وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Navid Kamali» ثبت شده است

خبرگزاری آنا: هم‌زمان با بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی، «نوید کمالی» کارشناس مسائل راهبردی و سیاست خارجی در گفت‌و‌گو با خبرنگار آنا به بررسی نقش برجسته وی در شکست پروژ‌های دشمنان اسلام پرداخت.
 
کمالی درمورد نقش سردار در ناکامی پروژه خاورمیانه جدید اظهار کرد: سردار شهید قاسم سلیمانی بدون شک به عنوان یکی از برجسته‌ترین فرماندهان و استراتژیست‌های نظامی تاریخ کشورمان، نقشی تعیین‌کننده در شکست پروژه خاورمیانه جدید ایفا کرد.

 هرج و مرج سازنده برای خاورمیانه!

کمالی بیان کرد: این پروژه که با هدف تجزیه کشور‌های منطقه غرب آسیا، تضعیف قدرت‌های مستقل و افزایش نفوذ رژیم صهیونیستی طراحی شده بود، توسط دولت‌های مختلف ایالات متحده پیگیری شد. خاورمیانه بزرگ که گاهی اوقات به عنوان «خاورمیانه جدید» نامیده می‌شود، ابتدا توسط «کاندولیزا رایس» وزیر وقت امور خارجه آمریکا، در قالب طرح «چشم انداز دولت بوش برای آینده منطقه» در ژوئن ۲۰۰۶ در دبی مطرح شد. رایس در آن زمان گفت که این امر از طریق «هرج و مرج سازنده» محقق خواهد شد! این عبارت چند هفته بعد در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با «ایهود اولمرت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و همزمان با جنگ ۲۰۰۶ لبنان تکرار شد! واژه هرج و مرج سازنده در آن زمان نشان از برنامه ریزی بلند مدت آمریکایی‌ها برای غرق کردن خاورمیانه در انبوهی از جنگ‌ها و بحران‌های منطقه‌ای داشت!

وی افزود: آمریکا از آن زمان در راستای اجرای این طرح، از ابزار‌های گوناگونی مانند تقویت گروه‌های تروریستی، برانگیختن جنگ‌های داخلی و حمایت از نیرو‌های تجزیه‌طلب بهره برده است که یکی از مهمترین نمونه‌های آن، ایجاد و حمایت از گروه تروریستی داعش بود که به عنوان مهم‌ترین تهدید امنیتی منطقه در دهه گذشته ظهور کرد.

کارشناس مسائل راهبردی تاکید کرد: سردار سلیمانی با تکیه بر توانمندی‌های خود در مدیریت بحران و فرماندهی میدان، موفق شد نقش مهمی در ایجاد و تقویت محور مقاومت ایفا کند. ایجاد ائتلافی قدرتمند میان دولت‌های ایران، عراق، سوریه، یمن و لبنان و سازماندهی گروه‌های مقاومت همچون حزب‌الله لبنان و نیرو‌های حشدالشعبی در عراق، از دستاورد‌های بزرگ او بود. او نه تنها به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بلکه به عنوان دیپلماتی برجسته در صحنه نبرد‌های میدانی عمل کرد و توانست روابط سیاسی و نظامی محور مقاومت را به گونه‌ای به هم پیوند دهد که ضربات سنگینی به طرح‌های آمریکا وارد کند.

هدایت دیپلماسی محور مقاومت توسط سردار سلیمانی 

کمالی تأکید کرد: یکی از مهم‌ترین نقاط عطف در شکست پروژه خاورمیانه جدید، آزادسازی مناطق اشغالی از کنترل داعش بود. سردار سلیمانی با طراحی و هدایت عملیات‌های گسترده‌ای همچون آزادسازی موصل، حلب و دیرالزور، نقش کلیدی در نابودی این گروه تروریستی داشت. او با شناخت دقیق از پیچیدگی‌های میدانی، توانست راهبرد‌های دشمن را خنثی و ابتکار عمل را در جبهه‌های نبرد به محور مقاومت بازگرداند. حضور او در خط مقدم جنگ و ارتباط مستقیم با نیرو‌های رزمنده، نه تنها موجب تقویت روحیه آنان می‌شد بلکه باعث افزایش هماهنگی‌ها و کارآمدی عملیات‌ها نیز بود.

وی ادامه داد: علاوه بر موفقیت‌های نظامی، سردار سلیمانی با هدایت دیپلماسی مقاومت توانست حمایت مردمی را در کشور‌های منطقه جلب کند. او با تأکید بر لزوم حفظ وحدت میان ملت‌های منطقه و مقابله با سیاست‌های تفرقه‌افکنانه دشمنان، به تقویت پیوند‌های سیاسی و اجتماعی محور مقاومت کمک کرد. این تلاش‌ها باعث شد تا پروژه خاورمیانه جدید، که هدف اصلی آن تضعیف و تجزیه کشور‌های مستقل منطقه بود، با شکست مواجه شود.

شهید سلیمانی با تکیه برایمان و اراده پیروز شد

کمالی درمورد ویژگی‌های حیات‌بخش مکتب شهید گفت: بنده معتقدم که مکتب شهید قاسم سلیمانی مجموعه‌ای از ارزش‌ها، اصول و شیوه‌های رفتاری است که او در دوران حیاتش به نمایش گذاشت و پس از شهادتش به الگویی جهانی برای آزادگان جهان تبدیل شد. این مکتب بر پایه ایمان عمیق به خداوند، عشق به مردم، کشور و ایثار تعریف می‌شود و در میان تمامی جنبش‌های آزادی‌خواه و مقاومت جهانی، جایگاه ویژه‌ای یافته است. شهید سلیمانی با رفتار، گفتار و عمل خود نشان داد که چگونه می‌توان در سخت‌ترین شرایط، با تکیه بر ایمان و اراده، به پیروزی دست یافت.

کارشناس مسائل غرب آسیا تاکید کرد: از برجسته‌ترین ویژگی‌های مکتب شهید سلیمانی، شجاعت و ایستادگی در برابر دشمنان بود. او همواره بر خلاف رویه معمول فرماندهان و مقامات عالی، در خط مقدم مبارزه با ظلم و استکبار حضور داشت و از هیچ تهدیدی هراس نداشت. این شجاعت، همراه با اخلاص و تواضع او، موجب شد تا در میان نیرو‌های مقاومت و حتی مردم عادی به عنوان نمادی از مقاومت و آزادگی شناخته شود. شهید سلیمانی نه تنها در صحنه نبرد، بلکه در تمامی جنبه‌های زندگی، فردی متعهد به عدالت، اخلاق و خدمت به مردم بود.

وی افزود: تواضع و ارتباط نزدیک با مردم یکی دیگر از ویژگی‌های مکتب شهید سلیمانی بود. او هیچ‌گاه خود را از مردم جدا نمی‌دانست و همواره در کنار آنان حضور داشت. این ارتباط نزدیک، باعث شد تا مکتب او نه تنها در میان نیرو‌های نظامی، بلکه در میان مردم عادی نیز مورد پذیرش و احترام قرار گیرد. همچنین، رویکرد انسان‌محور او در مقابله با دشمنان و تأکید بر اهمیت حفظ کرامت انسانی، به الگوی بی‌نظیری برای رهبران مقاومت تبدیل شد.

