وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۷۲ مطلب با موضوع «دیدگاهها» ثبت شده است

خبرگزاری آنا: هم‌زمان با بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی، «نوید کمالی» کارشناس مسائل راهبردی و سیاست خارجی در گفت‌و‌گو با خبرنگار آنا به بررسی نقش برجسته وی در شکست پروژ‌های دشمنان اسلام پرداخت.
 
کمالی درمورد نقش سردار در ناکامی پروژه خاورمیانه جدید اظهار کرد: سردار شهید قاسم سلیمانی بدون شک به عنوان یکی از برجسته‌ترین فرماندهان و استراتژیست‌های نظامی تاریخ کشورمان، نقشی تعیین‌کننده در شکست پروژه خاورمیانه جدید ایفا کرد.

 هرج و مرج سازنده برای خاورمیانه!

کمالی بیان کرد: این پروژه که با هدف تجزیه کشور‌های منطقه غرب آسیا، تضعیف قدرت‌های مستقل و افزایش نفوذ رژیم صهیونیستی طراحی شده بود، توسط دولت‌های مختلف ایالات متحده پیگیری شد. خاورمیانه بزرگ که گاهی اوقات به عنوان «خاورمیانه جدید» نامیده می‌شود، ابتدا توسط «کاندولیزا رایس» وزیر وقت امور خارجه آمریکا، در قالب طرح «چشم انداز دولت بوش برای آینده منطقه» در ژوئن ۲۰۰۶ در دبی مطرح شد. رایس در آن زمان گفت که این امر از طریق «هرج و مرج سازنده» محقق خواهد شد! این عبارت چند هفته بعد در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با «ایهود اولمرت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و همزمان با جنگ ۲۰۰۶ لبنان تکرار شد! واژه هرج و مرج سازنده در آن زمان نشان از برنامه ریزی بلند مدت آمریکایی‌ها برای غرق کردن خاورمیانه در انبوهی از جنگ‌ها و بحران‌های منطقه‌ای داشت!

وی افزود: آمریکا از آن زمان در راستای اجرای این طرح، از ابزار‌های گوناگونی مانند تقویت گروه‌های تروریستی، برانگیختن جنگ‌های داخلی و حمایت از نیرو‌های تجزیه‌طلب بهره برده است که یکی از مهمترین نمونه‌های آن، ایجاد و حمایت از گروه تروریستی داعش بود که به عنوان مهم‌ترین تهدید امنیتی منطقه در دهه گذشته ظهور کرد.

کارشناس مسائل راهبردی تاکید کرد: سردار سلیمانی با تکیه بر توانمندی‌های خود در مدیریت بحران و فرماندهی میدان، موفق شد نقش مهمی در ایجاد و تقویت محور مقاومت ایفا کند. ایجاد ائتلافی قدرتمند میان دولت‌های ایران، عراق، سوریه، یمن و لبنان و سازماندهی گروه‌های مقاومت همچون حزب‌الله لبنان و نیرو‌های حشدالشعبی در عراق، از دستاورد‌های بزرگ او بود. او نه تنها به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بلکه به عنوان دیپلماتی برجسته در صحنه نبرد‌های میدانی عمل کرد و توانست روابط سیاسی و نظامی محور مقاومت را به گونه‌ای به هم پیوند دهد که ضربات سنگینی به طرح‌های آمریکا وارد کند.

هدایت دیپلماسی محور مقاومت توسط سردار سلیمانی 

کمالی تأکید کرد: یکی از مهم‌ترین نقاط عطف در شکست پروژه خاورمیانه جدید، آزادسازی مناطق اشغالی از کنترل داعش بود. سردار سلیمانی با طراحی و هدایت عملیات‌های گسترده‌ای همچون آزادسازی موصل، حلب و دیرالزور، نقش کلیدی در نابودی این گروه تروریستی داشت. او با شناخت دقیق از پیچیدگی‌های میدانی، توانست راهبرد‌های دشمن را خنثی و ابتکار عمل را در جبهه‌های نبرد به محور مقاومت بازگرداند. حضور او در خط مقدم جنگ و ارتباط مستقیم با نیرو‌های رزمنده، نه تنها موجب تقویت روحیه آنان می‌شد بلکه باعث افزایش هماهنگی‌ها و کارآمدی عملیات‌ها نیز بود.

وی ادامه داد: علاوه بر موفقیت‌های نظامی، سردار سلیمانی با هدایت دیپلماسی مقاومت توانست حمایت مردمی را در کشور‌های منطقه جلب کند. او با تأکید بر لزوم حفظ وحدت میان ملت‌های منطقه و مقابله با سیاست‌های تفرقه‌افکنانه دشمنان، به تقویت پیوند‌های سیاسی و اجتماعی محور مقاومت کمک کرد. این تلاش‌ها باعث شد تا پروژه خاورمیانه جدید، که هدف اصلی آن تضعیف و تجزیه کشور‌های مستقل منطقه بود، با شکست مواجه شود.

شهید سلیمانی با تکیه برایمان و اراده پیروز شد

کمالی درمورد ویژگی‌های حیات‌بخش مکتب شهید گفت: بنده معتقدم که مکتب شهید قاسم سلیمانی مجموعه‌ای از ارزش‌ها، اصول و شیوه‌های رفتاری است که او در دوران حیاتش به نمایش گذاشت و پس از شهادتش به الگویی جهانی برای آزادگان جهان تبدیل شد. این مکتب بر پایه ایمان عمیق به خداوند، عشق به مردم، کشور و ایثار تعریف می‌شود و در میان تمامی جنبش‌های آزادی‌خواه و مقاومت جهانی، جایگاه ویژه‌ای یافته است. شهید سلیمانی با رفتار، گفتار و عمل خود نشان داد که چگونه می‌توان در سخت‌ترین شرایط، با تکیه بر ایمان و اراده، به پیروزی دست یافت.

کارشناس مسائل غرب آسیا تاکید کرد: از برجسته‌ترین ویژگی‌های مکتب شهید سلیمانی، شجاعت و ایستادگی در برابر دشمنان بود. او همواره بر خلاف رویه معمول فرماندهان و مقامات عالی، در خط مقدم مبارزه با ظلم و استکبار حضور داشت و از هیچ تهدیدی هراس نداشت. این شجاعت، همراه با اخلاص و تواضع او، موجب شد تا در میان نیرو‌های مقاومت و حتی مردم عادی به عنوان نمادی از مقاومت و آزادگی شناخته شود. شهید سلیمانی نه تنها در صحنه نبرد، بلکه در تمامی جنبه‌های زندگی، فردی متعهد به عدالت، اخلاق و خدمت به مردم بود.

وی افزود: تواضع و ارتباط نزدیک با مردم یکی دیگر از ویژگی‌های مکتب شهید سلیمانی بود. او هیچ‌گاه خود را از مردم جدا نمی‌دانست و همواره در کنار آنان حضور داشت. این ارتباط نزدیک، باعث شد تا مکتب او نه تنها در میان نیرو‌های نظامی، بلکه در میان مردم عادی نیز مورد پذیرش و احترام قرار گیرد. همچنین، رویکرد انسان‌محور او در مقابله با دشمنان و تأکید بر اهمیت حفظ کرامت انسانی، به الگوی بی‌نظیری برای رهبران مقاومت تبدیل شد.

