طی هفتههای اخیر معرفی یک فناوری پر سروصدای جدید در حوزه هوش مصنوعی افکار عمومی جهان را به خود مشغول کرده است. این فناوری جدید که با عنوان ChatGPT شناخته میشود در واقع یک ربات گفتگو محور طراحی شده مبتنی هوش مصنوعی است. این هوش مصنوعی توسط OpenAI توسعه پیدا کرده است. اوپن ایآی در واقع یک شرکت آمریکایی تحقیقاتی غیرانتفاعی فعال در حوزه هوش مصنوعی است که مدعی تلاش در مسیر توسعه هوش مصنوعی بیضرر در راستای اهداف بشردوستانه میباشد. نکته جالب توجه اینجاست که ایلان ماسک، مدیرعامل پر حاشیه شرکتهایی مانند تسلا، استارلینک و حتی توئیتر از بنیانگذاران این شرکت نیز محسوب میشود.
فناوری ChatGPT را میتوان نسخه تکامل یافته فناوری هوش مصنوعی در حوزه ارتباطات دانست چرا که این ربات هوشمند به واسطه توان پردازشی بالای خود قادر است که با مخاطبان انسانی ارتباط برقرار کرده و در قالب متن به گفتگوی با آنها بپردازد و حتی برای پرسشهای آنها پاسخهای متفکرانه ارائه دهد، به همین دلیل این فناوری در مدت کوتاهی توانسته است به یکی از مورد توجه ترین دستاوردهای فناورانه جهان در حوزه هوش مصنوعی بدل گردد.
این فناوری به واسطه مدلهای زبانی بزرگ (large language models) قادر به یادگیری و پردازش پیامهای دریافتی از مخاطب بوده و بر همین مبنا قادر است که پاسخهای سنجیدهای به مخاطبان خود ارائه دهد. در این مدل هوش مصنوعی از طریق تزریق انبوهی از اطلاعات تربیت شده و مهارتهای تفسیری آن در مواجهه با پیامهای انسانی تقویت میشود. این نوع هوش مصنوعی برای فهم انتظارات انسانها و ارائه پاسخ متناسب از تکنیک بازخورد انسانی استفاده میکند به همین دلیل این نوع فناوری که محصول فعلی آن در قالب یک چتبات عرضه شده است به عنوان انقلابی در عرصه هوش مصنوعی در نظر گرفته میشود.
ربات هوش مصنوعی ChatGPT بر اساس فناوری نسل 3.5 مبدل تولیدگر از پیش آموزش دیده (موسوم بهGPT) طراحی شده است، این فناوری در واقع یک مدل زبانی خودگرا است که از یادگیری عمیق برای پردازش، تفسیر و تولید زبان انسانی استفاده میکند. بر اساس آمارهای منتشر شده این نسخه از فناوری دارای بیش از 175 میلیارد پارامتر زبانی است که محصول پردازش بیش از 570 گیگابایت متون آموزشی مختلف است، از این رو این نسخه از فناوری بکار رفته در تولید ChatGPTقادر به فهم و اجرای اقداماتی است که به شکل مستقیم برای اجرای آنها آموزش ندیده است! به طور مثال یکی از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا اخیراً از این چتبات خواسته است تا در یکی از امتحانات رشته مدیریت ارشد کسبوکار (MBA) شرکت کند. این ربات هوشمند نه تنها این آزمون را با موفقیت به پایان رسانده بلکه توانسته است با تکیه بر دانستههای خود سوالات جدیدی را برای ارزیابی دانشجویان این رشته طراحی کند.
این ربات هوشمند در طی چند هفته اخیر توسط میلیونها کاربر مورد استفاده قرار گرفته و توانسته است با تولید محتواهای متنوع و جدیدی از جمله شعر، داستان و حتی کدهای برنامهنویسی مورد نیاز کاربران توانایی خود در خلق محتوا را به نمایش بگذارد تا جایی که در فضای رسانهای غرب نگرانیهایی از تبدیل شدن این فناوری به رقیبی برای طیف متنوعی از مشاغل انسانی مطرح شده است! علاوه بر این فناوری ChatGPT توسط شرکتی ارائه شده که بخشی از منظومه اقتصادی ایلان ماسک محسوب میشود لذا در آیندهای نه چندان دور شاهد تلفیق این محصول در سایر محصولات شرکتهای تابعه ماسک از جمله خودروهای خودران، رباتهای انسان نما و . . . خواهیم بود.
