یادداشتهای یک روزنامهنگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوریهای نوین و قدرت نرم ...
شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)
کمتر از دو سال پس از تولید و پخش جهانی فصل اول مینی سریال ضد ایرانی «تهران»، پخش فصل دوم این سریال صهیونیستی از اواسط اردیبهشت ماه 1401 آغاز شده است. سریال ضد ایرانی «تهران» تولید شبکه «کان 11» رژیم صهیونیستی و نمایشی خیالپردازانه از تلاش نهادهای نظامیـ امنیتی رژیم صهیونیستی برای مقابله با دستاوردهای علمی و فناورانه کشورمان است. این سریال را «موشه زوندر» و «عمری شنهر» به کارگردانی «دانیل سیرکین» ساختهاند که همگی تابعیتی صهیونیستی دارند.
فصل اول سریال تهران در دوم تیرماه سال 1399 خورشیدی در فلسطین اشغالی به نمایش درآمد و پخش جهانی آن نیز بر عهده شرکت تلویزیونی اپل قرار گرفت. در فصل اول این سریال به «تامار روبینیان»، یک زن عضو یگان اطلاعاتی 8200 رژیم صهیونیستی که شامل متخصصان هک و نفوذ است، مأموریت نفوذ به داخل ایران و ایجاد اختلال در سامانههای برق و راداری کشورمان محول میشود. در واقع هدف از واگذاری این مأموریت مهیاسازی زمینه اجرای عملیات تخیلی بمباران تأسیسات هستهای کشورمان به دست نیروی هوایی رژیم صهیونیستی است.
در طول فصل اول این سریال عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی به دلیل هوشیاری افسران اطلاعاتی کشورمان با چالش روبهرو شده و در نهایت عملیات آنها به شکست میانجامد. همانگونه که مشخص است کارگردانان و داستانپردازان صهیونیست این سریال برخلاف انتظار معمول در فصل اول این مجموعه تلویزیونی تصویری هوشمند و فداکار از نیروهای اطلاعاتیـ امنیتی کشورمان ارائه دادهاند تا در فصل دوم توطئه پیچیده و مخرب روانی خود را علیه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشورمان پیاده کنند که در ادامه تشریح خواهیم کرد. همانگونه که پیشتر اشاره شد، در پایان فصل اول سریال صهیونیستی «تهران» عملیات نیروی هوایی رژیم علیه تأسیسات هستهای کشورمان شکست خورده و تعدادی از بمبافکنهای متجاوز آنها از طریق پدافند هوایی کشورمان ساقط میشود. فصل دوم در ادامه داستان فصل اول سریال ساخته شده و در همان قسمت اول نحوه فراری دادن خلبان اسیر صهیونیستی به دست عوامل نفوذی موساد در داخل کشور به نمایش گذاشته میشود. در این فصل جدید سریال تلاش شده است که تصویر پر رنگی از حضور و نفوذ مأموران مخفی موساد در گوشه و کنار تهران به نمایش گذاشته شود؛ به همین دلیل نیز افراد گوناگونی در پوششهای کاری مختلف، اعم از راننده تاکسی، پزشک، دانشجو و... به عنوان عوامل میدانی موساد معرفی میشوند. همانگونه که ناگفته مشخص است، رژیم صهیونیستی در این فصل جدید از سریال تولیدی خود به دنبال شکلدهی فصل جدیدی از جنگ شناختی با هدف القای نفوذ خود در کشورمان است. علاوه بر این، همانگونه که در فصل اول سریال نیز شاهد بودیم، تهیهکنندگان این سریال به دنبال نمایش تصویری سیاه و مبتذل از نسل جوان کشورمان هستند. در واقع آنها در قالب تولید یک محتوای تلویزیونی تلاش کردهاند تصویری دروغین از جامعه ایران را بازنمایی کرده و به واسطه این تصویر ساختگی مدعی ضعف نظام در تولید سرمایه اجتماعی به ویژه در بین نسل جوان شوند. همزمان نیز سازندگان این سریال صهیونیستی تلاش کردهاند به ظن خود تصویری مبتذل از زندگی مسئولان عالی نظام را به نمایش بگذارند؛ به همین دلیل در این فصل از سریال مسئولان ارشد ایرانی افرادی ریاکار و دارای سبک زندگی ناسازگار با ارزشهای اسلامی معرفی شدهاند؛ به گونهای که حتی فرزندانشان نیز به نظام اسلامی کشور اعتقادی نداشته و دل در گرو زندگی در غرب دارند.