شهید سلیمانی خود را درگیر جریانات سیاسی نمی‌کرد

کمالی بیان کرد: شهید سلیمانی دلبسته ایران و متعهد به منافع ملی بود، وی هیچگاه خود را درگیر بازی‌های سیاسی جریانات کوچک و بزرگی که تنها اولویت‌شان کسب کرسی در قوه مجریه و مقننه است نمی‌کرد و تنها معیار تشخیص سیاسی را ولی زمانه قرار داده بود. این ویژگی موجب شد تا وی خارج از فضای قطبی‌سازی سیاسی حاکم بر کشور به عنوان شخصی ملی و فرا جناحی مورد احترام آحاد ملت باشد.

ویژگی دیگر مکتب شهید سلیمانی، جهانی بودن پیام آن است. این مکتب نه تنها به مسلمانان، بلکه به تمامی ملت‌هایی که تحت ستم و ظلم قرار دارند، راهکاری برای مقاومت و ایستادگی ارائه می‌دهد. اصولی همچون عدالت، همبستگی و دفاع از مظلومان، مکتب شهید سلیمانی را به یک ایدئولوژی جهانی تبدیل کرده است که می‌تواند الهام‌بخش تمامی آزادگان باشد.

مکتب شهید سلیمانی، مقاومت راهی برای دستیابی به امنیت پایدار

کارشناس مساائل منطقه درمورد الهام بخش بودن مکتب شهید سلیمانی اظهار کرد: مکتب شهید سلیمانی به عنوان الگویی عملی و کارآمد، توانسته است به منبع الهام‌بخش برای ملت‌ها و جنبش‌هایی تبدیل شود که تحت فشار امپریالیسم و صهیونیسم جهانی قرار دارند. این مکتب بر این اصل تأکید دارد که مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم، نه تنها یک وظیفه اخلاقی و انسانی است، بلکه راهی برای دستیابی به آزادی، امنیت و توسعه پایدار است.

وی افزود: یکی از مهم‌ترین جنبه‌های الهام‌بخشی مکتب شهید سلیمانی، تأکید بر خودباوری و اعتماد به توانمندی‌های داخلی است. او به ملت‌ها نشان داد که با تکیه بر اراده و ایمان، می‌توان بر بزرگ‌ترین قدرت‌های جهان غلبه کرد. تجربه موفق محور مقاومت در مقابله با گروه‌های تروریستی و شکست پروژه‌های تجزیه‌طلبانه، نمونه‌ای از کارآمدی این رویکرد است. 

سردار سلیمانی با ارائه راهبرد‌های عملی و مؤثر، به ملت‌ها و دولت‌های تحت ستم آموخت که چگونه می‌توانند با همبستگی و اتحاد، از وابستگی به قدرت‌های خارجی رهایی یابند و آینده خود را بسازند.

همبستگی بین مسلمانان با رویکرد شبکه‌سازی

کمالی گفت: همبستگی و همکاری میان ملت‌ها و گروه‌های مقاومت، یکی دیگر از اصول کلیدی مکتب شهید سلیمانی است. او همواره بر اهمیت وحدت میان مسلمانان و سایر ملت‌های تحت ستم تأکید داشت و تلاش می‌کرد تا اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی را به حداقل برساند. این رویکرد باعث شد تا محور مقاومت به یک شبکه قدرتمند و هماهنگ تبدیل شود که توانست ضربات مهلکی به سیاست‌های سلطه‌طلبانه آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد کند.

مبارزه با ظلم بوسیله دیپلماسی، فرهنگ و رسانه 

کمالی ادامه داد: مکتب شهید سلیمانی همچنین به ملت‌ها می‌آموزد که مبارزه با ظلم، صرفاً یک اقدام نظامی نیست، بلکه مستلزم بهره‌گیری از تمامی ابزار‌های موجود، از جمله دیپلماسی، فرهنگ و رسانه است. او با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی مقاومت، توانست حمایت‌های مردمی و سیاسی گسترده‌ای را برای جنبش‌های مقاومت جلب کند. این تلاش‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با بهره‌گیری از ابزار‌های غیرنظامی نیز به مقابله با نظام سلطه پرداخت و پیروزی‌های چشمگیری به دست آورد.

این کارشناس مسائل راهبردی در پایان بیان کرد: در نهایت، مکتب شهید سلیمانی نه تنها برای ملت‌های منطقه، بلکه برای تمامی جنبش‌های آزادی‌خواه در سراسر جهان، یک الگوی موفق و قابل تقلید است. پیام این مکتب، ایستادگی در برابر ظلم، ایمان به عدالت و تلاش برای ساختن آینده‌ای بهتر برای نسل‌های آینده است. از این رو، می‌توان گفت که مکتب شهید سلیمانی، نه تنها یک مکتب نظامی، بلکه یک مکتب انسانی و جهانی است که می‌تواند الهام‌بخش تمامی آزادگان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۰۳ ، ۱۴:۳۲
روابط عمومی
در حالی که چشم‌ها به جنوب لبنان و بازگشت ساکنانش خیره شده و حزب الله در تدارک برنامه‌های پس از اجرای آتش بس بود سوریه دوباره درگیر جنگ داخلی شد. جنگی که تا این لحظه به شمال غرب این کشور محدود شده و برجسته‌ترین گروه شرکت کننده در حمله نیز هیئت تحریرالشام است. اما آشوب‌های فعلی سوریه ریشه در چه عواملی دارد؟
در برنامه ایران امروز شبکه اول سیما به این دست سوالات و ارائه پاسخ به آن‌ها پرداختم.

Navid Kamali - نوید کمالی


مشاهده برنامه در آپارات
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۳ ، ۲۰:۱۸
روابط عمومی

بنیامین نتانیاهو نیز در سازمان ملل،  کریدور آی‌مک را یک کریدور نجات‌بخش خوانده و کریدور مقاومت را نفرین شده معرفی کرد. این اظهارات نشان می‌دهد که جنگ نظامی  خاورمیانه در لایه‌های عمیق‌تر، یک نزاع کریدوری را در دل خود پنهان کرده است. 

نوید کمالی کارشناس مسائل بین‌الملل توضیح می‌دهد:
🔹اجرای «کریدور مقاومت» با محور ایران، عراق، سوریه و لبنان برای اسرائیل یک تهدید جدی است که مانع از نفوذ آمریکا در منطقه می‌شود.

🔹آمریکا با طرح «کریدور آی مک» پروژه مصری کردن ایران را کلید زده است تا ما را به یک کشور دسته چندم جهان اسلام تبدیل کند.

