وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هفته نامه صبح صادق» ثبت شده است

طی سالیان اخیر، تطهیر رژیم منحوس پهلوی به یکی از مهم‌ترین راهبردهای جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی بدل شده است؛ به همین دلیل نیز با بهره‌گیری از شیوه‌های گوناگون تبلیغی و رسانه‌ای تلاش می‌کنند تصویری انحرافی و بزک شده از رژیم پهلوی را به نسل جوان کشورمان ارائه کنند؛ در واقع حامی‌این قبیل رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی و اطلاعاتی با پیشبرد این رویکرد مستکبرانه تلاش می‌کنند سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی را در بین نسل جدید انقلاب کاهش داده و به ظن خود زمینه عبور نرم از نظام اسلامی را فراهم آورند؛ از این رو ضروری است با تبیین واقعیات پشت پرده این جنگ شناختی برای افکار عمومی، آحاد مردم از این توطئه پیچیده دشمن آگاه شوند. در همین راستا با «نوید کمالی» جانشین رئیس سازمان بسیج رسانه گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

نوید کمالی - Navid Kamali

از نظر شما علت تمرکز و سرمایه‌گذاری رسانه‌های معاند بر تطهیر پهلوی چیست؟

برای ارائه پاسخی دقیق به این پرسش باید به این نکته اشاره کرد که دشمنان انقلاب اسلامی در طول چهار دهه گذشته طیف گسترده و متنوعی از اقدامات را برای مقابله با انقلاب اسلامی و خنثی‌سازی آرمان‌های آن به کار گرفته‌اند. آنها در گام نخست قدرت سخت خود را برای مقابله با انقلاب اسلامی و نظام الهی برخاسته از آن به کار گرفتند که نمود آن در شکل‌دهی بحران تجزیه‌طلبی در استان‎های مرزی و تحمیل جنگ هشت ساله به کشورمان مشهود است. خوشبختانه انقلاب اسلامی به پشتوانه ملت بزرگ و فداکار ایران توانست تهاجم‌ها و فشارهای سخت دشمنان را خنثی کرده و در مسیر بالندگی قرار دهد، البته دشمنان کشورمان با مشاهده ناتوانی قدرت سخت خود در مهار جمهوری اسلامی ایران، از اوایل دهه 70 خورشیدی به شکلی ویژه بهره‌برداری از قدرت نرم علیه این نظام نو پا را در دستور کار خود قرار دادند. رهبر معظم انقلاب(حفظه‌الله) نیز در همان ایام با طرح کلید واژه «ناتوی فرهنگی» به تغییر راهبرد استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا علیه انقلاب اسلامی و همچنین تغییر عملکرد ناتو از نظامی به فرهنگی در تقابل با خیزش و حرکت بالنده اسلامی هشدار دادند.

از آن پس، دشمن تمام ظرفیت‌های نرم خود به ویژه ظرفیت‌های اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای را برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی با تأکید بر سرمایه اجتماعی انقلاب که همان مردم و خاصه نسل جوان و آینده‌ساز کشور بودند به کار گرفت تا به ظن خود زمینه‌ساز استحاله انقلاب اسلامی شود؛ اما حدود سه دهه ناکامی در این عرصه نیز شرایط را برای تغییر راهبرد مواجهه نرم آنها با ملت ایران مهیا کرد که تطهیر رژیم منحوس پهلوی و معرفی بازماندگان و حامیان آنها به منزله آلترناتیو جمهوری اسلامی از جمله این راهبردهاست.


دشمن انقلاب اسلامی چگونه این راهبرد ضد ایرانی را عملیاتی می‌کند؟

در ابتدای دهه 70 خورشیدی پای اینترنت و تلفن همراه به مثابه ابزارهای ارتباطی و رسانه‌‎ای فراگیر به کشورمان باز شد و در کمتر از یک دهه بعد و در ابتدای دهه 80 کشورمان به یکی از پیشروترین کشورهای فعال منطقه در حوزه ارائه دسترسی به کاربران اقصی نقاط کشور بدل شده بود. متأسفانه قانون‌گذاری نامناسب در این حوزه موجب شد تا فضای مجازی نو ظهور و پر مخاطب کشورمان به سرعت به محل بهره‌برداری دشمن در عرصه جنگ شناختی بدل شود و آنها در قالب بسترهایی، مانند وبلاگ، وبگاه، شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌های مجازی و… ده‌ها ابزار دیگر عملیات‌های روانی را علیه ادراک مخاطبان ایرانی به اجرا گذارند که محور قریب به اتفاق آنها ناامیدسازی مخاطب نسبت به انقلاب و دستاوردهای نظام و در مقابل برجسته‌سازی دستاوردهای نداشته نظام منحوس پهلوی و القای ضرورت وابستگی به غرب است. البته در این حوزه نباید از ظرفیت شبکه‌های ماهواره‌ای ضد ایرانی که همراه با پیوست فضای مجازی به شکل جدی در مسیر پیشبرد این مأموریت گام بر می‌دارند، غفلت کرد.


می‌توانید به یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های روانی مورد استفاده برای تطهیر رژیم پهلوی اشاره کنید؟

در ابتدا برای تطهیر رژیم منحوس پهلوی از تکنیک‌های عملیات روانی متنوعی استفاده می‌شد که یکی از مهم‌ترین آنها تکنیک «پاره حقیقت‌گویی» یا «نشر قطره چکانی» بود که امروزه دیگر از این تکنیک هم عبور کرده‌اند و به «وارونه‌گویی» و «تحریف‌حقیقت» رسیده‌اند. در این تکنیک‌ها از طریق تحریف خبری و اطلاعاتی، زمینه ایجاد خطای ادراکی در مخاطب مهیا می‌شود. در چند سال اخیر، رسانه‌های معاند چه در فضای مجازی و چه در شبکه‌های ماهواره‌ای، جریان محتوایی پرحجمی را با استفاده از این تکنیک و در راستای تطهیر رژیم پهلوی به راه انداخته‌اند و فرد مخاطب در صورت ضعف سواد رسانه‌ای تصور می‌کند که در حکومت خون‌ریز پهلوی هیچگونه فشار و فسادی متوجه مردم نبوده است. به عبارت بهتر، تکنیک پاره حقیقت‌گویی، تکنیک تحریف حقیقت است.