این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که بر اساس قوانین ایالات متحده آمریکا اغلب فناوریهای پیچیده و نوین تولید شده در این کشور حداقل برای بازهای 5 ساله در انحصار وزارت دفاع این کشور هستند و شرکتهای آمریکایی حق عرضه عمومی این دست فناوریها را ندارند لذا بدون شک ChatGPT دارای همزادانی در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکاست که به طور رسمی در رابطه با آنها اطلاعاتی منتشر نشده است اما در توسعه فناوریهای نظامی جدید آمریکا از جمله جنگندههای F-35 میتوان ردپای آنها را مشاهده کرد!
مضاف بر این بایستی به این چشم انداز نیز توجه داشت که فناوری هوش مصنوعی مورد بحث، انقلابی در عرصه تولید محتوا به زبانهای مختلف ایجاد خواهد کرد لذا با توجه به افزایش تمایل قدرتهای جهان به بهره برداری از جنگ افزارهای شناختی دور از انتظار نیست که این نوع فناوری در پیوند با پایشگرهای کلان داده فعال در حوزه فضای مجازی تبدیل به یکی از مخربترین سلاحهای شناختی تاریخ بشر گردد.
برای درک بهتر این تهدید کافیست تصور کنید که هوش مصنوعی GPT یک قدرت متخاصم بدون مداخله عامل انسانی با تکیه بر کلان دادههای احصاء شده از فضای مجازی کشورمان به صورت بلادرنگ موضوعات دارای اهمیت برای افکار عمومی کشورمان را تشخیص داده و در کسری از زمان در قالب دهها نوع محتوا و صدها هزار حساب مجازی مختلف دست به تاثیرگذاری و هدایت افکار عمومی کشورمان بزند! همانگونه که مشخص است انجام این فرایند به شکل سنتی و حتی با وجود دسترسی به صدها عامل انسانی در قالب لشگرهای سایبری به ساعتها زمان نیاز دارد اما هوش مصنوعی در کسری از زمان و با صرف کمترین هزینه قادر به اجرای این دست عملیاتهاست.
جالب است بدانید که مدتی قبل شرکت آمریکایی مایکروسافت از فناوری هوش مصنوعی VALL-E پرده برداشت، این فناوری با ضبط تنها سه ثانیه از صحبتهای هر انسان، قادر به تقلید صدای وی میباشد.
با توجه به آنچه در این نوشتار توضیح داده شد دستاوردهای اخیر در حوزه هوش مصنوعی بدون شک آینده جنگهای شناختی را متحول خواهند کرد اما سوال اینجاست که ما در کشورمان برای مواجهه با این دست تهدیدات تا چه اندازه آمادهایم؟ آیا در سپهر دفاعی و امنیتی خود تدبیری برای مواجهه هوشمندانه با این دست فناوریها اتخاذ کردهایم؟ طبیعتاً طرح این دست سوالات و تلاش برای پاسخ به آنها میتواند موجبات افزایش آگاهی عمومی کشورمان را در رابطه با ضرورت افزایش سرمایه گذاری در حوزه هوش مصنوعی و پیشگیری از عقب افتادگی کشورمان در این عرصه راهبردی فراهم کند. فراموش نکنیم که این حوزه فناورانه از چنان اهمیتی برخوردار است دولت امارات در همسایگی ما وزارتخانه ویژهای را تحت عنوان «وزارت هوش مصنوعی» ایجاد کرده و در قالب سند چشم انداز 2031 خود به دنبال شدن به یکی از قدرتهای جهانی این عرصه است.
در تاریخ 2 بهمن ماه در برنامه نقش جهان شبکه تلویزیونی افق به بررسی ابعاد طرح ضد ایرانی پارلمان اروپا در رابطه با پیشنهاد معرفی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی پرداختم.
برای مشاهده این برنامه بر روی تصاویر کلیک کنید.