برای مشاهده این برنامه بر روی تصویر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۳ ، ۲۳:۳۶
روابط عمومی

در طول تاریخ معاصر مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای بین المللی و جمعی جامعه جهانی، همواره بستری برای تعامل و گفت وگو میان کشورها و ملت های مختلف بوده است. این نهاد بین المللی نه تنها محلی برای تبیین مواضع دولت ها بلکه فضایی برای تاثیرگذاری بر نظام بین المللی است. در این چهارچوب، شرکت مقامات عالی رتبه کشورها، بویژه روسای جمهور، فرصتی بی بدیل برای معرفی هر کشور و طرح دیدگاه ها و سیاست های داخلی و خارجی آن و حتی اصلاح تصویر جهانی آن کشور در افکار عمومی جهانیان محسوب می شود.برای ایران، به عنوان کشوری با جایگاهی ویژه در غرب آسیا و نظام جهانی، حضور در این نشست جهانی اهمیت مضاعفی دارد. طی سالیان اخیر، ایران اسلامی در مواجهه با فشارهای بین المللی و تحریم های اقتصادی، با چالش های گوناگونی روبه رو بوده و فرای این دو، دشمنان از هر فرصتی برای ترویج «ایران هراسی» در فضای بین المللی بهره برداری کرده اند تا از این طریق مسیر شکل گیری و تعمیق روابط کشورمان با دیگر کشورها و ملت ها را سد یا محدود نمایند.به عبارت دقیق تر رسانه های غربی در سایه جنگ نرم دولت های غربی نقشی پررنگ در شکل دهی به تصویر کشورمان در جهان ایفا کرده اند و متاسفانه تصویر ساخته و پرداخته شده توسط آنها عمدتا همراه با سوگیری های منفی و سیاه نمایی بوده است. 

در چنین شرایطی، تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد می تواند فرصتی استثنایی برای ارائه تصویری نو و شایسته از ایران اسلامی باشد؛ تصویری که به طور واقع بینانه و عادلانه بازتاب دهنده تلاش ها، دستاوردها و سیاست های صلح طلبانه کشورمان در منطقه و جهان باشد.حضور رئیس جمهور جدید کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل، پیامی قوی از سوی ایران به جامعه جهانی خواهد داشت؛ پیامی که نشان دهنده عزم و اراده کشور برای همکاری های چندجانبه، تاکید بر حل وفصل مسالمت آمیز مناقشات و توسعه پایدار است. این فرصت نباید بسادگی از دست برود. 

سخنرانی رئیس جمهور در این مجمع، علاوه بر بیان مواضع ایران درخصوص مسائل بین المللی، باید تلاشی برای اصلاح تصویر نادرستی باشد که برخی کشورها و رسانه ها از ایران عزیز در افکار عمومی جهان ترسیم کرده اند.این تصویرسازی نادرست که گاه ایران را به عنوان کشوری حامی خشونت و بی ثباتی منطقه ای معرفی می کند، نه تنها بر افکار عمومی جهان، بلکه بر روابط دیپلماتیک ایران با سایر کشورها تاثیرات منفی گذاشته است. ازاین رو، رئیس جمهور کشورمان باید با بیانی شفاف و مستدل، به جهان نشان دهد که ایران به دنبال صلح، ثبات و همکاری های بین المللی است.یکی از مهم ترین ابعاد حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی، تاکید بر نقش سازنده ایران در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی است. کشورمان در طول سالیان اخیر نقشی اساسی در مبارزه با گروه های تروریستی مانند داعش ایفا کرده است و اگر این تلاش ها نبود امروز چهره غرب آسیا متفاوت بود. این تلاش ها که در راستای تامین امنیت منطقه و جهان بوده، باید بدرستی تبیین و تشریح شود، در واقع افکار عمومی جهان باید بداند که آرامش امروز خود را مدیون فداکاری ایرانیان در مقابل تروریسم هستند.

رئیس جمهور می تواند با استفاده از این فرصت، به جامعه جهانی نشان دهد که ایران به دنبال تعامل سازنده و رفع تنش هاست و تحریم ها نه تنها به نفع صلح و امنیت جهانی نیست، بلکه به افزایش شکاف ها بین دولت و ملت ایران و قدرت های تحریم گر جهان منجر می شود.

مساله فلسطین و جنگ غزه

سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی است که باید با دقت و حساسیت بسیار به آن نگریست. هر کلام رئیس جمهور در زمان سخنرانی باید به عنوان یک پیام دیپلماتیک مهم برای مخاطبان تلقی شود؛ پیامی که نه تنها به دیگر دولت ها، بلکه به افکار عمومی جهان نیز مخابره می شود. ازاین رو، ضروری است که لحن و محتوای این سخنرانی مقتدرانه و از سر عزتمندی و البته به دور از هرگونه تنش زایی و تحریک باشد. رئیس جمهور باید با رویکردی منطقی و سازنده، بر اهمیت دیپلماسی و گفت وگو تاکید کرده و نشان دهد که ایران همواره به دنبال تعامل و همکاری در عرصه بین المللی بوده است. همچنین، تبیین مواضع کشورمان درباره مسائل کلیدی منطقه ای مانند بحران سوریه، یمن و به طور خاص مساله فلسطین و جنگ غزه نیز می تواند یکی از بخش های مهم این سخنرانی باشد. 

رئیس جمهور باید نشان دهد که کشورمان به عنوان یکی از بازیگران اصلی در غرب آسیا، همواره در تلاش برای حل این مسائل و بحران ها بوده و در این راستا به تبیین نقش سازنده کشورمان بپردازد.نکته ای که نباید نادیده گرفت، تاثیرگذاری دیپلماسی عمومی و رسانه ای بر افکار عمومی جهانی است. حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی تنها به سخنرانی محدود نمی شود، بلکه دیدارهای دوجانبه و چندجانبه با دیگر رهبران جهان نیز بخشی از این حضور است که می تواند زمینه ساز تقویت روابط دیپلماتیک کشورمان با سایر کشورها باشد. ازسوی دیگر، رسانه های جهانی نیز نقشی اساسی در شکل دهی به تصویری که از ایران در جهان ایجاد می شود، ایفا می کنند. پس از سخنرانی، باید تعامل مستمر با رسانه های بین المللی و سازمان های مردم نهاد برقرار شود تا پیام ایران بدرستی به افکار عمومی جهان منتقل گردد. دیپلماسی عمومی هیات همراه رئیس جمهور باید به گونه ای طراحی شود که از این فرصت برای بهبود تصویر جهانی کشور استفاده شود. درنهایت، باید به خاطر داشت که هر سخنرانی و دیدار در عرصه بین المللی فرصتی برای تقویت جایگاه کشور در نظام جهانی است و این فرصت نباید بسادگی از دست برود.در پایان مجددا باید بر این نکته تاکید کنم که مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی استثنایی برای کشورمان است تا تصویر شایسته ای از خود به جهان ارائه دهیم. حضور پررنگ رئیس جمهور در این نشست و بیان دیدگاه های منطقی، سازنده و صلح طلبانه کشورمان، می تواند به اصلاح تصویر کشورمان در افکار عمومی جهانی کمک کند.این سخنرانی باید نه تنها به عنوان پیام رسمی ایران به دیگر دولت ها، بلکه به عنوان پیامی به افکار عمومی جهانی تلقی شود. در این رابطه تکیه و تاکید بر مفاهیمی مانند تعامل، همکاری بین المللی، توسعه پایدار و حل وفصل مسالمت آمیز مناقشات، می تواند به تقویت جایگاه کشورمان در نظام بین المللی کمک کرده و بستری مناسب و مساعد را برای پیشبرد منافع ملی کشورمان در عرصه جهانی فراهم کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۱:۳۱
روابط عمومی

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ حمله رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و به شهادت رساندن تنی چند از نیروهای ایرانی این سوال را ایجاد کرده است که هدف اصلی رژیم صهیونیستی از این جنایت آشکار چه بوده است؟ آیا این اقدام با پشتیبانی آمریکا انجام شده است و اینکه تحولات کنونی با اتفاقات اخیر منطقه و به خصوص جنگ غزه چه نسبتی دارد.