شهید سلیمانی خود را درگیر جریانات سیاسی نمی‌کرد

کمالی بیان کرد: شهید سلیمانی دلبسته ایران و متعهد به منافع ملی بود، وی هیچگاه خود را درگیر بازی‌های سیاسی جریانات کوچک و بزرگی که تنها اولویت‌شان کسب کرسی در قوه مجریه و مقننه است نمی‌کرد و تنها معیار تشخیص سیاسی را ولی زمانه قرار داده بود. این ویژگی موجب شد تا وی خارج از فضای قطبی‌سازی سیاسی حاکم بر کشور به عنوان شخصی ملی و فرا جناحی مورد احترام آحاد ملت باشد.

ویژگی دیگر مکتب شهید سلیمانی، جهانی بودن پیام آن است. این مکتب نه تنها به مسلمانان، بلکه به تمامی ملت‌هایی که تحت ستم و ظلم قرار دارند، راهکاری برای مقاومت و ایستادگی ارائه می‌دهد. اصولی همچون عدالت، همبستگی و دفاع از مظلومان، مکتب شهید سلیمانی را به یک ایدئولوژی جهانی تبدیل کرده است که می‌تواند الهام‌بخش تمامی آزادگان باشد.

مکتب شهید سلیمانی، مقاومت راهی برای دستیابی به امنیت پایدار

کارشناس مساائل منطقه درمورد الهام بخش بودن مکتب شهید سلیمانی اظهار کرد: مکتب شهید سلیمانی به عنوان الگویی عملی و کارآمد، توانسته است به منبع الهام‌بخش برای ملت‌ها و جنبش‌هایی تبدیل شود که تحت فشار امپریالیسم و صهیونیسم جهانی قرار دارند. این مکتب بر این اصل تأکید دارد که مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم، نه تنها یک وظیفه اخلاقی و انسانی است، بلکه راهی برای دستیابی به آزادی، امنیت و توسعه پایدار است.

وی افزود: یکی از مهم‌ترین جنبه‌های الهام‌بخشی مکتب شهید سلیمانی، تأکید بر خودباوری و اعتماد به توانمندی‌های داخلی است. او به ملت‌ها نشان داد که با تکیه بر اراده و ایمان، می‌توان بر بزرگ‌ترین قدرت‌های جهان غلبه کرد. تجربه موفق محور مقاومت در مقابله با گروه‌های تروریستی و شکست پروژه‌های تجزیه‌طلبانه، نمونه‌ای از کارآمدی این رویکرد است. 

سردار سلیمانی با ارائه راهبرد‌های عملی و مؤثر، به ملت‌ها و دولت‌های تحت ستم آموخت که چگونه می‌توانند با همبستگی و اتحاد، از وابستگی به قدرت‌های خارجی رهایی یابند و آینده خود را بسازند.

همبستگی بین مسلمانان با رویکرد شبکه‌سازی

کمالی گفت: همبستگی و همکاری میان ملت‌ها و گروه‌های مقاومت، یکی دیگر از اصول کلیدی مکتب شهید سلیمانی است. او همواره بر اهمیت وحدت میان مسلمانان و سایر ملت‌های تحت ستم تأکید داشت و تلاش می‌کرد تا اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی را به حداقل برساند. این رویکرد باعث شد تا محور مقاومت به یک شبکه قدرتمند و هماهنگ تبدیل شود که توانست ضربات مهلکی به سیاست‌های سلطه‌طلبانه آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد کند.

مبارزه با ظلم بوسیله دیپلماسی، فرهنگ و رسانه 

کمالی ادامه داد: مکتب شهید سلیمانی همچنین به ملت‌ها می‌آموزد که مبارزه با ظلم، صرفاً یک اقدام نظامی نیست، بلکه مستلزم بهره‌گیری از تمامی ابزار‌های موجود، از جمله دیپلماسی، فرهنگ و رسانه است. او با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی مقاومت، توانست حمایت‌های مردمی و سیاسی گسترده‌ای را برای جنبش‌های مقاومت جلب کند. این تلاش‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با بهره‌گیری از ابزار‌های غیرنظامی نیز به مقابله با نظام سلطه پرداخت و پیروزی‌های چشمگیری به دست آورد.

این کارشناس مسائل راهبردی در پایان بیان کرد: در نهایت، مکتب شهید سلیمانی نه تنها برای ملت‌های منطقه، بلکه برای تمامی جنبش‌های آزادی‌خواه در سراسر جهان، یک الگوی موفق و قابل تقلید است. پیام این مکتب، ایستادگی در برابر ظلم، ایمان به عدالت و تلاش برای ساختن آینده‌ای بهتر برای نسل‌های آینده است. از این رو، می‌توان گفت که مکتب شهید سلیمانی، نه تنها یک مکتب نظامی، بلکه یک مکتب انسانی و جهانی است که می‌تواند الهام‌بخش تمامی آزادگان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۰۳ ، ۱۴:۳۲
روابط عمومی

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، نوید کمالی، پژوهشگر مسائل راهبردی در یادداشتی نوشت: سقوط دمشق و پایان حکومت بشار اسد در یکی از سریع‌ترین و پیچیده‌ترین فرایند‌های براندازی تاریخ، نقطه عطفی در تاریخ معاصر غرب آسیا به شمار می‌آید. این رویداد که با سقوط پی‌درپی شهر‌های مهم و استراتژیک سوریه از جمله حلب و حماه همراه بود، نه‌تنها پایانی بر یک دوره تاریخی در سوریه به شمار می‌رود، بلکه آغازگر فصلی جدید در معادلات منطقه‌ای و روابط قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز شده است. ویژگی متمایز این تحول، سرعت خیره‌کننده فروپاشی ساختار‌های قدرت و عدم مقاومت جدی نیرو‌های وفادار به حکومت بشار اسد، به‌ویژه ارتش سوریه بود. فروپاشی که طی کمتر از 11روز رخ داد، اهمیت عامل «غفلت از تهدیدات دشمن» و «بی‌توجهی به توصیه‌های دلسوزانه دوستان» را در تغییر سرنوشت ملت‌ها و دولت‌ها برجسته ساخت! 

این فروپاشی سریع را می‌توان نتیجه مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی دانست. در سطح داخلی عواملی مانند فرسایش تدریجی ساختار‌های حکومتی در پی بیش از یک دهه جنگ فرسایشی و عدم به‌روزرسانی سازوکار‌های آن متناسب با زمانه و همچنین ازهم‌گسیختگی شبکه‌های حمایتی نظام بعث و البته غفلت نیرو‌های مسلح سوریه از هشدار‌های اطلاعاتی ارائه‌شده توسط دستگاه‌های اطلاعاتی کشورمان و عدم آمادگی کافی برای مقابله با تهدیدات از قبل پیش‌بینی‌شده نقش اساسی در این سقوط داشت. در سطح خارجی توطئه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با محوریت ایالات‌متحده آمریکا و رژیم‌صهیونیستی برای تحمیل آنچه نظم جدید منطقه‌ای مطلوب نظام استکبار خوانده می‌شود، عملاً نظام سوریه را در موقعیتی آسیب‌پذیر قرار داد. هم‌زمانی این عوامل با هماهنگی بی‌سابقه گروه‌های مخالف و حمایت‌های لجستیکی و اطلاعاتی قدرت‌های منطقه‌ای، به‌ویژه ترکیه، شرایط و زمینه‌های سقوط دمشق را مهیا کرد. 

