بلاگ رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

بلاگ رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

وب‌سایت: www.NavidKamali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوید کمالی» ثبت شده است

با اعلام خروج آمریکا از برجام، آینده این توافق در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. غربی ها خواهان ورود به مسایل موشکی و دفاعی و منطقه ای بودند که با مخالفت ایران صورت گرفت. قطعا این نکته بر کسی پوشیده نیست که قبول ورود غرب و همپیمانان منطقه ای اش به مسائل دفاعی و منطقه ای کشورمان می تواند آینده ایران را با چالش های اساسی و غیر قابل جبران روبرو نماید لذا طبیعتا به هیچ شکل امکان پذیرش پیش شرط هایی از جمله کاهش توان دفاعی و خروج از مسائل منطقه ای مانند ترک جبهه مقاومت از سوی ما قابل تصور نیست لذا با توجه به این پیش فرض لازم دیده می شود که به بررسی و تحلیل سناریوهای پیش روی ایران برای مواجهه با خروج احتمالی آمریکا از برجام بپردازیم.


از این رو کشور ما در شرایط فعلی با دو راهبرد یا سناریو در قبال رویکرد خروج احتمالی آمریکا از برجام به شرح ذیل روبرو است.

۱. خروج از برجام

۲. حفظ برجام

رویکرد خروج از برجام در واکنش به اقدام احتمالی ترامپ شاید از منظر بسیاری از توده های مردم و افکار عمومی کشور به عنوان یکی از مقبول ترین راهکارهای پاسخ گویی به زیاده خواهی های دولت آمریکا مطرح باشد و انجام آن تا حدودی موجب التیام نفرت ملت ایران از دولت آمریکا گردد اما طبیعتا از منظر تحلیل گران داخلی و بین المللی این اقدام در عرصه بین الملل هزینه ها و تبعات غیر قابل جبرانی را برای کشورمان در پی خواهد داشت که اولین آن از دست رفتن فرصت پیگیری حقوقی اقدام یکسویه و غیر قانونی آمریکا در مجامع بین المللی است.


از سوی دیگر باید توجه داشت که آمریکا با خروج از برجام در محافل بین المللی متهم به برهم زدن یک معاهده موفق بین المللی شد که این خود بیش از هر زمانی موجب به چالش کشیده شدن اعتبار و هژومونی آمریکا در عرصه جهانی و تضعیف جایگاه این کشور شد.


لذا با این اوصاف در شرایط فعلی ایران و جهان خروج از برجام را می توان یکی از راهبرد های غیر قابل انتظار کشورمان در پاسخ به نقض احتمالی برجام از سوی ترامپ در نظر گرفت.


اما راهبرد حفظ برجام بدون حضور آمریکا دیگر راهبرد پیش روی دستگاه دیپلماسی کشورمان در مواجهه با نقض احتمالی برجام از سوی دولت آمریکا است که بنا به دلایل مختلف می توان آن را بهترین گزینه برای تامین منافع ملی در مقابل زیاده خواهی های جبهه آمریکایی_صهیونیستی در نظر داشت که برخی از دلایل را می توان به شرح ذیل در نظر داشت.


۱. آمریکا و رژیم صهیونیستی همیشه در تبلیغات و کارزارهای دیپلماتیک خود از ایران به عنوان کشوری غیر پایبند به معاهدات و توافقات بین المللی نام برده اند در عرصه های گوناگون ایران را متهم به برهم زدن امنیت و ثبات منطقه ای و بین المللی کرده اند تا جایی که مجامع بین المللی و در راس آن سازمان ملل متحد در ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی با معرفی کشورمان به عنوان ناقض صلح جهانی ما را مشمول ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل‌متحد قرار داد و با استناد به آن سنگین ترین و گسترده ترین تحریم های ضد بشری را بر کشور ما تحمیل کرد.

متاسفانه در آن ایام هیچ قدرت جهانی مخالفت خود را با این تحریم ها اعلام نمی کرد اما با انعقاد برجام نه تنها اتحادیه اروپا بلکه دیگر قدرت های جهانی از جمله روسیه و چین نیز به صف حمایت از تعامل و ارتباط با ایران پیوستند و از حفظ برجام و گسترش همکاری سیاسی و اقتصادی با کشورمان حمایت می کنند.


۲. برجام به رغم تمام کاستی های آن در تامین منافع ملی ما در حوزه اقتصادی موجب شد تا خطر محاصره اقتصادی ایران و جلوگیری از فروش و صادرات نفت برطرف گردد زیرا در اوج تحریم ها و پیش از شروع مذاکرات اتمی در سالهای ۹۰ و ۹۱ صادرات نفت کشور به کمترین میزان در طول دهه های پیش از خود رسیده بود بطوری که آمارها حکایت از کاهش سقف صادرات به ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه در روز اشاره دارند که بخش عمده ای ارز حاصل از آن هم بدلیل تحریم های بانکی قابل دریافت نبود  لذا کشور با چالش درآمدی بزرگی در پاسخ به نیازهای جامعه روبرو بود اما با امضای برجام امروز کشور ما قادر به صادرات بیش از دو میلیون بشکه نفت در روز است که این خود در شرایط بحران اقتصادی یکی از مهمترین بسترهای ارز آوری برای کشور محسوب می شود و قطع آن چالش های متعددی را به همراه خواهد داشت.


۳. هرچند پس از برجام شرکت های آمریکایی حضور فعالی در اقتصاد ایران نداشتند اما شرکت های اروپایی و آسیایی با برطرف شدن برخی از تحریم های مالی مصوب اتحادیه اروپا و آمریکا قادر شدند تا در حوزه های مختلف اقتصادی کشور سرمایه گذاری نمایند که این خود زمینه را برای بهبود و توسعه برخی از صنایع کشور از جمله صنایع هوایی، پالایشگاهی و قطعه سازی مهیا کرد لذا عدم خروج از برجام بدلیل حفظ منافع اقتصادی طرف های سرمایه گذار موجب تداوم حمایت آنها از برجام و منافع ملی ما در عرصه بین المللی خواهد شد.


۴. خروج فوری از برجام پس از نقض آن از سوی  آمریکا در واقع قرار گرفتن در سناریوی از پیش طراحی شده آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تضعیف ملت ایران است زیرا بار دیگر به آنها فرصت باز طراحی و تبلیغ سناریوی پوشالی "تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی" را می دهد که درنتیجه می توان انتظار داشت که بار دیگر با طرح مجدد پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل تحریم های گسترده ای بر علیه کشورمان اعمال گردد.



یادداشتی از: نوید کمالی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۷
روابط عمومی
امروزه بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد منطقه خاورمیانه و غرب آسیا با نفت و محصولات پالایش شده از آن گره خورده است بطوری که در طی سالهای اخیر کاهش قیمت نفت به شکل محسوسی بر پارادایم و ساختار قدرت سیاسی - اقتصادی منطقه تاثیر گذاشته که در نتیجه آن چالش های بین المللی متعددی در منطقه به مرحله ظهور و بروز رسیده است که نمونه های اخیر آن را در ماجرای کرکوک و تحولات سیاسی عربستان سعودی می توان به وضوح ملاحظه کرد.

بطور مثال در حوزه تحولات اخیر عربستان شاهدیم که محمد بن سلمان ولیعهد پادشاهی سعودی و وارث آینده نفت خیز ترین کشور جهان این روزها بیش از هر رهبر سیاسی دیگری در جهان در صدر اخبار رسانه های بین المللی قرار گرفته است ، اما شکی نیست که آنچه باعث قرار گرفتن او در صدر توجه رسانه ها شده است چیزی جز بلندپروازی های سیاسی او برای ایجاد تغییرات کاتاستروفیک نه تنها در عربستان، بلکه در تمام منطقه غرب آسیاست.

محمد بن سلمان جوان با درک شرایط اقتصادی جدید پیش روی پادشاهی آل سعود که ناشی از کاهش قیمت جهان نفت است با ارائه چشم انداز ۲۰۳۰ خواهان تبدیل شدن کشورش به قدرت اول اقتصادی و سیاسی خاورمیانه است اما وی به خوبی دریافته که با ایدئولوژی فعلی حاکم بر حکومت و جامعه عربستان دیر یا زود با باید منتظر فروپاشی پادشاهی آل سعود در سرزمین حجاز بود.

شکی نیست که ولیعهد جوان و ۳۳ ساله عربستان به خوبی بر این مساله واقف است که جوانان امروز عربستان بدلیل استفاده از شبکه های اجتماعی و ارتباط با اندیشه های خارج از مرزهای عربستان برخلاف پدران و مادران خود تاب پذیرش و تحمل محدودیت های ناشی از اندیشه کور وهابیت که مسلط بر جامعه عربستان است را ندارند و از سوی دیگر نیز بدلیل سقوط قیمت جهانی نفت نیز پیش از شروع اعتراضات مردمی مانند آنچه موجب سرنگونی بن علی و حسنی مبارک شد بایستی برای کسب و کار و درآمد این اقشار جوان تدبیری اندیشید.

از این رو بن سلمان در طی ماه های اخیر با اجرای سیاست هایی از جمله ارائه آزادی های مدنی بیشتر به جوانان ، حذف گشت های شریعت از خیابان ها ، شروع به ارائه تسهیلات به جوانان کارآفرین کرده است تا در این زمینه مقبولیت خود در بین جوانان سعودی که بخش عمده ای از جمعیت عربستان را تشکیل می دهند افزایش دهد.

جالب اینکه ولیعهد جوان از جلب توجه و حمایت زنان و دختران به خود نیز غافل نشده و تا کنون برخی از مهمترین قوانین حاکمیتی برخواسته از تفکر وهابیت در مخالف با افزایش فعالیت اجتماعی زنان را تعدیل یا حذف نموده است.

در واقع آنگونه که از تحولات عربستان سعودی بر می آید بن سلمان در فرایندی آهسته و پیوسته در حال حذف وهابیت از جایگاه عالی آن در نظام سیاسی عربستان است که البته اجرای کامل آن طبعا با مخالفت جدی بزرگان آل شیخ به عنوان حامیان بسط و گسترش وهبایت در عربستان روبرو خواهد شد اما طبعا برخورد امنیتی-پلیسی بن سلمان با منتقدان در بلند مدت موجب قطع صدای این مخالفان نیز خواهد شد.

اما در اینجا این سوال مطرح می گردد که از منظر محمد بن سلمان چه آلترناتیو ایدئولوژیکی  می تواند جایگزین وهابیت غالب در نظام سیاسی حاکم بر این کشور گردد ؟

برای پاسخ به این سوال می توان گفت که آنگونه که از اظهار نظرها و افدامات داخلی و خارجی ولیعهد جوان عربستان بر می آید وی در تلاش است تا با عبور از اندیشه بسته وهابیت ، ناسیونالیسم عربی را در نظام سیاسی و اجتماعی آل سعود جایگزین وهابیت نمایند اما وی آگاه است که برای ایجاد و بسط حس و اندیشه ناسیونالیستی نیاز به خلق و تبلیغ دشمنی تمامیت خواه و باور پذیر در منظر افکار عمومی دارد!