امروزه کمتر کسی است که به نقش اندیشکدههای معتبر در روند سیاستگذاری خارجی کشورها واقف نباشد. این مراکز در واقع پلی میان دانش و سیاستگذاری هستند، اندیشکده هایی همچون کارنگی، رند، چاتم هاوس ، مراکز مطالعاتی و نظری صرف نیستند بلکه محل تصمیم سازی برای سیاست مدارن ارشد کشورهای متبوعشان هستند به حساب می روند.
از این رو امروزه رصد و پایش اندیشکدههای مطرح جهان به یکی از ضرورتهای فعالیت موثر در حوزه سیاست خارجی بدل شده است و اعم سیاست گذاران، کارشناسان و حتی اساتید و دانشجویان فعال در حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل نیازمند دستیابی به هنگام به منابع و اطلاعات منتشر شده توسط اتاقهای فکر دیگر کشورها خصوصا کشورهای غربی هستند با این حال متاسفانه تاکنون مراکز آموزشی کشورمان توجه چندانی به این حوزه نداشتهاند و به همین نیز حتی در سطوح سازمانی رصد و پایش اندیشکدهها و منابع نخبگانی به عنوان یک چالش زمان بر و مشکل شناخته میشود.
علاوه بر این با توجه به محدودیت های دسترسی به منابع منتشر شده توسط اندیشکدههای مطرح بین المللی و زمان بر بودن رصد و پالایش محتوای منتشر شده توسط آنها ضروری است که علاقمندان حوزه سیاست خارجی و علوم سیاسی با مهارتها و تکنیکهایی آشنا گردند که به واسطه آنها امکان دستیابی به جدیدترین مقالات، ژورنالها و بولتنهای تولید شده توسط اندیشکده و منابع تحلیلی مطرح جهان دسترسی ممکن شود.
از این رو در این وبینار آموزشی به صورت کاربردی با مهارت رصد اندیشکدهها و راهکارهای دستیابی به جدید تحلیلها و گزارشهای تولیدی آنها در کمترین زمان ممکن آشنا خواهید شد.
مهمترین سرفصلهای آموزشی این وبینار عبارتند از:
1. آشنایی با کلیات پژوهشگری در حوزه سیاست خارجی و علوم سیاسی؛
2. آشنایی با منابع و اندیشکدههای بینالمللی مورد نیاز پژوهشگران و کارشناسان حوزه سیاست خارجی و علوم سیاسی؛
3. آشنایی با تکنیکهای کاربردی رصد و جمع آوری مقالات و منابع تحلیلی اندیشکدهها.
با توجه سرفصلها و مباحث کاربردی تهیه شده ویژه این وبینار شرکت در رویداد آموزشی به تمام علاقمندان خصوصاً کارشناسان و دانشجویان توصیه میشود.
لازم به ذکر است که این کارگاه آموزشی برای نخستین بار در کشور به شکل عمومی برای علاقمندان برگزار میگردد.
برای شرکت در این وبینار آموزشی و کاربردی از طریق لینک ذیل اقدام نمایید:
سرعت بالای تحولات فناورانه در قرن حاضر موجب شده است مفهوم جنگ، منازعه و شیوهها و ابزارهای دست زدن به آن به شکل قابل توجهی دچار تغییر و تحول شود؛ به گونهای که امروزه بشر با نوع جدیدی از جنگها با عنوان «جنگ سایبری» روبهروست. متأسفانه، در سالیان اخیر دشمنان کشورمان نیز به شکل گسترده از این نوع جنگ برای تحمیل فشار علیه کشورمان بهرهبرداری کردهاند که یکی از نمونههای اخیر آن هک خبرگزاری فارس است. با توجه به تبدیل شدن این موضوع به یکی از اخبار داغ و برجسته این روزها، با «نوید کمالی» مؤلف کتاب «مدیریت حراست و امنیت» درباره چیستی جنگهای سایبری و راهکارهای مقابله با تهدیدآفرینی دشمنان گفتوگویی داشتیم.
