وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۷۲ مطلب با موضوع «دیدگاهها» ثبت شده است

سرعت بالای تحولات فناورانه در قرن حاضر موجب شده است مفهوم جنگ، منازعه و شیوه‌ها و ابزار‌های دست زدن به آن به شکل قابل توجهی دچار تغییر و تحول شود؛ به گونه‌ای که امروزه بشر با نوع جدیدی از جنگ‌ها با عنوان «جنگ سایبری» روبه‌روست. متأسفانه، در سالیان اخیر دشمنان کشورمان نیز به شکل گسترده از این نوع جنگ برای تحمیل فشار علیه کشورمان بهره‌برداری کرده‌اند که یکی از نمونه‌های اخیر آن هک خبرگزاری فارس است. با توجه به تبدیل شدن این موضوع به یکی از اخبار داغ و برجسته این روزها، با «نوید کمالی» مؤلف کتاب «مدیریت حراست و امنیت» درباره چیستی جنگ‌های سایبری و راهکارهای مقابله با تهدیدآفرینی دشمنان گفت‌وگویی داشتیم.

کتاب مدیریت حراست و امنیت


از منظر شما جنگ سایبری چیست؟
در طول تاریخ تمدن بشر، مسئله امنیت و تأمین آن همواره از اهمیت و اولویت ویژه و بالایی برخوردار بوده و هست؛ اما در پی ظهور فناوری‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی چارچوب‌های سنتی شکل گرفته از مفاهیمی، مانند «تهدید»، «امنیت» بسیار متحول شده و به همین دلیل نیز دکترین و راهبردهای مرتبط با این عرصه نیز دستخوش تغییرات شده‌اند. برای نمونه، سه دهه قبل جنگ و تهدید سایبری وجود و معنایی نداشت؛ اما امروزه این مفهوم به شکل عملی و جدی در میدان جنگ و تهدیدآفرینی به کار گرفته می‌شود. در جنگ‌های سایبری، آفند و پدافند از انحصار دولت‌ها خارج شده و افراد و گروه‌های ناشناخته در جهت منافع خود به بازیگران این عرصه بدل شده‌اند؛ چرا که فضای سایبر این امکان را در اختیار مهاجمان ناشناس قرار داده است که از طریق نفوذ، بدافزارها و کرم‌های رایانه‌ای زیرساخت‌ها و منابع قدرت دیگر کشورها و جوامع را هدف قرار دهند. برای نمونه، در ماجراهای اخیر نیز یک گروه ناشناس و گمنام با عنوان «بلک ریوارد» مدعی هک خبرگزاری فارس شد که این خود نشانه‌ای از گسترش روزافزون تهدیدات سایبری علیه کشورمان است. البته فراموش نکنیم که ماجرای کشف نفوذ «ویروس استاکس‌نت» به بخشی از تأسیسات هسته‌ای کشورمان در اواخر دهه 80 خورشیدی خود زنگ هشدار مهمی برای افزایش هوشیاری کشورمان در مواجهه با تهدیدات روزافزون سایبری بود.

آیا جنگ سایبری را می‌توان در چارچوب جنگ‌ ترکیبی دشمنان علیه کشورمان تفسیر کرد؟
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به NATO طی فرآیندی چند ساله، جنگ سایبری را پدیده‏ای هم‌سطح جنگ نظامی ارزیابی کرد. در ژوئیه سال 2016 میلادی، ناتو فضای سایبری را به منزله حوزه عملیاتی این سازمان معرفی کرد؛ بنابراین، اعضای ناتو باید به همان اندازه که در هوا، زمین و دریا آماده نبرد هستند، ضروری است در این حوزه نیز از آمادگی بالایی برخوردار باشند. نکته جالب توجه اینجاست که طبق بند 5 اساسنامه ناتو، برای خود حق دفاع همه‏جانبه و جمعی به شکل نظامی و سایبری را در نظر گرفت. بر این اساس، ناتو اولین پیمان نظامی جهان شد که دفاع نظامی و سایبری را جزء وظایف اولیه خود معرفی کرده است. همانگونه که مشخص است، از منظر ناتو جنگ سایبری بخشی از جنگ‌های ترکیبی است. افزون بر این، تجربه ناآرامی‌ها و اغتشاشات اخیر نیز به خوبی نشان داد، دشمن به شکل جدی از ظرفیت جنگ‌های ترکیبی برای تهدیدآفرینی علیه کشورمان استفاده می‌کند. برای نمونه، همزمان با تلاش رسمی دولت آمریکا برای افزایش فشارهای اقتصادی علیه کشورمان شاهد بودیم که گروهی به ظاهر ناشناس در چارچوب جنگ ترکیبی با اقدام سایبری علیه یکی از خبرگزاری‌های کشورمان و انتشار برخی اسناد مجهول تلاش کرد تا به اعتماد مردم به نظام خدشه وارد کرده و بر آتش فتنه بدمد.

برای مواجهه با تهدیدات ترکیبی و نفوذ و خرابکاری ناشی از آن چه باید کرد؟
تهدیدات امنیتی نوین ماهیتی چند وجهی داشته و نباید صرفاً آنها را تک بعدی نگریست. برای نمونه، بر اساس اذعان منابع آمریکایی، ویروس استاکس نت اگر چه ماهیتی سایبری داشت، اما نفوذ این ویروس به تأسیسات هسته‌ای کشور نه از طریق اینترنت، بلکه از طریق یک حافظه USB آلوده صورت گرفته که فردی نفوذی آن را به رایانه‌ها متصل کرده بود. همانگونه که مشخص است، با وجود پیچیدگی روزافزون تهدیدات سایبری باز هم عامل انسانی نقشی کلیدی در وقوع این قبیل تهدیدات دارد. نکته جالب توجه اینجاست که معمولاً از این نکته، یعنی نیروی انسانی تهدیدآفرین یا insider threat غفلت می‌شود. در این زمینه، اندیشکده صهیونیستی «بگین‌سادات» در مقاله‌ای با عنوان «ترور المصری: یکی دیگر از شکست‌های اطلاعاتی ایران» یکی از دلایل آسیب‌پذیری تأسیسات و سازمان‌های حساس کشورمان در مقابل اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی را تمرکز این سازمان‌ها بر به کارگیری افراد دارای ظواهر ایدئولوژیک و نه دارای تخصص حرفه‌ای معرفی کرده است. در واقع، این اندیشکده صهیونیستی مدعی شده است، تأکید بیش از حد نظام استخدامی کشورمان بر ظواهر موجب فراهم شدن زمینه باز تولید افرادی، مانند مسعود کشمیری در سازمان‌ها و نهادهای حساس کشورمان شده است. در فرآیند توسعه امنیت منابع انسانی، در کنار استفاده از سامانه‌های نظارتی نرم‌افزاری و سخت‌افزاری روزآمد، باید از هوش و قابلیت‌های نظارتی انسانی نیز برای افزایش کیفیت و کارایی سازوکارهای امنیتی استفاده کرد. باید به این نکته توجه داشت که ناظران انسانی برای ارائه حداکثر کارایی خود باید از سطح بالایی از آموزش‌های حفاظتی و امنیتی برخوردار باشند و به صورت مستمر نیز از دوره‌های توانمند‌ساز در حوزه امنیت بهره‌مند شوند؛ چرا که با توسعه فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی هر روز شاهد ظهور تهدیدات جدیدی هستیم که شناخت آنها نقش مهمی در پیشگیری از وقوع حوادث امنیتی مانند حوادث اخیر خواهد داشت. به طور کلی، اگر قصد مواجهه هوشمندانه با تهدیدات ترکیبی و خاصه سایبری را داریم، ضرورت امروز بازطراحی فرهنگ حفاظتی و حراستی کشورمان بر اساس واقعیت‌ها و چالش‌های جدید و پیش روی انقلاب اسلامی است، طبیعتاً برای بازطراحی این فرهنگ نیازمند سرمایه‌گذاری در حوزه پژوهش، آموزش و آگاه‌سازی هستیم و در این مسیر نهادهای مسئول باید از تجربیات جهانی و ظرفیت نخبگانی پژوهشگران و صاحب‌نظران دانشگاهی بهره‌برداری کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۰۰:۰۹
روابط عمومی

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی«پدافند غیرعامل و امنیت اقتصادی» برای افزایش فشار و تهدیدات دشمنان ملت ایران علیه زیرساخت‌های اقتصادی کشور با همکاری مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران، سازمان بسیج رسانه کشور و همچنین فرهنگسرای رسانه، با حضور کارشناسان و صاحب نظران عرصه پدافند غیر عامل و امنیت اقتصادی برگزار شد.

صاحب نظران در این نشست ضمن بحث و تبادل نظر در رابطه با امنیت اقتصادی، به بررسی نقش رسانه‌ها در ارتقاء آگاهی امنیتی فعالان اقتصادی کشور در حوزه مقابله با تهدید آفرینی دشمنان انقلاب اسلامی علیه زیرساخت‌های اقتصادی کشور پرداختند.

خرابکاری صنعتی - نوید کمالی - امنیت اقتصادی

مفهوم امنیت اقتصادی به خوبی در کشور پیاده سازی نشده است

در ابتدای این نشست عابد اکبری، پژوهشگر امنیت بین‌الملل و مدیرعامل موسسه مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران ضمن عرض خیر مقدم به شرکت کنندگان در این نشست با تاکید بر اهمیت تبیین درست و دقیق مفهوم امنیت اقتصادی در بین نخبگان و سیاست گذاران اقتصادی کشور اظهار داشت: در طول قرون گذشته مفهوم امنیت تنها از جنبه نظامی و سیاسی مورد توجه رهبران و سیاست گذاران کشورها بوده است اما در قرن حاضر و به طور خاص در طی دهه‌های اخیر شاهد این واقعیت هستیم که مفهوم امنیت بر خلاف گذشته به مفهومی گسترده و پیچیده‌ بدل شده است و ابعاد و جنبه‌های متنوع و گوناگونی از زندگی بشر را در بر گرفته است، از همین رو در طی سالیان اخیر مفهوم امنیت اقتصادی به طور ویژه مورد توجه صاحب نظران و نظریه پردازان امنیتی و اقتصادی قرار گرفته است.

این مدرس دانشگاه افزودند: امروزه رهبران و سیاست‌گذاران کشورهای توسعه یافته جهان به این نکته واقف‌اند که امنیت اقتصادی، نقش مهمی در تامین رفاه جوامع ایفا می‌کند به همین دلیل نیز حفاظت و حراست از این نوع امنیت به شکل ویژه مورد توجه این دست کشورها قرار دارد.

