دیپلماسی ایرانی: رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله) در بخش پایانی بیانات خود در مراسم تنفید حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با اشاره به جنگ تبلیغاتی گسترده دشمنان علیه کشورمان فرمودند: «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری را در مجموعههای فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را - از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوءنیّت قدرت های بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت. کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدمهای غافلی که از رسانههای داخلی هم به نفع دشمن استفاده میکنند -که حالا آن محلّ بحث ما نیست - لکن [درباره] آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کمکاری داریم. در زمینه کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانهای باید قویتر و هوشمندانهتر عمل بکنیم.»
از این بیانات بر میآید که امروزه یکی از مهمترین آسیبهای متوجه جمهوری اسلامی ایران ضعف و کم کاری در حوزه تبلیغات و فعالیت رسانهای و فرهنگی داخلی و خارجی است، البته باید به این نکته توجه داشت که در این بیانات منظور از تبلیغات و فعالیت تبلیغاتی، پروپاگاندای مطلوب نظامهای سیاسی غربی نیست! چرا که پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی سیاه بر خلاف ارزشهای اسلامی مبتنی بر جوسازی و تحریک ناآگاهانه مخاطب است!
به عبارت دقیقتر پروپاگاندا از طریق تهیه و ارائه اطلاعات جانبدارانه، به دنبال تاثیرگذاری هدفمند بر مخاطب است به همین دلیل دستگاه پروپاگاندا واقعیتها را به صورت گزینشی بیان و بازنمایی میکند تا مخاطب به طور ناخواسته، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه از خود بروز داده و اقدامی را انجام دهد که از پیش توسط دستگاه پروپاگاندا برای او هدفگذاری شده است، از این رو قربانی پروپاگاندا به طور نا آگاهانه در مسیر پیشبرد اهداف سیاسی مطلوب نظامهای سلطه جو قرار میگیرد.
این رویکرد استکباری درحالی است که در سیره تاریخی انقلاب اسلامی همواره مشی تبلیغی، فرهنگی و رسانهای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر بصیرت افزایی و دعوت آگاهانه به ارزشهای مشترک اسلامی و انسانی بوده است به همین دلیل نیز با وجود فعالیت شبانه روزی شبکه عظیم جنگ روانی دشمن، امروز بخش قابل توجهی از ملتهای منطقه بر خلاف خواسته دستگاههای پروپاگاندای محور عبری،عربی و غربی حامی گفتمان مقاومت هستند.
با این حال همانگونه که رهبر عظیم الشان انقلاب اشاره داشتند فعالیتها و اقدامات تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در حوزه داخلی و خارجی آنگونه که باید در تراز اهداف و برنامههای مورد نیاز انقلاب اسلامی نبوده و کم کاری در این حوزه ملموس است! چرایی این مسئله را با تاکید بر حوزه سیاست خارجی میتوان ناشی از موارد ذیل دانست:
1. بخشی از سیاستگذاران تبلیغاتی و رسانهای کشورمان همگام با تحولات داخلی، منطقهای و جهانی روزآمد نشده و همچنان با رویکردها و ذهنیتهای گام اول انقلاب در پی پیشبرد اهداف گام دوم انقلاب اسلامی هستند! به طور مثال در شرایطی که فضای مجازی به مهمترین بستر رسانهای و ارتباطی افکار عمومی منطقه و جهان بدل شده است هنوز میتوان دیپلماتهایی را یافت که با فضای تعامل محور مجازی بیگانهاند و هنوز روزنامه چاپی را رسانه کلیدی میدانند!
2. یک دستگاه تبلیغاتی در تراز انقلاب اسلامی باید در عرصه فعالیت تبلیغاتی، فرهنگی و رسانهای پیشرونده و پیشبرنده باشد، طبیعتاً لازمه داشتن این ویژگی هدف گذاری دقیق و مشخص و همچنین اتخاذ تدابیر کارآمد و موثر و البته خلاقانه است، متاسفانه در این زمینه نیز بعضاً در طول یک دهه گذشته کم کاری صورت گرفته و دستگاههای دولتی فرهنگی و تبلیغاتی کشور آنگونه که باید به ماموریتهای خود عمل نکردهاند!