در این خصوص با نوید کمالی کارشناس مسائل راهبردی گفت‌وگو کردیم. متن این مصاحبه به شرح زیر است:

ارزیابی شما از جنایت اخیر رژیم صهیونیستی چیست؟

در ماه‌های اخیر خصوصاً پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی شاهد افزایش اقدامات خصمانه و بی‌پروای رژیم صهیونیستی علیه مواضع و شخصیت‌های مقاومت خصوصاً جمهوری اسلامی ایران در منطقه با محوریت کشور سوریه هستیم که حادثه اخیر حمله به کنسولگری ایران در دمشق یکی از خونبارترین آن‌ها است.

بدون شک این اقدامات در راستای سیاست‌های خصمانه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی است. این رژیم به دنبال ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه و همچنین ممانعت از گسترش نفوذ جبهه مقاومت و خاصه ایران در منطقه است.

از سوی دیگر، این حمله به واسطه جنبه‌های حقوق بین‌الملی آن خصوصا اقدام علیه یک مکان دارای مصونیت دیپلماتیک نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران در عرصه‌های دیگر است. بدون شک اگر رژیم صهیونیستی کمترین امکانی برای واردکردن ضربه به جمهوری اسلامی ایران در سایر عرصه‌ها را داشت هیچگاه با حمله به یک نهاد دارای مصونیت دیپلماتیک برای خود هزینه حقوقی و بین المللی آن هم در این ابعاد ایجاد نمی‌کرد.

لذا اقدام اخیر اسرائیل در چهارچوب شکست‌ها این رژیم در جنگ غزه قابل تحلیل است و هر چه بیشتر این رژیم با واقعیت شکست در این جنگ فرسایشی روبرو شود بیشتر به تقلا برای خروج از بن بست از طریق گشودن جبهه‌ای جدید در منطقه خواهد پرداخت.


چه نسبتی بین تحولات اخیر منطقه در دوران پساطوفان الاقصی با حمله اخیر وجود دارد؟

همانگونه که پیشتر اشاره شد اقدام اخیر هر چند بر اساس قواعد و قوانین بین المللی تعرض به خاک جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود و طرف اسرائیلی نیز به خوبی به این اصل حقوقی واقف است اما رصد اندیشکده‌ها و مراکز صهیونیستی نشان می‌دهد که طرف‌های اسرائیلی هیچگاه به تنهایی و بدون پیشتیبانی رسمی و تمام قد ایالات متحده آمریکا حاضر به پذیرش خطر درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی ایران نبوده و نیستند چرا که چنین درگیری می تواند موجودیت رژیم صهیونیستی را به دلیل فقدان عمق جغرافیایی راهبردی با خطر جدی روبرو کند.

علاوه بر این با توجه به در پییش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پر واضح است که جریان مستقر در کاخ سفید با وجود پیوندهای ناگسستنی با صهیونیسم به هیچ وجه حاضر نیست به واسطه ماجراجویی‌ها بی‌سرانجام نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مسیر واگذاری قدرت به جریان رقیب و با احتمال بالا دونالد ترامپ قرار بگیرد.

مضاف بر این شرکای اروپایی نتانیاهو نیز فرای پرونده جنگ غزه در جبهه شرق اروپا با بحران جنگ اوکراین روبرو هستند و عملاً دست و پای آن‌ها نیز برای هر گونه حمایت حداقلی از درگیری مستقیم اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران بسته است.


اکنون این سوال مطرح می‌شود که چرا رژیم صهیونیستی در چنین شرایطی دست به این اقدام زد؟

برای فهم بهتر شرایط پیچیده و پرفشار حاکم بر رژیم صهیونیستی که زمینه ساز انجام این اقدام جنایتکارانه شد، بایستی به این نکته دقت کرد که در پی طولانی و فرسایشی شدن جنگ غزه و تبدیل این جنگ و میدان نوار غزه به باتلاقی برای قوای اسرائیلی دیگر امیدی به تامین اهداف اولیه این جنگ خصوصا نابودی حماس باقی نمانده است، از قضا این نکته هم به خوبی از سوی حامیان غربی تل‌اویو خصوصا کاخ سفید درک شده است.

در واقع حتی آمریکا که به شکل سنتی از روابط عمیق راهبردی با اسرائیل برخوردار است مایل نیست که عوارض جنگ غزه بیش از این افزایش یابد خصوصا عوارض روانی و رسانه‌ای این جنگ، چرا که این دست عوارض افکار عمومی را به شدت تحریک کرده و در نتیجه می‌تواند فضای سیاسی و انتخاباتی آمریکا را به سمت و سویی مخالف منافع جریان حاکم و پیروزی جناح مخالف در انتخایات حساس ریاست جمهوری هدایت کند.

علاوه بر این دیگر به خوبی این واقعیت پیش روی ائتلاف غربی پشتیبان جنگ غزه قرار گرفته که نتانیاهو از طریق ادامه جنگ بی‌سرانجام تنها به دنبال ادامه حیات سیاسی خود در منصب نخست وزیر است لذا از قربانی کردن منافع حامیان داخلی و خارجی خود هیچ ابایی ندارد.

بایستی به این نکته توجه داشت که بازگشت مخالفان نتانیاهو به خیابان‌ها خود نشان دهنده پایان صبر استراتژیک مخالفان او و شروع مجدد تنش‌های ویرانگر داخلی در بطن فضای سیاسی داخل رژیم است که دیر یا زود به منجر به پایان عمر سیاسی نتانیاهو منجر خواهد شد.

از این رو و در چنین شرایطی شاهد تحرکاتی هستیم که آن را می‌توان تقلا برای خروج از بن بست جنگ غزه و باز کردن جبهه‌ای جدید در منطقه یاد کرد؛ در همین راستا رژیم صهیونیستی عملیات هدف قرار دادن ساختمان کنسولگری کشورمان در شهر دمشق را اجرا کرد تا از طریق تحمل خسارت سنگین انسانی و تولید فشار مضاعف بر تصمیم‌گیران راهبردی کشورمان، پای تهران را به نقشه از پیش طراحی شده خود بکشانند.

این راهبرد اسرائیل مبنای تاریخی دارد که تبیین آن برای افکار عمومی ضروری است. بر اساس این راهبرد که اولین بار توسط سون تزو، فیلسوف و متفکر چینی حوزه علوم استراتژیک در شش قرن پیش از میلاد مسیح مطرح شده است بهترین راه کسب پیروزی بر جریان مقابل تحریک او به وارد شدن به میدانی است که از پیش برای ضربه زدن به او برنامه ریزی شده است.