نوید کمالی - Navid Kamali

راهکار مقابله با این جریان تحریف چیست؟

بدون شک مهم‌ترین راهکار مقابله با جریان تحریف، جهاد تبیین است. البته برای ورود مؤثر و موفق به عرصه جهاد تبیین نیازمند تقویت خود در حوزه‌های گوناگون هستیم که یکی از مهم‌ترین آنها فهم درست مسائل است، طبیعتاً برای فهم درست مسائل نیز نیازمند آموزش و تحلیل دقیق هستیم. برای نمونه، بدون داشتن سواد تاریخی و رسانه‌ای مناسب ورود به عرصه تبیین‌گری، ظلم به این عرصه خطیر به شمار می‌آید؛ چرا که دفاع بد خودش بازی در زمین دشمن حساب می‌شود. علاوه بر این، باید ما و تمام فعالان عرصه جهاد تبیین رویکرد کنشی و ایجابی را در این عرصه اتخاذ کنیم؛ چرا که توقف در حالت واکنشی یا پدافندی ما را در موضع انفعال قرار داده و دشمن را به تهاجم روانی بیشتر تشویق می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۱ ، ۱۹:۵۸
روابط عمومی

بدون شک ماجرای سرقت گردنبند طلای کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان از  پرحاشیه‌ترین خبر فضای مجازی ایران در طول هفته گذشته بود!

البته خبر سرقت و کلیپ مربوط به صحنه وقوع آن، تنها یکی از ده‌ها خبر پربازدید بود و بخش اصلی و محوری ماجرا واکنش‌های پس از اعلام شناسایی و دستگیری سارقان است؛ زیرا بلافاصله پس از اعلام خبر در رسانه‌ها، برخی کاربران فضای مجازی با مقایسه سرعت رسیدگی به این پرونده از پیگیری نکردن جدی و سریع پرونده‌های شهروندان عادی و معمولی انتقاد کردند!

برای نمونه یک کاربر نوشت: «ماجرای دزدی گردنبند... و گوشی دختر... این پیام رو به دزدها میده که برید سراغ مردم عادی! سراغ سلبریتی‌ها بیایید زود می‌گیریمتون!»

تحلیل محتوای صدها پیام منتشر شده در واکنش به این ماجرا نشان از وجود حس تبعیض در بخشی از افکار عمومی کشورمان دارد و ماجرای ساده‌ای، مانند دستگیری زودهنگام سارق گردنبند یک سلبریتی می‌تواند موجب خشم آنها شود!

فارغ از صحت و سقم برداشت این قبیل افراد، باید این نوع واکنش‌ها را زنگ هشداری در رابطه با افزایش حس تبعیض در جامعه در نظر گرفت که بی‌توجهی به آن می‌تواند هزینه‌های سنگینی را برای کشور و جامعه به همراه داشته باشد.

از نگاه علمی و جامعه‌شناسانه، «تبعیض» یا «Discrimination»موقعیتی است که افراد در برابر نقش‌ها و موقعیت‌های برابر از مزایای اجتماعی نابرابر برخوردار می‌شوند و برخی بر دیگران و بدونِ برتری داشتن، برتری داده می‌شوند.

با توجه به این تعریف، احساس تبعیض را می‌توان مهم‌ترین محرک بروز نارضایتی و ناآرامی هر جامعه‌ای در نظر گرفت و به همین دلیل نیز جامعه‌شناسان یکی از راهکارهای مقابله با ناآرامی‌های اجتماعی را ممانعت از شکل‌گیری احساس تبعیض در جامعه می‌دانند. بدون شک نقش رسانه‌ها در ایجاد و تقویت حس تبعیض در جامعه انکارپذیر نیست؛ چرا که رسانه‌ها اعم از رسانه‌های خبری، فرهنگی و هنری نقش کلیدی در ذهنیت‌سازی و ادراک‌سازی در سطح افکار عمومی جامعه دارند.

برای نمونه، چند سریال تلویزیونی و شبکه خانگی را می‌توان یافت که به جای نمایش تجملات افراطی، نمایشگر سبک زندگی عادی مردم و مشکلات روزمره آنها باشند؟! یا چرا در حالی که افکار عمومی دغدغه افزایش روزمره گوشت مرغ، برنج و دیگر ضروریات زندگی را دارند، رسانه‌ها سرقت یک گردنبند 250 میلیونی را برجسته می‌کنند؟!

البته تمام حس تبعیض القا شده به جامعه ماحصل فعالیت رسانه‌ها نیست و بخش قابل توجهی از آن برآیند سیاست‌گذاری‌های غلط شهری و خدماتی است؛ برای نمونه سیاست جداگزینی مکانی مسئولان و مدیران یا ایجاد خط‌های ویژه در خیابان و اعطای امتیازات ویژه به برخی از افراد خود زمینه‌ساز تبدیل شدن ذهنیت تبعیض به عینیت شده است.

البته دشمن هم به خوبی از این خطای مسئولان ما بهره برده و تولیدات محتوایی رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال یا بی‌بی‌سی به خوبی این واقعیت را نشان می‌دهد که جریان رسانه‌ای دشمن به صورت ویژه بعد از حوادث آبان ماه 1398 در تلاش برای تحریک حس تبعیض و محرومیت نسبی در جامعه ماست و این جریان تلاش می‌کند در قالب‌های مختلف نظام و ارزش‌های حاکم در جامعه را تبعیض‌آمیز جلوه داده و راه عبور از تبعیض را عبور از نظام و ارزش‌های فعلی معرفی ‌کند.