این مولف و پژوهشگر، در ادامه با طرح این موضوع که پیاده سازی امنیت اقتصادی در کشور نیازمند تبیین دقیق این موضوع در سطج جامعه نخبگانی کشور است افزود: موسسه ابرار معاصر با همکاری سازمان بسیج رسانه کشور در تلاش است تا از طریق ظرفیت‌های رسانه‌ای، هوشیاری نخبگان را در حوزه امنیت اقتصادی ارتقاء دهد.


امنیت اقتصادی زمینه ساز تامین امنیت ملی است

در ادامه این نشست اشکان پیرزاده، مدیر گروه مطالعاتی اقتصاد بین‌الملل مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران ضمن اشاره به مفهوم پدافند غیر عامل و ارتباط آن با امنیت اقتصادی اظهار داشت: امنیت اقتصادی مفهومی است مرتبط با امنیت ملی و بدون توجه به تامین امنیت اقتصادی نمی‌توان انتظار تامین امنیت ملی را داشت.

این مدرس دانشگاه افزود: امروزه با توجه به افزایش تهدید آفرینی‌های دشمنان کشورمان نیازمند کسب شناخت بهتر و دقیق‌تری نسبت به تهدیدات نوین دشمن هستیم با توجه به اینکه کشور در جنگ اقتصادی قرار دارد، این شناخت جز با سرمایه گذاری و پژوهش در حوزه اقتصاد و شناخت مفاهیم امنیت اقتصادی و ممکن نمی‎شود.

این کارشناس حوزه حقوق تجاری اقتصادی و بین المللی، تحریم‌های اقتصادی را بعنوان یکی از سلاح های سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا خوانده که به قصد تهدید آفرینی علیه امنیت ملی کشورمان، برنامه ریزی و اجرا گردیده است. این مولف عنوان داشت: دشمن در طی سالیان اخیر بدین موضوع پی برده که ایران موفق شده با تدابیر اتخاذی، نه تنها آثار تحریم ها را کم رنگ کرده بلکه از شیوه های نوینی برای خنثی سازی آن ها بهره می برد و این موجب گردیده ایران به مرحله ای برسد که به سایر کشورهایی که به نوعی تحت تحریم های یکجانبه آمریکا قرارگرفته اند، امکان انتقال تجارب و ارائه مشاوره های لازم جهت بی اثر کردن این حربه را داشته باشد.

اشکان پیرزاده افزود: با توجه به اینکه اکنون در جنگ اقتصادی قرار داریم و دشمن از هر ابزاری برای ضربه به اقتصاد کشورمان استفاده خواهد کرد به موضوع خرابکاری صنعتی و اقتصادی به دلیل اثرگذاری مستقیم بر آرامش روانی و اقتصادی جامعه اشاره می کنم که امروزه مورد توجه دشمنان کشورمان قرار دارد به همین دلیل بایستی آمادگی و هوشیاری سیاست‌گذاران و فعالان اقتصادی کشورمان در این حوزه بیش از پیش افزایش یابد.

وی همچنین از در دست داشتن تالیف کتابی در زمینه امنیت اقتصادی خبر داد و گفت: با توجه به اهمیت موضوع امنیت اقتصادی به زودی اثر علمی جدیدی را با هدف ارتقاء سطح هوشیاری امنیتی مدیران و سیاست‌گذاران اقتصادی کشورمان خصوصاً در بخش‌های صنعتی و دانش بنیان منتشر خواهیم کرد.

امنیت اقتصادی

افزایش آگاهی امنیتی، راهکار مقابله با خرابکاری‌های صنعتی و اقتصادی است

در ادامه این نشست نوید کمالی، پژوهشگر و مولف عرصه قدرت نرم و امنیت بین‌الملل با اشاره به بیانات اخیر رهبر انقلاب در رابطه با اولویت‌ داشتن مسئله اقتصاد گفت: حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت با تاکید بر اهمیت توجه به عرضه اقتصاد کشور، اقتصاد را مهمترین اولویت کشور معرفی کرده و فرمودند:« به نظر من امروز مسئله‌ی اصلی و مسئله‌ی اولویّت‌دار، مسئله‌ی اقتصاد است»

وی افزود: با توجه به تجربیات جهانی و همچنین شواهد موجود در رابطه با آرایش دشمنان انقلاب اسلامی برای ضربه وارد کردن به زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی کشورمان بایستی آگاهی امنیتی و حفاظتی مدیران و سیاست‌گذاران اقتصادی در رابطه با رویکردهای تهاجمی و خرابکارانه در دشمنان علیه زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی کشورمان افزایش یابد.

نوید کمالی در ادامه با اشاره به راهبرد «هزار ضربه چاقو» رژیم صهیونیستی علیه کشورمان گفت: فراهم کردن زمینه‌های بروز نارضایتی در سطح جامعه از طریق ایجاد اختلال در سازوکارهای اقتصادی کشورمان در دستور کار دشمنان کشورمان قرار دارد چرا که آن‌ها با ایجاد اختلال در سازوکارهای اقتصادی و صنعتی کشورمان قادر به وارد کردن خدشه به ثبات اقتصادی کشور و در نتیجه معیشت توده‌های مردم خواهند شد از این رو بایستی با تبیین تهدیدات امنیتی پیش روی زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی کشورمان و افزایش آگاهی امنیتی و حفاظتی فعالان و سیاست‌گذاران این عرصه مانع از تحقق اهداف و نیات شوم دشمنان انقلاب اسلامی شد.

مولف کتاب «حفاظت و امنیت دیپلماتیک» با تاکید بر ضرورت توجه به عرصه پژوهش‌های امنیتی افزود: برای شکل دهی پدافند مناسب در مقابل تهدیدات پیش روی امنیت اقتصادی کشورمان بایستی به شکل ویژه در حوزه پژوهش‌های نوین مرتبط با امنیت اقتصادی سرمایه گذاری کرد چرا که بدون پژوهش‌های نوین و روزآمد نمی‌توان به شکل به هنگام تهدیدات پیش رو را شناخت و تدابیر و تمهیدات امنیتی متناسب با آن‌ها را اتخاذ نمود.

این مدرس و پژوهشگر همچنین اظهار داشت: امروزه رسانه‌ها به یمن شکل‌گرفتن جبهه رسانه‌ای تراز انقلاب اسلامی توسط سازمان بسیج رسانه کشور قادراند تا به شکلی مناسب و فراگیر مفهوم امنیت اقتصادی را در سطح جامعه طرح کرده و از این طریق زمینه‌ساز افزایش آگاهی امنیتی در بین فعالان اقتصادی کشور شوند.

در پایان این نشست مصطفی رضایی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر نیز با اشاره به نقش آموزش در افزایش هوشیاری حفاظتی و امنیتی مدیران و فعالان بنگاه‌های اقتصادی و صنعتی اظهار داشت: امروزه تهدیدات متنوعی متوجه صنایع و بنگاه‌های اقتصادی کشورمان است که از جمله مهمترین آن‌ها می‌توان به خرابکاری صنعتی اشاره کرد.

وی افزود: خرابکاری صنعتی گاه توسط عناصر ناراضی و گاه توسط رقبای تجاری رخ می‌دهد، اما در سطحی کلان‌تر کشورها برای بر هم زدن ثبات اقتصادی بازیگران بین‌المللی دست به خرابکاری سازمان یافته در صنایع دیگر کشورها می‌زنند.

این پژوهشگر، با اشاره افزایش تهدیدآفرینی‌های دشمنان کشورمان علیه زیرساخت‌های اقتصادی کشورمان گفت: بر کسی پوشیده نیست که دشمنان قسم خورده کشورمان به دنبال بر هم زدن ثبات اقتصادی کشورمان هستند به همین دلیل امروزه کشور نیازمند افزایش آگاهی حفاظتی و امنیتی صاحبان و مدیران زیرساخت‌های اقتصادی کشورمان است.

مصطفی رضایی افزود: برای افزایش آگاهی حفاظتی و امنیتی مدیران و فعالان زیرساخت‌های اقتصادی کشورمان نیازمند ارائه آموزش‌های روزآمد به آن‌ها هستیم و ارائه این دست آموزش‌ها جز با تکیه بر توان متخصصان و پژوهشگران دلسوز و توانمند فعال در عرصه امنیت و حراست ممکن نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۰۹
روابط عمومی

طی سالیان اخیر، تطهیر رژیم منحوس پهلوی به یکی از مهم‌ترین راهبردهای جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی بدل شده است؛ به همین دلیل نیز با بهره‌گیری از شیوه‌های گوناگون تبلیغی و رسانه‌ای تلاش می‌کنند تصویری انحرافی و بزک شده از رژیم پهلوی را به نسل جوان کشورمان ارائه کنند؛ در واقع حامی‌این قبیل رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی و اطلاعاتی با پیشبرد این رویکرد مستکبرانه تلاش می‌کنند سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی را در بین نسل جدید انقلاب کاهش داده و به ظن خود زمینه عبور نرم از نظام اسلامی را فراهم آورند؛ از این رو ضروری است با تبیین واقعیات پشت پرده این جنگ شناختی برای افکار عمومی، آحاد مردم از این توطئه پیچیده دشمن آگاه شوند. در همین راستا با «نوید کمالی» جانشین رئیس سازمان بسیج رسانه گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

نوید کمالی - Navid Kamali

از نظر شما علت تمرکز و سرمایه‌گذاری رسانه‌های معاند بر تطهیر پهلوی چیست؟

برای ارائه پاسخی دقیق به این پرسش باید به این نکته اشاره کرد که دشمنان انقلاب اسلامی در طول چهار دهه گذشته طیف گسترده و متنوعی از اقدامات را برای مقابله با انقلاب اسلامی و خنثی‌سازی آرمان‌های آن به کار گرفته‌اند. آنها در گام نخست قدرت سخت خود را برای مقابله با انقلاب اسلامی و نظام الهی برخاسته از آن به کار گرفتند که نمود آن در شکل‌دهی بحران تجزیه‌طلبی در استان‎های مرزی و تحمیل جنگ هشت ساله به کشورمان مشهود است. خوشبختانه انقلاب اسلامی به پشتوانه ملت بزرگ و فداکار ایران توانست تهاجم‌ها و فشارهای سخت دشمنان را خنثی کرده و در مسیر بالندگی قرار دهد، البته دشمنان کشورمان با مشاهده ناتوانی قدرت سخت خود در مهار جمهوری اسلامی ایران، از اوایل دهه 70 خورشیدی به شکلی ویژه بهره‌برداری از قدرت نرم علیه این نظام نو پا را در دستور کار خود قرار دادند. رهبر معظم انقلاب(حفظه‌الله) نیز در همان ایام با طرح کلید واژه «ناتوی فرهنگی» به تغییر راهبرد استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا علیه انقلاب اسلامی و همچنین تغییر عملکرد ناتو از نظامی به فرهنگی در تقابل با خیزش و حرکت بالنده اسلامی هشدار دادند.