سان تزو در کتاب معروف «هنر جنگ» می نویسد: یک فرمانده مدبر نیروهای طرف مقابل یا همان دشمن خود را وادار به اطاعت می کند! این جمله به معنای «شکل دادن به رقیب» از طریق تحریک او به تغییر معادلات راهبردی‌اش در صحنه نبرد متناسب با خواست و نقشه دشمن است.

در حملات اخیر نیز رژیم صهیونیستی در قالب جنگ ترکیبی پس از هدف قرار دادن کنسولگری کشورمان در دمشق از تریبون‌های مختلف رسانه‌ای تلاش برای تحریک افکار عمومی و ایجاد مطالبه ورود مستقیم کشورمان به جنگ غزه را شروع کرده است تا از این طریق و تحت فشار افکار عمومی زمینه برای عبور از سیاست صبر استراتژیک مهیا شده و دیگر زمان و مکان انتقام آنگونه که باید در انتخاب کشورمان نباشد.

البته برخی اظهارات نسنجیده در رسانه‌های کشورمان نیز به پیشبرد این توطئه صهیونیستی کمک می‌کند، به طور مثال در ساعات اولیه اعلام خبر این اقدام تروریسستی شاهد انتشار گسترده اظهاراتی در شبکه‌های تلویزیونی کشورمان بودیم که به نوعی می‌توان آن‌ها را تحقیر سیاست راهبردی و قطعی انتقام سخت در نظر گرفت. در خوشبینانه‌ترین حالت طرح این دست اظهارات ناشی از عدم فهم مسائل مرتبط با منافع و امنیت ملی است و نهادهای رسانه‌ای و نظارتی باید دقت بیشتری در این زمینه داشته باشند.


نقش آمریکا در جنایت اخیر را چطور تحلیل می‌کنید؟

از دید جمهوری اسلامی ایران ایالات متحده آمریکا به عنوان حامی رژیم صهیونیستی همواره شریک جنایات این رژیم محسوب می‌شود لذا دولت آمریکا نیز به نوبه خود باید پاسخگوی جنایتی که علیه نمایندگی دیپلماتیک کشورمان در دمشق رخ داد باشد. با این حال از روند تحولات مشخص است که ایالات متحده به دلیل در پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری به سمت تلاش برای توقف جنگ غزه حرکت خواهد کرد چرا که هر روز بر حجم مخالفت افکار عمومی ایالات متحده با حمایت این کشور از جنگ غزه و رژیم اسرائیل افزوده می‌شود و در نتیجه تنها راه پیش روی دولت آمریکا فراهم کردن زمینه پایان جنگ غزه است.

البته احتمالا دولت آمریکا برای ارائه تصویری موفق از اسرائیل در این جنگ و پیشگیری از نمایش تصویری شکست خورده از سیاست های خود در قبال جنگ غزه تلاش‌هایی خواهد کرد که یکی از جنبه‌های احتمالی آن مشارکت در شناسایی و ترور تعدادی از فرماندهان ارشد مقاومت فلسطین خواهد بود با این حال به طور کلی ایالات متحده راهی جز حرکت در مسیر توقف جنگ غزه ندارد.

در پایان بایستی به این نکته اشاره کرد که امروزه منطقه غرب آسیا در شرایط حساسی قرار دارد و دشمن در راستای تحمیل نظم جدیدی به منطقه از تمام ظرفیت‌های سخت و نرم خود در قالب جنگ ترکیبی علیه جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران استفاده می‌کند؛ طبیعتاً در چنین شرایطی آحاد مردم و خاصه نخبگان دارای تریبون بایستی با دقت نظر در تحولات به شکل آگاهانه به این مسائل و تحولات نگاه کرده و به این واقعیت باور داشته باشند که سیاست گذاران جبهه مقاومت در چهارچوب سیاست قطعی انتقام سخت در پی دشمن بوده و هستند و همانگونه که پیشتر ضربات جدی را به دشمن در عرصه‌های گوناگون وارد کرده‌اند اینبار نیز با لحاظ تمام جنبه‌ها خصوصاً منافع ملی در وقت و زمان مناسب سیلی ویرانگری را به پیکره رژیم صهیونیستی وارد خواهند کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۰۴:۱۰
روابط عمومی

نوروز، جشن باستانی آغاز بهار، فراتر از یک سنت تاریخی در حوزه تمدنی ایران، فرصتی مغتنم برای ترویج گفتگوی بین فرهنگی و توسعه صلح و ثبات در منطقه همواره ملتهب خاورمیانه است. این جشن باستانی که سبقه تاریخی آن به سه هزار سال قبل باز می‌گردد ریشه در تاریخ و فرهنگ ملل مختلفی دارد که همه آن‌ها زمانی ذیل یک حکومت واحد، به شکلی متحد و با حداکثر همزیستی، مترقی ترین تمدن بشری زمانه خود را شکل داده بودند، به همین دلیل در بطن نوروز و تمام آیین‌های مربوط به آن می‌توان نمادهایی از همبستگی، صلح و امید به آینده‌ای روشن را مشاهده کرد.

برای درک بهتر و دقیق‌تر این ادعا بایستی به این نکته تاریخی اشاره کرد که در دوران باستان، امپراتوری هخامنشیان که بیش از 200 سال  مقتدرانه بر بخش بزرگی از جهان تسلط داشت، تنوع گسترده‌ای از ملت‌ها و فرهنگ‌ها را در خود جای داده بود. بر اساس پژوهش‌های مختلف تخمین زده می‌شود که بیش از 100 ملت با زبان‌ها، آداب و رسوم و ادیان مختلف در قلمرو این امپراتوری پهناور به شکلی مسالمت‌آمیز زندگی می‌کرده‌اند . . .