از این‌ رو برای خنثی‌سازی توطئه دشمن و در گام دوم انقلاب باید از بین بردن قواعد، قوانین و حتی رویه‌های تبعیض‌آمیز بیش از هر زمانی در دستور کار قوای سه‌گانه و تمام دلسوزان حقیقی کشورمان قرار گیرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۹ ، ۱۴:۰۰
روابط عمومی

حال و احوال افکار عمومی کشور چطور است؟! در ماه‌ها و هفته‌های گذشته این پرسش و پاسخ به آن، یکی از مهم‎ترین اولویت‌های پیش روی مدیران و سیاست‌گذاران دلسوز کشور بوده است؛ چرا که حواشی مجازی و حقیقی شکل گرفته در رابطه با موضوعاتی مانند بحران قره باغ و اعتراضات تجزیه‌طلب‌ها، پیش‌نویس قرارداد 25 ساله ایران و چین، ادعاهای رئیس بنیاد مستضعفان، طرح ادعای گشایش اقتصادی، واگذاری خودروهای دنا پلاس به نمایندگان مجلس و مطالبه خودروی شاسی بلند از سوی یکی از آنها و صدها ترند و هشتگ کوچک و بزرگ فضای مجازی دیگر حکایت از این واقعیت دارد که حال و روز نظام مدیریت افکار عمومی کشور آنچنان که باید خوش نیست و افکار عمومی عملاً به حال خود رها شده‌اند!

از مرور حوادث و وقایع اخیر می‌توان نتیجه گرفت، در چنین شرایطی و در میانه جنگ نرم بیش از آنچه به نظر می‌رسد، کشور نیازمند باز طراحی سازوکار مدیریت افکار عمومی خود است. البته شاید عجیب به نظر برسد، اما هنوز هم می‌توان مدیران و مسئولانی را یافت که توجهی به حوزه افکار عمومی نداشته و هر از گاهی با طرح عمومی موضوعات و وعده‌هایی مبهم، افکار عمومی را به سخره گرفته و آن را بی اهمیت جلوه می‌دهند؛ البته بد نیست بدانید که از منظر علم مدیریت این رویکرد اثر شترمرغ یا «Ostrich effect» نامیده می‌شود!

دلیل این نام‌گذاری یک باور قدیمی در مورد شترمرغ است که بر مبنای آن هرگاه شترمرغ از چیزی بترسد، سر خویش را زیر خاک فرو می‌برد، یعنی از برخی مسائل چشم‌پوشی می‌کند هر چند که این رویکرد می‌تواند به قیمت جان وی تمام شود.

این اصطلاح نخستین بار در سال ۲۰۰۶ مطرح شد، آن هم پس از اینکه پژوهشگران در جریان مطالعه رفتار سرمایه‌گذاران بازار بورس به این نتیجه رسیدند که وقتی بازار در وضعیت نامطلوبی قرار می‌گیرد، بسیاری از سهام‌داران از بررسی مداوم اخبار بازار و وضعیت سرمایه‌شان خودداری می‌کنند.

بدون شک، امروزه وضعیت افکار عمومی و نوع سوگیری‌های عامه مردم در رابطه با مسائل مبتلابه کشور و منطقه نقشی ‌کلیدی در سرنوشت نهایی سیاست‌ها و برنامه‌های کلان دولت و نظام اسلامی کشورمان دارد؛ چرا که همسو بودن افکار عمومی با سیاست‌های مطلوب حاکمیت، علاوه بر تقویت مشروعیت و مقبولیت سیاست‌ها، زمینه همراهی و همکاری بدون چالش و اصطکاک آحاد مردم در پیشبرد طرح‌ها و برنامه‌های مد نظر حاکمیت را فراهم می‌کند. با مرور تجربیات امنیت ملی دیگر کشورهای توسعه‌یافته می‌توان دریافت که مسئله مدیریت کارآمد و مؤثر افکار عمومی نه تنها یک موضوع تشریفاتی نیست؛ بلکه یکی از پایه‌های امنیت ملی به شمار می‌آید؛ به همین دلیل در این قبیل کشورها پیش از طراحی و اجرای هر نوع سیاست خرد و کلان، پایش افکار عمومی در دستور کار مسئولان قرار می‌گیرد تا از این طریق سطح و میزان اقبال و همراهی افکار عمومی با آن سیاست تخمین‌زده شده و از بروز اصطکاک بین خواست مطلوب حکومت و ملت در مرحله طراحی و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های ملی جلوگیری شود.

لذا با توجه به آنچه بیان شد، اگر به دنبال راهکار عملیاتی برای رفع این مشکل در کشور باشیم، بدون شک اولین گام آموزش و توجیه مسئولان خرد و کلان در رابطه با ماهیت افکار عمومی و چرایی اهمیت آن است. در گام دوم ضروری است که پیش از طراحی هر سیاست، داده‌های روزآمد حاصل از نظرسنجی‌ها و افکارسنجی‌های معتبر مراکز پژوهشی و مطالعاتی کشور در دسترس مدیران و سیاست‌گذاران قرار گیرد تا مهندسی طرح‌ها و برنامه‌ها مطلوب و مورد نیاز کشور به گونه‌ای صورت پذیرد که کمترین اصطکاک با افکار عمومی را به همراه داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۹ ، ۱۶:۳۵
روابط عمومی

بر اساس آمارهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران از لحاظ تعداد کاربران اینترنت و ضریب نفوذ فضای مجازی در بین شهروندان خود رتبه اول را در غرب آسیا کسب کرده است که این دستاورد ماحصل بیش از دو دهه سرمایه گذاری ویژه دولت ها در توسعه زیرساخت های دسترسی شهروندان به فضای مجازی است، اما در کنار تمام مواهب ناشی از فراگیری فضای مجازی در کشورمان نمی‌توان و نباید بر این واقعیت مهم چشم پوشید که بی توجهی به توسعه سواد سیاسی و رسانه‌ای کاربران فضای مجازی، در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین معضلات پیش روی نظام و جامعه اسلامی کشورمان است و بی توجهی به آن می تواند در آینده ای نه چندان دور هزینه های غیر قابل جبرانی را  به کشورمان تحمیل نماید.

برای بررسی چیستی و چرایی این مسئله در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که اینترنت دیگر مانند سال های اولیه ابداع و توسعه خود محدود به تریبون یک طرفه خود یعنی سایت های خبری و اطلاع رسانی مبتنی بر وب 1.0  نیست و به واسطه فراگیری رسانه های اجتماعی تعاملی برخواسته از نسل دوم وب، فضای مجازی به یکی از مهمترین مراکز ظهور و بروز مشارکت شهروندان در مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی بدل شده است.