از آن پس، دشمن تمام ظرفیت‌های نرم خود به ویژه ظرفیت‌های اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای را برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی با تأکید بر سرمایه اجتماعی انقلاب که همان مردم و خاصه نسل جوان و آینده‌ساز کشور بودند به کار گرفت تا به ظن خود زمینه‌ساز استحاله انقلاب اسلامی شود؛ اما حدود سه دهه ناکامی در این عرصه نیز شرایط را برای تغییر راهبرد مواجهه نرم آنها با ملت ایران مهیا کرد که تطهیر رژیم منحوس پهلوی و معرفی بازماندگان و حامیان آنها به منزله آلترناتیو جمهوری اسلامی از جمله این راهبردهاست.


دشمن انقلاب اسلامی چگونه این راهبرد ضد ایرانی را عملیاتی می‌کند؟

در ابتدای دهه 70 خورشیدی پای اینترنت و تلفن همراه به مثابه ابزارهای ارتباطی و رسانه‌‎ای فراگیر به کشورمان باز شد و در کمتر از یک دهه بعد و در ابتدای دهه 80 کشورمان به یکی از پیشروترین کشورهای فعال منطقه در حوزه ارائه دسترسی به کاربران اقصی نقاط کشور بدل شده بود. متأسفانه قانون‌گذاری نامناسب در این حوزه موجب شد تا فضای مجازی نو ظهور و پر مخاطب کشورمان به سرعت به محل بهره‌برداری دشمن در عرصه جنگ شناختی بدل شود و آنها در قالب بسترهایی، مانند وبلاگ، وبگاه، شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌های مجازی و… ده‌ها ابزار دیگر عملیات‌های روانی را علیه ادراک مخاطبان ایرانی به اجرا گذارند که محور قریب به اتفاق آنها ناامیدسازی مخاطب نسبت به انقلاب و دستاوردهای نظام و در مقابل برجسته‌سازی دستاوردهای نداشته نظام منحوس پهلوی و القای ضرورت وابستگی به غرب است. البته در این حوزه نباید از ظرفیت شبکه‌های ماهواره‌ای ضد ایرانی که همراه با پیوست فضای مجازی به شکل جدی در مسیر پیشبرد این مأموریت گام بر می‌دارند، غفلت کرد.


می‌توانید به یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های روانی مورد استفاده برای تطهیر رژیم پهلوی اشاره کنید؟

در ابتدا برای تطهیر رژیم منحوس پهلوی از تکنیک‌های عملیات روانی متنوعی استفاده می‌شد که یکی از مهم‌ترین آنها تکنیک «پاره حقیقت‌گویی» یا «نشر قطره چکانی» بود که امروزه دیگر از این تکنیک هم عبور کرده‌اند و به «وارونه‌گویی» و «تحریف‌حقیقت» رسیده‌اند. در این تکنیک‌ها از طریق تحریف خبری و اطلاعاتی، زمینه ایجاد خطای ادراکی در مخاطب مهیا می‌شود. در چند سال اخیر، رسانه‌های معاند چه در فضای مجازی و چه در شبکه‌های ماهواره‌ای، جریان محتوایی پرحجمی را با استفاده از این تکنیک و در راستای تطهیر رژیم پهلوی به راه انداخته‌اند و فرد مخاطب در صورت ضعف سواد رسانه‌ای تصور می‌کند که در حکومت خون‌ریز پهلوی هیچگونه فشار و فسادی متوجه مردم نبوده است. به عبارت بهتر، تکنیک پاره حقیقت‌گویی، تکنیک تحریف حقیقت است.

نوید کمالی - Navid Kamali

راهکار مقابله با این جریان تحریف چیست؟

بدون شک مهم‌ترین راهکار مقابله با جریان تحریف، جهاد تبیین است. البته برای ورود مؤثر و موفق به عرصه جهاد تبیین نیازمند تقویت خود در حوزه‌های گوناگون هستیم که یکی از مهم‌ترین آنها فهم درست مسائل است، طبیعتاً برای فهم درست مسائل نیز نیازمند آموزش و تحلیل دقیق هستیم. برای نمونه، بدون داشتن سواد تاریخی و رسانه‌ای مناسب ورود به عرصه تبیین‌گری، ظلم به این عرصه خطیر به شمار می‌آید؛ چرا که دفاع بد خودش بازی در زمین دشمن حساب می‌شود. علاوه بر این، باید ما و تمام فعالان عرصه جهاد تبیین رویکرد کنشی و ایجابی را در این عرصه اتخاذ کنیم؛ چرا که توقف در حالت واکنشی یا پدافندی ما را در موضع انفعال قرار داده و دشمن را به تهاجم روانی بیشتر تشویق می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۱ ، ۱۹:۵۸
روابط عمومی

دیپلماسی ایرانی: رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله) در بخش پایانی بیانات خود در مراسم تنفید حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با اشاره به جنگ تبلیغاتی گسترده دشمنان علیه کشورمان فرمودند: «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه می‌کنند، کارهای بسیار انجام می‌دهند؛ فکرهای بسیاری  را در مجموعه‌های فکری برای این کار استخدام می‌کنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را - از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوء‌نیّت قدرت های بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت. کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدم‌های غافلی که از رسانه‌های داخلی هم به نفع دشمن استفاده می‌کنند -که حالا آن محلّ بحث ما نیست - لکن [درباره] آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کم‌کاری داریم. در زمینه‌ کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانه‌ای باید قوی‌تر و هوشمندانه‌تر عمل بکنیم.» 

از این بیانات بر می‌آید که امروزه یکی از مهمترین آسیب‌های متوجه جمهوری اسلامی ایران ضعف و کم کاری در حوزه تبلیغات و فعالیت رسانه‌ای و فرهنگی داخلی و خارجی است، البته باید به این نکته توجه داشت که در این بیانات منظور از تبلیغات و فعالیت تبلیغاتی، پروپاگاندای مطلوب نظام‌های سیاسی غربی نیست! چرا که پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی سیاه بر خلاف ارزش‌های اسلامی مبتنی بر جوسازی و تحریک ناآگاهانه مخاطب است!

به عبارت دقیق‌تر پروپاگاندا از طریق تهیه و ارائه اطلاعات جانبدارانه، به دنبال تاثیرگذاری هدفمند بر مخاطب است به همین دلیل دستگاه پروپاگاندا واقعیت‌ها را به صورت گزینشی بیان و بازنمایی می‌کند تا مخاطب به طور ناخواسته، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه از خود بروز داده و اقدامی را انجام دهد که از پیش توسط دستگاه پروپاگاندا برای او هدف‌گذاری شده است، از این رو قربانی پروپاگاندا به طور نا آگاهانه در مسیر پیشبرد اهداف سیاسی مطلوب نظام‌های سلطه جو قرار می‌گیرد.

این رویکرد استکباری درحالی است که در سیره تاریخی انقلاب اسلامی همواره مشی تبلیغی، فرهنگی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر بصیرت افزایی و دعوت آگاهانه به ارزش‌های مشترک اسلامی و انسانی بوده است به همین دلیل نیز با وجود فعالیت شبانه روزی شبکه عظیم جنگ روانی دشمن، امروز بخش قابل توجهی از ملت‌های منطقه بر خلاف خواسته دستگاه‌های پروپاگاندای محور عبری،عربی و غربی حامی گفتمان مقاومت هستند.

با این حال همانگونه که رهبر عظیم الشان انقلاب اشاره داشتند فعالیت‌ها و اقدامات تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در حوزه داخلی و خارجی آنگونه که باید در تراز اهداف و برنامه‌‌های مورد نیاز انقلاب اسلامی نبوده و کم کاری در این حوزه ملموس است! چرایی این مسئله را با تاکید بر حوزه سیاست خارجی می‌توان ناشی از موارد ذیل دانست:


1. بخشی از سیاست‌گذاران تبلیغاتی و رسانه‌ای کشورمان همگام با تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی روزآمد نشده و همچنان با رویکردها و ذهنیت‌های گام اول انقلاب در پی پیشبرد اهداف گام‌ دوم انقلاب اسلامی هستند! به طور مثال در شرایطی که فضای مجازی به مهمترین بستر رسانه‌ای و ارتباطی افکار عمومی منطقه و جهان بدل شده است هنوز می‌توان دیپلمات‌هایی را یافت که با فضای تعامل محور مجازی بیگانه‌اند و هنوز روزنامه چاپی را رسانه‌ کلیدی می‌دانند!

2. یک دستگاه تبلیغاتی در تراز انقلاب اسلامی باید در عرصه فعالیت تبلیغاتی، فرهنگی و رسانه‌ای پیش‌رونده و پیش‌برنده باشد، طبیعتاً لازمه داشتن این ویژگی هدف گذاری دقیق و مشخص و همچنین اتخاذ تدابیر کارآمد و موثر و البته خلاقانه است، متاسفانه در این زمینه نیز بعضاً در طول یک دهه گذشته کم کاری صورت گرفته و دستگاه‌های دولتی فرهنگی و تبلیغاتی کشور آنگونه که باید به ماموریت‌های خود عمل نکرده‌اند!

3. امروزه دیپلماسی عمومی به مهمترین رکن پیشبرد اهداف سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ جهان بدل شده اما این بعد از دیپلماسی هنوز آنچنان که باید در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است چرا که سیاست‌گذاران و راهبران سیاست خارجی کشورمان عمدتاً با این حوزه بیگانه بوده و به سبک دهه‌های گذشته پیگیری منافع ملی را تنها از دریچه دیپلماسی رسمی و سنتی و ارتباط با رهبران سیاسی کشورها ممکن می‌دانند در حالی که امروزه افکار عمومی به مهمترین بازیگر شکل دهنده تحولات داخلی و خارجی کشورها بدل شده‌اند لذا دیگر تنها با تاکید بر حفظ ارتباطات رسمی و تشریفاتی با سران کشورها و احزاب نمی‌توان حافظ منافع ملی و بین المللی کشورمان بود.