پس از سقوط دمشق و تصرف آن توسط معارضان مسلح شیوه مدیریت انتقال قدرت توسط این گروه‌ها به یکی از محور‌های اصلی تحلیل تحولات منطقه‌ای تبدیل شده است. رهبران این گروه‌ها به‌ویژه احمد الشرع، فرمانده هیئت تحریرالشام با هدایت و حمایت قدرت‌های خارجی تلاش کرده‌اند فرایندی کنترل‌شده را برای انتقال قدرت به اجرا بگذارند. این امر به‌وضوح نشان‌دهنده وابستگی این گروه‌ها به بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای است که در طراحی سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلیدی آن‌ها نقش ایفا می‌کنند. با این حال چالش‌های جدی پیش‌روی حاکمان جدید دمشق قرار دارد که می‌تواند بر توانایی آن‌ها در اداره کشور تأثیر عمیق بگذارد. از جمله این چالش‌ها حفظ انسجام داخلی در میان گروه‌های متنوع و بعضاً متعارض مسلح، مدیریت تنش‌های فرقه‌ای و قومی که می‌تواند زمینه‌ساز ناآرامی‌های گسترده شود و تعیین جهت‌گیری سیاست خارجی است که باید میان خواسته‌های حامیان خارجی و منافع ملی سوریه تعادل برقرار کند. 

از سوی دیگر پیشروی سریع رژیم‌صهیونیستی در مناطق استراتژیک سوریه از جمله اشغال مناطقی فراتر از بلندی‌های جولان و بیش از 500 حمله هوایی به تأسیسات ارتش سوریه با هدف محروم ساختن سوریه از تجهیزات دفاعی، معادلات امنیتی منطقه را وارد مرحله‌ای جدید کرده است. این تحولات ضرورت بازخوانی استراتژی حضور ایران در سوریه و بررسی چشم‌انداز روابط دو کشور را دوچندان می‌کند. 

روابط راهبردی ایران و سوریه که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد فراتر از روابط معمول دیپلماتیک بوده است. سوریه، به‌عنوان تنها متحد عربی کشورمان در جنگ تحمیلی نقش مهمی در شکست محاصره استراتژیک تحمیل‌شده علیه انقلاب نوپای کشورمان ایفا کرد. اقداماتی نظیر قطع خط لوله نفت عراق توسط حافظ اسد و همکاری در حوزه موشکی توان راهبردی کشورمان را در برابر تهدیدات صدام حسین تقویت کرد. این همکاری در دهه‌های بعد به‌ویژه در جریان مقاومت لبنان و فلسطین به عمق بیشتری دست یافت و به شکل‌گیری محور مقاومت منجر شد. 

مشارکت کشورمان در جنگ با تروریسم در سوریه که تحت عنوان «دفاع از حرم» شناخته می‌شود از درک عمیق تهران نسبت به واقعیت‌های ژئوپلیتیکی منطقه نشئت می‌گیرد. در سال 2011، زمانی که ناآرامی‌های سوریه به‌سرعت به‌سوی میلیتاریزه شدن پیش رفت کشورمان به‌درستی دریافت که سقوط دمشق می‌تواند در آن برهه کریدور حیاتی مقاومت را قطع و تروریسم آمریکایی را به مرز‌های کشور نزدیک کند لذا در پی حضور مستشاران ایرانی در سوریه در نهایت شاهد شکست داعش و پیشگیری از شکل‌گیری هلال تکفیری در منطقه بودیم. 

به‌طور کلی دستاورد‌های حضور کشورمان و دیگر اضلاع مقاومت در سوریه را می‌توان در چند سطح مورد بررسی قرار داد. در سطح نظامی، ایجاد پایگاه‌های راهبردی، گسترش توان عملیاتی نیرو‌های مقاومت و کسب تجربیات ارزشمند میدانی از مهم‌ترین دستاورد‌های نقش‌آفرینی کشورمان در مقابله با تروریسم در سوریه بود. در سطح اطلاعاتی و امنیتی همکاری‌های گسترده دو کشور به ارتقای توان اطلاعاتی و شناسایی تهدیدات مشترک منجر شد. در بعد اقتصادی علی‌رغم محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها زمینه‌های همکاری در حوزه‌های مختلف از جمله بازسازی زیرساخت‌ها فراهم شد. مهم‌تر از همه در سطح استراتژیک حضور ایران در سوریه به تقویت عمق استراتژیک کشورمان و افزایش قدرت بازدارندگی در برابر تهدیدات منطقه‌ای منجر شد.

در شرایط کنونی و با تغییر معادلات در سوریه ضروری است تدابیر جدیدی در رابطه با این کشور اتخاذ شود. اشغال ارتفاعات استراتژیک جبل‌الشیخ توسط رژیم‌صهیونیستی که تسلط راداری، اطلاعاتی و توپخانه‌ای بر دمشق، بخش‌های وسیعی از سوریه و حتی مناطق لبنان را فراهم کرده است تهدیدی جدی برای امنیت منطقه محسوب می‌شود. علاوه بر این حضور گروه‌های مسلح مخالف مقاومت در رأس قدرت سوریه با وجود تلاش آن‌ها برای مدیریت کنترل‌شده انتقال قدرت همچنان دارای رویه‌هایی ضد مقاومتی و مشخصاً ضدایرانی است. به همین دلیل تحولات میدانی اخیر برای دلسوزان کشور و جبهه مقاومت سؤالات و ابهامات جدی درباره آینده روابط ایران و سوریه ایجاد کرده است. البته همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات اخیر خود اشاره کردند بدون شک شرایط فعلی سوریه پایدار نخواهد بود و ملت سوریه به‌واسطه نسل جوان انقلابی و سلطه‌ستیز خود صحنه سوریه را به نفع گفتمان مقاومت متحول خواهند کرد. 


نگارنده معتقد است در شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران بایستی دست به بازتعریف استراتژی و رویکرد خود در قبال سوریه متناسب با شرایط میدان بزند. این بازتعریف بایستی براساس چند اصل کلیدی صورت گیرد. نخست، پذیرش واقعیت‌های میدانی جدید و تلاش برای حفظ منافع ملی در چهارچوب این واقعیت‌ها ضروری است. دوم، باید توجه داشت که منافع ژئوپلیتیک و واقعیت‌های جغرافیایی فراتر از تغییرات سیاسی است و سوریه جدید نیز ناگزیر از توجه به این واقعیت‌هاست. سوم، تجربه تاریخی نشان داده است که حتی گروه‌های متخاصم در قدرت نیز در نهایت براساس منافع ملی خود عمل می‌کنند. راهکار‌های عملی برای حفظ منافع کشورمان در شرایط جدید را می‌توان در چند محور اصلی خلاصه کرد. نخست، تقویت دیپلماسی فعال و برقراری ارتباط با رهبران جدید سوریه از طریق کانال‌های مختلف دیپلماتیک ضرورت دارد. تجربه گروه‌هایی مانند هیئت تحریرالشام نشان داده که این گروه‌ها، علی‌رغم پیشینه ایدئولوژیک، در عمل رویکردی عمل‌گرایانه اتخاذ می‌کنند. دوم، حفظ و تقویت روابط غیرحساسیت‌برانگیز با نسل جوان سوریه به‌عنوان ابزاری برای تقویت گفتمان مقاومت در سوریه، به‌ویژه با توجه به این‌که تقریباً 45 درصد جمعیت 24 میلیونی سوریه را نسل جوان زیر 25 سال تشکیل می‌دهند. با توجه به ماهیت نرم‌افزای مقاومت تمرکز بر این جامعه هدف و توان‌افزایی فکری و گفتمانی آن می‌تواند به شکل‌گیری هر چه سریع‌تر و گسترده‌تر هسته‌های مقاومت جوانان غیورسوری منجر شود.