3. امروزه دیپلماسی عمومی به مهمترین رکن پیشبرد اهداف سیاست خارجی قدرتهای بزرگ جهان بدل شده اما این بعد از دیپلماسی هنوز آنچنان که باید در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است چرا که سیاستگذاران و راهبران سیاست خارجی کشورمان عمدتاً با این حوزه بیگانه بوده و به سبک دهههای گذشته پیگیری منافع ملی را تنها از دریچه دیپلماسی رسمی و سنتی و ارتباط با رهبران سیاسی کشورها ممکن میدانند در حالی که امروزه افکار عمومی به مهمترین بازیگر شکل دهنده تحولات داخلی و خارجی کشورها بدل شدهاند لذا دیگر تنها با تاکید بر حفظ ارتباطات رسمی و تشریفاتی با سران کشورها و احزاب نمیتوان حافظ منافع ملی و بین المللی کشورمان بود.
4- ایران اسلامی در حوزه تاریخی و فرهنگی یکی از غنیترین تمدنهای جهان محسوب میشود اما در طی دهههای گذشته به نسبت تعداد سازمانها و نهادهای مسئول و فعال در عرصه فرهنگ و تبلیغات، آنگونه که باید از این ظرفیت در عرصه اقدامات تبلیغی مورد نیاز انقلاب اسلامی بهرهبرداری نشده است که یکی از دلایل آن را میتوان ناشی از فقدان بکارگیری نیروی انسانی متخصص و خلاق در نهادهای مسئول دانست، در واقع در طی دهههای گذشته بعضاً افرادی مسئول پیشبرد اولویتهای فرهنگی و تبلیغی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل شدهاند که الگو و فرهنگ سازمانیشان بر خلاف ذات پر تحرک ماموریت محوله، فرهنگ سنتی و پرتشریفات دستگاه سیاست خارجه بوده است لذا عملاً این دست افراد تحرک و حتی انگیزه مورد نیاز برای پیشبرد اقدامات تبلیغی و فرهنگی مورد نیاز کشور را نداشتهاند.
5. بر مبنای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 که مصوب رهبر معظم انقلاب است، ایران اسلامی باید سالیانه میزبان 20 میلیون گردشگر باشد، طبیعتاً میزبانی این حجم از گردشگر نیازمند زیرساختهای مناسب حقوقی و عمرانی است اما متاسفانه اقتصاد نفتی مانع از توسعه گردشگری در کشورمان شده که این مسئله به نوبه خود تبلیغات و اقدامات تبلیغی کشورمان در حوزه بین المللی را تحت تاثیر قرار داده چرا که عملاً تمام وظیفه تبلیغات کشور در عرصه خارجی بر دوش دولت و نهادهای رسمی قرار گرفته و از ظرفیت بخش خصوصی و سازمانهای مردم نهاد غفلت شده است، در حالی که با حمایت از عرصه گردشگری، میتوان از ظرفیت بازیگران قدرتمند بخش خصوصی و غیر دولتی در عرصه فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی مورد نیاز کشور در عرصه خارجی بهره برد و به شکلی موثر با پروژه ایرانهراسی مقابله و تصویری دقیق و مطلوب از جمهوری اسلامی ایران و ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی آن به افکار عمومی جهان ارائه داد.
همانگونه که در سطور فوق اشاره شد رفع دغدغه عالمانه رهبر انقلاب جز از طریق ایجاد تحول در سازمانها و نهادهای متولی اقدامات و فعالیتهای تبلیغی کشور ممکن نیست، خوشبختانه با توجه به روی کارآمدن دولت جدید فرصت مناسبی برای تحول آفرینی در کشور ایجاد شده لذا برای ایجاد تحول جدی در عرصه فعالیتهای تبلیغی خارجی کشور ضروری است که دولت در کنار تجدید ساختار و چابک سازی نهادهای تبلیغی، فرهنگی و رسانهای، نوسازی و کارآمد سازی نیروی انسانی این نهادها را نیز از طریق بکارگیری جوانان متخصص در سطوح مختلف کارشناسی و مدیریتی در دستور کار قرار دهد. پر واضح است که در مسیر ایجاد تحول دولت بایستی با سعه صدر به خطاها و اشتباهات گذشته نیز توجه داشته باشد.