در این فضا و شرایط دیگر تریبون های یکطرفه کارایی سابق خود در جهت دهی به افکار عمومی را از دست داده و ناگزیر در حال واگذاری عرصه مدیریت افکار عمومی به رسانه های نو پدید هستند که نمونه شاخص و ملموس آن کاهش اقبال افکار عمومی به رسانه های سنتی از جمله تلویزیون است.

دلیل این مسئله هم توان بالای رسانه های اجتماعی در ایجاد کنش متقابل یا interactivity در مخاطب است یعنی دیگر بر خلاف گذشته مخاطب مجبور به نشستن منفعلانه در مقابل تلویزیون و شنیدن پیام های یکسویه آن نیست بلکه در فضای نوپدید شبکه های اجتماعی فارغ از هر محدودیتی توان اعلام نظر و دریافت بازخوردهای دیگران را دارد و حتی  می تواند به راحتی به نقد دیدگاه های سایر اعضای جامعه فارغ از طبقه اجتماعی و سیاسی آنها بپردازد.

یک ویژگی مهم دیگر رسانه های اجتماعی امکان تعریف هویت های مختلف غیر از هویت واقعی است بدین معنا که هر کاربر پس از عضویت در شبکه های اجتماعی قادر است تا «من» های متعددی را تعریف کرده و «من» حقیقی خود را پشت این هویت های ساختگی پنهان نماید و به واسطه این پنهان کاری آن چیزهایی را که در زندگی حقیقی توان بیان و انجامشان را ندارد به راحتی  بیان و انجام دهد.

متاسفانه با وجود تمام این ویژگی های منحصر به فرد، فضای مجازی  هنوز نتوانسته موجب تعالی اجتماعی و فکری جامعه بشری شود بلکه بلعکس در عمل جامعه کاربران فضای مجازی بیش از هر زمانی به سمت عامی شدن در حرکت اند، این مسئله هم ناشی از حاکم بودن فقر شدید سواد رسانه‌ای و بصیرت سیاسی بر کاربران فضای مجازی است و به همین دلیل نیز عمده کاربران بیش از اینکه کنش آفرین باشند خود تحت تاثیر کنش های عمده ایجاد شده در فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی که روند یا Trend  خوانده می شوند دست به تصمیم گیری و حتی انجام کنش اجتماعی می گیرند.

به عبارت دیگر کاربران فاقد سواد و بصیرت رسانه ای و سیاسی در فضای مجازی به دلیل ضعف در تشخیص و تحلیل پیام های رسانه ای به راحتی تحت تاثیر عملیات های روانی و ادراکی گروه ها و جریانات سیاسی قرار گرفته و بر مبنای نظر آنها اقدام می کنند.

بطور مثل هفته گذشته پس از اعلام خبر تایید حکم اعدام سه اغتشاش گر حوادث آبان ماه 98 جریان معاند با ایجاد هشتگ «اعدام نکنید» و ارائه تصویری ساختگی از سه محکوم اخیر، که حاوی پیام جعلی مظلومیت آن ها در جریان محاکمه یشان بود اقدام به تحریک افکار عمومی نموده و به واسطه آن، طوفانی توییتری را علیه تصمیم دستگاه قضایی به راه انداختند آن در حالی که بخش عمده ای از کاربران و سلبریتی های همراه با این طوفان هیچ اطلاع دقیقی از پرونده جرائم پر حجم این اغتشاش گران نداشتند!

لذا ماجرای اخیر را می توان زنگ هشداری برای مسئولان رسانه ای و فرهنگی کشور و جلب توجه آنها به ناکارآمدی سیاست های سنتی مدیریت افکار عمومی دانست و امیدوار بود که ماجرای های اخیر موجب بازنگری آنها در سیاست های رسانه ای فعلی کشورمان گردد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۹ ، ۲۱:۳۷
روابط عمومی

طی هفته های گذشته فروشگاه آمریکایی Epic Games  که به عنوان یکی از مهمترین عرضه‌کنندگان بازی های ویدئویی در جهان شناخته می شود، دست به ارائه رایگان بازی GTA V یا همان اتومبیل‌ دزدی بزرگ (به انگلیسی: Grand theft auto) زد که نه تنها در جهان بلکه در ایران نیز به مانند یک بمب خبری توانست حجم قابل توجهی از کاربران جوان و نوجوان را ترغیب به دریافت این بازی نماید آنهم در حالی که به واسطه تحریم های ضد ایرانی کاخ سفید کاربران ایرانی امکان دسترسی به فروشگاه اینترنتی این شرکت را نداشتند اما وسوسه دریافت نسخه کامل و قانونی این بازی گرانقیمت 540 هزار تومانی (~30$)  در بازه زمانی محدود عرضه رایگان آن موجب شد تا تعداد قابل توجهی از گیمرهای جوان و نوجوان کشورمان درگیر استفاده از ابزارهای غیر قانونی عبور از فیلترینگ شده و با تغییر آی پی آدرس خود این بازی را دریافت کنند.

بازی GTA که حجم نسخه اخیر آن بیش از 90 گیگابایت است، یک بازی ویدئویی در سبک اکشن-ماجراجویی و جهان باز است که اولین نسخه آن در اکتبر سال ۱۹۹۷ توسط شرکت راک‌استار منتشر شد. 

در این بازی به کاربر اجازه داده می‌شود تا فارغ از هر گونه محدودیت اخلاقی و قانونی در نقش یک تبهکار قانون شکن ظاهر شده و آزادانه در یک شهر بزرگ به گشت و گذار به پردازد و با انجام مأموریت‌های مختلفی از جمله سرقت از بانک، زورگیری، تجاوز، قتل و ضرب و شتم افراد کسب درآمد کرده و از این طریق تجهیزات و امکانات بیشتری را برای خود تهیه نمایید.

نسخه پنجم این بازی در ۲۰۱۳ به بازار عرضه شد اما بدلیل توسعه مداوم و اضافه شدن بخش آنلاین به آن همچنان محبوب‌ترین بازی این سبک است و تا کنون بیش از ۹۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده و آمارها حکایت از سود 6 میلیارد دلاری این محصول دارد.