سوم، همکاری با قدرت‌های منطقه‌ای مانند روسیه و ترکیه برای جلوگیری از گسترش نفوذ رژیم‌صهیونیستی و حفظ توازن قوا در منطقه ضروری است. چهارم، توسعه روابط اقتصادی و تجاری و گسترش دیپلماسی فرهنگی غیرایدئولوژیک می‌تواند ابزاری مؤثر برای تقویت نفوذ ایران در سوریه جدید باشد. متأسفانه یکی از ضعف‌های سیاست ایران در گذشته، فقدان استراتژی فرهنگی جامع و جذاب در قبال سوریه بوده که منجر به عدم شکل‌گیری پیوند‌های عمیق و ماندگار فرهنگی با نسل‌های جوان سوریه شده است که این ضعف باید با برنامه‌ریزی‌های جدید جبران شود. و اما پنجم، بازتعریف مفهوم «محور مقاومت» متناسب با شرایط جدید و تقویت ارتباط با جریان‌های مردمی و نهاد‌های مدنی در سوریه می‌تواند گامی اساسی در حفظ منافع ایران باشد. 

یکی دیگر از موارد حیاتی، درس‌آموزی از تجربیات گذشته است. تحولات سوریه نشان داد که اتکای صرف به روابط دولت به دولت و عدم توسعه پیوند‌های عمیق با ملت‌ها نمی‌تواند تضمین‌کننده منافع بلندمدت باشد. تقویت دیپلماسی عمومی، ایجاد پیوند‌های اقتصادی پایدار و توسعه روابط چندلایه با جوامع هدف می‌تواند جایگاه ایران را در منطقه به‌طور قابل‌توجهی ارتقا دهد. 

چالش اساسی دیگر، مقابله با تلاش رژیم‌صهیونیستی برای بهره‌برداری از شرایط جدید است. اشغال مناطق استراتژیک در سوریه علاوه بر تهدیدات امنیتی موازنه قدرت در منطقه را نیز تهدید می‌کند. در این شرایط، تقویت همکاری با بازیگران منطقه‌ای و حساس‌سازی افکار عمومی و حتی حاکمان جدید سوریه نسبت به پیامد‌های تجاوزات رژیم‌صهیونیستی و نقض منافع ملی آن‌ها ضروری است. 

بدون شک تحولات سوریه می‌تواند فرصتی برای بازنگری در سیاست‌های منطقه‌ای و اتخاذ رویکرد‌های نوین باشد. تجربه نشان داده که ثبات پایدار در منطقه تنها از طریق همکاری همه بازیگران و احترام به منافع متقابل امکان‌پذیر است. همچنین بی‌توجهی به بازتولید سرمایه اجتماعی و حل مشکلات اقتصادی مردم، خاصه در بخش‌های امنیتی و دفاعی تبعات جبران‌ناپذیری به همراه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ظرفیت‌های دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی خود می‌تواند نقشی سازنده در شکل‌دهی نظم منطقه‌ای مبتنی بر مقاومت و استکبارستیزی ایفا کند. 

در مجموع نگارنده معتقد است حفظ دستاورد‌های ارزشمند کشورمان در سوریه نیازمند درک واقع‌بینانه از تحولات، انعطاف‌پذیری راهبردی و سازگاری با شرایط متغیر حاکم بر میدان است. این امر مستلزم تقویت ظرفیت‌های دیپلماتیک، بازنگری در سیاست‌های گذشته و شاید تغییر برخی مسئولان نقش‌آفرین در سیاست خارجی باشد. بدون شک آینده روابط ایران و سوریه به توانایی درک شرایط جدید و اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه بستگی دارد؛ مسیری که هرچند دشوار اما با برنامه‌ریزی دقیق و تبعیت از هدایت‌های رهبر معظم انقلاب قابل پیمودن است. 


منبع: فرهیختگان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۳ ، ۰۱:۱۶
روابط عمومی

As the world approaches 2025, it faces a series of fundamental changes and complex challenges that Iranian policymakers and decision-makers must understand promptly and accurately. The liberal international order established after World War II is now on the verge of collapse, and the world has entered a period of uncertainty followed by rapid and sometimes shocking developments, such as the wars in Gaza and Lebanon. Clearly, these new conditions present both threats and opportunities for our country, requiring intelligent analysis of the upcoming situation and appropriate strategic planning. In these circumstances, correctly identifying emerging geopolitical trends and adopting smart approaches to preserve and enhance national interests has become more crucial than ever. Below, I will highlight some of these trends. (By Navid Kamali - Foreign affairs expert)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۳ ، ۰۰:۵۰
روابط عمومی
در حالی که چشم‌ها به جنوب لبنان و بازگشت ساکنانش خیره شده و حزب الله در تدارک برنامه‌های پس از اجرای آتش بس بود سوریه دوباره درگیر جنگ داخلی شد. جنگی که تا این لحظه به شمال غرب این کشور محدود شده و برجسته‌ترین گروه شرکت کننده در حمله نیز هیئت تحریرالشام است. اما آشوب‌های فعلی سوریه ریشه در چه عواملی دارد؟
در برنامه ایران امروز شبکه اول سیما به این دست سوالات و ارائه پاسخ به آن‌ها پرداختم.

Navid Kamali - نوید کمالی


مشاهده برنامه در آپارات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۳ ، ۲۰:۱۸
روابط عمومی

بنیامین نتانیاهو نیز در سازمان ملل،  کریدور آی‌مک را یک کریدور نجات‌بخش خوانده و کریدور مقاومت را نفرین شده معرفی کرد. این اظهارات نشان می‌دهد که جنگ نظامی  خاورمیانه در لایه‌های عمیق‌تر، یک نزاع کریدوری را در دل خود پنهان کرده است. 

نوید کمالی کارشناس مسائل بین‌الملل توضیح می‌دهد:
🔹اجرای «کریدور مقاومت» با محور ایران، عراق، سوریه و لبنان برای اسرائیل یک تهدید جدی است که مانع از نفوذ آمریکا در منطقه می‌شود.

🔹آمریکا با طرح «کریدور آی مک» پروژه مصری کردن ایران را کلید زده است تا ما را به یک کشور دسته چندم جهان اسلام تبدیل کند.