بن سلمان با درک این مساله در طی ماه های اخیر بیش از هر زمانی بر طبل دشمنی و فضای سازی بر علیه مهمترین رقیب منطقه ای کشور خود یعنی ایران کوبیده است و با شگردهای مختلف تلاش نموده است تا ایران را دشمن خود و تمام کشورهای عربی جلوه دهد که البته در این راستا سناریوهای مختلفی را نیز تا کنون طراحی و اجرا نموده است.

بطور مثال در یک مورد بن سلمان با اعلام خبر جعلی هدف قرار دادن یک موشک شلیک شده از یمن در نزدیکی مکه مکرمه تلاش کرد تا بر علیه جمهوری اسلامی ایران در سطح افکار عمومی سرزمین حجاز و جهان اسلام فضا سازی منفی نماید تا از این طریق اقدامات خود بر علیه ایران و جبهه مقاومت را با مقبولیت عمومی همراه سازد.

یا در نمونه ای دیگر نیز با گروگان گیری نخست وزیر لبنان تلاش نمود تا افکار عمومی را متقاعد به دخالت ایران در امور کشور لبنان نموده و آنها را آماده پذیرش حمله احتمالی اسرائیل به حزب الله نماید.

اما برای ریشه یابی عناد ورزی بن سلمان با ایران نباید این واقعیت را هم از نظر دور داشت که جمهوری اسلامی ایران در طی سه دهه گذشته و خصوصا در سالهای اخیر به شدت هژومنی عربستان سعودی در منطقه را با چالش روبرو نموده بطوری که شورای همکاری خلیج فارس به سرکردگی عربستان در درون خود نیز با تنش و اختلافات جدی رو برو گردیده است که نمونه شاخص آن را در روابط قطر و عربستان می توان مشاهده نمود.

لذا باید پذیرفت بن سلمان با توجه به شخصیت برونگرا و تمامیت خواه خود ایران را نه به عنوان یک رقیب منطقه ای و بلکه به عنوان مانع اصلی تحقق رویاهای خود در مسیر ایجاد یک امپراطوری عربی-سعودی در منطقه می بیند لذا از بدو انتصاب به عنوان وزیر دفاع و سپس ولیعهد پادشاهی سعودی از هر ابزار ممکن مانند حمایت رسمی و آشکار از گروهک منافقین و تعامل با رژیم صهیونیستی در راستای مقابله با ایران ابایی نداشته است.

از این رو همانگونه که تحلیل گران خارجی و نشریه نشنال اینترست اشاره کرده اند محمد بن سلمان در راستای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و ایدئولوژی حاکم بر آن که تشییع در همان مسیری گام بر می دارد که پیش از او یزید بن معاویه و صدام حسین گام برداشته اند.

 در پایان شکی نیست که ولیعهد جوان سعودی همچون صدام حسین در عراق و ناصر در مصر رویای بهره برداری از ایده ناسیونالسیم عربی در راستای تامین منافع خود را دارد اما همانگونه که تاریخ اثبات نموده است ناسیونالیسم عربی نمی تواند شانس بقا و تداوم حاکمیت آل سعود را در منطقه تضمین نماید زیرا تجربه تلخ صدام اثبات کرده است که تمام قدرت های بین المللی حتی طرف های غربی به سرکردگی آمریکا در قبال تحولات اخیر عربستان و اقدامات تنش ساز و بی سابقه بن سلمان به شدت محتاط و محافظه کار شده اند و بعید نیست که دیر یا زود بدلیل در خطر افتادن منافع طرف های غربی ، برچسب بی ثبات سازی منطقه بر پیشانی بن سلمان و رژیم حاکم بر عربستان زده شود که طبعا نتیجه آن چیزی جز قرار گرفتن این پادشاهی در سراشیبی سقوط و تجزیه نخواهد بود.

یادداشتی از: نوید کمالی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۵۱
روابط عمومی
یادآوری: سال قبل این مقاله را در رابطه با وقایع دی ماه 96 نوشتم اما با توجه به در پیش بودن نقض احتمالی برجام از سوی دولت ترامپ در 22 اردیبهشت ماه سال جاری و همچنین هرج و مرج های موجود در بازار ارز لازم دیدم تا بار دیگر این مقاله را برای مطالعه مخاطبین عزیز باز نشر نماییم تا در تحلیل های آتی خود از نقش آمریکا در التهابات داخلی کشور غفلت نکنیم.
-----
به گزارش خبرگزاری رسا، اگر نگاهی به تاریخ تشکیل ایالات متحده و فرایند ظهور و بروز هژمونی آن در جهان بیندازیم در خواهیم یافت که در دوران پسا جنگ جهانی اول و دوم که این کشور با کنار زدن رقبای غربی خود به یکی از بزرگترین قدرتهای نظامی و سیاسی جهان بدل گردید هیچ رئیس جمهوری به اندازه دونالد ترامپ از منظر شهروندان آمریکایی مخالف ارزش های بنیادین این کشور در حوزه لیبرال دموکراسی و آرمان "American Dream" نبوده است.

در واقع دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا در کمتر از یک سال از فعالیت خود با طراحی و اجرای سیاست های بی سابقه داخلی و خارجی موجی از انتقادها را بر علیه کاخ سفید و شخص رییس جمهور آمریکا بر انگیخته است به حدی که بسیاری از متحدان بین المللی آمریکا بر علیه وی موضع گیری های آشکاری نموده اند و آینده روابط دولت هایشان با آمریکا را در هاله ای از ابهام توصیف کرده اند.

جالب اینکه تاکنون اقدامات ترامپ در حوزه داخلی به حدی از منظر افکار عمومی آمریکا نامقبول بوده است که بیش از ۶۰ درصد از شهروندان آمریکا وی را از هواداران راست افراطی و حتی نئونازیست معرفی می کنند و در رسانه های بزرگ این کشور نیز مانند مقاله ای که در ماه سپتامبر سال گذشته میلادی در نشریه نیویورک تایمز به قلم راجر کوئن منتشر شد، شخصیت وی را با موسیولینی رهبر فاشیست های ایتالیا و هیتلر رهبر آلمان نازی مقایسه می کنند. 

اما ترامپ همانگونه که بواسطه اقدامات داخلی خود در نزد افکار عمومی منتقدان فراوانی دارد در عرصه سیاست بین المللی خصوصا در حوزه خاورمیانه و غرب آسیا نیز به واسطه دوستی و همکاری با سران دیکتاتور و خونریز منطقه از وجهه خوبی برخوردار نیست تا جایی به گفته نهادهای مدافع حقوق بشر با اعمال سیاست های تشویقی در قبال اقدامات جنگ طلبانه محمد بن سلمان در یکی از بزرگترین نسل کشی های تاریخ خاورمیانه در قبال مردم بی دفاع یمن سهیم شده است. 

اما در طی ماه گذشته میلادی و در شرایطی که بحران یمن به واسطه دخالتهای مستقیم سیاسی و تسلیحاتی آمریکا هنوز به با افق روشنی روبرو نیست منطقه شاهد اعلام سیاستی جدید از سوی ترامپ در قبال مساله فلسطین بود(برای مطالعه بیشتر به مقالات پایگاه تحلیلی طنین مراجعه شود) که بر اساس آن ملت فلسطین از حق تاریخی و قانونی خود نسبت به شهر بیت المقدس محروم شده و این شهر به عنوان پایتخت رژیم اشغال گر صهیونیستی از سوی ایالات متحده رسمیت یافت.

این راهبرد جدید ترامپ هرچند موجب شور شعف همپیمانان صهیونیستی او شد اما بطور قاطع کشورهای جهان  از جمله همپیمانان اروپایی آمریکا در سازمان ملل متحد بر علیه این تصمیم موضع گیری کرده و این اقدام خودسرانه ترامپ را محکوم کردند و تا جایی پیش رفتند که رسما برخی از رهبران اروپا سران فعلی کاخ سفید را فاقد مشروعیت عقلانی برای دخالت در مسائل مهم جهان معرفی کردند. 

اما آنچه محور اصلی این مقاله است نوع راهبردهای ترامپ در مورد ایران می باشد زیرا ترامپ در کنار مساله فلسطین توجه زیادی به ایران داشته و در سال اول ریاست جمهوری خود بخش زیادی از وقت و انرژی خود را وقف تدوین سیاست ها و راهبردهایی برای مقابله با ایران و نفوذ و پیشرفت داخلی و منطقه ای این کشور کرده است تا جایی که در سخنرانی نفرت انگیز خود در مهر ماه سال جاری خود برابر با ۱۳ اکتبر سال گذشته میلادی ملت ایران یک ملت تروریست "A Terrorist Nation" معرفی کرد که در راستای مقابله با آن استفاده از هر ابزار و سیاستی مشروعیت می یابد.

ترامپ در نخستین روزهای حضورش در کاخ سفید اثبات کرد که اولویت سیاست خارجه وی نه روسیه و چین بلکه ایران است تا جایی که در نخستین فرمان ملی و اجرایی خود  ورود "اتباع ایران" به خاک کشورش را ممنوع کرده و این دایره ممنوعیت را تا شهروندان اروپایی و آمریکایی سفر کرده به ایران نیز گسترش داد زیرا از منظر وی هر فرد ایرانی یا سفر کرده به ایران مستعد انجام اقدامات تروریستی بر علیه منافع آمریکا است آنهم در حالی که بسیاری از ایرانیان مقیم ایالات متحده در مهمترین مشاغل اقتصادی و سیاسی این کشور فعال بوده و هستند!

با توجه به آنچه بیان شد به راحتی می توان دریافت که ترامپ بر خلاف اسلاف پیشین خود در کاخ سفید نه تنها اهمیتی به حفظ موقعیت آمریکا در عرصه روابط بین الملل نمی دهد بلکه بدلیل برخورداری از یک سادیسم سیاسی علاقه زیادی به آزار و اذیت ملت های جهان خصوصا مخالفان رشد و توسعه رژیم صهیونیستی با محوریت ایران دارد لذا پس از انتخاب وی به ریاست جمهوری به صورت آشکار حمایت آمریکا از گروه های تروریستی و منافق که در پوشش اپوزیسیون سیاسی بر علیه ملت ایران فعالیت می کنند به شدت افزایش یافت.

لذا لازم است با نگاهی عمیق تر به رویکردهای ترامپ در قبال ایران بپردازیم تا در قبل آن تحلیلی دقیق تر از شرایط امروز و فردای کشور در مواجهه با این دشمن دیرینه داشته باشیم.