4- ایران اسلامی در حوزه تاریخی و فرهنگی یکی از غنی‌ترین تمدن‌های جهان محسوب می‌شود اما در طی دهه‌های گذشته به نسبت تعداد سازمان‌ها و نهادهای مسئول و فعال در عرصه فرهنگ و تبلیغات، آنگونه که باید از این ظرفیت در عرصه اقدامات تبلیغی مورد نیاز انقلاب اسلامی بهره‌برداری نشده است که یکی از دلایل آن را می‌توان ناشی از فقدان بکارگیری نیروی انسانی متخصص و خلاق در نهادهای مسئول دانست، در واقع در طی دهه‌های گذشته بعضاً افرادی مسئول پیشبرد اولویت‌های فرهنگی و تبلیغی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌الملل شده‌اند که الگو و فرهنگ سازمانی‌شان بر خلاف ذات پر تحرک ماموریت محوله، فرهنگ سنتی و پرتشریفات دستگاه سیاست خارجه بوده است لذا عملاً  این دست افراد تحرک و حتی انگیزه مورد نیاز برای پیشبرد اقدامات تبلیغی و فرهنگی مورد نیاز کشور را نداشته‌اند.

5. بر مبنای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 که مصوب رهبر معظم انقلاب است، ایران اسلامی باید سالیانه میزبان 20 میلیون گردشگر باشد، طبیعتاً میزبانی این حجم از گردشگر نیازمند زیرساخت‌های مناسب حقوقی و عمرانی است اما متاسفانه اقتصاد نفتی مانع از توسعه گردشگری در کشورمان شده که این مسئله به نوبه خود تبلیغات و اقدامات تبلیغی کشورمان در حوزه بین المللی را تحت تاثیر قرار داده چرا که عملاً تمام وظیفه تبلیغات کشور در عرصه خارجی بر دوش دولت و نهادهای رسمی قرار گرفته و از ظرفیت بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد غفلت شده است، در حالی که با حمایت از عرصه گردشگری، می‌توان از ظرفیت بازیگران قدرتمند بخش خصوصی و غیر دولتی در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغاتی مورد نیاز کشور در عرصه خارجی بهره برد و به شکلی موثر با پروژه ایران‌هراسی مقابله و تصویری دقیق و مطلوب از جمهوری اسلامی ایران و ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی آن به افکار عمومی جهان ارائه داد.


همانگونه که در سطور فوق اشاره شد رفع دغدغه عالمانه رهبر انقلاب جز از طریق ایجاد تحول در سازمان‌ها و نهادهای متولی اقدامات و فعالیت‌های تبلیغی کشور ممکن نیست، خوشبختانه با توجه به روی کارآمدن دولت جدید فرصت مناسبی برای تحول آفرینی در کشور ایجاد شده لذا برای ایجاد تحول جدی در عرصه فعالیت‌های تبلیغی خارجی کشور ضروری‌ است که دولت در کنار تجدید ساختار و چابک سازی نهادهای تبلیغی، فرهنگی و رسانه‌ای، نوسازی و کارآمد سازی نیروی انسانی این نهادها را نیز از طریق بکارگیری جوانان متخصص در سطوح مختلف کارشناسی و مدیریتی در دستور کار قرار دهد. پر واضح است که در مسیر ایجاد تحول دولت بایستی با سعه صدر به خطاها و اشتباهات گذشته نیز توجه داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۰ ، ۰۲:۱۹
روابط عمومی

دیپلماسی ایرانی: سال 1400 را می‌توان سالی مهم، حساس و پر از تغییر و تحول برای جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های مختلف در نظر گرفت چرا که پس از هشت سال فراز و نشیب‌های گوناگون، دولت جدیدی با وعد‌ه رفع کاستی‌های موجود در کشور و همچنین ایجاد تحول در زندگی و معیشت ملت سکاندار آینده کشور شده است. 

این دولت در حالی تشکیل می‌شود که در حوزه سیاست داخلی و خارجی چالش‌ها و مشکلات زیادی پیش روی دولتمردان جدید کشورمان قرار دارد و رفع برخی این چالش‌ها نیازمند یک دیپلماسی پویا و فعال در سطح منطقه و جهان است که تامین این نیاز بر عهده وزارت امور خارجه و سازمان‌های همکار آن قرار دارد، از این رو دستگاه سیاست خارجی کشورمان در دولت جدید از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود چرا که باید در عرصه‌های مهمی مانند عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش آفرینی کرده و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در این عرصه‌های مورد نیاز به شکل کامل تامین کند. 

نوید کمالی - دیپلماسی ایرانی

از این رو در دولت جدید وزارت امور خارجه و سازمان های همکار آن مانند بسیاری دیگر از وزارت‌خانه‌ها و نهادها با تغییر و تحولات زیادی روبه رو خواهند شد اما رفتن عده ای و آمدن برخی دیگر به تنهایی نمی‌تواند دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را در مسیر تحول و نقش آفرینی فعال در راستای تامین منافع حداکثری انقلاب اسلامی در فضای پیرامونی کشور و فرای آن قرار دهد چرا که افراد تحول آفرین نیز در چهارچوبی غیرپویا قادر به تاثیرگذاری و تحول آفرینی مطلوب نخواهند بود.

به عبارت دقیق تر زمانی می‌توان در یک سازمان و نهاد تحول آفرینی کرد که در گام نخست فرهنگ سازمانی آن نهاد به شکل مطلوب بازطراحی شود که این مهم نیز جز با قانون‌گذاری‌های دقیق و هوشمندانه ممکن نیست، لذا در دولت جدید نقش مجلس شورای اسلامی در زمینه سازی تحول آفرینی دولت در سازوکارهای تامین کننده منافع ملی پر رنگ و جدی خواهد بود.

اما حال این سوال مطرح می شود که برای تحول آفرینی در دستگاه سیاست خارجی کشورمان چه باید کرد؟

برای پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه کرد که در طول چهار دهه گذشته تعریف و مفهوم «قدرت» و جایگاه و نقش آن در سیاست خارجی کشورها دچار تحول بنیادین شده و برای اصلاح ساختار دستگاه سیاست خارجی کشورمان و ایجاد تحول در آن باید به این تحول جهانی توجه داشت.

در گذشته قدرت ملت‌ها و کشورها با توجه به قدرت نظامی آنها تعریف و تعیین می‌شد اما پس از پایان جنگ سرد، به تدریج در کنار قدرت نظامی مولفه‌های قدرت جدیدی همچون قدرت فرهنگی، قدرت دیپلماسی و قدرت اقتصادی نیز تعریف شدند که به مجموع آن‌ها مولفه‌های قدرت نرم گفته می‌شود. 

خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران به عنوان مولود انقلاب اسلامی بر خلاف بسیاری از کشورها در عرصه تولید قدرت نرم با کمبود و چالش غیر قابل حلی روبه رو نبوده و نیست چرا که اسلام و انقلاب اسلامی در عرصه گفتمانی مهمترین منبع خلق قدرت نرم بوده و هنجارهای ضد استکباری شکل گرفته در منطقه و حتی جهان تنها یک نمونه از دستاوردهای مستقیم قدرت نرم  جمهوری اسلامی ایران است.

البته در طول چهار دهه گذشته و خصوصا یک دهه اخیر انقلاب اسلامی به طور عملی و مشهود با تلفیق قدرت سخت و نرم خود توانست در قالب دیپلماسی هوشمند، انقلابی نو در سطح منطقه ایجاد کند که یکی از دستاوردهای آن پایان دو دهه اشغالگری آشکار آمریکا در غرب آسیاست.

بدون شک خروج آمریکا از منطقه زمینه‌ساز شروع فصلی جدی از تحولات در غرب آسیا خواهد شد خصوصا به این دلیل که برخی از پر حاشیه ترین کشورهای منطقه  از نعمت وجود یک حامی و پشتوانه فرا منطقه‌ای محروم می شوند، لذا این کشورها برای حفظ شرایط موجود به سمت و سوی ائتلاف سازی های جدید و تقویت قدرت نرم خود از طریق ایجاد چالش در مسیر اعمال قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران خواهند رفت.

در این چنین شرایطی حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی در غرب آسیا و همچنین تامین منافع جمهوری اسلامی ایران نیازمند نوسازی و بهسازی دستگاه سیاست خارجی است چرا که سازوکار غیر روزآمد دستگاه سیاست خارجی توان پیشبرد گونه های نوین دیپلماسی را به شکل مطلوب و مورد انتظار انقلاب اسلامی ندارد.

برای درک چرایی این ادعا کافیست به این واقعیت توجه کنیم که قانون تشکیلاتی، استخدامی، مالی و انضباطی وزارت امور خارجه مصوب سال 1352 خورشیدی است! به عبارت بهتر‌ معماری عملکردی و تشکیلاتی دستگاه  متولی سیاست خارجی انقلاب اسلامی در دوران قبل از انقلاب انجام شده آن هم در دوره ای که بزرگترین دشمن امروز، دوست، و بزرگترین دوست امروز دشمن تلقی می‌شد، لذا با گذشت قریب به نیم قرن از تاریخ طراحی و تصویب این قانون نمی‌توان از این سازوکار قدیمی انتظار کارایی و عملکرد مطلوب  و موثر در طراز اولویت‌های جهانی انقلاب اسلامی را داشت.

به طور مثال در شرایط جدید پیش روی منطقه ارتباطات فرهنگی و دیپلماسی عمومی و دیجیتال جمهوری اسلامی ایران نقشی کلیدی در مقابله با پروژه ایران هراسی و تعمیق روابط ایران و ملت‌‌های منطقه خواهد داشت اما متاسفانه هنوز بسیاری از نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران جزء دیپلماسی رسمی معمول، ارتباط چندانی با جامعه پذیرنده و رسانه‌‌های پر مخاطب آن‌ها ندارند، این آسیب جایی به خوبی خودنمایی می‌کند که مهمترین خبر دوران ماموریت برخی از دیپلمات‌های کشورمان خبر انتصاب و پایان ماموریتشان است!

از این رو از دولت جدید و پرچمدار تحول آفرینی در کشور انتظار می رود که در حوزه تحول آفرینی در دستگاه سیاست خارجی چند پیشنهاد ذیل را مد نظر داشته باشد:

1.    خلق تحول بنیادین در دستگاه سیاست خارجی نیازمند ایجاد تحول در قانون تشکیلاتی، استخدامی، مالی و انضباطی وزارت امور خارجه است چرا که قانون پنجاه سال قبل هیچ قرابتی با واقعیت‌ها و نیازمندی‌های امروز ندارد، لذا دولت با همراهی مجلس باید در گام دوم انقلاب این قانون را منطبق با واقعیت‌ها و نیازمندی های هزاره جدید باز طراحی و تصویب کند. بدون شک در پرتو این تغییر و تحول، فرهنگ سازمانی حاکم بر دستگاه سیاست خارجی نیز با نیازمندی‌ها و اولویت‌های روز انقلاب اسلامی منطبق خواهد شد.