از منظر شما جنگ سایبری چیست؟
در طول تاریخ تمدن بشر، مسئله امنیت و تأمین آن همواره از اهمیت و اولویت ویژه و بالایی برخوردار بوده و هست؛ اما در پی ظهور فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی چارچوبهای سنتی شکل گرفته از مفاهیمی، مانند «تهدید»، «امنیت» بسیار متحول شده و به همین دلیل نیز دکترین و راهبردهای مرتبط با این عرصه نیز دستخوش تغییرات شدهاند. برای نمونه، سه دهه قبل جنگ و تهدید سایبری وجود و معنایی نداشت؛ اما امروزه این مفهوم به شکل عملی و جدی در میدان جنگ و تهدیدآفرینی به کار گرفته میشود. در جنگهای سایبری، آفند و پدافند از انحصار دولتها خارج شده و افراد و گروههای ناشناخته در جهت منافع خود به بازیگران این عرصه بدل شدهاند؛ چرا که فضای سایبر این امکان را در اختیار مهاجمان ناشناس قرار داده است که از طریق نفوذ، بدافزارها و کرمهای رایانهای زیرساختها و منابع قدرت دیگر کشورها و جوامع را هدف قرار دهند. برای نمونه، در ماجراهای اخیر نیز یک گروه ناشناس و گمنام با عنوان «بلک ریوارد» مدعی هک خبرگزاری فارس شد که این خود نشانهای از گسترش روزافزون تهدیدات سایبری علیه کشورمان است. البته فراموش نکنیم که ماجرای کشف نفوذ «ویروس استاکسنت» به بخشی از تأسیسات هستهای کشورمان در اواخر دهه 80 خورشیدی خود زنگ هشدار مهمی برای افزایش هوشیاری کشورمان در مواجهه با تهدیدات روزافزون سایبری بود.
آیا جنگ سایبری را میتوان در چارچوب جنگ ترکیبی دشمنان علیه کشورمان تفسیر کرد؟
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به NATO طی فرآیندی چند ساله، جنگ سایبری را پدیدهای همسطح جنگ نظامی ارزیابی کرد. در ژوئیه سال 2016 میلادی، ناتو فضای سایبری را به منزله حوزه عملیاتی این سازمان معرفی کرد؛ بنابراین، اعضای ناتو باید به همان اندازه که در هوا، زمین و دریا آماده نبرد هستند، ضروری است در این حوزه نیز از آمادگی بالایی برخوردار باشند. نکته جالب توجه اینجاست که طبق بند 5 اساسنامه ناتو، برای خود حق دفاع همهجانبه و جمعی به شکل نظامی و سایبری را در نظر گرفت. بر این اساس، ناتو اولین پیمان نظامی جهان شد که دفاع نظامی و سایبری را جزء وظایف اولیه خود معرفی کرده است. همانگونه که مشخص است، از منظر ناتو جنگ سایبری بخشی از جنگهای ترکیبی است. افزون بر این، تجربه ناآرامیها و اغتشاشات اخیر نیز به خوبی نشان داد، دشمن به شکل جدی از ظرفیت جنگهای ترکیبی برای تهدیدآفرینی علیه کشورمان استفاده میکند. برای نمونه، همزمان با تلاش رسمی دولت آمریکا برای افزایش فشارهای اقتصادی علیه کشورمان شاهد بودیم که گروهی به ظاهر ناشناس در چارچوب جنگ ترکیبی با اقدام سایبری علیه یکی از خبرگزاریهای کشورمان و انتشار برخی اسناد مجهول تلاش کرد تا به اعتماد مردم به نظام خدشه وارد کرده و بر آتش فتنه بدمد.