 نوید کمالی - مدیریت بین فرهنگی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۰۲ ، ۰۰:۰۰
روابط عمومی
وقوع حادثه تلخ تروریستی گروهگ جیش العدل(ظلم) علیه پایگاه انتظامی «راسک» در استان سیستان و بلوچستان که به شهادت و زخمی شدن شماری از ماموران نیروی انتظامی انجامید، نشان داد که شاخه های گروه های تروریستی منطقه همچنان در حال طراحی و انجام حملات مسلحانه با هدف ناامنی و بی ثباتی در نواحی مرزی ایران هستند. «ایران» در گفت و گو با نوید کمالی، پژوهشگر سیاست خارجی به بررسی ابعاد این حمله تروریستی و زمینه های شکل گیری آن پرداخته است.
حمله اخیر تروریستی جیش العدل(ظلم) به منطقه «راسک» نشان داد که منطقه سیستان و بلوچستان همچنان در معرض حملات و تهدیدات امنیتی گروه های تروریستی است. این حملات با چه هدفی از سوی این گروه های تروریستی انجام می شود؟
گروهک تروریستی جیش العدل ازجمله گروه های تروریستی تجزیه طلبی است که در طول قریب به یک دهه اخیر از طریق اجرای حملات تروریستی به دنبال تهدیدآفرینی علیه امنیت ملی و وارد کردن خدشه به ثبات کشور بوده است. با نگاهی به تاریخ اقدامات تروریستی شاخص این گروهک و بررسی تحرکات تبلیغی و رسانه ای آن می توان به خوبی به این نکته دست یافت که جیش العدل از طریق طراحی و انجام حملات مسلحانه به اهداف مختلف به دنبال ایجاد ناآرامی ها و بی ثباتی در استان سیستان و بلوچستان است. سرکردگان و حامیان پشت پرده این گروهک معتقدند که با ایجاد ناآرامی ها می توان فشار ترکیبی موثری را علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد. پر واضح است که استعداد تهدیدآفرینی جیش العدل نشات گرفته از حمایت های سرویس های اطلاعاتی و امنیتی معارضی است که در چهارچوب سیاست های قدرت های فرامنطقه ای به دنبال شکل دهی بحران در داخل کشور و تضعیف سیاست های منطقه ای کشورمان خصوصا در حوزه مقاومت هستند؛ به طور مثال حادثه تروریستی راسک در حالی رخ داد که توجهات جهانی به حوادث غزه و تحولات دریای سرخ جلب شده است، لذا می توان یکی از اهداف طراحی این اقدام خون بار را تلاش برای انحراف افکار عمومی از تحولات منطقه دانست. بایستی بر این نکته تاکید کرد که حوادث غزه و بحران انسانی شکل گرفته در این منطقه و همزمان تحرکات مقاومت یمن در دفاع از مردم غزه، توجهات جهانی را معطوف به خود کرده و عملا رژیم صهیونیستی و مهمترین پشتیبان آن یعنی ایالات متحده امریکا را تحت فشار افکار عمومی جهان برای پذیرش شکست در قبال مقاومت فلسطین قرار داده است. البته واشنگتن و تل آویو به خوبی بر این نکته واقفند که پذیرش شکست آثار زیانبار و جبران ناپذیری برای آنها و خصوصا سرنوشت وجودی رژیم صهیونیستی خواهد داشت! علاوه بر این بنا بر اساس اسناد و اطلاعات افشا شده از اهداف و ماموریت های سرویس های اطلاعاتی امریکایی و صهیونیستی در قبال کشورمان، این سرویس ها در طول دهه های اخیر خصوصا دهه نود خورشیدی به طور جدی در راستای اهدافی ازجمله تضعیف جمهوری اسلامی ایران، فراهم کردن زمینه تغییر نظام و تضعیف نقش آفرینی منطقه ای و فرامنطقه ای کشورمان سرمایه گذاری کرده اند که خلق گروهک جیش العدل محصول همین هدف گذاری است.
نوید کمالی - Navid Kamali - Iran newspaper
 یکی از حوزه های نفوذ و طراحی عملیات تروریستی این گروه ها کشور پاکستان است و این در حالی است که تهران و اسلام آباد در زمینه همکاری های امنیتی به تفاهماتی دست یافته اند. اما به نظر می رسد زمینه های اجرای این تفاهمات چنان که باید فراهم نیست.
در سال های اخیر، پاکستان تلاش هایی برای بهبود امنیت مرزها انجام داده است. این اقدامات شامل تقویت نیروهای امنیتی، ایجاد زیرساخت های امنیتی و همکاری با کشورمان در زمینه مبارزه با تروریسم خصوصا از طریق تامین امنیت مرزها بوده است. بدون شک مرزها نقش کلیدی و مهمی در تامین و تضمین امنیت کشورها دارند. در رابطه با امنیت مرزی در استان سیستان و بلوچستان بایستی به این نکته توجه داشت که این استان دارای بیش از 900 کیلومتر مرز زمینی مشترک با کشور پاکستان است، لذا سودجویان و گروهک هایی مانند جیش العدل با سوءاستفاده از برخی خلاهای نظارتی دست به جابه جایی در دو سوی مرز می زنند و این گونه به حیات نامشروع خود و تداوم تهدیدآفرینی ادامه می دهند. بایستی به این نکته توجه داشت که مرز ایران و پاکستان در بسیاری از نقاط ناهموار و کوهستانی است، لذا کنترل آن به شکل سنتی با چالش های متعددی در دو سوی مرز و خصوصا در سوی پاکستان روبه رو است، علاوه بر این بحران های سیاسی مستمر در پاکستان و ضعف های اقتصادی این کشور مانع از تقویت ظرفیت های مرزبانی این کشور شده است که یکی از پیامدهای آن افزایش سودجویی گروهک های تروریستی از ظرفیت مرزهاست.

 بنابراین به نظر می رسد نوع مواجهه با گروه های تروریستی متناسب با تغییرات تاکتیکی که در رویکرد این گروه ها صورت گرفته، نیازمند بازنگری است.
گروهک های تروریستی مانند جیش العدل اگر چه دارای رفتار و منشی داعشی هستند اما ماموریت و کار ویژه آنها به طور خاص در حوزه تهدید ثبات و امنیت مناطق مرزی و شکل دهی تنش های قومی و مذهبی تعریف شده است تا به واسطه این دست تهدیدآفرینی ها امکان توسعه جنوب شرق کشور ممکن نشود و به طور مثال کلان پروژه بندر چابهار به رقیبی برای بنادر دیگر کشورهای منطقه بدل نگردد، لذا این گروهک جز تحرکات کور، توان و قابلیت تهدیدآفرینی در ابعادی هم سطح داعش که چند سالی منطقه غرب آسیا را درگیر خود کرده بود، نداشته و ندارد. شخصا به عنوان یک پژوهشگر و مولف آشنا با تجربیات جهانی در حوزه جنگ ترکیبی (Hybrid Warfare) بر این عقیده ام که برای مقابله با تداوم تهدیدات امنیتی در مرزها و خاصه استان هایی مانند سیستان و بلوچستان بایستی بازنگری با رویکرد روزآمدسازی منطبق بر شرایط زمانه در سیاست های ضد تروریسم صورت پذیرد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی مراسم رحلت امام(ره) فرمودند، در دوران هوش مصنوعی و کوانتوم و اینترنت نمی شود با همان ابزارهای چهل سال قبل کار کرد و باید ابزارها متناسب با زمان انتخاب شوند. در رابطه با سیاست های ضدتروریسمی نیز بایستی به این نکته توجه کرد که در عصر هوش مصنوعی و فراگیری رسانه های اجتماعی، مبارزه با تروریسم نیز بایستی روزآمدسازی شده و متناسب با شرایط زمانه متحول گردد.به همین دلیل در سالیان اخیر، رویکردهای جهانی جدیدی در حوزه ضدتروریسم (Counter terrorism) مطرح شده است. در گذشته رویکردهای سنتی و مبتنی بر مقابله نظامی و امنیتی با تهدیدات تروریستی در سطح جهان مورد توجه بودند اما در رهیافت های جدید عوامل غیرنظامی و نرم مانند توسعه اقتصادی و اجتماعی و آموزشی در مقابله با تروریسم و خشکاندن ریشه های آن اولویت یافته اند. به عبارت بهتر در عصر جدید مبارزه با تروریسم دارای دو بازوی سخت و نرم بوده و در قالبی ترکیبی به دفع تروریسم می پردازد. به طور مثال یکی از رویکردهای جدید در حوزه ضدتروریسم تاکید بر اهمیت و ضرورت همکاری بین بخش های مختلف دولتی، مدنی و خصوصی است. این رویکرد معتقد است که برای مقابله موثر با تروریسم و شورش گری لازم است که تمام بخش های جامعه دست به دست هم دهند. در این رویکرد، دولت، سازمان های غیردولتی، بخش خصوصی و مردم باید با یکدیگر همکاری کنند تا زمینه های بروز تروریسم را شناسایی کرده و از بین ببرند. این همکاری می تواند در زمینه های مختلفی مانند آموزش، اشتغال، توسعه اقتصادی و غیره انجام شود. در رویکرد جدید دیگری که رویکرد پیشگیرانه نامیده می شود، بر اهمیت پیشگیری از وقوع تروریسم تاکید می شود. این رویکرد معتقد است که برای مقابله موثر با این پدیده ها، لازم است که زمینه های بروز آنها را شناسایی کرده و از بین برد.