برای مشاهده این برنامه بر روی تصویر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۳ ، ۲۳:۳۶
روابط عمومی

در طول تاریخ معاصر مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای بین المللی و جمعی جامعه جهانی، همواره بستری برای تعامل و گفت وگو میان کشورها و ملت های مختلف بوده است. این نهاد بین المللی نه تنها محلی برای تبیین مواضع دولت ها بلکه فضایی برای تاثیرگذاری بر نظام بین المللی است. در این چهارچوب، شرکت مقامات عالی رتبه کشورها، بویژه روسای جمهور، فرصتی بی بدیل برای معرفی هر کشور و طرح دیدگاه ها و سیاست های داخلی و خارجی آن و حتی اصلاح تصویر جهانی آن کشور در افکار عمومی جهانیان محسوب می شود.برای ایران، به عنوان کشوری با جایگاهی ویژه در غرب آسیا و نظام جهانی، حضور در این نشست جهانی اهمیت مضاعفی دارد. طی سالیان اخیر، ایران اسلامی در مواجهه با فشارهای بین المللی و تحریم های اقتصادی، با چالش های گوناگونی روبه رو بوده و فرای این دو، دشمنان از هر فرصتی برای ترویج «ایران هراسی» در فضای بین المللی بهره برداری کرده اند تا از این طریق مسیر شکل گیری و تعمیق روابط کشورمان با دیگر کشورها و ملت ها را سد یا محدود نمایند.به عبارت دقیق تر رسانه های غربی در سایه جنگ نرم دولت های غربی نقشی پررنگ در شکل دهی به تصویر کشورمان در جهان ایفا کرده اند و متاسفانه تصویر ساخته و پرداخته شده توسط آنها عمدتا همراه با سوگیری های منفی و سیاه نمایی بوده است. 

در چنین شرایطی، تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد می تواند فرصتی استثنایی برای ارائه تصویری نو و شایسته از ایران اسلامی باشد؛ تصویری که به طور واقع بینانه و عادلانه بازتاب دهنده تلاش ها، دستاوردها و سیاست های صلح طلبانه کشورمان در منطقه و جهان باشد.حضور رئیس جمهور جدید کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل، پیامی قوی از سوی ایران به جامعه جهانی خواهد داشت؛ پیامی که نشان دهنده عزم و اراده کشور برای همکاری های چندجانبه، تاکید بر حل وفصل مسالمت آمیز مناقشات و توسعه پایدار است. این فرصت نباید بسادگی از دست برود. 

سخنرانی رئیس جمهور در این مجمع، علاوه بر بیان مواضع ایران درخصوص مسائل بین المللی، باید تلاشی برای اصلاح تصویر نادرستی باشد که برخی کشورها و رسانه ها از ایران عزیز در افکار عمومی جهان ترسیم کرده اند.این تصویرسازی نادرست که گاه ایران را به عنوان کشوری حامی خشونت و بی ثباتی منطقه ای معرفی می کند، نه تنها بر افکار عمومی جهان، بلکه بر روابط دیپلماتیک ایران با سایر کشورها تاثیرات منفی گذاشته است. ازاین رو، رئیس جمهور کشورمان باید با بیانی شفاف و مستدل، به جهان نشان دهد که ایران به دنبال صلح، ثبات و همکاری های بین المللی است.یکی از مهم ترین ابعاد حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی، تاکید بر نقش سازنده ایران در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی است. کشورمان در طول سالیان اخیر نقشی اساسی در مبارزه با گروه های تروریستی مانند داعش ایفا کرده است و اگر این تلاش ها نبود امروز چهره غرب آسیا متفاوت بود. این تلاش ها که در راستای تامین امنیت منطقه و جهان بوده، باید بدرستی تبیین و تشریح شود، در واقع افکار عمومی جهان باید بداند که آرامش امروز خود را مدیون فداکاری ایرانیان در مقابل تروریسم هستند.

رئیس جمهور می تواند با استفاده از این فرصت، به جامعه جهانی نشان دهد که ایران به دنبال تعامل سازنده و رفع تنش هاست و تحریم ها نه تنها به نفع صلح و امنیت جهانی نیست، بلکه به افزایش شکاف ها بین دولت و ملت ایران و قدرت های تحریم گر جهان منجر می شود.

مساله فلسطین و جنگ غزه

سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی است که باید با دقت و حساسیت بسیار به آن نگریست. هر کلام رئیس جمهور در زمان سخنرانی باید به عنوان یک پیام دیپلماتیک مهم برای مخاطبان تلقی شود؛ پیامی که نه تنها به دیگر دولت ها، بلکه به افکار عمومی جهان نیز مخابره می شود. ازاین رو، ضروری است که لحن و محتوای این سخنرانی مقتدرانه و از سر عزتمندی و البته به دور از هرگونه تنش زایی و تحریک باشد. رئیس جمهور باید با رویکردی منطقی و سازنده، بر اهمیت دیپلماسی و گفت وگو تاکید کرده و نشان دهد که ایران همواره به دنبال تعامل و همکاری در عرصه بین المللی بوده است. همچنین، تبیین مواضع کشورمان درباره مسائل کلیدی منطقه ای مانند بحران سوریه، یمن و به طور خاص مساله فلسطین و جنگ غزه نیز می تواند یکی از بخش های مهم این سخنرانی باشد. 

رئیس جمهور باید نشان دهد که کشورمان به عنوان یکی از بازیگران اصلی در غرب آسیا، همواره در تلاش برای حل این مسائل و بحران ها بوده و در این راستا به تبیین نقش سازنده کشورمان بپردازد.نکته ای که نباید نادیده گرفت، تاثیرگذاری دیپلماسی عمومی و رسانه ای بر افکار عمومی جهانی است. حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی تنها به سخنرانی محدود نمی شود، بلکه دیدارهای دوجانبه و چندجانبه با دیگر رهبران جهان نیز بخشی از این حضور است که می تواند زمینه ساز تقویت روابط دیپلماتیک کشورمان با سایر کشورها باشد. ازسوی دیگر، رسانه های جهانی نیز نقشی اساسی در شکل دهی به تصویری که از ایران در جهان ایجاد می شود، ایفا می کنند. پس از سخنرانی، باید تعامل مستمر با رسانه های بین المللی و سازمان های مردم نهاد برقرار شود تا پیام ایران بدرستی به افکار عمومی جهان منتقل گردد. دیپلماسی عمومی هیات همراه رئیس جمهور باید به گونه ای طراحی شود که از این فرصت برای بهبود تصویر جهانی کشور استفاده شود. درنهایت، باید به خاطر داشت که هر سخنرانی و دیدار در عرصه بین المللی فرصتی برای تقویت جایگاه کشور در نظام جهانی است و این فرصت نباید بسادگی از دست برود.در پایان مجددا باید بر این نکته تاکید کنم که مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی استثنایی برای کشورمان است تا تصویر شایسته ای از خود به جهان ارائه دهیم. حضور پررنگ رئیس جمهور در این نشست و بیان دیدگاه های منطقی، سازنده و صلح طلبانه کشورمان، می تواند به اصلاح تصویر کشورمان در افکار عمومی جهانی کمک کند.این سخنرانی باید نه تنها به عنوان پیام رسمی ایران به دیگر دولت ها، بلکه به عنوان پیامی به افکار عمومی جهانی تلقی شود. در این رابطه تکیه و تاکید بر مفاهیمی مانند تعامل، همکاری بین المللی، توسعه پایدار و حل وفصل مسالمت آمیز مناقشات، می تواند به تقویت جایگاه کشورمان در نظام بین المللی کمک کرده و بستری مناسب و مساعد را برای پیشبرد منافع ملی کشورمان در عرصه جهانی فراهم کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۱:۳۱
روابط عمومی