راهبرد های ترامپ برای مهار ایران

راهبرد فشار  "Pressure Strategy"
بر اساس آنچه از برآوردها و تحلیل های اندیشکده های بزرگ آمریکایی و اروپایی بر می آید ترامپ محور همپیمان خود در منطقه را از ریاض گرفته تا تل آویو حافظ و منشاء تداوم حضور آمریکا در منطقه می داند لذا از دید ترامپ ایران به عنوان یک کشور مستقل و مخالف این دو کشور در واقع بر هم زننده برنامه های بلند مدت آمریکا برای حضور و بهره برداری از منطقه تعریف می گردد لذا باید به هر شکل ممکن برای حذف یا تغییر و همراه سازی حکومت ایران اقدام کرد.

مهمترین راهبرد مشهود ترامپ در قبال ایران استفاده از سیاست علنی حمایت از "تغییر حکومت" و "نقض برجام" بوده است زیرا به عقیده وی کشور ما حساسیت بالایی بر روی این دو مساله داشته و طبیعتا با تمرکز و فشار بر روی این دو موضوع می توان امتیازات زیادی گرفت تا جایی که حتی به نفوذ و حضور ایران در منطقه نیز پایان داد. 

لذا آنگونه که در اظهار نظرهای مقامات کاخ سفید و شخص ترامپ مشخص است راهبرد فشار بر ایران در  بلند مدت و بصورت مستمر راهبرد اصلی آمریکا برای مهار ایران خواهد بود و به عقیده آنها این فشارها در نهایت حکومت ایران را به مذاکره هایی در چهارچوب منافع و علایق ترامپ و متحدانش خواهد کشاند.

 راهبرد تغییر حکومت "Regime Change Strategy"

در ماه های گذشته ادبیات تغییر رژیم به یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده مقامات کاخ سفید در مواجهه با موضوع ایران شده است بطوری که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه رسما در جلسه کمیته خارجی کنگره اعلام کرد که سیاست ایالات متحده مهیا کردن شرایطی است که به گذار قدرت در حاکمیت ایران منجر شود که به عبارت بهتر تغییر حکومت در ایران است که طبیعتا جز با جنگ یا نفوذ منتج به استحاله ممکن نخواهد بود. 

جالب اینکه  جیمز متیس، وزیر دفاع ترامپ نیز در مدتی قبل در یک مصاحبه خبری رسما از لزوم تغییر حکومت ایران سخن گفته بود که به نوعی تایید کننده موضع آشکار ترامپ در قبال ایران است.

البته ترامپ بواسطه مشاورین با سابقه خود که غالبا از ژنرال های بازنشسته ارتش آمریکا هستند این واقعیت را پذیرفته که مقابله با ایران و تغییر حکومت از طریق نظامی دور از دسترس و پر هزینه است لذا آنگونه که از افزایش ارتباطات سیاسی و امنیتی کاخ سفید با گروه های مخالف جمهوری اسلامی ایران مشخص است آمریکا خواهان هزینه کردن از اپوزیسیون داخلی و خارجی برای نیل به این هدف خود است.

چرایی حمایت ترامپ از اغتشاشات اخیر ایران

در هفته های گذشته کشور ما شاهد بروز برخی از وقایع تلخ از جمله اغتشاشات خیابانی بود که منجر به تخریب اموال عمومی و کشته و زخمی شدن برخی از شهروندان کشورمان شد اما آنچه در این ایام بیش از همه مورد توجه افکار عمومی ایران و جهان قرار گرفت حمایت مکرر ترامپ از اغتشاشگران بود که حتی شامل تهدید هایی لفظی بر علیه ملت ایران نیز می شد!

قطع به یقین این رویکرد ترامپ مبتنی بر یک راهبرد از پیش تعریف شده در راستای استراتژی مهار ایران است لذا لازم است تا با موشکافی آن به شناخت و تحلیل دقیق تری نسبت به حمایت های کاخ سفید از آشوب های خیابانی اخیر دست پیدا کنیم.

بنا بر آنچه تاکنون از منابع غربی افشاء شده است در ماه های پایانی دوره ریاست جمهوری اوباما مارک دوبویتز مدیر "بنیاد دفاع از دموکراسی"  گزارشی مختصر و ۷ صفحه ای را بصورت محرمانه به شورای امنیت ملی آمریکا فرستاد و بر اساس آن راه کارهای شکل دهی آشوب های های مردمی در ایران را  با هدف تغییر حکومت و ایجاد یک ایران دموکراتیزه مورد تایید آمریکا مطرح کرد. 

این گزارش محرمانه اما مدتی بعد بدست مایکل کرولی دبیر حوزه سیاست خارجی سایت معروف پولوتیکو رسید و بخش هایی از آن منتشر شد که در بخشی از آن در کنار مسائل اقتصادی از ریاست جمهوری آمریکا به عنوان مهمترین عنصر تاثیرگذار بر شروع آشوب ها و اعتراضات مردمی در ایران یاد شده بود. 

از این رو بلافاصله بعد از تبدیل شدن اعتراضات اقتصادی و معیشتی معترضان به اغتشاشات خیابانی سودجویان، ترامپ سعی کرد با ورود سریع به این قضایا در راستای اجرای این شیوه نامه گام بردارد تا به ظن خود آتش فتنه را شعله ورتر کرده و نیروهای منافق و اپوزیسیون فعال در اغتشاشات را با دلگرمی بیشتر به تداوم فعالیتهایشان وادارد.

متاسفانه ترامپ با توجه به پیش فرض های ذهنی خود که بخش زیادی از آن نیز ناشی از القائات نزدیکان صهیونیست وی است تصور می کند سیاست تلاش برای تغییر حکومت در ایران در کنار اجرای راهبرد فشار اگر نتواند منجر به تغییر حکومت در ایران شود حداقل منجر به مشروعیت زدایی از حکومت ، بی ثباتی فضای داخلی ایران و افزایش نا آرامی ها خواهد شد که در نتیجه آن توجه حکومت ایران بیش از آنکه معطوف منطقه باشد به داخل مرزها معطوف خواهد شد لذا به ظن آنها در دراز مدت هم راهی جز اعمال خشونت برای آرام سازی فضا نخواهد داشت که در نهایت راه را برای منزوی شدن ایران و لغو توافقات بین المللی مانند برجام و همچنین اعمال تحریم های گسترده اقتصادی و حقوق بشری مهیا خواهد کرد که در نتیجه آن راهی جز تغییر یا سازش با آمریکا برای حکومت ایران باقی نخواهد ماند.

لذا در پایان و با توجه به آنچه در مورد راهبردهای ترامپ برای مقابله با ایران مطرح گردید لازم دیده می شود که مسؤولان داخلی کشورمان خصوصا در حوزه مجلس و دولت هر چه سریع تر با رفع مشکلات اقتصادی موجود و بهبود آن با تاکید بر اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی مورد تایید رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) علاوه بر کاهش فشارهای اقتصادی بر مردم، زمینه ساز وحدت و همدلی عمومی در مواجهه با راهبردهای خبیثانه رئیس جمهور ایالات متحده و لابی صهیونیستی بر علیه ملت ایران شوند./۹۹۴/ب۱۰۱/ف

- یادداشتی از نوید کمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۵۴
روابط عمومی

اختصاصی طنین: منطقه غرب آسیا و بطور خاص جهان عرب در طول تاریخ  معاصر خود و خصوصا در دوران پس از کشف نفت همیشه با چالش ها و نا آرامی های مختلفی از جمله جنگ  و براندازی های داخلی و خارجی روبرو بوده لذا در دوره های مختلف تاریخی خصوصا در دوران پسا جنگ جهانی دوم  نیاز به تعریف و تشکیل یک راهبرد دفاع جمعی عربی"Arab collective defense strategy"  برای مقابله با تهدیدات نظامی-امنیتی در بین سران و پادشاهان عرب منطقه احساس شده است.

در واقع راهبرد دفاع جمعی مد نظر سران و استراتژیست های جهان عرب با تاکید بر ریشه فرهنگی و زبانی مشترک بین ملت های عرب در نظر دارد تا هر یک از اعضاء جهان عرب را نسبت به وضعیت کل این مجموعه حساس و دارای تکلیف – سیاسی ، مالی و نظامی- کند تا در صورت وقوع هرگونه نا آرامی یا تجاوز به هر یک از کشورهای عربی سایر اعضای جهان عرب برای دفع متجاوز و یا بازگشت ثبات به آن بصورت عملی –اعزام نیروهای مسلح و اتخاذ سیاست های اقتصادی و سیاسی لازم اقدام نمایند.

در این رابطه تهدیدات موجود بر علیه کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا را می توان از منظر تحلیل گران و سیاست گذاران جهان عرب به دو دسته تهدیدات داخلی "Internal threats" مانند واقعه اشغال کویت توسط عراق و یا حمله عربستان به یمن و تهدیدات خارجی "External threats" مانند ماجرای تجاوز نظامی انگلیس و فرانسه به  مصر –جنگ کانال سوئز-  در سال ۱۹۵۶ تقسیم کرد که در هر دو نمونه فقدان وجود یک راهبرد دفاعی و امنیتی ائتلافی و جمعی در بین کشورهای عربی مانع از اقدام موثر آنها در قبال این وقایع شده است که در نتیجه آن ناچاراً  رتع و فتق این بحران ها به دولت های خارجی قدرتمند غیر عرب   - آمریکا- سپرده شده که نتیجه آن چیزی جز  وابستگی بیش از پیش جهان عرب به غرب و تاراج سرمایه های این کشورها نبوده  است.

اما آنچه در دهه اخیر موجب مطرح شدن  بحث تشکیل یک ارتش متحد عربی در بین کشورهای پادشاهی منطقه با محوریت عربستان سعودی شد شروع دومینوی ناآرامی ها ضد حکومتی در کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بود که در افکار عمومی جهان عرب به نام "الربیع العربی" یا همان "بهار عربی"  و شعار معروف " الشعب یرید إسقاط النظام " مشهور شد.

در طی این ناآرامی ها و در مدت کوتاهی و پس از برگزاری تظاهرات ها و اعتصابات سراسری چند حکومت قدرتمند جهان عرب از جمله حکومت حسنی مبارک در مصر و بن علی در تونس سقوط کردند که این خود زنگ هشدار را برای سران عرب دیکتاتور منطقه به صدا در آورد.

از این رو شورای همکاری خلیج فارس  “GCC”به عنوان یک ائتلاف کوچک -۶ عضو-  از کشورهای عرب منطقه خلیج فارس به رهبری عربستان و در یک اقدام بی سابقه با اعزام نیروهای مسلح خود به بحرین جهت سرکوب بهار عربی و اعتراضات خیابانی مردم در حمایت از پادشاهی دیکتاتور این کشور موافقت کرد تا این اقدام سنگ بنای تلاش های جدیدی برای ایجاد یک ائتلاف گسترده نظامی-امنیتی عربی  یا به عبارت بهتر یک ناتوی عربی –Arab NATO- باشد.