برای مواجهه با تهدیدات ترکیبی و نفوذ و خرابکاری ناشی از آن چه باید کرد؟
تهدیدات امنیتی نوین ماهیتی چند وجهی داشته و نباید صرفاً آنها را تک بعدی نگریست. برای نمونه، بر اساس اذعان منابع آمریکایی، ویروس استاکس نت اگر چه ماهیتی سایبری داشت، اما نفوذ این ویروس به تأسیسات هستهای کشور نه از طریق اینترنت، بلکه از طریق یک حافظه USB آلوده صورت گرفته که فردی نفوذی آن را به رایانهها متصل کرده بود. همانگونه که مشخص است، با وجود پیچیدگی روزافزون تهدیدات سایبری باز هم عامل انسانی نقشی کلیدی در وقوع این قبیل تهدیدات دارد. نکته جالب توجه اینجاست که معمولاً از این نکته، یعنی نیروی انسانی تهدیدآفرین یا insider threat غفلت میشود. در این زمینه، اندیشکده صهیونیستی «بگینسادات» در مقالهای با عنوان «ترور المصری: یکی دیگر از شکستهای اطلاعاتی ایران» یکی از دلایل آسیبپذیری تأسیسات و سازمانهای حساس کشورمان در مقابل اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی را تمرکز این سازمانها بر به کارگیری افراد دارای ظواهر ایدئولوژیک و نه دارای تخصص حرفهای معرفی کرده است. در واقع، این اندیشکده صهیونیستی مدعی شده است، تأکید بیش از حد نظام استخدامی کشورمان بر ظواهر موجب فراهم شدن زمینه باز تولید افرادی، مانند مسعود کشمیری در سازمانها و نهادهای حساس کشورمان شده است. در فرآیند توسعه امنیت منابع انسانی، در کنار استفاده از سامانههای نظارتی نرمافزاری و سختافزاری روزآمد، باید از هوش و قابلیتهای نظارتی انسانی نیز برای افزایش کیفیت و کارایی سازوکارهای امنیتی استفاده کرد. باید به این نکته توجه داشت که ناظران انسانی برای ارائه حداکثر کارایی خود باید از سطح بالایی از آموزشهای حفاظتی و امنیتی برخوردار باشند و به صورت مستمر نیز از دورههای توانمندساز در حوزه امنیت بهرهمند شوند؛ چرا که با توسعه فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی هر روز شاهد ظهور تهدیدات جدیدی هستیم که شناخت آنها نقش مهمی در پیشگیری از وقوع حوادث امنیتی مانند حوادث اخیر خواهد داشت. به طور کلی، اگر قصد مواجهه هوشمندانه با تهدیدات ترکیبی و خاصه سایبری را داریم، ضرورت امروز بازطراحی فرهنگ حفاظتی و حراستی کشورمان بر اساس واقعیتها و چالشهای جدید و پیش روی انقلاب اسلامی است، طبیعتاً برای بازطراحی این فرهنگ نیازمند سرمایهگذاری در حوزه پژوهش، آموزش و آگاهسازی هستیم و در این مسیر نهادهای مسئول باید از تجربیات جهانی و ظرفیت نخبگانی پژوهشگران و صاحبنظران دانشگاهی بهرهبرداری کنند.
کتاب «دیپلماسی نفوذ؛ نگاهی به تجربه دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق» میتواند نقشی کلیدی در افزایش هوشیاری و آمادگی نخبگان کشور برای مقابله با تهدید آفرینی دشمن ایفا کند. نوید کمالی، پژوهشگر و مولف کتاب دیپلماسی نفوذ در این رابطه اظهار کرد: همانگونه که رهبر معظم انقلاب در ماههای اخیر بارها تاکید داشتهاند کشور ما درگیر جنگی ترکیبی با ماهیتی عمدتاً شناختی و فرهنگی است که پدافند و مقابله موثر با این تهاجم نیازمند فهم دقیق سیاستها و رویکردهای طرف مهاجم است. این پژوهشگر افزود: اصطلاح جنگ ترکیبی یا Hybrid Warfare نخستین بار توسط «فرانک هافمن» در سال ۲۰۰۷ میلادی در مقاله «منازعات در قرن ۲۱، ظهور جنگهای ترکیبی» مفهوم سازی و تعریف شد.
بر اساس این مفهوم منازعات عصر جدید تنها ماهیت و جنبه سخت نداشته بلکه اغلب آنها با تکیه بر ظرفیتهای نرم فرهنگی و رسانهای رخ داده و هدایت میشوند.
کمالی با اشاره به چرایی ضرورت تالیف کتاب «دیپلماسی نفوذ؛ نگاهی به تجربه دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق» تاکید کرد: آمریکاییها پس از اشغال عراق در سال 2003 میلادی به مرور دریافتند که تنها با تکیه بر توان نظامی خود امکان سلطه بر کشور و ملت عراق را نخواهند داشت به همین دلیل بلافاصله سازوکارهای اعمال قدرت نرم خود در این کشور را با محوریت دیپلماسی عمومی در این کشور فعال و تقویت کردند تا از این طریق و در پوششی نرم و مطلوب شناخت و ادراک افکار عمومی عراق را به نفع منافع خود مهندسی کرده و به عبارتی در عراق ملت سازی کنند. لذا مطالعه کتاب دیپلماسی نفوذ به فهم دقیق و مستند نحوه اعمال نفوذ آمریکاییها در عراق کمک میکند که نتیجه آن افزایش هوشیاری نخبگان کشورمان در مواجهه با اقدامات مشابهه آمریکاییها علیه کشورمان خواهد بود.