The cowardly assassination of Ismail Haniyeh in Tehran marks a significant point in the hybrid warfare of Israel against Iran and the Axis of Resistance. This incident, occurring on the night of Masoud Pezeshkian’s inauguration as the new president of Iran, is by no means coincidental. It aligns with the strategic objectives of Israel against the Axis of Resistance, which is led by the Islamic Republic of Iran. As the positions taken by Western and Israeli think tanks and research institutes indicate, one of the main objectives of this terrorist act was to pose political and security challenges for the new Iranian government, disrupting the government’s ability to focus on priority political and economic issues and hindering it from fulfilling its promises. Therefore, this assassination has several dimensions that must be addressed with an intelligent response, leveraging various capacities of the Resistance Front.


مطالعه متن کامل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۱
روابط عمومی

به گزارش خبرگزاری فارس، کتاب «حکمرانی فرهنگی در عصر انسان رسانه‌ها» به‌عنوان صد و شست و پنجمین کتاب انتشارات خبرگزاری فارس، ۲ مرداد، طی همایشی در دانشکده رسانه خبرگزاری فارس با حضور جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد و مدیرعامل خبرگزاری فارس رونمایی شد.

در آغاز این مراسم، سید محمد هاشمی، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اشاره به ضرورت روزآمدسازی سازوکارهای حکمرانی فرهنگی متناسب با تحولات روز، به خصوص در عرصه رسانه، اظهار داشت: "در عصر کنونی که رسانه‌ها به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی انسان‌ها تبدیل شده‌اند، ما به راهبردهایی نیاز داریم که بتوانند با این تحولات سریع و پیچیده همراهی کنند. رسانه‌ها به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای انتقال فرهنگ و ارزش‌ها، نقش بی‌بدیلی در شکل‌دهی به افکار عمومی ایفا می‌کنند و از این رو نیازمند توجه ویژه در سیاست‌گذاری فرهنگی هستند."

دکتر عباس محمدیان، مولف کتاب و مدیرکل تبلیغات و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این همایش به اهمیت تولید ادبیات علمی در عرصه حکمرانی فرهنگی و توانمندسازی نظام سیاست‌گذاری فرهنگی کشور پرداخت و گفت: "تولید ادبیات علمی و پژوهش‌های عمیق و کاربردی در حوزه حکمرانی فرهنگی، می‌تواند به توسعه و تقویت زیرساخت‌های فرهنگی کشور کمک شایانی کند. در دنیای امروز که با پدیده‌های نوین همچون هوش مصنوعی و فضای مجازی روبه‌رو هستیم، سیاست‌گذاری فرهنگی باید به گونه‌ای باشد که توانایی پاسخگویی به چالش‌های جدید را داشته باشد و بتواند به ارتقای سطح فرهنگ جامعه کمک کند."

دکتر پیام تیرانداز، مدیرعامل خبرگزاری فارس، نیز در سخنرانی خود بر ضرورت توسعه توانمندی‌های عرصه رسانه کشور برای مدیریت هوشمند عرصه فرهنگ تاکید کرد و افزود: "در دنیای امروز، رسانه‌ها نه تنها ابزار انتقال اطلاعات هستند، بلکه به عنوان یک قدرت نرم، می‌توانند در تعیین سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی نقش‌آفرینی کنند. برای رسیدن به حکمرانی فرهنگی مؤثر، باید از قابلیت‌های هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین بهره‌گیری کرد تا بتوانیم با ایجاد محتوای فرهنگی مناسب و جذاب، به ارتقای سطح آگاهی عمومی و تثبیت ارزش‌های ملی کمک کنیم."

وی در ادامه به چالش‌های موجود در عرصه رسانه اشاره کرد و گفت: "رسانه‌های ما باید به ابزارهای لازم برای مقابله با تهدیدات نرم افزوده شوند. افزایش توانمندی‌های فنی و محتوایی رسانه‌ها می‌تواند به‌عنوان یک راهکار مؤثر در جهت تقویت حاکمیت فرهنگی و ارتقای جایگاه رسانه‌ها در سطح بین‌المللی مورد توجه قرار گیرد."

نوید کمالی، دیگر مولف کتاب و مدرس دانشگاه، سخنرانی خود را با تأکید بر اهمیت و ضرورت انجام پژوهش‌هایی از جنس کتاب «حکمرانی فرهنگی در عصر انسان رسانه‌ها» آغاز کرد. وی با اشاره به تحولات سریع در حوزه فناوری و رسانه، به ضرورت بازنگری در سیاست‌های فرهنگی کشور پرداخت و اظهار داشت:"در دنیای امروز که با سرعت بی‌سابقه‌ای در حال تحول و تغییر است، پژوهش‌های علمی و کاربردی نقش حیاتی در تدوین راهبردهای فرهنگی ایفا می‌کنند. یکی از مهم‌ترین وظایف ما به‌عنوان پژوهشگران، ارائه تحلیل‌های دقیق و جامع از پدیده‌های نوین اجتماعی و فناوری به سیاست‌گذاران است. این کتاب تلاشی است در جهت پر کردن خلاء موجود در ادبیات علمی مربوط به حکمرانی فرهنگی در عصر دیجیتال و امیدواریم بتواند به‌عنوان مرجعی برای تحلیل و بررسی روندهای نوین در عرصه فرهنگی و رسانه‌ای عمل کند."

وی افزود: "راه رسیدن به حکمرانی مطلوب و موثر، توسعه دانش و شناخت سیاست‌گذاران نسبت به پدیده‌های نوین اجتماعی و رسانه‌ای است. برای دستیابی به این هدف، باید به پژوهش‌هایی بپردازیم که نه تنها به تبیین چالش‌ها می‌پردازند، بلکه راهکارهای عملی و قابل اجرا برای بهبود وضعیت فعلی ارائه می‌دهند."

کمالی در ادامه با تأکید بر اهمیت همکاری‌های میان‌بخشی و بین‌المللی در حوزه پژوهش‌های فرهنگی گفت: "تحولات فرهنگی و اجتماعی در دنیای امروز، مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و به یک پدیده جهانی تبدیل شده‌اند. از این رو، همکاری و تبادل دانش و تجربیات با دیگر کشورها و نهادهای بین‌المللی می‌تواند به تقویت و توسعه سیاست‌های فرهنگی ما کمک کند. ما نیازمند شناخت عمیق‌تر از نحوه تأثیرگذاری رسانه‌ها و فناوری‌های نوین بر جامعه و فرهنگ هستیم و این امر تنها از طریق پژوهش‌های جامع و بین‌المللی امکان‌پذیر است."