 به نظر می رسد جمهوری اسلام در پی تفاهم با پاکستان با تشکیل بازارچه های مرزی مشترک در روند بهبود وضعیت اقتصادی مناطق شرقی کشور چاره جویی کرده است. نظر شما چیست؟
بله؛ بر اساس چنین رویکردهایی تلاش می شود تا تمام عوامل کوچک و بزرگ زمینه ساز تروریسم و شورش گری مانند فقر، بیکاری، تبعیض و نابرابری شناسایی و از بین برده شوند. این کار می تواند از طریق اجرای برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی، اصلاح قوانین و مقررات و برخورد با تبعیض و نابرابری احتمالی انجام شود.همانگونه که مشخص است در این رویکردها بر اهمیت مشارکت مردمی در مقابله با تروریسم تاکید می شود چرا که بر اساس رهیافت‎ های جدید مردم و خاصه نخبگان مردمی نقشی کلیدی در شناسایی و مقابله با عوامل زمینه ساز تروریسم دارند، لذا در رابطه با مبارزه موثر با تروریسم در کشورمان نیز بایستی به شکل جدی در پی افزایش مشارکت و نقش آفرینی مردم به عنوان بخشی از جامعه مدنی، در شناسایی و مقابله با عوامل زمینه ساز تروریسم بود. این مشارکت می تواند از طریق آموزش، آگاهی بخشی و ایجاد ظرفیت های لازم برای مردم انجام شود؛ به طور مثال استان سیستان و بلوچستان دارای ظرفیت های بی بدیل طبیعی و انسانی گردشگری است که می تواند منجر به خلق میلیون ها دلار درآمد برای مردم این استان شود، لذا توسعه آموزش ها در این حوزه و فراهم کردن زمینه شکل گیری تشکل های مردمی گردشگری در این استان علاوه بر کارآفرینی برای انبوه جوانان موجب رونق اقتصادی و شکل گیری امنیت مردم پایه در این استان خواهد شد. بایستی به این نکته توجه داشت که استان سیستان و بلوچستان یکی از استان های نخبه پرور و عزیز ایران اسلامی است، لذا می توان با اندکی تدبیر ظرفیت های نخبگانی این استان را در مسیر خشکاندن ریشه های تروریسم به کار گرفت و این استان را در مدار توسعه اقتصادی و تبدیل شدن به یکی از شاهرگ های اقتصادی کشور پیش برد.در این رابطه و به عنوان یک راهکار اصولی و اساسی ضدتروریسم می توان پیشنهاد کرد که توسعه هر چه سریعتر منطقه مکران با محوریت بندر چابهار که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب هم هست، مورد توجه قرار گیرد. در رابطه با حادثه اخیر راسک ذکر این نکته ضروری است که نهادهای اقتدار آفرین باید به اهمیت تصویر سازی حرفه ای بیش از پیش توجه داشته باشند چراکه نحوه اطلاع رسانی و نوع مدیریت صحنه در این حوزه خصوصا پس از وقوع یک حادثه تروریستی نیازمند هوشمندی و توجه بیشتر و حرفه ای تر مدیران صحنه است و باید همه دست اندرکاران دلسوز توجه ویژه ای به اهمیت نحوه بهره برداری از ظرفیت رسانه در بازنمایی اقتدار نهادهای امنیت آفرین داشته باشند و به اصولی ترین شکل از ظرفیت رسانه برای نمایش اقتدار کشور بهره ببرند تا این دست انعکاس های رسانه ای خود کارکرد موثری در زمینه بازدارندگی داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۰۲ ، ۱۳:۲۶
روابط عمومی

به مناسب روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی میهمان برنامه ایران امروز شبکه یک سیما بودم و در این برنامه در رابطه با نقش زبان فارسی در حفظ هویت فردی و ملی و همچنین نقش و کارکرد سرمایه زبانی کشورمان در حوزه توسعه ملی با تاکید بر حوزه اقتصاد و اقتصاد فرهنگی سخن گفتم.

Navid Kamali - نوید کمالی - دیپلماسی فرهنگی - دیپلماسی عمومی

نوید کمالی - Navid Kamali

نوید کمالی - Navid Kamali - محمد جعفر خسروی

شخصاً معتقدم که امروز برای صیانت موثر از زبان فارسی و به تبع آن هویت ملی کشورمان بایستی به سمت سرمایه گذاری در حوزه برجسته سازی جذابیت‌های فرهنگی کشورمان خصوصاً در حوزه زبان و ادبیان فارسی حرکت کنیم. در این عرصه سرمایه گذاری در حوزه شعر، موسیقی، سینما و تولید ادبیات فاخر البته مبتنی بر نیاز مخاطب داخلی و خارجی ضروری است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۵۴
روابط عمومی

در پی انتشار بیانیه رسمی وزارت امور خارجه سوریه و انتقاد این کشور از تداوم قاچاق منابع نفتی سوریه توسط ایالات متحده آمریکا همراه با آمار جدید تحلیلی از چرایی تداوم این دست درازی آمریکایی ارائه کردم. برای مشاهده این گفتگو بر روی تصویر کلیک کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۱۹
روابط عمومی

طی هفته‌های اخیر معرفی یک فناوری پر سروصدای جدید در حوزه هوش مصنوعی افکار عمومی جهان را به خود مشغول کرده است. این فناوری جدید که با عنوان ChatGPT شناخته می‌شود در واقع یک ربات گفتگو محور طراحی شده مبتنی هوش مصنوعی است. این هوش مصنوعی توسط OpenAI  توسعه پیدا کرده است. اوپن ای‌آی در واقع یک شرکت آمریکایی تحقیقاتی غیرانتفاعی فعال در حوزه هوش مصنوعی است که مدعی تلاش در مسیر توسعه هوش مصنوعی بی‌ضرر در راستای اهداف بشردوستانه می‌باشد. نکته جالب توجه اینجاست که ایلان ماسک، مدیرعامل پر حاشیه شرکت‌هایی مانند تسلا، استارلینک و حتی توئیتر از بنیانگذاران این شرکت نیز محسوب می‌شود.