برای درک بهتر میزان فروش این بازی بد نیست بدانید که پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای جهان فیلم آواتار بود که در سال ۲۰۰۹ با صرف حدود 240 میلیون دلار ساخته و پس از اکران بین المللی توانست حدود ۲.۸ میلیارد دلار سودآوری داشته باشد که این رقم تنها نیمی از سود فروش بازی GTA 5 می باشد.

اما آنچه در اینجا مورد توجه ماست ارائه رایگان این بازی آنهم در فضای پر التهاب ناشی از شیوع ویروس کرونا است زیرا انتخاب این بازه زمانی موجب شده تا گمانه زنی های مختلفی در رابطه با پشت پرده عرضه رایگان این بازی مطرح شود که مهمترین آن تلاش آمریکایی ها برای جهت دهی آینده پسا کرونا به سمت دنیایی GTA گونه است!

در دنیای  GTA اخلاق و مذهب معنا و جایگاهی ندارد و کاربر در طول بازی مجاز به هر رفتار غیر اخلاقی است در واقع این بازی مظهر تمام و کمال مکتب فکری آنارشیسم است.

در این مکتب، «جامعه‌ مطلوب» فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است و نظم جامعه از طریق همکاری داوطلبانه شکل می‌گیرد که بهترین شکل آن، ایجاد گروه‌های خودمختار از جنس گروه های مافیایی  GTA است زیرا در این بازی قانون جنگل بر جامعه حاکم شده و کاربر ضعیف، قربانی کاربر قوی تر می شود لذا کاربر برای کسب موفقیت بیشتر در این دنیای پر آشوب، نیازمند پیوستن به باندهای بزرگ جنایت کار هستند!

از این رو به نظر می رسد که دولت مردان آمریکا در چهارچوب تداوم بخشی به نظام سلطه خود تلاش دارند تا با بهره گیری از ابزارهای جنگ شناختی از جمله فیلم ها و بازی هایی مانند Joker و GTA زمینه استحاله فکری جمعیت جوان جهان را فراهم کرده و آنها را به سمت فروپاشاندن نظام های حاکم بر کشورهای خود تحریک نمایند تا شاید در این فرصت امکان باز طراحی مجدد نظام سلطه مهیا شده و «نظم نوین جهانی» مد نظر سردمداران آمریکا شکل گیرد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۰۲
روابط عمومی

در حالی که شیوع ویروس مرگبار کرونا در جهان ادامه دارد، تاکنون هیچ‌ یک از تلاش‌ها برای ساخت و ارائه یک درمان قطعی برای ریشه‌کن کردن این ویروس به نتیجه‌ نرسیده است؛ لذا در شرایط فعلی، جامعه جهانی به این واقعیت پی برده است که مقابله با پیامدهای انسانی و اقتصادی فراگیر کرونا جز به مدد افزایش همکاری‌های بین‌المللی ممکن نخواهد بود.

با این حال به‌دلیل تداوم تحریم‌ها و تهدیدهای دولت آمریکا، ملت ایران همچنان از دسترسی به کمک‌ها و همکاری‌های بین‌المللی ضد کرونا محروم مانده است و جز برخی کشورهای مستقل دیگر کشورهای تحت نفوذ آمریکا تمایلی به همکاری با کشورمان برای مهار این بحران ندارند؛ البته خوشبختانه به لطف دیپلماسی منطقه‌ای کشورمان، از بدو شیوع ویروس کرونا کمک‌های فنی و تخصصی روسیه و چین در دسترس کشورمان قرار گرفته و امروز تبادلات علمی و هم‌افزایی پزشکان ایرانی و چینی پروسه مهار کرونا را در کشورمان تقویت کردهاست.

اما متأسفانه، در این میان شاهد این هستیم که برخی اظهار نظرهای نسنجیده تداوم این دست همکاری‌های بین‌المللی را با چالش روبه‌رو کرده است؛ از جمله اظهارات اخیر «کیانوش جهانپور» سخنگوی وزارت بهداشت که در یک گفت‌وگوی رسانه‌ای پرحاشیه اپیدمی کرونا را تحلیل کرده و با متهم کردن دولت چین به پنهان‌کاری در نشر اطلاعات مربوط به ویروس کرونا مدعی شده است: «به نظر می‌رسد آمار‌های چین یک شوخی تلخ بود؛ زیرا بسیاری در همه جهان فکر کردند این بیماری مثل آنفولانزاست و مرگ‌ومیر کمتری دارد. همه این موارد مبتنی بر گزارش‌هایی بود که از چین گزارش می‌شد و به نظر می‌رسد چین شوخی تلخی در این زمینه با همه دنیا انجام داد. اگر در چین گفته می‌شود دوماهه یک اپیدمی مهار شده، باید بیشتر درباره آن فکر کرد.»

این اظهارات غیر کارشناسانه موجبات دل‌خوری دولت چین را فراهم کرد و سفیر چین در پیامی توئیتری خطاب به جهانپور نوشت: «وزارت بهداشت چین هر روز کنفرانس خبری دارد. پیشنهاد می‌کنم برای نتیجه‌گیری اخبارشان را به دقت بخوانید.»

متأسفانه، نوع برخورد یک مقام ارشد وزارت بهداشت کشورمان طوری بوده که سفیر چین در توئیت خود به صورت غیرمستقیم به وی توصیه کرده است اخبار مربوط به دستاوردها و اقدامات دولت چین در مهار کرونا را، نه از طریق رسانه‌های غربی، بلکه از طریق اخبار رسمی این کشور پیگیری نماید.

واقعیت این است که اظهارات غیر مسئولانه خلاف منافع ملی جهانپور پیش‌تر و بارها از سوی رسانه‌های غربی و آمریکایی تکرار شده است، اما تکرار این اتهامات از سوی یک مقام مسئول رسمی جمهوری اسلامی ایران که کرسی سخنگویی مهم‌ترین نهاد علمی حوزه بهداشت و درمان کشور را دارد، در این شرایط عملاً پیام منفی قابل توجهی را به یکی از حامیان کشورمان در شرایط فعلی منتقل می‌کند؛ از این رو انتظار می‌رود در راستای تأمین منافع ملی کشورمان و لطمه نخوردن روابط ملت ایران و چین و خنثی‌سازی پیامدهای این اظهارات مسئولان وزارت بهداشت و دستگاه دیپلماسی ضمن جبران این اظهارات بیجا، بررسی ابعاد پشت پرده احتمالی این اظهارات را نیز در دستور کار قرار دهد.