نوید کمالی، پژوهشگر حوزه مسائل راهبردی در پایان ضمن تقدیر از مدیریت انتشارات خبرگزاری فارس به پاس همراه و همکاری در نشر این دست آثار مرتبط با حکمرانی هوشمند فرهنگی، به اهمیت تولید محتوای بومی و تقویت هویت فرهنگی اشاره کرد و گفت: "تولید محتوای فرهنگی بومی و حمایت از آن، یکی از ارکان اساسی حکمرانی فرهنگی در دنیای مدرن است. ما باید به ترویج و تقویت هویت ملی و فرهنگی خود بپردازیم و از توانمندی‌های بومی برای مقابله با تهدیدات خارجی بهره‌گیری کنیم. پژوهش‌های علمی می‌توانند نقشی تعیین‌کننده در ارائه راهکارهای موثر در این زمینه ایفا کنند و ما امیدواریم که این کتاب بتواند به سهم خود در این مسیر مؤثر باشد.

لازم به ذکر است این همایش به مثابه فرصتی برای تبادل‌نظر و بررسی راهکارهای عملی در جهت ارتقای حکمرانی فرهنگی کشور بود و توانست با حضور شخصیت‌های برجسته و ارائه مباحث علمی و کاربردی، به شناخت بهتر از چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌روی حوزه فرهنگی و رسانه‌ای کمک کند. رونمایی از کتاب «حکمرانی فرهنگی در عصر انسان رسانه‌ها» نیز به عنوان یکی از دستاوردهای مهم این همایش، بر اهمیت تولید و انتشار محتوای علمی و راهبردی در جهت تقویت سیاست‌گذاری فرهنگی کشور تأکید کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۳ ، ۱۱:۱۸
روابط عمومی

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ حمله رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و به شهادت رساندن تنی چند از نیروهای ایرانی این سوال را ایجاد کرده است که هدف اصلی رژیم صهیونیستی از این جنایت آشکار چه بوده است؟ آیا این اقدام با پشتیبانی آمریکا انجام شده است و اینکه تحولات کنونی با اتفاقات اخیر منطقه و به خصوص جنگ غزه چه نسبتی دارد.

در این خصوص با نوید کمالی کارشناس مسائل راهبردی گفت‌وگو کردیم. متن این مصاحبه به شرح زیر است:

ارزیابی شما از جنایت اخیر رژیم صهیونیستی چیست؟

در ماه‌های اخیر خصوصاً پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی شاهد افزایش اقدامات خصمانه و بی‌پروای رژیم صهیونیستی علیه مواضع و شخصیت‌های مقاومت خصوصاً جمهوری اسلامی ایران در منطقه با محوریت کشور سوریه هستیم که حادثه اخیر حمله به کنسولگری ایران در دمشق یکی از خونبارترین آن‌ها است.

بدون شک این اقدامات در راستای سیاست‌های خصمانه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی است. این رژیم به دنبال ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه و همچنین ممانعت از گسترش نفوذ جبهه مقاومت و خاصه ایران در منطقه است.

از سوی دیگر، این حمله به واسطه جنبه‌های حقوق بین‌الملی آن خصوصا اقدام علیه یک مکان دارای مصونیت دیپلماتیک نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران در عرصه‌های دیگر است. بدون شک اگر رژیم صهیونیستی کمترین امکانی برای واردکردن ضربه به جمهوری اسلامی ایران در سایر عرصه‌ها را داشت هیچگاه با حمله به یک نهاد دارای مصونیت دیپلماتیک برای خود هزینه حقوقی و بین المللی آن هم در این ابعاد ایجاد نمی‌کرد.

لذا اقدام اخیر اسرائیل در چهارچوب شکست‌ها این رژیم در جنگ غزه قابل تحلیل است و هر چه بیشتر این رژیم با واقعیت شکست در این جنگ فرسایشی روبرو شود بیشتر به تقلا برای خروج از بن بست از طریق گشودن جبهه‌ای جدید در منطقه خواهد پرداخت.


چه نسبتی بین تحولات اخیر منطقه در دوران پساطوفان الاقصی با حمله اخیر وجود دارد؟

همانگونه که پیشتر اشاره شد اقدام اخیر هر چند بر اساس قواعد و قوانین بین المللی تعرض به خاک جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود و طرف اسرائیلی نیز به خوبی به این اصل حقوقی واقف است اما رصد اندیشکده‌ها و مراکز صهیونیستی نشان می‌دهد که طرف‌های اسرائیلی هیچگاه به تنهایی و بدون پیشتیبانی رسمی و تمام قد ایالات متحده آمریکا حاضر به پذیرش خطر درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی ایران نبوده و نیستند چرا که چنین درگیری می تواند موجودیت رژیم صهیونیستی را به دلیل فقدان عمق جغرافیایی راهبردی با خطر جدی روبرو کند.

علاوه بر این با توجه به در پییش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پر واضح است که جریان مستقر در کاخ سفید با وجود پیوندهای ناگسستنی با صهیونیسم به هیچ وجه حاضر نیست به واسطه ماجراجویی‌ها بی‌سرانجام نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مسیر واگذاری قدرت به جریان رقیب و با احتمال بالا دونالد ترامپ قرار بگیرد.

مضاف بر این شرکای اروپایی نتانیاهو نیز فرای پرونده جنگ غزه در جبهه شرق اروپا با بحران جنگ اوکراین روبرو هستند و عملاً دست و پای آن‌ها نیز برای هر گونه حمایت حداقلی از درگیری مستقیم اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران بسته است.


اکنون این سوال مطرح می‌شود که چرا رژیم صهیونیستی در چنین شرایطی دست به این اقدام زد؟

برای فهم بهتر شرایط پیچیده و پرفشار حاکم بر رژیم صهیونیستی که زمینه ساز انجام این اقدام جنایتکارانه شد، بایستی به این نکته دقت کرد که در پی طولانی و فرسایشی شدن جنگ غزه و تبدیل این جنگ و میدان نوار غزه به باتلاقی برای قوای اسرائیلی دیگر امیدی به تامین اهداف اولیه این جنگ خصوصا نابودی حماس باقی نمانده است، از قضا این نکته هم به خوبی از سوی حامیان غربی تل‌اویو خصوصا کاخ سفید درک شده است.

در واقع حتی آمریکا که به شکل سنتی از روابط عمیق راهبردی با اسرائیل برخوردار است مایل نیست که عوارض جنگ غزه بیش از این افزایش یابد خصوصا عوارض روانی و رسانه‌ای این جنگ، چرا که این دست عوارض افکار عمومی را به شدت تحریک کرده و در نتیجه می‌تواند فضای سیاسی و انتخاباتی آمریکا را به سمت و سویی مخالف منافع جریان حاکم و پیروزی جناح مخالف در انتخایات حساس ریاست جمهوری هدایت کند.

علاوه بر این دیگر به خوبی این واقعیت پیش روی ائتلاف غربی پشتیبان جنگ غزه قرار گرفته که نتانیاهو از طریق ادامه جنگ بی‌سرانجام تنها به دنبال ادامه حیات سیاسی خود در منصب نخست وزیر است لذا از قربانی کردن منافع حامیان داخلی و خارجی خود هیچ ابایی ندارد.