اشکان پیرزاده، دیگر مولف این اثر نیز با اشاره به اهمیت تولیدات آثار پژوهشی در رابطه با حوزه دیپلماسی عمومی اظهار کرد: شناخت دشمن و فهم دقیق و به هنگام تهدیدات او ازجمله مبناییترین ضروریات دفاعی در عرصه مقابله با تهدید آفرینی دشمن میباشد و بهواسطه این شناخت است که میتوان در مقابل دشمن ایستاد و او را از دستیابی به اهداف مستکبرانهاش بازداشت، همچنین بافهم دقیق و به هنگام تهدید میتوان آرایش دفاعی و آفندی مناسبی را در مقابل دشمن اتخاذ کرد، به همین دلیل در تمام عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دشمنشناسی و فهم دقیق تهدیدات نوین از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این پژوهشگر افزود: دشمنان کشورمان خصوصاً ایالاتمتحده آمریکا با بهکارگیری انواع دیپلماسیهای نوین خصوصاً دیپلماسی عمومی و فرهنگی در پی تأمین و تضمین نفوذ خود در آینده منطقه خصوصاً کشوری مانند عراق هستند. طبیعتاً در چنین شرایطی جبهه مقاومت و خاصه جمهوری اسلامی ایران نیز برای حفظ جایگاه و توان تاثیرگذاری خود در فرای مرزها بایستی نسبت به این نوع تهدید آفرینی دشمنان واکنش نشان داده و با اقدامی به هنگام جایگاه و توان تاثیرگذاری خود بر آینده منطقه را تأمین و تضمین نماید. البته این اقدام به هنگام زمانی موفق خواهد بود که با درک دقیق تهدید و نحوه مواجهه با آن صورت پذیرد.
کتاب «دیپلماسی نفوذ؛ نگاهی به تجربه دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق» به همت نوید کمالی و اشکان پیرزاده، دو پژوهشگر شناخته شده حوزه سیاست خارجی و قدرت نرم کشور و توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران به چاپ رسیده و هم اکنون در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
نشست تخصصی «جاسوسی و حقوق بینالملل» با هدف «بازخوانی نقش سرویسهای اطلاعاتی غربی، عبری، عربی در جنگ ترکیبی علیه امنیت ملی ایران اسلامی و بررسی راهکارهای مواجهه هوشمندانه با این تهدیدآفرینی» ۳۰ مهرماه در مجتمع فرهنگی ولیعصر(عج) به همت «مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران» و همکاری «سازمان بسیج رسانه» و «هفتهنامه صبح صادق» با حضور کارشناسان و تحلیلگران این حوزه برگزار شد که ادامه برشهایی از موضوعات مطرح شده در این نشست پیش روی شماست.
مسیر گفتوگوی صادقانه باز است
معاون سیاسی سازمان بسیج مستضعفان به عنوان اولین سخنران این نشست با تأکید بر اینکه جنگ امروز ما با دشمن، جنگ روایتهاست، گفت: «الگوی اصلی دشمنان ملت ایران که به واسطه رسانههای فارسی زبان اجرایی و دنبال میشود، ارائه روایتهای ضد ایرانی و وارونه بوده است. این رسانهها نه بر اساس منطق، بلکه بر اساس پروپاگاندا به انتشار و اطلاعرسانی اخبار میپردازند و با ترفندهای مختلف رسانهای و نوعی چشمبندی قوه خیال مردم را تحریک میکنند؛ عمل رسانههای معاند بر پایه تهییج و تحریک افکار عمومی است.»
سیدجلال حسینی درباره شکست رسانهها و شبکههای جاسوسی دشمن در اغتشاشهای اخیر گفت: «با وجود سنگ تمام گذاشتن رسانههای معاند در تحریک و تهییج افکار عمومی مردم با این سناریوی دشمن همراهی نکردند.» وی در ادامه با تأکید بر اینکه مشکلات کشور نتیجه عدول از انقلابیگری در برخی مقاطع است، گفت: «مکتب و انقلاب ما منطق قوی دارد و در هر زمینه آماده گفتوگوی صادقانه هستیم.»
