وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی محسوب می شود.
این معاونت در حال حاضر مسئولیت هدایت و جهت دهی محتوایی بیش از 800 صفحه و حساب رسمی وابسته به وزارت امور خارجه رژیم را بر عهده دارد که صفحاتی مانند «اسرائیل به فارسی» از جمله این حساب هاست. علاوه بر این جالب است بدانید که سایت رسمی وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی از زبان های پر کاربرد منطقه حتی زبان فارسی پشتیبانی می کند.
به عنوان نمونه و برای درک نحوه مدیریت صفحات مجازی رژیم بد نیست بدانید که «لیندا منوحین» مدیر بخش عراق معاونت دیپلماسی دیجیتال وزارت خارجه رژیم صهیونیستی است.
وی یک فعال رسانه ای یهودی عراقی تبار است که سال ها قبل عراق را به مقصد اسرائیل ترک کرده و امروز مدیر یک تیم ده نفره تولید محتوا در حوزه عراق است، این تیم به صورت ویژه مسئولیت تامین محتوای دو صفحه فیسبوک، حساب توئیتر، اینستاگرام و یک کانال یوتیوب عرب زبان ویژه مخاطبان عراقی را بر عهده دارند که صفحه « إسرائیل باللهجة العراقیة» از جمله مهمترین آنهاست، این صفحه دارای بیش از 420 هزار دنبال کننده است، البته به طور کلی صفحات مجازی هدایت شده توسط این تیم صهیونیستی هر هفته میزبان قریب به 10 میلیون بازدیدکننده است.
علاوه بر این هزاران صفحه مجازی و صدها کاربر صهیونیست آشنا به زبانهای مختلف از جمله عربی و فارسی با هدایت معاونت دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی ماموریت ارتباط با شهروندان دیگر کشورها و پیشبرد سیاستهای رژیم از جمله حساسیتزدایی نسبت به مسئله فلسطین و قبول ماهیت رژیم صهیونیستی را بر عهده دارند. صهیونیست ها بر این عقیده اند که مردم جهان خصوصا کشورهای اسلامی اگر چه از عملکرد اسرائیل خشمگین هستند ولی در عین حال در مورد این کشور کنجکاو هستند و دیپلماسی دیجیتال بهترین راهکار برای سوء استفاده از این کنجکاوی و جلب نظر آنها نسبت به رژیم صهیونیستی است.
در این رابطه یوزی رابی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقای موشه دایان در دانشگاه تل آویو گفته است: «منطقه خاورمیانه در حال گذار است و بخش فزاینده ای از جوانان عرب، دیگر از اینکه با اسرائیلی ها گفت وگو کنند ترسی ندارند». وی همچنین معتقد است که حدود 60% از جمعیت خاورمیانه زیر 30 سال هستند و نسبت به والدین خود در مورد جهان خارج کنجکاوی بیشتری دارند، از این رو وی مدعی شده است: «سالها دیکتاتوریهای خاورمیانه به مردم تلقین میکردند که اسرائیل مقصر مشکلات و وضع موجود است، اما الان بیشترِ مردم میدانند که مشکل از اسرائیل نیست».
همانگونه که از اظهارات این مقام صهیونیست بر می آید، رژیم اشغالگر قدس امیدوار است که با بهره گیری از ضعف و غفلت حریف در حوزه فضای مجازی، با بهره گیری از دیپلماسی دیجیتال نفوذ خود در سطح افکار عمومی را تقویت کرده و عملاً سرمایه اجتماعی و روانی مخالف خود را در سطح منطقه کاهش دهد.
دیپلماسی دیجیتال جمهوری اسلامی ایران:
بررسی سوابق و کارکردهای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بیتوجهی ناخواسته وزارت امور خارجه به حوزه دیپلماسی نوین نشان دارد و جز شخص وزیر و معدودی از سفرای ایران، ظهور و حضور دستگاه دیپلماسی ایران در فضای مجازی جهان و منطقه قابل توجه نیست، البته وزارت امور خارجه به صورت سنتی دارای یک وب سایت رسمی است که علاوه بر زبان فارسی از دو زبان عربی و انگلیسی نیز پشتیبانی می کند اما بروز رسانی بخش عربی و انگلیسی با سرعت بالا صورت نمی گیرد در واقع مخاطب اصلی مدنظر یا سایت بیش از اینکه مخاطب خارجی باشد، مخاطب داخلی است!
در ذیل دامنه سایت مادر وزارت خارجه، صفحات سفارت خانه های جمهوری اسلامی ایران راه اندازی شده اند که آنها نیز به طبع سایت اصلی وزارت عمدتاً از سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی پشتیبانی می کنند اما متاسفانه با بررسی اغلب صفحات سفارت خانه های کشورمان در منطقه شاهدیم که تنها بخش فارسی، آن هم به صورت غیر روزآمد فعال است و حتی در کشورهای عربی بخش عربی غیرفعال است!