بایستی به این نکته توجه داشت که بازگشت مخالفان نتانیاهو به خیابان‌ها خود نشان دهنده پایان صبر استراتژیک مخالفان او و شروع مجدد تنش‌های ویرانگر داخلی در بطن فضای سیاسی داخل رژیم است که دیر یا زود به منجر به پایان عمر سیاسی نتانیاهو منجر خواهد شد.

از این رو و در چنین شرایطی شاهد تحرکاتی هستیم که آن را می‌توان تقلا برای خروج از بن بست جنگ غزه و باز کردن جبهه‌ای جدید در منطقه یاد کرد؛ در همین راستا رژیم صهیونیستی عملیات هدف قرار دادن ساختمان کنسولگری کشورمان در شهر دمشق را اجرا کرد تا از طریق تحمل خسارت سنگین انسانی و تولید فشار مضاعف بر تصمیم‌گیران راهبردی کشورمان، پای تهران را به نقشه از پیش طراحی شده خود بکشانند.

این راهبرد اسرائیل مبنای تاریخی دارد که تبیین آن برای افکار عمومی ضروری است. بر اساس این راهبرد که اولین بار توسط سون تزو، فیلسوف و متفکر چینی حوزه علوم استراتژیک در شش قرن پیش از میلاد مسیح مطرح شده است بهترین راه کسب پیروزی بر جریان مقابل تحریک او به وارد شدن به میدانی است که از پیش برای ضربه زدن به او برنامه ریزی شده است.

سان تزو در کتاب معروف «هنر جنگ» می نویسد: یک فرمانده مدبر نیروهای طرف مقابل یا همان دشمن خود را وادار به اطاعت می کند! این جمله به معنای «شکل دادن به رقیب» از طریق تحریک او به تغییر معادلات راهبردی‌اش در صحنه نبرد متناسب با خواست و نقشه دشمن است.

در حملات اخیر نیز رژیم صهیونیستی در قالب جنگ ترکیبی پس از هدف قرار دادن کنسولگری کشورمان در دمشق از تریبون‌های مختلف رسانه‌ای تلاش برای تحریک افکار عمومی و ایجاد مطالبه ورود مستقیم کشورمان به جنگ غزه را شروع کرده است تا از این طریق و تحت فشار افکار عمومی زمینه برای عبور از سیاست صبر استراتژیک مهیا شده و دیگر زمان و مکان انتقام آنگونه که باید در انتخاب کشورمان نباشد.

البته برخی اظهارات نسنجیده در رسانه‌های کشورمان نیز به پیشبرد این توطئه صهیونیستی کمک می‌کند، به طور مثال در ساعات اولیه اعلام خبر این اقدام تروریسستی شاهد انتشار گسترده اظهاراتی در شبکه‌های تلویزیونی کشورمان بودیم که به نوعی می‌توان آن‌ها را تحقیر سیاست راهبردی و قطعی انتقام سخت در نظر گرفت. در خوشبینانه‌ترین حالت طرح این دست اظهارات ناشی از عدم فهم مسائل مرتبط با منافع و امنیت ملی است و نهادهای رسانه‌ای و نظارتی باید دقت بیشتری در این زمینه داشته باشند.


نقش آمریکا در جنایت اخیر را چطور تحلیل می‌کنید؟

از دید جمهوری اسلامی ایران ایالات متحده آمریکا به عنوان حامی رژیم صهیونیستی همواره شریک جنایات این رژیم محسوب می‌شود لذا دولت آمریکا نیز به نوبه خود باید پاسخگوی جنایتی که علیه نمایندگی دیپلماتیک کشورمان در دمشق رخ داد باشد. با این حال از روند تحولات مشخص است که ایالات متحده به دلیل در پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری به سمت تلاش برای توقف جنگ غزه حرکت خواهد کرد چرا که هر روز بر حجم مخالفت افکار عمومی ایالات متحده با حمایت این کشور از جنگ غزه و رژیم اسرائیل افزوده می‌شود و در نتیجه تنها راه پیش روی دولت آمریکا فراهم کردن زمینه پایان جنگ غزه است.

البته احتمالا دولت آمریکا برای ارائه تصویری موفق از اسرائیل در این جنگ و پیشگیری از نمایش تصویری شکست خورده از سیاست های خود در قبال جنگ غزه تلاش‌هایی خواهد کرد که یکی از جنبه‌های احتمالی آن مشارکت در شناسایی و ترور تعدادی از فرماندهان ارشد مقاومت فلسطین خواهد بود با این حال به طور کلی ایالات متحده راهی جز حرکت در مسیر توقف جنگ غزه ندارد.

در پایان بایستی به این نکته اشاره کرد که امروزه منطقه غرب آسیا در شرایط حساسی قرار دارد و دشمن در راستای تحمیل نظم جدیدی به منطقه از تمام ظرفیت‌های سخت و نرم خود در قالب جنگ ترکیبی علیه جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران استفاده می‌کند؛ طبیعتاً در چنین شرایطی آحاد مردم و خاصه نخبگان دارای تریبون بایستی با دقت نظر در تحولات به شکل آگاهانه به این مسائل و تحولات نگاه کرده و به این واقعیت باور داشته باشند که سیاست گذاران جبهه مقاومت در چهارچوب سیاست قطعی انتقام سخت در پی دشمن بوده و هستند و همانگونه که پیشتر ضربات جدی را به دشمن در عرصه‌های گوناگون وارد کرده‌اند اینبار نیز با لحاظ تمام جنبه‌ها خصوصاً منافع ملی در وقت و زمان مناسب سیلی ویرانگری را به پیکره رژیم صهیونیستی وارد خواهند کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۰۴:۱۰
روابط عمومی

نوروز، جشن باستانی آغاز بهار، فراتر از یک سنت تاریخی در حوزه تمدنی ایران، فرصتی مغتنم برای ترویج گفتگوی بین فرهنگی و توسعه صلح و ثبات در منطقه همواره ملتهب خاورمیانه است. این جشن باستانی که سبقه تاریخی آن به سه هزار سال قبل باز می‌گردد ریشه در تاریخ و فرهنگ ملل مختلفی دارد که همه آن‌ها زمانی ذیل یک حکومت واحد، به شکلی متحد و با حداکثر همزیستی، مترقی ترین تمدن بشری زمانه خود را شکل داده بودند، به همین دلیل در بطن نوروز و تمام آیین‌های مربوط به آن می‌توان نمادهایی از همبستگی، صلح و امید به آینده‌ای روشن را مشاهده کرد.

برای درک بهتر و دقیق‌تر این ادعا بایستی به این نکته تاریخی اشاره کرد که در دوران باستان، امپراتوری هخامنشیان که بیش از 200 سال  مقتدرانه بر بخش بزرگی از جهان تسلط داشت، تنوع گسترده‌ای از ملت‌ها و فرهنگ‌ها را در خود جای داده بود. بر اساس پژوهش‌های مختلف تخمین زده می‌شود که بیش از 100 ملت با زبان‌ها، آداب و رسوم و ادیان مختلف در قلمرو این امپراتوری پهناور به شکلی مسالمت‌آمیز زندگی می‌کرده‌اند . . .

 نوید کمالی - مدیریت بین فرهنگی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۰۲ ، ۰۰:۰۰
روابط عمومی