در واقع سران عرب و بطور خاص پادشاهی سعودی بر این باور اند که ایجاد یک پیمان امنیتی دفاع جمعی در بین کشورهای عرب می تواند علاوه بر تضمین قوام و دوام حکومت آنها، موجب افزایش وزن تاثیرگذاری رژیم های عربی در مسائل منطقه ای و بین المللی شود.

از این رو شاهدیم که این طرح تاکنون بصورت ضمنی مورد تایید کشورهای عربی کوچک و بزرگ مختلفی از منطقه غرب آسیا تا شمال آفریقا قرار گرفته است و کشورهایی همچون مصر ، تونس، مغرب، مراکش و ... برای حضور در آن اعلام تمایل و آمادگی کرده اند زیرا این کشورها معتقدند که این طرح علاوه بر ایجاد ثبات نسبی در بین کشورهای عربی موجب تضمین بیشتر امنیت  در این بخش از جهان خواهد شد که تنها کی از دستاوردهای آن افزایش جلب سرمایه گذاری های کلان اقتصادی در این کشورها خواهد بود.

از سوی دیگر کشورهای کوچک عربی مانندکویت ، بحرین ، اردن و... بدلیل محدودیت منابع نظامی در مقابل تهدیدات امنیتی بشدت آسیب پذیر اند و به همین دلیل پیوستن به یک پیان دفاع جمعی و بهره مندی از ظرفیت های نظامی سایر کشورهای عربی را در راستای منافع خود سودمند و راهبردی ارزیابی می کنند.

همزمان کشورهای قدرتمند بلوک شرق یعنی چین و روسیه نیز بر این باورند که ایجاد ثبات و آرامش در خاورمیانه در هر صورت منافع ملی و بین المللی آنان را نیز تامین خواهد بود زیرا بی ثباتی در خاورمیانه به شدت بر بازارها و اقتصاد آنها تاثیر گذار است و طبیعتا با کاهش تنش ها حضور نظامی آمریکا در منطقه نیز آرام آرام کاهش خواهد یافت.

اما آنچه در این مقاله قصد بررسی آن را داریم چالش های پیش روی تشکیل ناتوی عربی است خصوصا به این دلیل که  دولت دونالد ترامپ در هفته های اخیر صریحا اعلام کرد که بجای مداخله مستقیم در بحران سوریه – و پرداخت مستقیم هزینه های سیاسی و نظامی آن- مایل است که یک ارتش عربی ائتلافی این مسئولیت را بر عهده گیرد، با این حال پر واضح است که تشکیل یک پیمان نظامی عربی مانند پیمان نظامی آتلانیک شمالی (ناتو) در بین کشورهای عربی تنها با تزریق دلارهای نفتی کشوری مانند عربستان ممکن نیست و چالش های متعددی را پیش روی خود دارد که هر  یک از آنها به تنهای ایجاد یک ناتوی عربی را در هاله ای از ابهام قرار می دهد.


چالش های پیش روی تشکیل ناتوی عربی:
  1. عدم هماهنگی مرکز قدرت در جهان عرب

کشورهای عربی اگر چه بواسطه زبان و نژاد در یک خانواده واحد تعریف می شوند اما گستردگی جهان عرب که شامل ۱۰ کشور آفریقایی و ۱۲ کشور آسیایی می شود به خودی خود موجب تشدد آرا و عدم شکل گیری یک اتحادیه مرجع در بین آنها شده است که مصداق آن وجود اتحادیه گوناگون در دو سوی پهنه جغرافیایی جهان عرب است که نمونه های شاخص آن شورای همکاری خلیج فارس در جنوب غرب آسیا  و اتحادیه عرب مغربی در غرب آفریقاست که این خود نشان از عدم وجود یک نقطه و مرکز هژمون واحد  یا مشترک در جهان عرب دارد.

  1. ناسازگاری منافع ملی کشورها عربی در مسائل منطقه ای

کشورهای عربی خصوصا مجموعه کشورهای حاشیه خلیج فارس بدلیل بهره مندی از منابع عظیم نفتی قدرت مانور بالای در توسعه توان اقتصادی و نظامی خود دارند که همین مساله موجب بروز رقابت آنها در تاثیرگذاری بر تحولات منطقه ای شده است که شاهد آن رقابت قطر و عربستان سعودی در بحران سوریه است که تداوم آن منجر به بروز درگیری های شدید سیاسی بین این دو کشور شده که به تضعیف ائتلاف نظامی-اقتصادی پیشین اعراب یعنی شورای همکاری خلیج فارس انجامیده است.

  1. عدم اطمینان کافی به سیاست های منطقه ای آمریکا

کشورهای عربی در طی ده اخیر میلادی و وقوع بحران سوریه در یافته اند که در موارد متعددی اختلاف سلیقه و عدم سازگاری منافع ملی اعراب با آمریکا موجب تحمیل هزینه های سنگین سیاسی ، اقتصادی و حتی نظامی به ایشان شده است لذا از منظر تحلیل گران عرب تشکیل یک ناتوی عربی بدون داشتن یک متحدی قدرتمند ، قابل اتکا و اعتماد و دارای حق رای در شورای  امنیت سازمان ملل متحد این اتحاد را در حالت انفعالی قرار خواهد داد که معنای آن ناممکن شدن مداخله فراگیر در بحران های درونی و بیرونی تحمیل شده بر اعضای این ائتلاف عربی است.

  1. ناهماهنگی ساختارهای نظامی کشورهای عربی

ساختار های نظامی موجود در عصر حاضر را می توان به دو دسته شرقی و غربی بدل کرد که دسته اول اشاره به الگو برداری و بهره برداری از تجهیزات و الگوهای نظامی شوروی سابق دارد و دیگری به نمونه های آمریکایی ، طبیعتا مشخص است که این نوع دسته بندی در دوران پسا جنگ جهانی دوم تعریف گشته اند و بر اساس آن می توان نیروهای مسبح بخشی از کشورهای عربی مانند عربستان ، امارات و اردن را در دسته ارتش های غربی و کشورهایی مانند عربستان ، مصر و سودان را هم در دسته دارای ارتش های شرقی قرار داد.

طبیعتا ناسازگاری استراتژی ها ، تاکتیک ها و تجهیزات نظامی در بین این کشورهای عربی خود یک از عوامل مهمی است که تشکیل یک ارتش واحد عربی را در پوشش ایده ناتوی عربی سخت و حتی ناممکن جلوه می دهد و برای رفع آن نیاز به باز آموزی و تسلیح مجدد نیروهای مسلح عربی در یک قالب واحد -طبیعتا مدل غربی بدلیل پشتیبانی آمریکا- است که آنهم نیازمند صرف میلیاردها دلار سرمایه کشورهای عربی است.

  1. غلبه تهدیدات درونی بر بیرونی

یکی از تفاوت های عمده پیمان آتلانتیک شمالی با آنچه ناتوی عربی خوانده می شود در عدم وجود تهدیدات درونی در مدل غربی است که در نتیجه آن تمام تمرکز ناتو معطوف به مقابله با تهدیدات بیرونی از جمله توسعه طلبی ها دشمنان خارجی است که نمونه آن را می توان در تلاش ناتو برای مقابله با تهدیدات روسیه در شرق اوکراین مشاهده کرد.

اما ناتوی عربی در صورت تشکیل ناچارا باید بخش عمده ای از ظرفیت های خود را معطوف به تهدیدات داخلی کشورهای عربی نمایند زیرا زیاده خواهی های اعضاء خصوصا در حوزه خلیج فارس و غرب آسیا می تواند به راحتی شعله های اختلاف و نزاع های نظامی و اقتصادی را برانگیزد که حمله صدام حسین به کویت و یا محاصره اقتصادی قطر توسط ائتلاف سعودی یک نمونه تاریخی از این دست چالش ها است که هر یک از آنها می تواند به راحتی شاکله ناتوی عربی را از هم پاشانده و آن را چند دسته نماید.

  1. نگرانی سران عرب از نقض احتمالی حاکمیت ملی آنها

یکی از نگرانی های عمده سران و ملت های عرب مساله نقض حاکمیت ملی آنها در جریان مداخله احتمالی ناتوی عربی در کشورهایشان است زیرا مداخله یک نیروی نظامی چند ملیتی در یک کشور خاص به راحتی می تواند موجب نقض حاکمیت ملی آن گردد که یک نمونه آن جریان مداخله عربستان در ناآرامی های بحرین است که در نتیجه آن به شکل غیر رسمی بحرین در حوزه حاکمیتی به عنوان یکی از استان های تابعه ریاض تعریف شد که این خود علاوه بر تضعیف بیش از پیش جریان حاکم بر یمن موجب تشدید اعتراضات مردمی این کشور گردید.

  1. نابرابری توان اقتصادی و زیرساختی کشورهای عربی

در بین ۲۲ کشور عربی بدلیل بهره مندی متفاوت آنها از منابع انسانی و درآمدی از جمله نیروهای مسلح کار آزموده و درآمد نفتی شاهد اختلاف طبقاتی فاحشی بین عربستان و قطر با کشورهایی مانند مراکش ، مصر و سودان هستیم لذا تامین بخش عمده ای از هزینه ها و زیر ساخت های لازم جهت تشکیل و حفظ ناتوی عربی بر عهده کشورهای ثروتمند عرب از جمله عربستان خواهد بود و طبیعتا این کشورها خواهان تاثیرگذاری و حق رای بیشتری در ناتوی عربی خواهند بود که این خود در کنار عواملی مانند ناسازگاری منافع ملی اعضاء با یکدیگر زمینه را برای بروز اختلاف و شکاف در این ائتلاف نظامی ایجاد خواهد کرد.