پاسخ قاطع و بهنگام
«اشکان پیرزاده» در این نشست با تبیین اقدام جاسوسی و جایگاه آن در حقوق بینالملل گفت: «جاسوسی در زمان صلح و جنگ مرسوم است و همه سازمانهای جاسوسی به طور کلی سه گام را برای فعالیتهای جاسوسی خود در نظر میگیرند، ابتدا طرحریزی، دوم جمعآوری اطلاعات و سوم اقدامات میدانی.»
این پژوهشگر حقوق بینالملل در ارتباط با راهبرد سرویسهای اطلاعاتی در اغتشاشهای اخیر افزود: «دکترین سرویسهای اطلاعاتی عربی و عبری در مرحله طرحریزی به سمت براندازی و رفتارهای خشونتآمیز رفته بود و نسبت به آشوبهای قبلی که بیشتر جنبه اعتراضی و اصلاحاتی داشت، تفاوت چشمگیری داشت و علاوه بر رادیکالتر شدن شعارها، با هدف براندازی صورت انجام شده بود و از طریق رسانههای ضد ایرانی و شبکههای اجتماعی سیاست خشونتآمیز به صورت هوشمندانه در بدنه اغتشاشها تزریق شد.» وی با تأکید بر اینکه دشمنان وقتی متوجه شدند تحریمهای اقتصادی کارآمدی لازم را ندارد، از ابزارهای جدید و جنگ نرم برای مقابله با ایران استفاده کردند، گفت: «هر اقدامی علیه کشور باید به طور قاطع پاسخ داده شود؛ زیرا عدم واکنش سبب جریحترشدن افراد و برخی نهادها و کشورها خواهد شد. برخورد جمهوری اسلامی در تقابل با حزب کومله از جمله اقدامات مثبت و به موقع بود که نشان از اقتدار و هوشمندی مقامهای نظامی و امنیتی کشور داشت.»
بمباران افکار عمومی
«نوید کمالی» در این نشست با بیان اینکه آشوبهای اخیر با بمباران روان افکار عمومی پشتیبانی میشد، گفت: «ما در یک جنگ هیبریدی قرار داریم.» این پژوهشگر جنگ نرم با بازخوان حوادث سوریه افزود: «جنگ ترکیبی از سال ۲۰۲۰ در دستور کار ناتو قرار گرفت و بر اساس دکترین این جنگ تمرکز بر هدایت افکار عمومی است و سرویسهای اطلاعاتی قرار دارند.» وی در بخش دیگری، ریشههای اغتشاشهای اخیر و اهداف آن را تبیین کرد و گفت: «تحلیل میانگین سنی جامعه ایرانی نشان میدهد، عمده جمعیت کنونی کشور متعلق به جوانان حدود ۳۵ ساله بوده و بعد از آن نوجوانها و نسل «زد» در اولویت قرار میگیرند؛ دشمن با این آگاهی جامعه جوان را مورد حمله نرم قرار داده و تلاش دارد برای تحقق اهداف خود از این بخش از جامعه استفاده کند.» وی راه خنثیسازی این سناریو را ابتدا آگاهیبخشی و گفتوگو و در بخشهای دیگر شناسایی و برخورد با سرویسهای اطلاعاتی دانست.
این روزها شکاف بین نسلی موجود در کشور زمینه ساز وقوع حوادث تلخی شده است که برای مواجهه هوشمندانه با این حوادث و خنثی سازی توطئه بدخواهان کشورمان نیازمند تقویت فضای گفتگوی بین نسلی در کشورمان هستیم. متاسفانه تاکنون در این رابطه آموزش چندانی به اساتید، معلمان، والدین و دیگر کنشگران اجتماعی و تربینی کشورمان داده نشده است به همین دلیل در جریان برخی نشستهای آموزشی خود محتوایی را راجع به تکنیکهای گفت و گو با دهه هشتادیها به مخاطبان ارائه کردم که با استقبال آنها روبرو شد لذا با توجه شرایط حساس حاکم بر کشورمان این محتوا را جهت بهره برداری عمومی با شما مخاطبان عزیز به اشتراک میگذارم.
دانلود اسلاید تکنیکهای گفت و گو با نسل Z