 دریافت نسخه پی دی اف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۵۸
روابط عمومی
بی‌شک تا به حال این توصیه را شنیده‌اید که باید برای شناخت یک فرد با وی به مسافرت رفت، از او پولی قرض گرفت یا حداقل از او چیزی خواست؛ البته نمی‌توان به آسانی نتیجه این آزمایش‌ها را ملاک تشخیص دوست خوب و بد قرار داد، اما آنچه مسلم است، در شرایط عادی و خوشی همه خوب، خوش، مهربان و دست و دل باز هستند، اما با پیش آمدن اندکی فشار و مشکل شرایط تغییر می‌کند و همان فرد خوب، صمیمی و همراه به یک فرد غریبه یا حتی بدتر از آن بدل می‌شود و کار را به جایی می‌رساند که منفعت قطع ارتباط به وجود هرگونه ارتباطی با او می‌چربد.
در ادبیات فارسی به این دست افراد «حزب بادی» و در ادبیات عامیانه غرب «کانفورمیست» می‌گویند که اشاره به افراد فرصت‌طلبی دارد که به راحتی توانایی تغییر جهت دادن بر حسب دگرگونی اوضاع و سود شخصی را دارند؛ این رفتار آنقدر مذموم است که از سال‌ها قبل درباره آن فیلم‌ها و موسیقی‌های گوناگونی ساخته شده که معروف‌ترین و شناخته شده‌ترین آن آهنگ  conformista اثر «جورجو گابر» است.
افرادی که از آنها به عنوان عضو حزب باد یاد می‌شود در ظاهر همواره به سوی قدرتِ وقت گرایش دارند، اما در باطن به اصولی پایبند نیستند، حتی اصول و ارزش‌ها را به راحتی فدای منفعت شخصی یا نزدیک شدن به افراد جدیدی می‌کنند که در کانون ثروت یا قدرت قرار می‌گیرند.
به عبارت بهتر، کسی که مرام حزب بادی را برای خود بر می‌گزیند، در بزنگاه‌ها برای رسیدن به نفع شخصی، حاضر به فدا کردن همه چیز است، حتی اگر پای مهم‌ترین اصول و ارزش‌ها در میان باشد؛ از این رو کانفورمیست‌ها را می‌توان مصداق همان منافقین نام آشنای تاریخ اسلام و انقلاب دانست.
مصداق‌های امروزی این افراد را هم به راحتی می‌توان در فضای مجازی و به ویژه شبکه‌های اجتماعی و بین چهره‌های سیاسی، سلبریتی‌ها حتی اینفلوئنسرها به وفور پیدا کرد. آری، دقیقاً همان افرادی که امروز خود را به فراموشی رفتار، گفتار و تبلیغات دیروز خود زده‌اند و صریحاً خلاف گذشته خود حرف‌ می‌زنند و عمل می‌کنند.
برای یک حزب بادی فرقی نمی‌کند با چه کسی کار می‌کند، خواهی سپاه یزید باشد یا  کاروان حسین(ع)؛ حزب بادی برایش منفعت ارزش است و این ارزش او را تابع وزش باد منفعت می‌کند، از هر سو که باد منفعت شخصی بوزد، به آن سو می‌دود، حتی در آنجا شمشیر می‌زند.
غرض از نگارش این یادداشت، ماجرای افشاگری اخیر «سیروان خسروی» درباره پشت پرده مافیای رفتارهای سیاسی سلبریتی‌هاست که در آن رفتارهای این روزهای برخی چهره‌های شناخته شده فضای هنری و رسانه‌ای کشور در جهت سیاه‌نمایی ایران را یک رفتار مزوّرانه خوانده است.
وی همچنین در پست اینستاگرامی خود دلیل فعالیت‌های تبلیغاتی برخی از سلبریتی‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره گذشته و حمایت آنها از یک چهره خاص را ناشی از پرداخت امتیازاتی از جنس دریافت دستمزد «۳ سانس کنسرت تهران» که مبلغ هنگفتی می‌شود، اعلام کرد.
این اعتراف صریح سیروان خسروی از بازی کانفورمیستی یا حزب بادی سلبریتی‌های معروف کشورمان حکایت دارد؛ چرا که همان‌هایی که دیروز منفعت‌شان در «تَکرار می‌کنم» بود، امروز به منتقدان سرسخت دولت بدل شده‌اند؛ نمونه‌اش هم حامد بهداد که چندی قبل در واکنش به گرانی بنزین و حوادث آبان‌ ماه نوشته بود: «مفتضح ما هنرمندان که به امید بهبود جامعه فریب خوردیم و رأی دادیم و تشویق کردیم و ناسزا خوردیم.»
البته ناگفته نماند، خود ما هم نقش مهمی در پرورش کانفورمیست‌های مجازی، سیاسی، هنری، حتی ورزشی داریم؛ زیرا تا کسی در چارچوب منافعش حرفی می‌زند یا حرکتی مطلوب ارزش‌های جمعی و نظام ما از خود بروز می‌دهد، سریع و بدون واکاوی ابعاد و زوایای پنهان، از وی حمایت می‌کنیم و تا حد ممکن بسترهای رشد و دیده شدنش را فراهم می‌کنیم، اما غافل از اینکه آنچه بیان کرده صرفاً تاکتیکی برای بهره‌برداری از جریان انقلاب بوده است و با وزش باد منفعت از سویی دیگر به همه آنچه پیش‌تر کرده بود به سرعت پشت پا خواهد زد.
مثالش هم کیمیا علیزاده که پس از کسب مدال برنز المپیک آنقدر به او امتیازات مالی و پر و بال تبلیغاتی داده شد که اصلاً خبر پناهندگی‌اش به هلند و بیانیه ضد ایرانی‌اش برای خیلی‌ها باور نکردنی بود. از این رو اگر می‌خواهیم از شر کانفورمیست‌ها در امان بمانیم باید به خودمان و جامعه آموزش دهیم که بیش از حد سلبریتی‌ها، اینفلوئنسرها و کلاً آدم‌های حزب باد را جدی نگیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۲۶
روابط عمومی

نوید کمالی/ رسانه‌های خبری عمان در حالی از سفر غیر علنی نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به مسقط، پایتخت کشور عربی عمان پرده برداشتند که در طول 22 سال گذشته هیچ‌گونه روابط دیپلماتیکی بین عمان و رژیم صهیونیستی برقرار نبوده است.