2.    لازمه توسعه و عمق بخشی همکاری های اقتصادی ایران با کشوری‌های منطقه، تعمیق روابط فرهنگی و اجتماعی با ملت‌های آنهاست، این مهم جز با اتخاذ دیپلماسی عمومی و فرهنگی پویا در عرصه سیاست خارجی ممکن نیست، لذا بهبود و تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باید در دستور کار دولت جدید قرار گیرد که این مهم را می توان از طریق تجمیع و متمرکز سازی راهبردی نهادهای متولی دیپلماسی عمومی و فرهنگی تا حدود زیادی تامین کرد تا علاوه بر هم افزایی و ارتقاء کارایی آنها از هدر رفت پراکنده و بعضا بی نتیجه منابع ارزی کشور نیز جلوگیری شود.


3.    جوانان بخش قابل توجهی از هرم جمعیتی کشورهای منطقه را تشکیل می‌دهند، در این چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران در راستای پیشبرد دیپلماسی فرهنگی و تعمیق روابط خود با این بخش از جمعیت کشورها بایستی از ظرفیت  دیپلمات‌های جوان و خلاق آشنا با حوزه‌های فرهنگی، اموزشی و هنری بهره برداری کند چرا که این قشر بر خلاف دیپلمات‌های کهنه کار اما بیگانه با تحولات روز، فهم به هنگام و دقیق‌تری از تحولات و ارزش‌های حاکم بر کشورهای پذیرنده دارند. علاوه بر این دیپلمات‌های جوان انگیزه و توان بیشتری برای پیگیری و پیشبرد منافع ملی دارد که این خود موجب احیای بسیاری از توافق نامه‌های بین المللی اما بایگانی شده کشورمان در عرصه اقتصادی  و فرهنگی خواهد شد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۰۰ ، ۲۳:۵۲
روابط عمومی

دیپلماسی ایرانی: به گواه تاریخ در طی قرون گذشته دیپلماسی و سیاست ورزی خارجی کشورها عمدتاً در انحصار طبقه ای خاص و محدود بوده و جز آن طبقه محدود هیچ گاه سایر بخش های جامعه نقشی در تعیین یا پیشبرد سیاست خارجی کشورهایشان نداشته اند به طوری که برای قرن ها دیپلماسی بازی پادشاهان و اشراف معرفی می‌شده است.

حتی در تاریخ ایران خصوصا در طول سلسله قاجار و پهلوی نیز شاهدیم کارگزاری و پیشبرد سیاست خارجی کشورمان در طول ده‌ها سال تنها در انحصار تعدادی از خانواده های مشخص و اشرافی بوده است که خوشبختانه پیروزی انقلاب اسلامی توانست در حوزه سیاست خارجی دست آن‌ها از عرصه سیاست خارجی کشورمان را کوتاه کند و نسل جدیدی بر آمده از انقلاب و آرمان های بلند آن را در مسند دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد.

با این حال امروز به وضوح می توان دید که با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی، دستگاه سیاست خارجی برای پیشبرد اهداف و برنامه های تعریف شده در سند گام دوم انقلاب نیازمند قبول برخی از تحولات راهبردی در شیوه نگاه خود به حوزه دیپلماسی نوین و همچنین سازوکار عملکرد خویش است که به عنوان نمونه یکی از مهمترین آنها توجه به راهکارهای افزایش مشارکت مردم و خاصه تشکل های مردمی و مردم نهاد در عرصه پیشبرد سیاست خارجی است چرا که با گسترش فضای مجازی و افزایش راهکارهای ارتباط و گفتگو بین مردم، نقش افکار عمومی در کشورهای جهان افزایش یافته به وری که شاهدیم کم کم توده های مردم خصوصا در قالب سازمان های مردم نهاد در حال بر عهده گرفتن نقش های اساسی در عرصه سیاست گذاری و سیاست ورزی کشورها هستند. 

از این رو ما نیز در کشور خود بایستی برای عقب نماندن از چرخه تاثیرگذاری بر تحولات منطقه ای و جهانی به سمت و سوی افزایش نقش مردم در سیاست خارجی حرکت کنیم.

با توجه به اهمیت این موضوع در ادامه به معرفی «پارادیپلماسی» به عنوان رهیافتی نو در مشارکت دهی مردم در سیاست خارجی می پردازیم.

پارادیپلماسی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟

برای پارادیپلماسی تعارف مختلفی ارائه شده اما به طور کلی برای تعریف این مفهوک باید از اینجا شروع کرد این کلیه نو پدید از دو واژه «پارا» به معنای موازی و «دیپلماسی» تشکیل شده است که معنای کامل آن «دیپلماسی موازی» است، در این نوع دیپلماسی در کنار دولت و دستگاه سیاست خارجی که بازیگر رسمی سیاست خارجی کشورها هستند، گروه ها و هویت‌های فرو ملی به مشارکت و نقش آفرینی در عرصه سیاست خارجی می‌پردازند و همراه با دولت یا حتی به صورت مستقل از آن در عرصه روابط بین الملل به ایفای نقش مشغول می‌شوند.

در طول دهه های اخیر و با توسعه و فراگیری فضای مجازی و فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی این نوع فعالیت در عرصه سیاست خارجی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است، به همین دلیل نیز در سال‌های اخیر مقالات معتبر متعددی در رابطه با پارادیپلماسی و اهمیت آن به نگارش در آمده و منتشر شده است چرا که این نوع فعالیت‌ها در حال جهت دهی سیاست های رسمی کشورهاست به طوری که برخی معتقدند در آینده بازیگر اصلی عرصه سیاست خارجی کشورها، بازیگران فعال حوزه پارادیپلماسی خواهند بود. به عبارت دقیق‌تر برخی اندیشمندان معتقدند که در سایه شکل گیری دهکده جهانی، جوامع مجازی و دیپلماسی پیگیری شده توسط آن‌ها شکل و کیفیت روابط بین ملت ها و دولت ها را تعریف خواهد داد. 

پر واضح است که در چنین افقی، مدیریت و راهبری جوامع به شکل معمول و سنتی آن که در طول قرن‌ها پاسخگوی نیاز ملت ها و کشورها بوده است کارکرد و کارایی خود را از دست خواهد داد و حکمرانی به سطوح مختلفی تقسیم خواهد شد که مهمترین سطح آن به بازیگران فرو ملی از جمله سازمان‌های مردم نهاد و خاصه کاربران فضای مجازی اختصاص خواهد یافت. 

در اینجا باید به این نکته مهم توجه داشت که در عصر ارتباطات مجازی بازیگران غیر رسمی و غیر دولتی راحت‌تر و سهل‌تر از بازیگران رسمی امکان برقراری ارتباط و رابطه با جوامع هدف را دارند لذا سرمایه‌گذاری در این حوزه و تربیت «شهروند دیپلمات»‌های مسلط به دیپلماسی عمومی و سایبری می تواند زمینه پیشبرد بیش از پیش سیاست خارجی کشورها را فراهم کند. 

نتیجه گیری

امروزه افکار عمومی به مدد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در دسترس خود به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه تصمیم‌گیری‌ و سیاست گذاری دولت‌ها ایفای نقش می‌کند، ازاین رو در عصر رسانه، کشوری که بتواند با بکارگیری ظرفیت‌های خود در حوزه رسانه و فضای مجازی، افکار عمومی خود را در مسیر فعالیت منسجم‌تر و پر رنگ تر در حوزه دیپلماسی عمومی سازماندهی کند، طبعا می تواند  به شکل بهتر و هدفمندتری در سطح بین الملل ظهور و بروز پیدا کرده و به شکل مطلوب تری از قدرت نرم خود در راستای منافع ملی اش بهره برد و به تبع آن حتی در صورت ضعف نظامی و اقتصادی، کمتر در معرض تهدیدات قرار گیرد.

به طور مثال کره جنوبی طی سال های اخیر با تمرکز بر توسعه و ترویج موسیقی پاپ کره ای یا K-POP از علاقه نسل Z یا نوجوان و جوان دیگر کشورها به این نوع موسیقی به عنوان ابزاری برای صدور فرهنگ خود و مساعد سازی فضای افکار عمومی دیگر کشورها برای پذیرش محصولات صنعتی کره‌ای استفاده می‌کند.

دولت کره جنوبی برای پیشبرد بهتر و بیشتر این سیاست حتی با حمایت از گروه های مردمی و نخبگان اجتماعی فعال در فضای مجازی در پوسته ای به ظاهر مردمی، دست به تبلیغ و ترویج موسیقی پاپ کره‌ای می زند، جالب آنکه پارلمان کره‌جنوبی اواخر سال 2020 میلادی طرحی را تصویب کرد که به هنرمندان شناخته شده صنعت موسیقی پاپ کره جنوبی مانند گروه بی‌تی‌اس اجازه می‌دهد خدمت اجباری نظامی خود را به ۳۰ سالگی موکول کنند.

این تغییر قانون به این دلیل دارای اهمیت است که طبق قوانین کره‌جنوبی تمام مردان بالغ این کشور که بین ۱۸ تا ۲۸ سال سن دارند و از نظر جسمانی مشکلی ندارند، باید به‌عنوان بخشی از تلاش‌ها برای محافظت از کشور خود در برابر کره‌شمالی به مدت دو سال در ارتش کره جنوبی خدمت کنند اما اصلاحیه قانون خدمت سربازی در کره جنوبی به‌منظور ایجاد استثناهایی برای هنرمندان موسیقی انجام شد چرا که طبق گفته دولت کره‌جنوبی این هنرمندان وضعیت فرهنگی کشور را بهبود می‌بخشند و اقتصاد را تقویت می‌کنند.

با توجه به این تجربه می توان نتیجه گرفت که کشور ما به عنوان یکی از با سابقه ترین کشورهای دارای تمدن در غرب آسیا، در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات بایستی به سمت تربیت سرمایه انسانی آشنا با دیپلماسی عمومی و سایبری حرکت کند تا این بخش از جامعه در حین حضور روزمره خود پر رنگ خود در فضای مجازی پیش برنده منافع ملی کشور خود در حوزه دیپلماسی باشند.

طبیعتاً رسیدن به این نقطه که هر شهروند ایرانی یک شهروند دیپلمات «پیش رونده و پیش برنده دیپلماسی عمومی» کشور خود در عرصه فضای مجازی باشد راه درازی باقی مانده اما اگر از همین امروز نهادهای آموزشی و تربیتی ورودی به این حوزه نداشته باشند طبعا در رقابت های گفتمانی و فرهنگی منطقه ای و فرا‌منطقه‌ای دهه های پیش رو جایگاهی درخور نام بلند ایران اسلامی نخواهیم داشت. 