نتیجه گیری

هر چند ایجاد ناتوی عربی به عنوان یکی از ایده های معاصر و با سابقه جهان عرب شناخته می شود اما در سال های اخیر بیش از هر زمانی تلاش ها برای عملیاتی سازی آن از سوی برخی قدرت های عربی با همراهی آمریکا صورت گرفته است و در قالب آن تلاش می شود تا آنگونه که مد نظر غرب و رژیم صهیونیستی است معماری امنیتی جدیدی بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا " New MENA Security Architecture" حاکم گردد زیرا برای ایالات متحده، ثبات در منطقه خلیج فارس، برای اتحادیه اروپا ثبات در شمال آفریقا و برای رژیم صهیونیستی بطور کلی "بقا" تامین کننده منافع ملی است و طبیعتا تامین آن برای این کشورها آنهم با پول و سرمایه کشورهای عربی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

با این حال تشکیل یک ائتلاف نظامی گسترده و جامع بین کشورهای عربی بدلایل سیاسی و اقتصادی که شرح آن پیشتر رفت دور از انتظار جلوه می کند و تنها محتمل است که برخی از کشورهای ضعیف و پر جمعیت جهان عرب با هدف کسب منافع اقتصادی زیر پرچم کشورهای ثروتمند عرب با محوریت عربستان سعودی جمع گردند که در این حالت نیز نمی توان انتظار تاثیرگذاری بالایی را ناتوی عربی داشت لذا در نهایت می توان پروژه تشکیل ناتوی عربی از سوی عربستان و آمریکا را  ترفندی برای تداوم بخشی بحران سوریه از طریق در گیر کردن تعداد دیگر از بازیگران منطقه در این کشور دانستند تا به این طریق علاوه بر تضعیف دولت قانونی سوریه زمینه ها برای اعمال فشار بیشتر بر ایران و جبهه مقاومت افزایش یافته و در نهایت امنیت رژیم صهیونیستی و منافع آمریکا در منطقه برای مدتی زمانی دیگر نیز تامین و تضمین گردد.


یادداشتی از: نوید کمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۳۷
روابط عمومی

اختصاصی طنین؛ پس از حمله موشکی شبانه ائتلاف سه جانبه آمریکا ، فرانسه و انگلیس به سوریه که با شلیک بیش از ۱۰۰ موشک به سوی اهداف مختلفی در خاک این کشور صورت گرفت موجی از انتقادات ناظران و تحلیل گران بین المللی بر علیه این اقدام در سطح رسانه ها و افکار عمومی منطقه و جهان به راه افتاد بطوری که بسیاری از صاحب نظران سیاسی و نظامی غربی نیز این اقدام را عقب گردی مذبوحانه در سیاست های منطقه ای غرب تعریف کردند.

در واقع ناظران و تحلیل گران بین المللی عملیات اجرا شده با محوریت آمریکا را بیش از اینکه یک عملیات بازدارنده در قبال دستاوردها و موفقیت های ارتش سوریه و متحدانش ارزیابی کنند معتقدند که این عملیات در واقع به نفع سوریه ، روسیه و جبهه مقاومت تمام شد زیرا موجب شد تا زین پس دولت بشار اسد همراه با متحدانش با قدرت و جسارت بیشتری سیاست های خود را در سوریه و حتی منطقه پیگیری و اجرا نمایند. 

از جمله دلایل مطرح شده توسط این تحلیل گران می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱. حجم پایین و ناکارآمد آتش اجرا شده توسط سه قدرت جهان غرب بر علیه اهداف سوری: 

ناظران بین المللی با اشاره به حجم پایین آتش صورت گرفته بر روی اهداف از پیش تعیین شده در خاک سوریه معتقدند که استفاده محدود از موشک ها میان برد و دوربرد کروز و تام هاوک دریایی و هوایی صرفا جنبه نمایشی داشته و نتوانسته است هزینه بالایی را به ارتش و دولت سوریه تحمیل نماید.

جالب اینکه بسیاری از اهداف مورد تهاجم موشک های ائتلاف آمریکایی به تاسیسات غیر فعال و خالی از نیروی انسانی برخورد کرده اند که این خود نشان از هدف گذاری اشتباه و ضعف اطلاعاتی ائتلاف آمریکایی دارد از این رو تحلیل گران معتقدند که این نوع و سطح از حمله نظامی به سوریه به هیچ شکل تضعیف کننده و بازدارانده نیست و صرفا به یک نمایش آتش بازی مشابهت دارد.


۲. ناکارآمدی تسلیحات غربی در مواجهه با پدافند های روسی: 

بنا بر شواهد منتشر شده اگر چه سه قدرت غربی برای انجام حملات خود از پیشرفته ترین موشک های دوربرد خود بهره برده اند با این حال پدافند هوایی سوریه که از تجهیزات و تسلیحاتی با متوسط عمر ۴۰ سال بهره می برد قادر شده است تا بیش از ۷۰ فروند از مجموع ۱۲۰ فروند موشک شلیک شده غربی را شناسایی و پیش از اصابت به اهداف تعیین شده سرنگون نماید که این حجم بالا از موشک های ساقط شده نه تنها ضربه بزرگی به تصویر قدرت نظامی دول غربی وارد می کند بلکه در حوزه اقتصادی نیز بیش از پیش زمین بازی را به نفع تسلیحات روسی و خصوصا سامانه های پدافندی آن تغییر می دهد.

از این رو طبیعتا در ماه های آتی شاهد خواهیم بود که کشورهای منطقه برای دستیابی به سامانه های پدافندی روسی تلاش خواهند کرد خصوصا عربستان سعودی که پیش از این نیز با توجه به چالش بالفعل موشک های بالستیک برکان یمنی علاقه خود را به تغییر سامانه های پدافندی خود از آمریکایی به روسی نشان داده و در سال گذشته نیز پیش قراردادهایی برای خرید سامانه اس ۴۰۰ با کرملین به امضاء رسانده است.


۳.نا امیدسازی گروه های تکفیری  از حمایت جدی غرب:

پس از وقوع نمایش شیمیایی دوما که از سوی تروریست های در حلقه محاصره قرار گرفته اجرا گردید.  این گروه ها منتظر اعمال سیاست های تهاجمی جدی بر علیه ارتش و دولت سوریه بودند که حداقل آن نیز اجرای سیاست «پرواز ممنوع» بر فراز مناطق پر تنش بود با این حال حملات محدود موشکی غرب این واقعیت را برای طرف های معارض دولت سوریه مشخص ساخت که غرب به هیچ عنوان مایل به درگیری مستقیم و پرداخت هزینه در مواجهه با دولت سوریه و همپیمانانش نیست .

لذا حتی موشک های دوربرد خود را نیز از خارج از مرزهای دریایی و هوایی سوریه به سوی این کشور شلیک کرد تا هیچ یک از جنگنده های شرکت کننده در این عملیات به سرنوشت جنگنده اف ۱۶ اسرائیلی که مدتی پیش پس از تجاوز به حریم هوایی سوریه توسط سامانه های پدافندی این کشور سرنگون شد دچار نشوند و در پی آن ناچار به تحمل هزینه های روانی و تبلیغی منفی آن نباشد.

از این رو پر واضح است که گروه های کرد سوری که بیش از هر جریان دیگر تحت آمریکا هستند با مشاهده اقدام محدود آمریکا در برخورد با دولت بشار اسد، امید خود را به داشتن حمایت جدی آمریکا برای کسب امتیازات بیشتر از دولت سوریه از دست خواهند داد و طبیعتا ناچار به همراهی بیشتر با دولت قانونی این کشور در مورد مسائل جاری و آتی این کشور خواهند شد که حداقل آن عقب نشینی کردها از هرگونه ایده یا برنامه اقلیم سازی در شرق و شمال شرق این کشور است.


۴. تقویت تعاملات استراتژیک سوریه با کشورهای هم پیمان در مواجهه با غرب:  ت

تهدیدات ترامپ پیش از انجام حمله موشکی به سوریه موجب شد تا همپیمانان این کشور بطور ویژه بر همکارهای سیاسی ، عملیاتی و راهبردی خود افزوده و بصورت جامع برنامه های خود جهت مواجهه با هرگونه مداخله سیاسی یا نظامی غرب در سوریه تدوین و بروزرسانی نمایند که یکی از نمونه های آن ارائه هشدار زود هنگام روسها به دولت سوریه جهت تخلیه اهداف مدنظر ائتلاف سه جانبه غربی به رهبری آمریکا بود که در نتیجه آن پس از موشک باران تاسیسات سوری وقوع هیچگونه تلفات انسانی ناشی از این حملات گزارش نگردید.

از سوی دیگر همزمان با اعلام آمادگی عربستان برای مشارکت در تجاوز احتمالی به سوریه نیروهای یمنی جبهه مقاومت با شلیک چند موشک بالستیک به سوی اهدافی در ریاض این پیام عدم مداخله در یک ماجراجویی جدید را به هئیت حاکمه سعودی مخابره کردند آنهم در شرایطی که این کشور هنوز توان خروج از باتلاق یمن را ندارد.


۵. بی اعتباری بیش از پیش هئیت حاکمه آمریکا در برابر جامعه جهانی:

آمریکا و دو قدرت اروپایی فرانسه و انگلیس پیش و پس از حمله هوایی به سوریه این اقدام را با تکیه بر شعار جلوگیری از بکارگیری مجدد سلاح های نامتعارف و شیمیایی و دفاع از حقوق بشر توجیه می کردند اما همزمانی شروع این تجاوز با ورود بازرسان بین المللی به سوریه که با استقبال دولت سوریه همراه بود موجب گردید تا این تردید بیش از پیش در افکار عمومی جامعه بین الملل ایجاد گردد که واقعه دوما صرفا نمایشی از پیش طراحی شده برای توجیه تجاوز به سوریه است زیرا جز تولیدات رسانه ای گروه های معارض فعال در دوما هیچ مستندی از کم و کیف و صحت و سقم این واقعه در دست نیست و آنگونه که مبرهن است دولت سوریه نیز در شرایطی که مخالفان حاضر در دوما در محاصره و تسلیم بودند و دست برتر را در تحولات میدانی کشور دارد نیازی به بهره برداری از سلاح شیمیایی نداشته است.

از سوی دیگر با توجه به عدم ارائه مجوز از سوی سازمان ملل متحد و شورای امنیت این حمله فاقد مشروعیت قانونی بوده که این امر خود موجب بروز اعتراض تعداد زیادی از کشورها نسبت به اقدام تجاوزکارانه و بی ثبات ساز آمریکا و همراهانش شده است.


یادداشتی از: نوید کمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۲۲
روابط عمومی

اختصاصی طنین؛ رئیس جمهوری آمریکا در جدیدترین واکنش خود نسبت به حوادث اخیر دوما و بکارگیری سلاح شیمیایی  بر علیه غیر نظامیان که به کشته و زخمی شدن صدها نفر منجر شده است اظهار داشت که پس از دیدار با مقامات نظامی این کشورش درباره نوع و ابعاد واکنش به سوریه تصمیمات اساسی اتخاذ خواهد کرد.

در عین حال هنوز منابع رسمی و ناظران بین المللی عامل بکارگیری گاز کلر را در دوما مشخص نکرده اند ولی ترامپ همراه با برخی از متحدان اروپایی خود از جمله فرانسه و انگلیس دولت سوریه به استفاده از این نوع تسلیحات ممنوعه متهم کرده و از اتخاذ سیاست ها تنبیهی بر علیه سوریه سخن می گویند.