این مسئله بدین معناست که مجموعه متولی و یا متولیان امر، شناخت دقیقی از هدف و ماهیت سایت گردانی در حوزه سیاست خارجی ندارد چرا که هدف از راه اندازی این صفحات ایجاد بستر ارتباط با جامعه پذیرنده است و نه ارائه گزارش کار به مخاطب فارسی زبان داخل کشور، لذا سیاست گردانی به زبان فارسی آن هم در یک کشور ناآشنا به زبان فارسی و حتی عدم فعال سازی بخش انگلیسی موجب ناکارآمدی این سایت ها در ایجاد ارتباط با جامعه هدف شده است.
از این رو برای تبدیل شدن یک سایت رسمی به محل مراجعه افکار عمومی باید سه رویکرد را در رابطه با آنها مد نظر قرار داد:
نتیجه گیری و پیشنهادها
با توجه به آنچه مختصراً در این یادداشت که از سر دلسوزی به نگارش درآمده مورد اشاره قرار گرفت می توان نتیجه گرفت که در فصل جدید تحولات منطقه خصوصا پس از اعلام رسمی عادی سازی روابط برخی از همسایگان کشورمان با رژیم صهیونیستی و همچنین روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا که دولت وی به نوعی دنبال کننده رویکردها و روش های دولت باراک اوباما است، جمهوری اسلامی ایران و به طور خاص دستگاه سیاست خارجی کشورمان باید رویکرد خود به حوزه دیپلماسی عمومی با محوریت دیپلماسی دیجیتال را مورد توجه قرار داده و رویکرد های پیشین به این حوزه را مورد تجدید نظر قرار دهد چرا که تداوم رویکردهای کم اثر و حتی بی اثر گذشته و تاکید صرف بر پیشبرد دیپلماسی از طریق روش های سنتی و پر هزینه و صرفاً تشریفاتی موجب تضعیف موقعیت ایران در سطح افکار عمومی منطقه خواهد شد.
از این رو در ادامه چند پیشنهاد جهت بهره برداری مدیران و کارشناسان این حوزه در دستگاه سیاست خارجی ارائه می شود:
• ارتقاء سواد رسانه ای و دیجیتال مدیران و کارشناسان وزارت امور خارجه از طریق برگزاری دورهها و کارگاه های ضمن خدمت؛
• راه اندازی مرکز فضای مجازی و دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه با هدف پیشبرد دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه و همچنین پشتیبانی لازم از حوزه های ماموریتی و دیپلمات ها؛
• آموزش کاربری شبکه های اجتماعی به رسته های سیاسی و دیپلمات های مامور به دیگر کشورها؛
• بکارگیری سفرای جوان و آشنا به حوزه دیپلماسی عمومی و دیجیتال در حوزه های ماموریتی دارای اهمیت؛
• آموزش زبان رسمی کشور پذیرنده به سفرا و دیپلمات های اعزامی؛
• بازنگری در ساختار و سازمان روابط عمومی وزارت امور خارجه و تقویت این حوزه از طریق بکارگیری نیروهای متخصص آشنا به زبان های خارجی و حوزه دیپلماسی عمومی و رسانهای؛
• ارزیابی مستمر کمی و کیفی حضور سفرا و دیپلمات ها در فضای مجازی حوزه ماموریتی و لحاظ کردن این ارزیابی در فرایند ارتقاء دیپلمات ها؛
در پایان ذکر این نکته ضروریست که برخی از عقب ماندگی های دستگاه سیاست خارجی کشورمان ناشی از عدم روزآمد سازی اساسنامه وزارت امور خارجه است چرا که اساس نامه تدوین شده در سال 1352 به دلایل فنی و محتوایی عملاً قادر به پاسخگوی به نیاز های جدید دستگاه دیپلماسی انقلاب اسلامی در عصر جدید نیست و با تکیه بر آن تنها می توان دیپلماسی سنتی، پر هزینه و البته تشریفات پسند فعلی را پیگیری کرد.
نویسنده: نوید کمالی، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه و دیپلماسی
هفته گذشته رخدادهای زیادی در فضای رسانهای کشورمان اذهان عمومی را به خود مشغول کرد که در بین همه آنها ماجرای پر حاشیه تلاش یک نماینده مجلس برای ورود به خط ویژه و عبور از ترافیک تهران موجب بروز واکنشهای سیاسی و رسانهای گسترده در کشور شد.