سریال صهیونیستی تهران، سلاح مخرب جنگی در قالب محصولی فرهنگی است که به شکلی هدفمند و ویژه برای مخاطبان فارسیزبان تولید و منتشر شده است. در واقع، رژیم صهیونیستی پس از چهار دهه تقلا و ناکامی در مقابله با انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و همچنین درک این واقعیت که در اذهان ملت ایران رژیمی منفور و نفرتبرانگیز است، به سرمایهگذاری در حوزه اقدامات نرم با تأکید بر دیپلماسی عمومی و سینمایی دست زده است تا به واسطه این حربه جدید، ملت ایران را تحت تأثیر قرار داده و به ظن خود پشتوانه مردمی نظام اسلامی ایران را دچار ریزش کند. رژیم صهیونیستی به خوبی به این آگاهی دست یافته است که افکار عمومی کشورمان از هر اقدام و سیاستی در راستای تخریب و تضعیف موقعیت رژیم اشغالگر در منطقه و جهان با هدف آزادسازی قدس شریف حمایت میکنند؛ به همین دلیل همزمان با شروع «پروژه صلح ابراهیم»ـ عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی از کشورهای عربیـ دستگاههای تبلیغی و فرهنگی رژیم صهیونیستی به شکل ویژه سازوکارهای پیشبرد دیپلماسی عمومی خود را متوجه افکار عمومی کشورمان کرده است. به عبارت بهتر، رژیم صهیونیستی با تکیه بر تولیدات هنری و سینمایی و همچنین بهرهگیری مضاعف از دیپلماسی عمومی به دنبال تأثیرگذاری بدون واسطه بر افکار عمومی کشورمان است تا همزمان سیاست «ترمیم تصویر منفور خود در اذهان ایرانیان» و «تخریب تصویر چهره نظام اسلامی در اذهان ایرانیان» را اجرایی کند؛ به همین دلیل نیز همزمان با راهاندازی صفحات رسمی دولت رژیم صهیونیستی به زبان فارسی در شبکههای اجتماعی و حضور فعال و پر رنگ صهیونیستهای فارسیزبان در فضای مجازی کشورمان، دستگاههای هنری و سینمایی این رژیم تولید آثار سینمایی و تلویزیونی ویژهای را با هدف تأثیرگذاری بر مخاطبان ایرانی در دستور کار خود قرار دادهاند که سریال «تهران» تنها یکی از دهها نمونه تولیدات آنهاست.
پیشتر اشاره شد که در فصل اول سریال نیروهای اطلاعاتیـ امنیتی ایرانی با فداکاری و هوشمندی خود مانع از اجرای موفق عملیات خرابکارانه صهیونیستها میشوند. این نوع تصویرسازی آن هم از سوی کارگردانان صهیونیست ضد ایرانی از همان ابتدا مشکوک و توطئهآمیز به نظر میرسید تا اینکه با شروع فصل دوم سریال تهران مشخص شد، هدف از این نوع تصویرسازی ارائه تصویری ناسپاس از نظام نسبت به ایثارگران و مدافعان راستین انقلاب اسلامی بوده است؛ چرا که در فصل دوم شاهدیم قهرمان ایرانی با وجود تمام ایثارگریها و دفع توطئه خرابکارنه صهیونیستها از سوی فرماندهان خود به حاشیه رانده شده و تنزل یافته است. پر واضح است که سریال تهران به دنبال ایجاد آلودگی ذهنی و ادراکی در ذهن مخاطب خاص و عام ایرانی با هدف ضربه زدن به امنیت ملی کشورمان است؛ لذا آگاهسازی سیاسی و بصیرتی در رابطه با اهداف پشت پرده این سریال و همچنین دیگر محصولات فرهنگی ضد ایرانی رژیم صهیونیستی میتواند نقشی کلیدی در خنثیسازی تهاجمات شناختی رژیم اشغالگر قدس علیه افکار عمومی کشورمان داشته باشد. همزمان نیز هنرمندان متعهد و ممتاز جبهه انقلاب اسلامی باید با اتخاذ آرایشی آفندی و تولید آثار سینمایی هوشمند، رژیم صهیونیستی را از درون خود این رژیم به چالش بکشند و از این طریق نه تنها هزینه خیالپردازی سینمایی علیه ملت ایران را افزایش دهند؛ بلکه سرعت زوال و فروپاشی این رژیم منحوس را از درون سرعت بخشند.