در پایان برای تحقق این مسیر و راهبرد پیشنهاد می شود:

•    با هدایت و حمایت وزارت خارجه از راه اندازی تشکل های مردم نهاد با اهداف فرهنگی منطقه ای حمایت شود؛

•    تبادلات فرهنگی در نواحی جدار مرزی از طریق فعال سازی تشکل های فرهنگی دانشجویی و مردمی تقویت شود؛

•    ارائه آموزش و مهارت های لازم به دانشجویان و هنرمندان علاقمند به تبادلات فرهنگی در فضای مجازی و تعیین آن‌ها به عنوان سفرای فرهنگی افتخاری ج.ا.ایران در فضای مجازی؛

•    اختصاص بودجه های فرهنگی مناسب برای کیفیت بخشی و توسعه برنامه های خواهر خواندگی بین شهرهای ایرانی و سایر شهرهای واجد شرایط در محیط پیرامونی کشور خصوصا در حوزه غرب آسیا؛

•    حمایت از برنامه های تبادل دانشجو در نواحی جدار مرزی از طریق ارائه فرصت های کوتاه مدت پژوهشی و تحقیقاتی؛

•    حمایت از برگزاری رویدادهای دانشجویی دانشگاه های مطرح جدار مرزی با دانشگاه های مطرح آن سوی مرز؛

•    و ...

نویسنده: نوید کمالی، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه و دیپلماسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۴۷
روابط عمومی
امروزه در کشورهای توسعه یافته مطالعه و شناخت نسل جوان و نوجوان(متولدین اواسط دهه 90 میلادی تا 2015) جامعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که نسل جوان و نوجوان هر جامعه‌ای شکل‌دهنده آینده آن جامعه هستند، لذا امروزه اندیشکده‌های گوناگونی در سطح جهان مشغول واکاوی ابعاد پیدا و پنهان این بازه سنی‌ـ که از آن با عنوان «نسلZ » یاد می‌شود‌ـ هستند و هر روز مقالات جدیدی در این زمینه منتشر می‌کنند. برای نمونه، اندیشکده آمریکایی کارنگی در مقاله‌ جدید خود تأثیر متولدان نسل z را که از آنان با عناوینی چون نسل اینترنت، نسل پلورالیست و... نیز یاد می شود، بر آینده سیاست آمریکا بررسی کرده است. در این مقاله آمده است: «متولدین نسل z آمریکا هیچ وقت در زیر سایه تهدید یک کشور رقیب زندگی نکرده‌اند؛ به همین دلیل به جای اینکه به جنگ یا رقابت میان قدرت‌های جهان فکر کنند، بیشتر به موضوعاتی مانند گرم شدن کره زمین یا حقوق بشر توجه دارند.» در واقع این مقاله تأکید دارد که نسل جدید آمریکا دیگر باوری به جایگاه جهانی این کشور ندارد و آینده مطلوب آنها با وضعیت سیاسی امروز آمریکا متفاوت خواهد بود!
متأسفانه در کشور ما مطالعه این حوزه تا حدود زیادی مغفول مانده است؛ اما اگر به طور کلی قصد بررسی این موضوع را داشته باشیم باید از نسل دهه شصت شروع کرد!
در کشور ما طرح عبارت دهه شصتی، به نسلی اشاره دارد که در وضعیت خاص دوران جنگ تحمیلی و شروع دوره سازندگی پسا جنگ به دنیا آمده‌اند. متولدان این نسل عمدتاً خانواده‌هایی پر جمعیت دارند؛ در حالی که متولدان دهه‌های بعدی به ویژه دهه هشتاد و نود یا همان نسل z ‌به دلیل شرایط اقتصادی خاص کشور و سال‌ها تأکید بر شعار انحرافی «فرزند کمتر، زندگی بهتر» عمدتاً دارای خانواده‌هایی کم جمعیت و حتی تک فرزند هستند. جمعیت خانواده خود یک عامل از صدها عامل تأثیرگذار بر زیست اخلاقی، عاطفی و حتی اجتماعی یک انسان است؛ از این رو همین یک عامل خود موجب تمایز اخلاق و روحیات دو نسل دهه شصتی و دهه هشتادی نسبت به یکدیگر شده است!
امروزه هر چند در کشور ما توجهی به نقش نسل z در شکل‌دهی آینده سیاست داخلی و خارجی کشورمان نمی‌شود؛ اما بررسی برخی از کنش‌های شاخص این نسل به ویژه در فضای مجازی به خوبی نشان می‌دهد حکمرانی بر این نسل به راحتی نسل‌های قبل نخواهد بود؛ چرا که این نسل بر خلاف نسل‌های قبل از خود عمدتاً طبعی معترض نسب به وضع موجود دارند؛ به گونه‌ای که حتی برخی جامعه‌شناسان آنها را نسل پلورالیست می‌خوانند!
متأسفانه بی‌توجهی به این نسل، زمینه را برای تبدیل شدن بخشی از این نسل به یک تهدید جدی علیه آینده نظامات فرهنگی و حتی سیاسی کشورها فراهم کرده است؛ چرا که سرعت بالای تحولات تکنولوژیک فاصله بین نسلی را هر روز بیش از پیش افزایش می‌دهد و به تبع آن هم درک مسئولان از نسل جدید کمتر و کمتر می‌شود، از همین رو با افزایش نقش سیاسی و اجتماعی نسل z شاهد افزایش تقابل آنها با نسل‌های قدیمی‌تر خواهیم بود؛ چرا که نسل z مشکلات خود را ناشی از تصمیمات نسل‌های پیشین می‌داند، لذا به سرعت در مسیر اخذ تصمیمات جدید حرکت می‌کند که این مسئله می‌تواند به خوبی مورد سوءاستفاده دشمنان سیاسی و فرهنگی ملت‌های آزاده قرار گیرد.
در پایان باید پذیرفت که امروزه بخش قابل توجهی از جوانان و نوجوانان کشورمان در فضای مجازی ساخته و پرداخته آمریکا و دیگر کشورهای غربی که ماهیتاً مخالف انقلاب اسلامی هستند، حضور دارند؛ لذا عملاً بخش قابل توجهی از فضای تربیتی نسل z ایرانی در دست دشمن است و باید از هم اکنون تدبیری برای رفع و مقابله با تهدید پیش‌رو داشت!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۰۷
روابط عمومی

امروزه فضای مجازی یا به تعبیر عامیانه آن اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجرایی برای بازنمایی رقابت گفتمان‌های سیاسی در جهان و جامعه امروز ما شده است و هر بار با نزدیک شدن به موسم انتخابات این فضا و بستر ارتباطی به محل یارکشی، رقابت، جدال و تقابل جریان‌های سیاسی بدل می‌شود.

مهم‌ترین نقش فضای مجازی در ایام انتخابات، شکل‌دهی چارچوب‌های ذهنی رفتاری کنشگران تأثیرگذار بر نتیجه انتخابات به ویژه آحاد رأی‌دهندگان است و همانگونه که مشخص است، هیچ رسانه‌ای مانند فضای مجازی توان و ظرفیت شکل‌دهی به چارچوب‌های ادراکی افکار عمومی را ندارد؛ چرا که فضای مجازی برخلاف دیگر انواع سنتی رسانه‌ها اعم از رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها همیشه در دسترس مخاطب است و وابستگی مخاطب به آن قابل مقایسه با هیچ رسانه‌ای نیست.

«قاب‌بندی» یا «چارچوب‌سازی» اصطلاحی است که به انتخاب یک زاویه برای ثبت و نمایش یک سوژه یا ارائه یک موضوع اشاره می‌کند، البته طبیعتاً طرح و نمایش یک موضوع از یک زاویه خاص موجب پنهان ماندن یا دخل و تصرف در طرح دیگر زوایای یک مسئله می‌شود.

به عبارت دقیق‌تر، چارچوب‌سازی یک تکنیک عملیات روانی در راستای مدیریت افکار عمومی است که استفاده بی‌ضابطه از آن در عرصه انتخابات می‌تواند تهدیدات و آسیب‌های فراوانی را برای جامعه و کشور به همراه داشته باشد و حتی موجب القای ناامیدی به جامعه و کاهش مشارکت مردم در انتخابات شود؛ در حالی که با توجه به تعاملی بودن رسانه‌های نوین، فضای مجازی باید در خدمت رونق‌بخشی به انتخابات و افزایش مشارکت عمومی در این صحنه حساس سیاسی باشد.

حال هر چند تا انتخابات خرداد ماه 1400 راه زیادی باقی مانده است؛ اما از هم اکنون می‌توان به خوبی شکل‌گیری آرایش سیاسی در فضای مجازی را مشاهده کرد؛ به ویژه به این دلیل که درگاه‌های اطلاع‌رسانی کوچک و بزرگ فعال در فضای مجازی از هم اکنون با اتخاذ جهت‌گیری‌های انتخاباتی عملاً به عنوان تریبون جریان‌های سیاسی در حال چارچوب‌سازی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند.

در زمینه نقش فضای مجازی در انتخابات پیش رو باید به این نکته توجه داشت که محدودیت‌های فیزیکی و بهداشتی ناشی از شیوع ویروس کرونا خواه‌ناخواه زمینه را برای نقش‌آفرینی بیش از پیش فضای مجازی و پلتفرم‌های ارتباطی به ویژه پیام‌رسان‌ها در انتخابات خرداد ماه سال آینده فراهم کرده است، اما آنچه موجب نگرانی است، بی‌ضابطه بودن فعالیت انتخاباتی در فضای مجازی کشورمان است و از هم اکنون این نگرانی احساس می‌شود که انتشار اخبار جعلی یکی از مهم‌ترین آسیب‌های تبلیغات انتخاباتی بهار سال آینده خواهد بود.

برای نمونه، طرح ادعای دست‌بوسی فرح پهلوی علیه یکی از چهره‌های سیاسی فعال در عرصه انتخابات آن هم بدون ارائه هیچ سند و مدرک قابل ارزیابی، هر چند انعکاس قابل توجهی در شبکه‌های اجتماعی یافت؛ اما این ماجرا موجب شد تا بار دیگر زنگ هشدار رونق یافتن اخبار جعلی در فضای اطلاع‌رسانی غیر رسمی کشورمان داغ شود.

البته طی هفته‌های گذشته شورای عالی فضای مجازی در رابطه با مقابله با اخبار جعلی مصوبه خوبی داشت؛ اما نمی‌توان انتظار داشت این قبیل مصوبه‌ها مانع از گسترش اخبار جعلی در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی غیر بومی و پر طرفداری، مانند اینستاگرام شود.