فناوری ChatGPT را می‌توان نسخه تکامل یافته فناوری‌ هوش مصنوعی در حوزه ارتباطات دانست چرا که این ربات هوشمند به واسطه توان پردازشی بالای خود قادر است که با مخاطبان انسانی ارتباط برقرار کرده و در قالب متن به گفتگوی با آن‌ها بپردازد و حتی برای پرسش‌های آن‌ها پاسخ‌های متفکرانه ارائه دهد، به همین دلیل این فناوری در مدت کوتاهی توانسته است به یکی از مورد توجه ترین دستاوردهای فناورانه جهان در حوزه هوش مصنوعی بدل گردد.

چت چی پی تی چیست  what is ChatGPT

این فناوری به واسطه مدل‌های زبانی بزرگ (large language models) قادر به یادگیری و پردازش پیام‌های دریافتی از مخاطب بوده و بر همین مبنا قادر است که پاسخ‌های سنجیده‌ای به مخاطبان خود ارائه دهد. در این مدل هوش مصنوعی از طریق تزریق انبوهی از اطلاعات تربیت شده و مهارت‌های تفسیری آن در مواجهه با پیام‌های انسانی تقویت می‌شود. این نوع هوش مصنوعی برای فهم انتظارات انسان‌ها و ارائه پاسخ متناسب از تکنیک بازخورد انسانی استفاده می‌کند به همین دلیل این نوع فناوری که محصول فعلی آن در قالب یک چت‌بات عرضه شده است به عنوان انقلابی در عرصه هوش مصنوعی در نظر گرفته می‌شود.

ربات هوش مصنوعی  ChatGPT بر اساس فناوری نسل 3.5 مبدل تولیدگر از پیش آموزش دیده (موسوم بهGPT) طراحی شده است، این فناوری در واقع یک مدل زبانی خودگرا است که از یادگیری عمیق برای پردازش، تفسیر و تولید زبان انسانی استفاده می‌کند. بر اساس آمارهای منتشر شده این نسخه از فناوری دارای بیش از 175 میلیارد پارامتر زبانی است که محصول پردازش بیش از 570 گیگابایت متون آموزشی مختلف است، از این رو این نسخه از فناوری بکار رفته در تولید  ChatGPTقادر به فهم و اجرای اقداماتی است که به شکل مستقیم برای اجرای آن‌ها آموزش ندیده است! به طور مثال یکی از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا اخیراً از این چت‌بات خواسته است تا در یکی از امتحانات رشته مدیریت ارشد کسب‌وکار (MBA) شرکت کند. این ربات هوشمند نه تنها این آزمون را با موفقیت به پایان رسانده بلکه توانسته است با تکیه بر دانسته‌های خود سوالات جدیدی را برای ارزیابی دانشجویان این رشته طراحی کند.

این ربات هوشمند در طی چند هفته اخیر توسط میلیون‌ها کاربر مورد استفاده قرار گرفته و توانسته است با تولید محتواهای متنوع و جدیدی از جمله شعر، داستان و حتی کدهای برنامه‌نویسی مورد نیاز کاربران توانایی خود در خلق محتوا را به نمایش بگذارد تا جایی که در فضای رسانه‌ای غرب نگرانی‌هایی از تبدیل شدن این فناوری به رقیبی برای طیف متنوعی از مشاغل انسانی مطرح شده است! علاوه بر این فناوری ChatGPT توسط شرکتی ارائه شده که بخشی از منظومه اقتصادی ایلان ماسک محسوب می‌شود لذا در آینده‌ای نه چندان دور شاهد تلفیق این محصول در سایر محصولات شرکت‌های تابعه ماسک از جمله خودروهای خودران، ربات‌های انسان نما و . . . خواهیم بود.

این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که بر اساس قوانین ایالات متحده آمریکا اغلب فناوری‌های پیچیده و نوین تولید شده در این کشور حداقل برای بازه‌ای 5 ساله در انحصار وزارت دفاع این کشور هستند و شرکت‌های آمریکایی حق عرضه عمومی این دست فناوری‌ها را ندارند لذا بدون شک ChatGPT دارای همزادانی در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکاست که به طور رسمی در رابطه با آن‌ها اطلاعاتی منتشر نشده است اما در توسعه فناوری‌های نظامی جدید آمریکا از جمله جنگنده‌های F-35 می‌توان ردپای آن‌ها را مشاهده کرد!

مضاف بر این بایستی به این چشم انداز نیز توجه داشت که فناوری هوش مصنوعی مورد بحث، انقلابی در عرصه تولید محتوا به زبان‌های مختلف ایجاد خواهد کرد لذا با توجه به افزایش تمایل قدرت‌های جهان به بهره برداری از جنگ افزارهای شناختی دور از انتظار نیست که این نوع فناوری در پیوند با پایشگرهای کلان داده فعال در حوزه فضای مجازی تبدیل به یکی از مخرب‌ترین سلاح‌های شناختی تاریخ بشر گردد.

برای درک بهتر این تهدید کافیست تصور کنید که هوش مصنوعی GPT یک قدرت متخاصم بدون مداخله عامل انسانی با تکیه بر کلان داده‌های احصاء شده از فضای مجازی کشورمان به صورت بلادرنگ موضوعات دارای اهمیت برای افکار عمومی کشورمان را تشخیص داده و در کسری از زمان در قالب ده‌ها نوع محتوا و صدها هزار حساب مجازی مختلف دست به تاثیرگذاری و هدایت افکار عمومی کشورمان بزند! همانگونه که مشخص است انجام این فرایند به شکل سنتی و حتی با وجود دسترسی به صدها عامل انسانی در قالب لشگرهای سایبری به ساعت‌ها زمان نیاز دارد اما هوش مصنوعی در کسری از زمان و با صرف کمترین هزینه قادر به اجرای این دست عملیات‌هاست.

جالب است بدانید که مدتی قبل شرکت آمریکایی مایکروسافت از فناوری هوش مصنوعی VALL-E پرده برداشت، این فناوری با ضبط تنها سه ثانیه از صحبت‌های هر انسان، قادر به تقلید صدای وی می‌باشد.

با توجه به آنچه در این نوشتار توضیح داده شد دستاوردهای اخیر در حوزه هوش مصنوعی بدون شک آینده جنگ‌های شناختی را متحول خواهند کرد اما سوال اینجاست که ما در کشورمان برای مواجهه با این دست تهدیدات تا چه اندازه آماده‌ایم؟ آیا در سپهر دفاعی و امنیتی خود تدبیری برای مواجهه هوشمندانه با این دست فناوری‌ها اتخاذ کرده‌ایم؟ طبیعتاً طرح این دست سوالات  و تلاش برای پاسخ به آن‌‌ها می‌تواند موجبات افزایش آگاهی عمومی کشورمان را در رابطه با ضرورت افزایش سرمایه گذاری در حوزه هوش مصنوعی و پیشگیری از عقب افتادگی کشورمان در این عرصه راهبردی فراهم کند. فراموش نکنیم که این حوزه فناورانه از چنان اهمیتی برخوردار است دولت امارات در همسایگی ما وزارتخانه ویژه‌ای را تحت عنوان «وزارت هوش مصنوعی» ایجاد کرده و در قالب سند چشم انداز 2031 خود به دنبال شدن به یکی از قدرت‌های جهانی این عرصه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۰۱ ، ۰۰:