فصل دومش رو دیدم خیلی مسخره و رویا پردازی وغیر واقعیه. مگه میشه اصلا برق یک بیمارستانی قطع بشه و برق اضطراری هم نداشته باشه.این طوری که همه بیمارها که به بسیاری از دستگاه های برقی نیازمندند میمیرند. ضمن اینکه اصلا هیچ جایی ما ندیدیم در روزنامه ای تیتر بزنند که این افراد درآستانه عفو رهبری اند .روال عفو به شکل دیگه ای هست که همهمی دونیم.بعد هم درخواست عفو رو به سردار سپاه که نمی نویسند به مقام قضایی می نویسند. بعد هم ما که ندیدیم تا حالا فرمانده سپاه یک هفته قبل از رهبری حکم بگیره بعد یک هفته بخوان ببرنش بیت رهبری مراسم زنده و این قبیل تشریفات بزارن و بعد هم در استودیوی تلوزیونی سخنرانی زنده کنه . این قبیل تشریفات فقط برای مراسم تحلیف و تنفیذ ریاست جمهوری نه فرمانده سپاه. بعدش هم چطور میشه به این راحتی خلبان زندانی کسی بره ملاقاتش و براش لباس ببره و بعد هم از بیمارستان فراریش بدن. اون بیمارستان خراب شده ورودیهای مشخصی داره خب وقتی فرار کرده و هنوز داخل بیمارستانه و نقشه اش لو میره که دیگه همه ورودیهاش رو مسدود می کنند و بیمارستان رو محاصره می کنند این که دیگه کاری نداره. خیلی خیلی غیرواقعی بود.
پاسخ:
درست می فرمایید، بخش قابل توجهی از فیلم هیچ شباهتی با واقعیت های کشورمان ندارد که این نشان از عدم اطلاع سازندگان است.
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
فصل دومش رو دیدم خیلی مسخره و رویا پردازی وغیر واقعیه. مگه میشه اصلا برق یک بیمارستانی قطع بشه و برق اضطراری هم نداشته باشه.این طوری که همه بیمارها که به بسیاری از دستگاه های برقی نیازمندند میمیرند. ضمن اینکه اصلا هیچ جایی ما ندیدیم در روزنامه ای تیتر بزنند که این افراد درآستانه عفو رهبری اند .روال عفو به شکل دیگه ای هست که همهمی دونیم.بعد هم درخواست عفو رو به سردار سپاه که نمی نویسند به مقام قضایی می نویسند. بعد هم ما که ندیدیم تا حالا فرمانده سپاه یک هفته قبل از رهبری حکم بگیره بعد یک هفته بخوان ببرنش بیت رهبری مراسم زنده و این قبیل تشریفات بزارن و بعد هم در استودیوی تلوزیونی سخنرانی زنده کنه . این قبیل تشریفات فقط برای مراسم تحلیف و تنفیذ ریاست جمهوری نه فرمانده سپاه. بعدش هم چطور میشه به این راحتی خلبان زندانی کسی بره ملاقاتش و براش لباس ببره و بعد هم از بیمارستان فراریش بدن. اون بیمارستان خراب شده ورودیهای مشخصی داره خب وقتی فرار کرده و هنوز داخل بیمارستانه و نقشه اش لو میره که دیگه همه ورودیهاش رو مسدود می کنند و بیمارستان رو محاصره می کنند این که دیگه کاری نداره. خیلی خیلی غیرواقعی بود.