تحولات اخیر غرب آسیا و تشتت آرای موجود در بین کشورهای عربی و در رأس آن شورای همکاری خلیج‌فارس (GCC) زمینه مناسبی را برای برقراری این روابط تهدیدآفرین بین مسقط و تل‌آویو مهیا کرده است؛ به ویژه به این دلیل که پادشاهی عمان شرایط فعلی را به مثابه بستری برای افزایش نقش راهبردی کشورش در تحولات منطقه‌ای و به طور خاص در موضوع حساسی، مانند «مسئله فلسطین» که پیش از این قدرت‌های پرطمطراقی از جمله ترکیه و عربستان ادعای میانجی‌گری در حل آن را داشتند، ارزیابی می‌کند!

روابط اسرائیل و عمان

بنا بر بیانیه منتشر شده از سوی منابع عمانی و صهیونیستی، طی این سفر که تنها چند روز پس از سفر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان به این کشور صورت گرفت، موضوعات مهم منطقه‌ای با محوریت موضوع «صلح خاورمیانه» که مبتنی بر طرح آمریکایی تشکیل دو کشور مستقل فلسطینی و صهیونیستی است، مورد بحث و بررسی دو طرف قرار گرفته است.

بر اساس این طرح که «معامله بزرگ قرن» شناخته می‌شود، در مقابل واگذاری امتیازاتی به رژیم صهیونیستی، از جمله حق تشکیل یک کشور یهودی به پایتختی قدس شریف با تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی، شامل نیمی از نوار غزه و کرانه باختری و تعدادی از محلات بیت‌المقدس شرقی موافقت خواهد شد!

باید توجه داشت، با بررسی ترکیب هیئت همراه نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در سفر عمان درمی‌یابیم بیش از اینکه این ترکیب یک هیئت دیپلماتیک وابسته به وزارت خارجه باشد، یک هیئت عالی‌رتبه اطلاعاتی و امنیتی است؛ زیرا اشخاصی مانند رئیس سازمان اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی موسوم به موساد و مشاور امنیت ملی همراهان اصلی نتانیاهو در جلسات برگزار شده در مسقط بودند که این خود نشان‌دهنده طرح موضوعات امنیتی ویژه در این نشست است! در واقع به نظر می‌رسد، حضور آشکار یوسی کوهن، رئیس موساد در مسقط نشان از تلاش رژیم صهونیستی برای عادی سازی روابط سیاسی با این رژیم به عنوان آخرین ایستگاه در بین کشورهای اسلامی است که البته تبعات اعتماد‌زدایی امت اسلام را نسبت به این کشور خواهد داشت.

مکتب القصر یا دفتر کاخ پادشاهی مهم‌ترین رکن اداره نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور عمان است و مسئولیت فعالیت‌های اطلاعاتی برون‌مرزی برعهده آن نهاده شده است؛ البته ISS یا سرویس امنیت داخلی نیز مسئولیت امور اطلاعاتی داخل کشور را برعهده گرفته است و به طور طبیعی با توجه به موقعیت جغرافیایی حساس عمان در جنوب خلیج‌فارس، افزایش تبادلات اطلاعاتی بین رژیم صهیونیستی و مسقط می‌تواند موجب افزایش اشراف اطلاعاتی موساد بر تحولات منطقه‌ای شود.

 هر چند این تلاش منفعلانه پیامدهای منفی بسیاری را برای آینده عمان و منطقه به همراه خواهد داشت؛ به ویژه به این دلیل که بنا بر برخی ارزیابی‌های بین‌المللی سلطان قابوس، پادشاه عمان به دلیل بیماری شدید خود و نداشتن فرزند پسر در آینده‌ای نزدیک تخت سلطنت را به افراد دیگری واگذار خواهد کرد و طبیعتاً در صورت افزایش جای پای رژیم صهیونیستی در این کشور شاهد تأثیرگذاری عوامل این رژیم بر انتخاب حاکم آینده عمان نیز خواهیم بود، هرچند در مرحله فعلی مهم‌ترین تهدید تشکیل ناشی از افزایش تردد عوامل موساد به مسقط را می‌توان موضوع تشکیل یک پایگاه اطلاعاتی ضد ایرانی در جنوب خلیج‌فارس دانست، آن هم در کشوری که در طول پنج دهه گذشته همواره روابط مثبتی با کشور ما داشته است

در پایان لازم است دستگاه دیپلماسی کشور با ارزیابی جدی این سفر که علاوه بر قبح‌زدایی گسترش مناسبات سیاسی این رژیم با کشورهای اسلامی، می‌تواند تبعات امنیتی‌ـ اطلاعاتی برای منطقه به ویژه ما داشته باشد، تدابیر تبیینی با هدف افزایش آگاهی کشورهای اسلامی به ویژه پادشاهی عمان نسبت به نقشه‌های خصمانه رژیم صهیونیستی برای این کشور و منطقه به کار گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۷ ، ۱۵:۰۲
روابط عمومی

پایگاه بصیرت / نوید کمالی:

«بنیامن نتانیاهو» نخست وزیر 68 ساله رژیم صهیونیستی را می توان در طول سه دهه گذشته یکی از مهمترین دشمنان کینه توز کشورمان دانست زیرا وی همواره در طول دوران فعالیت سیاسی خود از پیگیری هر نوع سیاست ضد ایرانی ابایی نداشته بطوری که در سال 1992 در دوران عضویت در «کنست» یا همان پارلمان رژیم صهیونیستی برای اولین بار رسما کشورمان را متهم به تلاش برای ساخت بمب اتمی کرد و تاکنون نیز گذشت زمان تغییری در سیاست وی ایجاد نکرده است.