ترامپ البته در بخش دیگری از اظهارات خود با اذعان به نامعلوم بودن عامل اصلی بکارگیری این نوع سلاح اظهار داشته است که "بالاخره می فهمیم که این حمله کار ایران، روسیه، رژیم اسد یا همه آنها بوده است" و  همچنین تاکید کرده است که عامل و حامیان این جنایت تاوان سنگینی پرداخت خواهند کرد.

از این رو و با توجه به برنامه زمانی ۲۴ تا ۴۸ ساعته اعلام شده از سوی ترامپ لازم دیده می شود تا سناریوهای احتمالی مد نظر هئیت حاکمه آمریکا برای واکنش بر علیه سوریه مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.


سناریوی اول «واکنش محدود»

بر اساس این سناریو دولت آمریکا به عنوان یک قدرت نظامی برتر در معادلات سیاسی جهان لزوما ناچار به واکنش نسبت به واقعه دوما است لذا مانند واقعه بمباران پایگاه شعیرات محتمل است که امریکا بار دیگر اقدام به بمباران یک یا چند هدف نظامی در عمق خاک سوریه نماید و طبیعتا جهت اجتناب از هرگونه تلفات این واکنش با بهره گیری از ناوگان دریایی آمریکا و موشک های کروز میان برد آنها صورت خواهد پذیرفت.

البته بنا به ادعای برخی منابع اسرائیلی پایگاه های هوایی و پدافندی سوریه از اولویت بالایی جهت انهدام توسط آمریکا برخوردارند که طبیعتا باید برای مقابله با این سناریو تدابیر های لازم را پیشبینی کرد.


سناریوی دوم «ایجاد منطقه پرواز ممنوع»

بر اساس این سناریو دولت آمریکا با همراهی شرکای اروپایی و منطقه ای خود پس از بمباران تعدادی از سایت های پدافندی و راداری سوریه اقدام به اعلام منطقه پرواز ممنوع در منطقه غوطه شرقی و برخی دیگر از مناطق  دارای تنش نمایند.

این سناروی از این رو قابل توجه است که رژیم صهیونیستی طی روزهای گذشته و بر اساس اخبار منابع مطلع صهیونیستی با بهره گیری از دو فروند جنگنده اف ۱۵ و از حریم هوایی لبنان اقدام به هدف قرار دادن پایگاه هوایی تیفور نمود آنهم در شرایطی که بصورت مشخص مطلع از حضور مستشاران نظامی ایران در این پایگاه بوده است لذا این اقدام اسرائیل را می توانبه عنوان یک عملیات ارزیابی پیش از شروع حمله گسترده به اهدافی مشخص در خاک سوریه تحلیل نمود.

البته طبیعتا ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه هزینه های سنگینی را به دولت های متخاصم  به رهبری آمریکا تحمیل خواهد نمود ولی رژیم صهیونیستی با استقبال از این اقدام به نوعی در پی تضمین تداوم ناآرامی ها در سوریه و ممانعت از تمرکز محور مقاومت بر مقابله با این رژیم اشغالگر است ، ترامپ نیز برخورد با سوریه را به عنوان فرصتی برای بازسازی چهره هژمونیک آمریکا در منطقه می داند و در این راه با تکیه بر پشتیبانی دلارهای سعودی آماده اجرای این سناریو است البته لازم به ذکر است که بر اساس دیدگاه ارزیابان بین المللی روسیه در این شرایط حاضر به تقابل با یک ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا نخواهد شد و طبیعتا آمریکا مایل به از دست دادن این فرصت نیست. 


سناریوی سوم «تشدید تحریم ها»

در این سناریو محتمل است که دولت ترامپ با بررسی تمام گزینه های پیش رو و با توجه به وجود بحران شدید مالی و سیاسی در این کشور ایجاد هر گونه تنش نظامی با روسیه و ایران را در خاک سوریه مناسب ندیده و صرفا برای اغنای افکار عمومی صرفا به طراحی و اجرای مجموعه ای از تحریم های جدید بر علیه دولت سوریه ، روسیه و ایران اقدام کند.

با توجه به آنچه بیان شد سه سناریوی مطرح شده را می توان تنها گزینه های پیش روی ترامپ برای واکنش به حوادث دوما برشمرد که طبیعتا در صورت وقوع سناریوهای اول و دوم که شامل استفاده از قدرت نظامی می شود جبهه مقاومت باید سناریوهای مقابله احتمالی را برای جلوگیری از کسب هرگونه دستاورد احتمالی توسط  آمریکا و متحدینش پیش بینی نماید.


یادداشتی از: نوید کمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۱۴
روابط عمومی

در جامعۀ امروزی، جلوه‌های تکنولوژی در زوایای مختلفی از زندگی ما خودنمایی می‌کنند؛ به‌نحوی‌که بسیاری از خدمات شهری و اجتماعی موجود دارای نمونۀ مدرنیزه و الکترونیکی‌شدۀ خود نیز هستند که اتفاقاً با استقبال گستردۀ کاربران و شهروندان نیز روبه‌رو شده‌اند. یکی از نمونه‌های شاخص خدمات شهری الکترونیک سرویس درخواست تاکسی اینترنتی است که این روزها جزو محبوب‌ترین خدمات اینترنتی در کلان‌شهرهای ایران به شمار می‌آید.

تاکسی آنلاین ، جرائم رایانه ای ، تاکسی اینترنتی

هرچند تاکسی‌های اینترنتی به‌دلیل دسترسی آسان، کیفیت و هزینۀ شفاف در مقایسه با نمونه‌های سنتی تحت‌نظر سازمان تاکسی‌رانی از استقبال بیشتری برخوردارند، دریافت تلفن از کاربران و تبعاتی که به واسطۀ انتقال اطلاعات ممکن است برای مسافران به‌وجود بیاید باعث نگرانی‌هایی در بین برخی شهروندان شده است؛ نگرانی‌هایی که این روزها در برخی کانال‌های مجازی نیز ظهور و بروز داشته است.

چندی پیش، یکی از شهروندان با ارسال پیامکی به شهرآرا گفت: «چالش شمارۀ تلفن در برخی تاکسی‌های اینترنتی بزرگ‌ترین چالش این کسب‌وکارهاست. چرا مسئولان فکری برای این موضوع نمی‌کنند؟ برخی از افراد می‌توانند به‌راحتی از این موضوع سوءاستفاده کنند.».

در‌همین‌زمینه، مدیرعامل تاکسی‌رانی به شهرآرا می‌گوید: «دربارۀ خدمات تاکسی‌های اینترنتی آیین‌نامه‌ای را تدارک دیده‌ایم که قبلا به تأیید شورای شهر و فرمانداری رسیده است و در آن باتوجه‌به حساسیت‌های مربوط به حریم خصوصی افراد و همچنین اطلاعات شخصی افراد، از‌جمله شماره‌تلفن، ملاحظات فنی و استانداردهای ایمنی در حوزۀ نرم‌افزاری لحاظ شده است.».
سیدمهدی علوی مقدم در‌همین‌راستا می‌افزاید: «حتماً باید نرم‌افزارهای مربوط به تاکسی‌های اینترنتی به تأیید مراجعی که مسئولیت تأمین امنیت اطلاعات و شبکه‌ها را برعهده دارند برسد. در ادامه، بعد از اخذ تأیید مذکور، سازمان تاکسی‌رانی به آن‌ها مجوز فعالیت می‌دهد.». مدیرعامل سازمان تاکسی‌رانی در بخش دیگری از سخنانش یادآور می‌شود: «دغدغۀ تأمین امنیت افراد در حریم خصوصی در آیین‌نامه مورد‌توجه قرار گرفته است؛ بر‌این‌اساس شرکت‌هایی که در‌حال‌حاضر متقاضی ارائۀ خدمات هستند باید تأییدیه‌های لازم را بیاورند و شبکه‌های آن‌ها از‌لحاظ حفظ حریم خصوصی باید کاملا ایمن باشند.».

علوی‌مقدم عنوان می‌کند: «در آیین‌نامۀ مربوط به شرکت‌های تاکسی اینترنتی ارائۀ هر‌گونه اطلاعاتی در حوزۀ حریم خصوصی اشخاص به هر مرجعی بدون دستور مرجع قضایی ممنوع است و سرورهای این شبکه‌ها باید حتماً در داخل ایران باشد.».

وی ادامه می‌دهد: «تمام ملاحظات فنی و ایمنی که در حوزۀ حریم خصوصی و اطلاعات شخصی مسافران لازم بوده در آیین‌نامه دیده شده تا مردم، اگر قرار است برای نصب نرم‌افزار‌های مربوطه شماره‌تلفن خود را بدهند، از‌لحاظ امنیت حریم خصوصی خود اطمینان پیدا کنند.».

مدیرعامل سازمان تاکسی‌رانی ضمن بیان اینکه آیین‌نامۀ فعالیت تاکسی‌های اینترنتی به شرکت‌ها ابلاغ شده عنوان می‌کند: «مذاکراتی در‌حال انجام‌شدن است تا شرایط کسب‌و‌کار شرکت‌های اینترنتی تسهیل بشود. ما هم آمادگی این را داریم، اما تا‌جایی‌که ابزار نظارتی سازمان کم نشود.».
 
ضرورت دریافت تأییدیه‌های امنیتی

علوی‌مقدم در همین راستا می‌افزاید: «راننده‌های تاکسی‌های هوشمند برای فعالیت حتماً باید تأییدیه‌های امنیتی لازم را از مراجع ذی‌صلاح از جمله پلیس فتا، آپا و مراجع قضایی اخذ کنند تا نظارت بیشتری بر کار آن‌ها اعمال شود.».

نوید کمالی ، کارشناس فضای مجازی، نیز دراین‌باره به شهرآرا می‌گوید: «یکی از مسائلی که در حوزۀ استارت‌آپ‌های جدید فناوری اطلاعات وجود دارد نبود پیوست امنیتی است.». وی در همین راستا می‌گوید: «وقتی یک استارت‌آپ اقدام به فعالیت می‌کند و به مردم خدمات می‌دهد، نهادهایی باید بر روند فعالیتش نظارت کنند و از اطلاعات جمع‌آوری‌شده از مردم حفاظت کنند؛ در‌حالی‌که این‌گونه نیست.». 

وی ضمن بیان اینکه نظارت نکردن بر فعالیت‌های استارت‌آپ‌ها برای جامعه تبعاتی خواهد داشت اضافه می‌کند: «برای مثال، در حوزۀ تاکسی‌ها، شاهد هستیم که یک شرکت تاکسی آنلاین اعلام می‌کند که تاکنون نزدیک به ١٠٠ میلیون سفر برای شهروندان انجام داده است. این نشان می‌دهد بیش از ١٠٠ میلیون اطلاعات خصوصی افراد در این شرکت ذخیره شده است که دستیابی به آن‌ها می‌تواند مشکلات امنیتی شدیدی برای مسافران به همراه داشته باشد.».