این ماجرا از جایی آغاز شد که کاربران فضای مجازی در رسانههای اجتماعی و پیامرسانهای همراه خود با کلیپی روبهرو شدند که در آن یک سرباز جوان کم سن و سال با حالتی ناراحت و پریشان در هوای سرد شامگاه تهران به دوربین نگاه میکرد و میگفت: «حامد اکبری هستم. سر دروازه دولت شیفتم. این راننده ماشین اومده بدون مجوز تردد خط ویژه...» باقی ماجرا را هم که حتماً در فضای مجازی شاهد بودهاید. حال و هوای این کلیپ و روایت نقل شده در جریان آن از همان بدو انتشار این ویدئو موجب بازنشر گسترده آن در فضای مجازی و بروز واکنش تند کاربران فضای مجازی شد.
از یکسو کاربران که خاطره ماجرای ضرب و شتم «سرباز بابلی» را هنوز در خاطر داشتند، خواهان برخورد جدی با فرد متخلف در این ماجرا بودند و از سوی دیگر هم برخی سودجویان سیاسی با سوء استفاده از فضای روانی ایجاد شده و تعمیم تخلف یک فرد به سایر مجلسیان شروع به عقدهگشایی علیه مجلس انقلابی کرده و در راستای تضعیف سرمایه اجتماعی مجلس یازدهم هر آنچه از دستشان بر میآمد، انجام دادند.
حال فارغ از اینکه این ماجرا چه شد و چه گذشت که رسانههای زیادی به آن پرداختهاند، در ابتدا باید از عملکرد فرماندهان سبزپوش نیروی انتظامی به دلیل حمایت از سرباز وظیفه پاسدار قانون و حمایت از او در برابر هجمهها و فشارها تقدیر کرد؛ چرا که یک مشاوره نادرست و مصلحتسنجی نابهجا در این ماجرا میتوانست به تضعیف موقعیت نیروهای نظامی و انتظامی کشور در عرصه مقابله با قانونگریزان و قانونشکنان منجر شود؛ اما خوشبختانه حمایت تمام قد فرماندهان ناجا از سرباز قانونمدار این نهاد به همه اثبات کرد که قانون خط قرمز پاسداران نظم و امنیت است.
اما باید پذیرفت که مقصر اصلی این ماجرا نماینده متخلف نیست؛ بلکه مقصر آن مسئولانی هستند که با راهاندازی خطوط ویژه در هر جا و مکانی، برای عدهای محدود آن هم جلوی چشم همه ملت راه میانبر ایجاد میکنند و برایشان هم فرقی نمیکند که این راه میانبر در خیابانهای تهران باشد یا یک راه میانبر در عرصه اقتصاد و دریافت تسهیلات اقتصادی!
جالب است که کارشناسان دلسوز انقلابی بارها در تریبونهای رسانهای مختلف یادآوری کردهاند که اصرار برخی از مسئولان و مدیران به استفاده از امتیازات خاص و ویژه مانند خط ویژه، خواهینخواهی بازی در زمین دشمنان انقلاب اسلامی به شمار میآید؛ چرا که این دست امتیازات نتیجهای جز تحریک نارضایتی آحاد ملت ندارد! برای درک بهتر این مسئله کافی است که از مردم شاهد عبور خودروهای LEDدار مسئولان ریز و درشت از خطوط ویژه خیابان سؤال شود که احساس آنها از دیدن این صحنه چیست؟!
در پایان باید به این نکته توجه داشت که ماجرای پر حاشیه اخیر با همه تلخیهای متنش میتواند فرصتی برای اصلاح روند و رویه ناصواب تعیین امتیازات ویژه غیر ضروری برای برخی مسئولان و مدیران کشور باشد؛ لذا از جریان رسانهای و کارشناسی دوستدار کشور انتظار میرود با رها کردن حواشی، از این فرصت کمنظیر در راستای تأمین منافع ملی ملت و خنثیسازی یکی از مهمترین امیدهای دشمن بهرهبرداری کنند.
برنامه گفتگوی علمی بسیج در رابطه با نحوه مقابله با جنگ نرم با حضور احمدی(تهیه کننده)، یزدانیان(کارشناس مجری)، دکتر حسین نصیرزاده(دانش آموخته سیاسی و فرمانده بسیج کارکنان وزارت علوم)، دکتر مهدی رحمانی(دانش آموخته حقوق و فرمانده بسیج کارکنان دانشگاه خوارزمی) و نوید کمالی(کارشناس ارشد رسانه و فعال رسانه ای).
در این برنامه با حضور خبرگان علمی و نخبگان فناوری نظامهای حاکم در حوزههای مالکیت فکری، توسعه علمی و پیشبینیهای آتی علم و فناوری با هدف روشنگری و امید آفرینی مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهد گرفت.