به عبارت بهتر در طول 26 سال گذشته نتانیاهو با بهره گیری از ترس جهانی نسبت به اشاعه سلاح های اتمی تلاش کرده با ترویج ایران هراسی زمینه ساز اعمال تحریم های مختلف بر علیه ملت شریف ایران باشد تا به ظن وی سرعت پیشرفت و توسعه انقلاب کشورمان کند و حتی متوقف شود.

توقوزآباد

وی که تا پیش از به قدرت رسیدن ترامپ بدلیل سیاست های متفاوت اوباما همواره صرفا در قالب گمانه زنی از تهدید بالقوه کشورمان بر علیه امنیت جهان سخن می راند در تاکتیکی جدید مدعی شد که موساد سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در طی یک عملیات ویژه هزاران سند مرتبط با برنامه را اتمی کشورمان را از یک مرکز نظامی در منطقه ای موسوم به شورآباد به سرقت برده است!

 

در این رابطه نتانیاهو در یک برنامه تلویزیونی رسما اعلام کرد که در این عملیات ۵۵ هزار صفحه مدرک و ۵۵ هزار فایل دیجیتال از اطلاعات مربوط به برنامه هسته‌ای به ادعای آنها نظامی بدست رژیم صهونیستی افتاده است!

وی اینبار نیز در جدیدترین اقدام ضد ایرانی خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نمایش چند تصویر زمینی و ماهواره ای مدعی شد در منطقه «تورقوزآباد» حوالی تهران یک مجتمع هسته ای مخفی وجود دارد و آژانس بین المللی انرژی اتمی بایستی هر چه سریع تر برای بازدید از این مکان اقدام کند!

 

تورقوزآباد کجاست؟

تورقوزآباد روستایی قدیمی و از توابع شهرستان کهریزک می باشد و به گفته برخی منابع دارای سابقه تاریخی چند صد ساله است اما در سال های اخیر از آن به عنوان شهرک فاطمیه و یا بعضا بهاران یاد می شود.

این روستا با وسعت 14 هکتاری خود در فاصله 20 کیلومتری جنوب تهران واقع شده و میزبان قریب به۷۰۰ خانوار جمعیت است و بخش عمده ای از جمعیت این روستای 3 هزار نفره به کارگری، کشاوری و دامپروی مشغولند.

 

نتانیاهو از تورقوزآباد چه می خواهد؟

برای درک چرایی اعلام این مساله از سوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی ابتدا باید توجه داشت که روز قبل از سخنرانی نتانیاهو مقامات اتحادیه اروپا در دیدار با رئیس جمهور کشورمان رسما از ایجاد یک نهاد ویژه مالی برای کاهش فشارتحریم بر کشورمان سخن گفتند و روز 10 آبان را هم به عنوان تاریخ شروع فعالیت این نهاد اعلام کردند.

بر این اساس طبیعتا با شروع دور جدید تحریم های اقتصادی یکجانبه آمریکا بر علیه کشورمان بدلیل حفظ رابطه مالی و تجاری با اعضای 4+1 و خصوصا اتحادیه اروپا فشار اقتصادی چندانی به کشورمان وارد نخواهد شد زیرا از طریق نهاد مالی ویژه تمام نیازهای فنی و تخصصی مورد نیاز بازرها و صنایع کشور از جمله صنعت خودروسازی تامین خواهد شد.

از این رو نه تنها ایالات متحده بلکه رژیم صهیونیستی نیز از اجرای موفقیت آمیز این طرح نگرانند و معتقدند که در صورت اجرای این طرح دیگر نمی توان امیدی به شروع آشوب های خیابانی تهران و دیگر شهرهای ایران داشت زیرا به ظن آنها تنها با شروع اعتراضات معیتشی در سطح جامعه و میل آن به اعتراضات سیاسی می توان انتظار داشت که که حکومت اسلامی با پذیرش تغییر رفتار ایران در قبال منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی به پای میز مذاکره آید.

از این رو نتانیاهو با هدایت کاخ سفید و خصوصا وزیر امور خارجه این کشور که پیشتر ریاست سازمان سیا را بر عهده داشت بر آن شد تا در آخرین هفته های باقی مانده به شروع دور جدید تحریم ها با اجرای سناریوی تورقوزآباد موجب بروز و شک و تردید در اعضای اروپایی برجام گردد تا این کشورها با محاسبه احتمال نقض برجام از سوی کشورمان در تصمیم خود نسبت به فعال سازی نهاد مالی ویژه دور زدن تحریم ها پیش از 13 آبان تجدید نظر کنند!

توید کمالی - تورقوزآباد

نکته پایانی

کاربران شبکه های اجتماعی و افکار عمومی مردم ایران به این رویداد بین المللی واکنش تمسخر آمیزی نشان دادند. یورونیوز در این زمینه نوشت:استفاده از نام تورقوزآباد که در برخی ترجمه‌های همزمانِ این سخنرانی، مترجمان به سهو آن را دارقوزآباد نیز ترجمه کرده‌اند، دستمایۀ طنز و خندۀ بسیاری از ایرانی‌ها شده است

 از جمله عباس عراقچی، معاون امور سیاسی وزارت خارجه در ویدئویی که در صفحه اینستاگرام نیز پخش شد، گفته است: «من جدی فکر می‌کنم یک عده نتانیاهو را سر کار می‌گذارند. این‌دفعه او را به دارقوزآباد ارجاع داده‌اند.»پس از سخنان آقای نتانیاهو، کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی بطور گسترده طنز با کلمات تورقوزآباد، دوقوزآباد، دارقوزآباد، کوچه ماهر و قالیشویی را آغاز کردند و هشتک‌هایی به همین نام‌ها نیز ساختند.

بسیاری مانند آقای عراقچی بر این باورند که اطلاعات نادرستی در اختیار آقای نتانیاهو گذاشته شده و احتمالا او را «سر کار» گذاشته‌اند.

برخی این را حاصل تلاش نیروهای ضداطلاعات جمهوری اسلامی ایران می‌دانند و برخی نیز به تبلیغی که آقای نتانیاهو برای قالیشویی تورقوزآباد کرده همچنین باعث شهرت جهانی این روستای گمنام شده است، می‌خندند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۸ مهر ۹۷ ، ۰۱:۰۹
روابط عمومی