ضرورت پیوست امنیتی استارت‌آپ‌ها
این کارشناس فضای مجازی در بخش دیگری از سخنانش می‌افزاید: «باید وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، به عنوان متولی امر در حوزۀ فناوری اطلاعات، پیوست امنیتی‌ این‌گونه مشاغل را تعریف کند تا استارت‌آپ‌هایی که قصد دارند به شهروندان خدمات عمومی ارائه دهند، پیوست ذکرشده را اعمال کنند.».

کمالی به پیوست امنیتی استارت‌آپ‌های مرتبط با خدمات عمومی اشاره می‌کند و می‌افزاید: «اساساً چه نیازی هست که شمارۀ تلفن کاربر گرفته شود یا امکان خروج از بانک اطلاعاتی آن‌ها برای کاربر وجود نداشته باشد؟». وی با ذکر مثالی ادامه می‌دهد: «کاربر، زمانی که می‌خواهد از شبکه‌های بین‌المللی مثل فیس‌بوک یا نرم‌افزارهایی مثل تلگرام خارج شود، تمام اطلاعات داده‌شده به نرم‌افزار پاک می‌شود. این اتفاق به این دلیل می‌افتد که قانون‌گذاران آن‌ها در حوزۀ فناوری اطلاعات قانون‌های لازم را در حوزۀ دفاع از حریم خصوصی دیجیتال کاربران تعریف کرده‌اند اما متأسفانه این خلأ قانونی در کشور ما وجود دارد.». این کارشناس فضای مجازی در همین زمینه ادامه می‌دهد: «در حال حاضر، چون قانون دفاع از حریم خصوصی دیجیتال کاربران وجود ندارد، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و نهادهای نظارتی باید به صورت موردی ورود پیدا کنند و از حریم خصوصی کاربران حفاظت کنند.». کمالی، ضمن بیان اینکه باید حفاظت از حریم خصوصی کاربران به صورت یک مطالبۀ ملی مطرح شود، متذکر می‌گردد: «تنها قانون مرتبط به حوزۀ فناوری اطلاعات، یعنی قانون جرائم رایانه‌ای، به سال ٨٩ -سال 88 صحیح می باشد  و متاسفانه خبرنگار محترم تهیه کننده این گزارش اشتباه ثبت نموده اند - برمی‌گردد. این در حالی است که فناوری‌ها در حال پیشرفت هستند.».

وی در انتهای سخنانش یادآور می‌شود: «بسیاری از نرم‌افزارها هستند که به اطلاعات شخصی افراد دسترسی اضافه دارند. سؤال اینجاست: این اطلاعات کجا می‌روند؟».

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۱:۴۹
روابط عمومی
نکاتی مهم برای حفظ امنیت در اسنپ و سرویس دهندگان مشابه

به گزارش سیتنا، "نوید کمالی" پژوهشگر و فعال حوزه رسانه و فناوری اطلاعات در یادداشت برای سیتنا، آورده است:

امروزه مظاهر تکنولوژی ارتباطات در جنبه های مختلفی از زندگی ما خودنمایی می کنند و تقریبا تمام خدمات کلاسیک شهری و اجتماعی موجود دارای نمونه مدرنیزه و الکترونیکی شده خود نیز هستند که اتفاقا با استقبال گسترده کاربران و شهروندان نیز روبرو شده اند که یکی از نمونه های شاخص آن سرویس درخواست خودروی اسنپ است که این روزها جز محبوبترین و پیشروترین خدمات تاکسی اینترنتی در ایران بشمار می آید و همچون سایر سرویس دهندگان تاکسی آنلاین به دلیل دسترسی آسان، کیفیت و هزینه شفاف از استقبال بیشتری نسبت به نمونه های سنتی تحت نظر سازمان تاکسی رانی برخوردار است.

با این حال انتشار خبر تجاوز یک راننده اسنپ به یک دختر جوان شوک بزرگی را به کاربران این نرم افزار وارد کرد و خوشبختانه پس از ورود به موقع و سریع پلیس به این ماجرا و جلب فرد مجرم مشخص شد که وی با سوابق مجرمانه و بدون ارائه سوء پیشینه از طریق استخدام کنندگان توجیه نشده کنار خیابانی اسنپ موفق شده است با هویت غیرواقعی به جمع رانندگان این شرکت افزوده شود.
وقوع این واقعه بهانه ای شد تا نکاتی را جهت استفاده آگاهانه تر و مطلوب تر از اینگونه خدمات ذکر نماییم تا شهروندان و کاربران تکنولوژی پسند با آگاهی و امنیت بیشتری از این سرویس و دهها نمونه کوچک و بزرگ مشابه استفاده نمایید.

1.    تاکسی آنلاین از شرکت اوبر (Uber) معروف و بین المللی گرفته تا نمونه های کوچکتر و بومی آن در داخل کشور به دلیل ماهیت مکان محور خود به موقعیت مکانی شما در هر لحظه دسترسی دارند (با استفاده از GPS تلفن همراه شما) و علاوه بر آن و به صورت طبیعی تمام سفرها و نقاط مورد تردد شما را در سرورهای خود ذخیره می کنند و در صورت عدم نظارت کافی یا نفوذ غیرقانونی افراد سودجو امکان جزیات مسیرهای رفت و آمد شما میسر خواهد بود که می تواند تبعات سنگی و خطرناکی را به همراه داشته باشد.

کافی است که تصور کنید فردی با مختصات آن فرد متجاوز با شیوه هایی مانند ایجاد رابطه دوستی با یک کارمند خاطی دارای دسترسی به بانک اطلاعاتی نرم افزار یا هر شیوه غیر قانونی دیگر امکان دریافت پرینت رفت و آمدهای یک زن یا دختر را داشته باشد! به نظر شما این نوع دسترسی های غیر مجاز چه خطراتی را می تواند برای آن دختر قربانی و بی اطلاع از این ماجرا به همراه داشته باشد!؟
متاسفانه برای این مورد نمی توان چاره ای اندیشید مگر اینکه یا از این خدمات استفاده نکنید و یا به صورت دقیق مبداء و مقصد خود را در این نرم افزارهای مشخص نکنید البته برای رفع این دغدغه در نهایت این دولت و نهادهای مسوول از جمله وزارت ارتباطات، نیروی انتظامی و قوه قضائیه هستند که در کنار مجلس شورای اسلامی و با همراهی یکدیگر باید علاوه بر افزایش تمهیدات شدید حفاظتی از بانک اطلاعاتی اینگونه سرویس دهندگان زمینه را برای تدوین قانونی برای حفاظت از حریم خصوصی دیجیتال شهروندان ایرانی و مبارزه با مجرمین و همچنین سرویس دهندگان سهل انگار فراهم کنند.
در این زمینه پیشنهاد می گردد توسعه دهندگان خدماتی مانند اسنپ قسمتی را برای حذف حساب همراه با پاکسازی بانک اطلاعاتی سفرهای هر فرد در نظر بگیرند تا در صورت تمایل هر کاربر به حذف حساب تمام اطلاعات شخصی ذخیره شده وی در سرورهای اینگونه نرم افزارها نیز بطور کامل پاک گردد.

2.     اسنپ و سرویس های مشابه در قرارداد خود که در هنگام نصب نرم افزار بدون اطلاع از جزییات آن مورد پذیرش شما واقع می شود خود را تنها یک واسط نرم افزاری معرفی می کنند و رابطه شما و راننده را قراردادی بین خود شما و شخص راننده تعریف می کنند، لذا در صورت وقوع هر حادثه ای این نوع سرویس دهندگان خود را فاقد مسئولیت معرفی خواهند کرد! پس به عبارت بهتر باید خودتان مواظب خودتان باشید!

3.    این روزها اگر در خیابان یا اطراف مراکز متبرکه در حال قدم زدن باشید شاید با افرادی برخورد کرده باشید که از شما تقاضا می کنند تا با اسنپ خود برای آنها سفارش تاکسی دهید! بنده شدیدا به شما توصیه می کنم تا این اشتباه را مرتکب نشوید زیرا در صورت وقوع هر حادثه مجرمانه در تاکسی به دلیل ثبت شدن مشخصات شما به عنوان سفارش دهنده سرویس، طبعا شما هستید که به محاکم قضایی و انتظامی فراخوانده خواهید شد! پس برای پیشگیری از درگیر شدن در پرونده هایی مانند زورگیری ، قتل و ... حتما به این نکته توجه کنید.

4.    در هنگام سفارش تاکسی حتما دقت کنید که حساب راننده خودرو دارای عکس باشد و قبل از سوار شدن به خودرو، عکس حساب راننده را با شخص پشت فرمان خودرو مطابقت دهید و در صورت تفاوت در چهره از سوار شدن به خودرو امتناع کنید.

5.    در صورت استفاده از تلفن های همراه اندرویدی حتما برای استفاده از سرویس دهندگان آنلاین تاکسی نسخه اندروید تلفن همراه هوشمند خود را به نسخه 6 بروزرسانی نمایید تا قادر باشید دسترسی های اضافه و غیرضروری این نرم افزارها را مسدود نمایید، البته توجه داشته باشید که در زمانهایی که قصد استفاده از ابزار ها را ندارید حتما GPS دستگاه شما خاموش باشد! (لینک دانلود تعدادی از نرم افزارهای امنیتی مفید و کاربردی برای کنترل دسترسی های غیر مجاز به منابع تلفن همراه هوشمند)

متاسفانه باید اذعان نمایم که یکی از مهمترین دغدغه های موجود در فضای مجازی کشور آنهم در شرایطی که هر روز بر تعداد استارتاپ‌های اینترنتی و نوظهور داخلی و خارجی کشور افزوده می شود فقدان وجود یک قانون جامع و روزآمد حفاظت از حریم خصوصی دیجیتال کاربران ایرانی است و این فقدان موجب شده است تا هر شرکت بدون وجود پیوست حفاظتی و امنیتی مناسب قادر باشد با راه اندازی یک سرویس یا نرم افزار اینترنتی میلیاردها رکورد اطلاعاتی را در مورد کاربران ایرانی جمع آوری و ذخیره نماید که این خود می تواند در سال‌های آینده مشکلات عظیم اجتماعی و امنیتی را برای آحاد جامعه به همراه داشته باشد.