از این رو از هم اکنون باید از کلیه نهادهای فرهنگی و به ویژه رسانه‌های کشور درخواست کرد که به دو رویکرد دعوت کمپین‌های انتخاباتی به اولویت‌بخشی به منافع ملی و افزایش آگاهی افکار عمومی نسبت به پدیده اخبار جعلی توجه ویژه‌ای داشته باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۴۹
روابط عمومی

دیپلماسی ایرانی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام شاهنشاهی در بهمن ماه سال 57، نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام بر آمده از یک انقلاب ضد سلطه، راهبرد صدور انقلاب اسلامی آزادی بخش خود را به دیگر ملت های جهان در دستور کار دستگاه سیاست خارجی خود قرار داد.

به طور خلاصه صدور انقلاب را می توان به انتقال نظام ارزشی انقلاب اسلامی به دیگر ملت‌های تحت سلطه تعریف کرد که زمینه ساز و بستر تحقق این هدف ارتباط با افکار عمومی و زیر گروه های اجتماعی و فرهنگی دیگر کشورهاست.

نگاهی به کارنامه و عملکرد وزارت امور خارجه کشورمان این واقعیت را پیش روی ما عیان می‌سازد که در عرصه پیشبرد سیاست نفوذ فرهنگی و اجتماعی جهانی و حتی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران این نهاد موفقیت چندانی به همراه نداشته است چرا که همچنان به سنتی ترین، کم اثرترین و البته پر هزینه ترین شکل ممکن ماموریت های محوله را در این حوزه خطیر و دارای اهمیت پیش می برد آن هم در حالی که ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان دو عنصر «معاند» و «معارض» گفتمان جمهوری اسلامی ایران با درک دقیق از شرایط جدید حاکم بر فضای فرهنگی و اجتماعی منطقه و جهان در حال تقویت گفتمان های حامی خود در فضای پیرامونی ما در غرب آسیا هستند. 

حال در ادامه برای بررسی دقیق تر این موضوع نگاهی به فعالیت ها و رویکردهای رسمی دستگاه سیاست خارجی آمریکا و رژیم صهیونیستی و در نهایت جمهوری اسلامی ایران در حوزه پیشبرد نفوذ فرهنگی و اجتماعی در سطح منطقه خواهیم داشت.

دیپلماسی دیجیتال ایالات متحده آمریکا:

دولت آمریکا خصوصا پس از روی کار آمدن باراک اوباما در سال 2009 به طور جدی سرمایه گذاری در حوزه نفوذ فرهنگی و اجتماعی در غرب آسیا را سر لوحه ماموریت دستگاه سیاست خارجی خود قرار داد و برای تحقق این هدف، حوزه دیپلماسی عمومی در این وزارت خارجه این کشور را تقویت کرد.

علاوه بر این دولت آمریکا با هدف تاثیر گذاری بر افکار عمومی ایرانیان و تاثیرگذار بر ادراک ضد آمریکایی موجود در سطح افکار عمومی منطقه، برای اولین بار در تاریخ دیپلماسی، سه سال پس از روی کار آمدن اوباما، در سال 2011 دست به راه‌اندازی سفارت خانه مجازی در تهران زد.

این سفارت خانه مجازی در واقع تلاشی رسمی اما در مجرایی غیر رسمی برای برقراری ارتباطی رسمی با شهروندان ایرانی بود و هر چند در عمل امکان ارائه خدمات کنسولی را به شهروندان ایرانی نداشت اما به عنوان تریبونی رسمی برای ارائه دیدگاه های رسمی دولت آمریکا خطاب به شهروندان ایرانی به کار گرفته شد. باید به این نکته توجه داشت که وب سایت سفارت خانه مجازی آمریکا حتی پس از  فیلترینگ دامنه آن در ایران به کار خود ادامه داد که این نشان از اهمیت این پروژه برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا دارد.

علاوه بر این با توجه به  ضریب نفوذ بیش از 70 درصدی اینترنت در خاورمیانه و همچنین نرخ بالای حضور جوانان در فضای مجازی کشورهای این منطقه، وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار دستور العملی ویژه کلیه دیپلمات های آمریکایی مستقر در این حوزه جغرافیایی را ملزم به حضور فعال و پویا در فضای مجازی کرد به همین دلیل نیز در دوران 8 ساله حضور اوباما در کاخ سفید و حتی دوران پس از آن شاهد حضور فعالانه دیپلمات های آمریکایی در شبکه های اجتماعی پر مخاطب منطقه اعم از توییتر، فیس بوک و اینستاگرام هستیم و هر شهروند می تواند به راحتی از طریق حساب های مجازی دیپلمات های آمریکایی با آنها ارتباط برقرار کند.

علاوه بر این کلیه سفارت خانه ها و کنسول گری های آمریکا در منطقه موظف به راه‌اندازی صفحات مجازی رسمی در شبکه های اجتماعی پر مخاطب شدند تا با تکیه بر ماهیت تعاملی شبکه های اجتماعی امکان تعامل مستمر با کاربران و افکار عمومی منطقه ماموریتی برای آن‌ها فراهم شود.

به طور مثال صفحه فیس‌بوک رسمی سفارت خانه آمریکا در بغداد، میزبان بیش از 2 میلیون دنبال کننده است که این آمار با احتساب دنبال کنندگان  صفحات وابسته به کنسولگری‌های این کشور در عراق افزایش قابل ملاحظه ای می یابد.

باید به این نکته توجه داشت که راهبرد راه اندازه ای صفحات رسمی سفارت خانه ها در شبکه های اجتماعی به حدی موفقیت آمیز بوده که امروزه در چارت سازمانی سفارت خانه های آمریکا ساختار و سازمان مدیریت این حوزه بخش های کلیدی است.

دیپلماسی دیجیتال رژیم صهیونیستی:

متاسفانه رژیم صهیونیستی در طول یک دهه اخیر میلادی سرمایه گذاری قابل توجهی در حوزه دیپلماسی نوین با محوریت دیپلماسی دیجیتال داشته، دیپلماسی سایبری یا دیجیتال که گونه ای جدید از دیپلماسی عمومی است برای رژیم صهیونیستی به حدی دارای اهمیت است که تمام دیپلمات‌های این رژیم در حوزه ماموریتی خود موظف به فعالیت در فضای مجازی و ارتباط با افکار عمومی کشورهای محل ماموریتشان هستند و بعید نیست که در ماه های پیش رو شاهد راه اندازی سفارت خانه های مجازی این رژیم در کشورهای اسلامی منطقه باشیم.

دلیل اهمیت این حوزه برای رژیم صهیونیستی ناشی از محدودیت های سیاسی و ادراکی حضور و فعالیت رسمی رژیم در سطح منطقه غرب آسیا است لذا رژیم صهیونیستی از فرصت ضریب نفوذ بالای فضای مجازی در غرب آسیا برای پیشبرد نفوذ و حضور نرم خود در منطقه بهره می برد.

به همین دلیل چند سالی است که معاونت دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه این رژیم تشکیل شده است و این معاونت از بُعد تعداد نیروی انسانی دومین معاونت بزرگ و مهم این وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی محسوب می شود.

این معاونت در حال حاضر مسئولیت هدایت و جهت دهی محتوایی بیش از 800 صفحه و حساب رسمی وابسته به وزارت امور خارجه رژیم را بر عهده دارد که صفحاتی مانند «اسرائیل به فارسی» از جمله این حساب هاست. علاوه بر این جالب است بدانید که سایت رسمی وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی از زبان های پر کاربرد منطقه حتی زبان فارسی پشتیبانی می کند.

به عنوان نمونه و برای درک نحوه مدیریت صفحات مجازی رژیم بد نیست بدانید که «لیندا منوحین» مدیر بخش عراق معاونت دیپلماسی دیجیتال وزارت خارجه رژیم صهیونیستی است. 

وی یک فعال رسانه ای یهودی عراقی تبار است که سال ها قبل عراق را به مقصد اسرائیل ترک کرده و امروز مدیر یک تیم ده نفره تولید محتوا در حوزه عراق است، این تیم به صورت ویژه مسئولیت تامین محتوای دو صفحه فیسبوک، حساب توئیتر، اینستاگرام و یک کانال یوتیوب عرب زبان ویژه مخاطبان عراقی را بر عهده دارند که صفحه « إسرائیل باللهجة العراقیة» از جمله مهمترین آنهاست، این صفحه دارای بیش از 420 هزار دنبال کننده است، البته به طور کلی صفحات مجازی هدایت شده توسط این تیم صهیونیستی هر هفته میزبان قریب به 10 میلیون بازدیدکننده است.

علاوه بر این هزاران صفحه مجازی و صدها کاربر صهیونیست آشنا به زبان‌های مختلف از جمله عربی و فارسی با هدایت معاونت دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی ماموریت ارتباط با شهروندان دیگر کشورها و پیشبرد سیاست‌های رژیم از جمله حساسیت‌زدایی نسبت به مسئله فلسطین و قبول ماهیت رژیم صهیونیستی را بر عهده دارند. صهیونیست ها بر این عقیده اند که مردم جهان خصوصا کشورهای اسلامی اگر چه از عملکرد اسرائیل خشمگین هستند ولی در عین حال در مورد این کشور کنجکاو هستند و دیپلماسی دیجیتال بهترین راهکار برای سوء استفاده از این کنجکاوی و جلب نظر آنها نسبت به رژیم صهیونیستی است. 

در این رابطه یوزی رابی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقای موشه دایان در دانشگاه تل آویو گفته است: «منطقه خاورمیانه در حال گذار است و بخش فزاینده ای از جوانان عرب، دیگر از اینکه با اسرائیلی ها گفت وگو کنند ترسی ندارند». وی همچنین معتقد است که حدود 60% از جمعیت خاورمیانه زیر 30 سال هستند و نسبت به والدین خود در مورد جهان خارج کنجکاوی بیشتری دارند، از این رو وی مدعی شده است: «سال‌ها دیکتاتوری‌های خاورمیانه به مردم تلقین می‌کردند که اسرائیل مقصر مشکلات و وضع موجود است، اما الان بیشترِ مردم می‌دانند که مشکل از اسرائیل نیست».

همانگونه که از اظهارات این مقام صهیونیست بر می آید، رژیم اشغالگر قدس امیدوار است که با بهره گیری از ضعف و غفلت حریف در حوزه فضای مجازی، با بهره گیری از دیپلماسی دیجیتال نفوذ خود در سطح افکار عمومی را تقویت کرده و عملاً سرمایه اجتماعی و روانی مخالف خود را در سطح منطقه کاهش دهد.