در پایان باید توجه داشت آنچه موجب نگرانی است بی توجهی کاربران و مسئولین نسبت به تبعات دسترسی افراد بدون صلاحیت به آمارها و اطلاعات خصوصی کاربران است، از این رو لازم دیده می شود با توجه به قرار گرفتن یک فرد جوان و توانمند دلسوز و مطلع در مسند وزارت ارتباطات این موضوع از جانب وی پیگیری شده و تدابیر لازم برای تالیف و تصویب قوانین و پیوست های قانونی در نظر گرفته شود تا در سالهای آینده با مشکلات ناشی از افشای اطلاعات خصوصی کاربران فضای مجازی در حجم گسترده مانند آنچه بر سر اطلاعات 118 و ایرانسل و شماره های مشترکین آنها آمد نباشیم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۲۱:۵۸
روابط عمومی

نوید کمالی در گفت و گو با خبرگزاری علم و فناوری در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا در حوزه نرم افزار اختراع کم است اظهار کرد: امروزه بنا بر آمارهای موجود و معتبر جهانی فناوری اطلاعات و محصولات مبتنی بر آن یکی از مهمترین و سودآور ترین شاخه های اقتصاد مدرن را شکل داده اند و از این رو هر روز بر حجم ابداعات و اختراعات و همچنین محصولات مبتنی بر این حوزه و خصوصا فضای مجازی افزوده می شود .

کسب و کار اینترنتی

وی ادامه داد: خوشبختانه در دو دهه گذشته کشور ما نیز با فاصله کمی نسبت به سایر کشورهای پیشگام جهان به عرصه فناوری اطلاعات و حمایت از توسعه و گسترش آن ورود کرد که در نتیجه آن امروز شاهدیم یکی از پر اقبالترین رشته های دانشگاهی کشور رشته های مرتبط با دانش فناوری اطلاعات است.

عدم حمایت دولت از طرح های نوآروانه و اقتصادی در حوزه آی تی؛ خشک شدن تفکر تولید و کارآفرینی در بین قشر جوان

عضو انجمن علمی تجارت الکترونیک ایران افزود: اما با این حال این سوال مطرح است که چرا تاکنون حوزه فناوری اطلاعات با وجود صدها هزار فارغ التحصیل دانشگاهی در رشته های مرتبط نتوانسته است نقشی در بهبود اقتصاد کشور و خصوصا عرصه صادرات نرم افزار و تکنولوژی های فناورانه اطلاعاتی بازی کند!؟ متاسفانه این سوال پاسخ های فراوانی دارد اما آنگونه که مبرهن است عدم حمایت دولت از طرح های نوآورانه و اقتصادی حوزه IT و همچنین باز بودن بازار کشور به روی نرم افزارها و محصولات «آی تی پایه» خارجی موجب شده است تفکر تولید و کارآفرینی محصول در بین فعالان این حوزه و خصوصا قشر جوان تا حدودی زیادی خشکیده شود.

اقتصاد نفتی؛ یکی از مهمترین دلایل عدم توجه به اقتصاد فناورانه

 وی تصریح کرد: البته اقتصاد نفتی کشور یکی از مهمترین دلایل عدم توجه به اقتصاد فناورانه است که با تشدید تحریم ها زمینه فاصله گرفتن از این اقتصاد و طبعاً توجه به حوزه های جدید اقتصادی مانند فناوری اطلاعات در کشور ما مهیا شده است.

کمالی بیان داشت: البته جای امیدواری دارد که در سال های اخیر با افزایش بینش و آینده نگری سیاست گذاران عرصه فناوری کشور شاهد شکوفایی بیش از پیش کسب و کارهای حوزه فناوری اطلاعات هستیم که در صورت تداوم این روند و ممانعت از سنگ اندازی های سیستماتیک شاهد خارج شدن حوزه آی تی کشور از وضعیت رکود و شروع دوران تولیدکنندگی خواهیم بود که طبعاً زمینه تحول اقتصادی کشور و همچنین فاصله گرفتن بیش از پیش کشور از اقتصاد نفتی را فراهم خواهد کرد.

رویا سازی بازی و سرگرمی های مدرن؛ مهمترین دلایل شکوفایی بازار بازی های رایانه ای

وی به توانمندی متخصصان داخلی در ساخت بازی های رایانه ای اشاره کرد و افزود: بازی بازی های رایانه ای امروزه یکی از پرسودترین بخش های اقتصاد مبتنی بر محصولات نرم افزاری را به خود اختصاص داده اند و جامعه هدف آن بر خلاف بازی های سنتی که غالبا خردسالان را در بر می گیرند در تمام رده های سنی دارای مخاطب و مشتری پایدار است.

عضو انجمن علمی تجارت الکترونیک ایران یکی از مهمترین دلایل شکوفایی بازار تولید بازی های رایانه ای را ویژگی رویا سازی این بازی ها و سرگرمی های مدرن دانست و گفت: زیرا به واسطه این نوع بازی ها هر کاربر در موقعیت های خیالی مورد علاقه خود قرار گرفته و توانمندی های خود را می آزماید و حتی کاستی ها خود در زندگی واقعی را به ظاهر در دنیای بازی های الکترونیکی می پوشاند اینگونه از «من مجازی» خود لذت می برد و حتی برای حفظ و افزایش آن هزینه نیز می پردازد.

وی  اذعان کرد: بطور مثال یکی از بازی های موفقی که در کشور ما نیز بیش از ۴ تا ۵ میلیون کاربر را به خود جلب نموده بود بازی clash of clans است که بازی کنندگان را در موقعیت رهبری جوامع قرار می داد و هر کاربر برای موفقیت قبیله خود باید از تمام توانمندی‌های فکری و حتی مالی خود بهره می جست که این خود موجب جاری شدن میلیون ها دلار سود روزانه برای تولید کنندگان این بازی شده بود.

کمالی عنوان کرد: در واقع بررسی این نمونه به ما نشان می دهد که صنعت بازی سازی می تواند یکی از پایه های اقتصادی هر کشوری شود اما برای دسترسی به آن نیاز به ملزوماتی از جمله داشتن دانش روز تولید بازی ، دسترسی به سخت افزارهای مورد نیاز برای تولید بازی ، سناریو نویسان و یا داستان پردازان توانمند برای خلق داستان جذاب ، منابع مالی و حمایتی مناسب ، شبکه توزیع گسترده داخلی و خارجی و امکان تبلیغات بین الملی است که متاسفانه در این موارد محدودیت های فراوانی وجود دارد اما با همه این شرایط و با وجود دسترسی پایین تولیدکنندگان به تکنولوژی ها پیشرفته تولید بازی شاهد ارائه محصولاتی قابل قبول و ارزشمند از سوی تولیدکنندگان جوان ایرانی هستیم که این خود نوید آینده مطلوب را برای این عرصه پر درآمد می دهد.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه نقش شرکت های دانش بنیان درتوسعه و بستر سازی نرم افزار در کشور چگونه است بیان داشت: شرکت های دانش بنیان نزدیک به یک دهه است که بطور رسمی و گسترده به یکی از امیدهای توسعه فضای کسب و کار و اقتصاد کشور بدل شده اند و سرمایه گذاری های زیادی در این حوزه صورت گرفته است زیرا اقتصاد مبتنی بر محصول دانش بنیان می تواند چندین برابر انواع محصولات معدنی ، نفتی برای یک کشور سودآوری داشته باشند و علاوه و بر افزایش سهم صادرات فناوری موجب شکل گیری مشاغل متعدد برای جوان گردند.

صنایع پاک؛ نرم افزار و محصولات آی تی

عضو انجمن علمی تجارت الکترونیک ایران اظهار داشت: خوشبختانه یکی از مباحث مورد علاقه شرکت های دانش بنیان حوزه نرم افزار و محصولات آی تی پایه است که در ادبیات جهانی به عنوان صنایع پاک شناخته می شوند و می توانند با بهره گیری از سرمایه های ذهنی جوانان زمینه خلق ثروت برای کشور را مهیا کنند.

حمایت هر چه بیشتر دولت و مجلس ؛شکوفا شدن شرکت های دانش بنیان

وی یادآور شد: بطور مثال تولید انواع نرم افزارهای پردازش تصویری امروز موجب شده است تا نهادهایی مانند سازمان های مرتبط با کنترل ترافیک بدون وابستگی به محصولات خارجی امکان رصد و پایش هوشمند ترافیک شهرها و کنترل پلاک خودروهای متخلف را داشته باشند.

کمالی خاطر نشان کرد: در نمونه ای دیگر امروز مارکت های نرم افزاری تلفن همراه کشور به وفور میزبان محصولات نرم افزاری شرکت های دانش بنیان هستند که بعضاً سودهای چند ده میلیاردی را برای آن ها به ارمغان آورده است که یکی از نمونه های موفق آن نرم افزار اسنپ که بدلیل دارا بودن ویژگی خلاقانه بودن و همچنین کاربردی بودن توانسته است کاربران زیادی را به خود جلب کند.

وی در پایان ابراز کرد: با این حال عرصه تولید نرم افزارهای موفق در شرکت های دانش بنیان در ابتدای راه است و برای شکوفا شدن بیش از پیش آن باید دولت و مجلس بر حمایت های خود از این شرکتها و محصولات کاربردی آن ها بیفزایند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۴۰
روابط عمومی

« امروز یکی از مسائلی که بعضا قلب بنده را به درد میاره این است که شاهدم بعضا یک فرد محرومی ، یک فرد مستضعفی ، یک فرد روستایی بهش یک ظلمی شده ، بهش یک اجحافی شده و آن ظلم هم، ظلم آشکاری بوده یعنی حقوق قانونی این فرد مظلوم ، حقوق شرعی و حقوق انسانی آن فرد توسط یک مسئولی یا نهادی پایمال شده ..

این فرد صدایش به جایی نمی رسد ، کسی به دادش توجه نمی کند ، کسی فریاد داد خواهی اش را پاسخ نمی دهد . . .چون فرد مظلومی است . . .

این فرد مراجعه می کند به رسانه ما ، به خبرنگار ما ، به مدیر رسانه ای ما . . .

اما این برادر رسانه ای ما میاد دو دوتا چهارتا می کنه و میاد منافع دنیایی خودش را می سنجه و  امتناع می کنه از پیگیری مطالبه به حق اون ظلوم و مستضعف و محروم . . .

خوب این یک منکر رسانه ای است ، رسانه باید در خدمت مردم باشد ، رسانه باید در خدمت پیگیری مطالبات مستضعفین باشد . . .

مگر ما انقلاب نکردیم برای مستضعفین . . .

حالا مایی که اسم خودمون رو گذاشتیم رسانه انقلابی . . .

حالا مایی که اسم خودمون رو گذاشتیم سرباز جنگ نرم . . .

منافع دنیایی را اولویت ببخشیم به منافع اخلاقی . . . 

این یک انحراف آشکار در فعالیت رسانه ای است . . .

بنده به شما خواهران و برادران رسانه ای عزیزم عرض کنم که مردم از ما انتظار دارند . . . »

- گوشه ای از سخنرانی مهندس نوید کمالی در نشست رسالت رسانه در عصر انتظار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۳۵
روابط عمومی