دیپلماسی دیجیتال جمهوری اسلامی ایران:

بررسی سوابق و کارکردهای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بی‌توجهی ناخواسته وزارت امور خارجه به حوزه دیپلماسی نوین نشان دارد و جز شخص وزیر و معدودی از سفرای ایران، ظهور و حضور دستگاه دیپلماسی ایران در فضای مجازی جهان و منطقه قابل توجه نیست، البته وزارت امور خارجه به صورت سنتی دارای یک وب سایت رسمی است که علاوه بر زبان فارسی از دو زبان عربی و انگلیسی نیز پشتیبانی می کند اما بروز رسانی بخش عربی و انگلیسی با سرعت بالا صورت نمی گیرد در واقع مخاطب اصلی مدنظر یا سایت بیش از اینکه مخاطب خارجی باشد، مخاطب داخلی است! 

در ذیل دامنه سایت مادر وزارت خارجه، صفحات سفارت خانه های جمهوری اسلامی ایران راه اندازی شده اند که آنها نیز به طبع سایت اصلی وزارت عمدتاً از سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی پشتیبانی می کنند اما متاسفانه با بررسی اغلب صفحات سفارت خانه های کشورمان در منطقه شاهدیم که تنها بخش فارسی، آن هم به صورت غیر روزآمد فعال است و حتی در کشورهای عربی بخش عربی غیرفعال است!

این مسئله بدین معناست که مجموعه متولی و یا متولیان امر، شناخت دقیقی از هدف و ماهیت سایت گردانی در حوزه سیاست خارجی ندارد چرا که هدف از راه اندازی این صفحات ایجاد بستر ارتباط با جامعه پذیرنده است و نه ارائه گزارش کار به مخاطب فارسی زبان داخل کشور، لذا سیاست گردانی به زبان فارسی آن هم در یک کشور ناآشنا به زبان فارسی و حتی عدم فعال سازی بخش انگلیسی موجب ناکارآمدی این سایت ها در ایجاد ارتباط با جامعه هدف شده است.

از این رو برای تبدیل شدن یک سایت رسمی به محل مراجعه افکار عمومی باید سه رویکرد را در رابطه با آنها مد نظر قرار داد: 

1.    پشتیبانی از زبان رسمی کشور پذیرنده؛
2.    ارائه خدمات کنسولی آنلاین در سایت سفارت خانه؛
3.    ارائه اخبار و اطلاعیه های روزآمد در صفحه اصلی؛

علاوه بر این کلیه سفرا و دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران بایستی با جهت دهی راهبردی وزارت امور خارجه حضوری فعال در شبکه های اجتماعی حوزه ماموریتی داشته باشند و در این حوزه محدودیتی از جانب وزارت خارجه به آن‌ها تحمیل نشود.
متاسفانه در این حوزه نیز شاهدیم که بکارگیری دیپلمات های پیشکسوت عمدتاً ناآشنا با رسانه‌های نوین موجب رکود دیپلماسی دیجیتال جمهوری اسلامی ایران شده است و جز در برخی کشورها و به لطف ابتکار شخصی سفرا عملاً دیپلمات های کشورمان ارتباطی با افکار عمومی حاضر در فضای مجازی کشورهای پذیرنده ندارند.


نتیجه گیری و پیشنهادها

با توجه به آنچه مختصراً در این یادداشت که از سر دلسوزی به نگارش درآمده مورد اشاره قرار گرفت می توان نتیجه گرفت که در فصل جدید تحولات منطقه خصوصا پس از اعلام رسمی عادی سازی روابط برخی از همسایگان کشورمان با رژیم صهیونیستی و همچنین روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا که دولت وی به نوعی دنبال کننده رویکردها و روش های دولت باراک اوباما است، جمهوری اسلامی ایران و به طور خاص دستگاه سیاست خارجی کشورمان باید رویکرد خود به حوزه دیپلماسی عمومی با محوریت دیپلماسی دیجیتال را مورد توجه قرار داده و رویکرد های پیشین به این حوزه را مورد تجدید نظر قرار دهد چرا که تداوم رویکردهای کم اثر و حتی بی اثر گذشته و تاکید صرف بر پیشبرد دیپلماسی از طریق روش های سنتی و پر هزینه و صرفاً تشریفاتی  موجب تضعیف موقعیت ایران در سطح افکار عمومی منطقه خواهد شد.

از این رو در ادامه چند پیشنهاد جهت بهره برداری مدیران و کارشناسان این حوزه در دستگاه سیاست خارجی ارائه می شود:

•    ارتقاء سواد رسانه ای و دیجیتال مدیران و کارشناسان وزارت امور خارجه از طریق برگزاری دوره‌ها و کارگاه های ضمن خدمت؛

•    راه اندازی مرکز فضای مجازی و دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه با هدف پیشبرد دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه و همچنین پشتیبانی لازم از حوزه های ماموریتی و دیپلمات ها؛ 

•    آموزش کاربری شبکه های اجتماعی به رسته های سیاسی و دیپلمات های مامور به دیگر کشورها؛

•    بکارگیری سفرای جوان و آشنا به حوزه دیپلماسی عمومی و دیجیتال در حوزه های ماموریتی دارای اهمیت؛

•    آموزش زبان رسمی کشور پذیرنده به سفرا و دیپلمات های اعزامی؛

•    بازنگری در ساختار و سازمان روابط عمومی وزارت امور خارجه و تقویت این حوزه از طریق بکارگیری نیروهای متخصص آشنا به زبان های خارجی و حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای؛

•    تغییر کارکرد صفحات سفارت خانه ها از اطلاع رسانی محض  به ارائه خدمات کنسولی آنلاین(حرکت به سمت شکل دهی سفارت خانه مجازی)؛

•    ارزیابی مستمر کمی  و کیفی حضور سفرا و دیپلمات ها در فضای مجازی حوزه ماموریتی و لحاظ کردن این ارزیابی در فرایند ارتقاء دیپلمات ها؛

در پایان ذکر این نکته ضروریست که برخی از عقب ماندگی های دستگاه سیاست خارجی کشورمان ناشی از عدم روزآمد سازی اساسنامه وزارت امور خارجه است چرا که اساس نامه تدوین شده در سال 1352 به دلایل فنی و محتوایی عملاً قادر به پاسخگوی به نیاز های جدید دستگاه دیپلماسی انقلاب اسلامی در عصر جدید نیست و با تکیه بر آن تنها می توان دیپلماسی سنتی، پر هزینه و البته تشریفات پسند فعلی را پیگیری کرد. 

نویسنده: نوید کمالی، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه و دیپلماسی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۳۶
روابط عمومی

هفته گذشته رخدادهای زیادی در فضای رسانه‌ای کشورمان اذهان عمومی را به خود مشغول کرد که در بین همه آنها ماجرای پر حاشیه تلاش یک نماینده مجلس برای ورود به خط ویژه و عبور از ترافیک تهران موجب بروز واکنش‌های سیاسی و رسانه‌ای گسترده در کشور شد.

این ماجرا از جایی آغاز شد که کاربران فضای مجازی در رسانه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های همراه خود با کلیپی روبه‌رو شدند که در آن یک سرباز جوان کم سن و سال با حالتی ناراحت و پریشان در هوای سرد شامگاه تهران به دوربین نگاه می‌کرد و می‌گفت: «حامد اکبری هستم. سر دروازه ‌دولت شیفتم. این راننده ماشین اومده بدون مجوز تردد خط ویژه...» باقی ماجرا را هم که حتماً در فضای مجازی شاهد بوده‌اید. حال و هوای این کلیپ و روایت نقل شده در جریان آن از همان بدو انتشار این ویدئو موجب بازنشر گسترده آن در فضای مجازی و بروز واکنش تند کاربران فضای مجازی شد.

از یک‌سو کاربران که خاطره ماجرای ضرب و شتم «سرباز بابلی» را هنوز در خاطر داشتند، خواهان برخورد جدی با فرد متخلف در این ماجرا بودند و از سوی دیگر هم برخی سودجویان سیاسی با سوء استفاده از فضای روانی ایجاد شده و تعمیم تخلف یک فرد به سایر مجلسیان شروع به عقده‌گشایی علیه مجلس انقلابی کرده و در راستای تضعیف سرمایه اجتماعی مجلس یازدهم هر آنچه از دست‌شان بر می‌آمد، انجام دادند.

حال فارغ از اینکه این ماجرا چه شد و چه گذشت که رسانه‌های زیادی به آن پرداخته‌اند، در ابتدا باید از عملکرد فرماندهان سبزپوش نیروی انتظامی به دلیل حمایت از سرباز وظیفه پاسدار قانون و حمایت از او در برابر هجمه‌ها و فشارها تقدیر کرد؛ چرا که یک مشاوره نادرست و مصلحت‌سنجی نابه‌جا در این ماجرا می‌توانست به تضعیف موقعیت نیروهای نظامی و انتظامی کشور در عرصه مقابله با قانون‌گریزان و قانون‌شکنان منجر شود؛ اما خوشبختانه حمایت تمام قد فرماندهان ناجا از سرباز قانون‌مدار این نهاد به همه اثبات کرد که قانون خط قرمز پاسداران نظم و امنیت است.

اما باید پذیرفت که مقصر اصلی این ماجرا نماینده متخلف نیست؛ بلکه مقصر آن مسئولانی هستند که با راه‌اندازی خطوط ویژه در هر جا و مکانی، برای عده‌ای محدود آن هم جلوی چشم همه ملت راه میان‌بر ایجاد می‌کنند و برای‌شان هم فرقی نمی‌کند که این راه میان‌بر در خیابان‌های تهران باشد یا یک راه میان‌بر در عرصه اقتصاد و دریافت تسهیلات اقتصادی!

جالب است که کارشناسان دلسوز انقلابی بارها در تریبون‌های رسانه‌ای مختلف یادآوری کرده‌اند که اصرار برخی از مسئولان و مدیران به استفاده از امتیازات خاص و ویژه مانند خط ویژه، خواهی‌نخواهی بازی در زمین دشمنان انقلاب اسلامی به شمار می‌آید؛ چرا که این دست امتیازات نتیجه‌ای جز تحریک نارضایتی آحاد ملت ندارد! برای درک بهتر این مسئله کافی است که از مردم شاهد عبور خودروهای LEDدار مسئولان ریز و درشت از خطوط ویژه خیابان سؤال شود که احساس آنها از دیدن این صحنه چیست؟!

در پایان باید به این نکته توجه داشت که ماجرای پر حاشیه اخیر با همه تلخی‌های متنش می‌تواند فرصتی برای اصلاح روند و رویه ناصواب تعیین امتیازات ویژه غیر ضروری برای برخی مسئولان و مدیران کشور باشد؛ لذا از جریان رسانه‌ای و کارشناسی دوستدار کشور انتظار می‌رود با رها کردن حواشی، از این فرصت کم‌نظیر در راستای تأمین منافع ملی ملت و خنثی‌سازی یکی از مهم‌ترین امیدهای دشمن بهره‌برداری کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۰۴
روابط عمومی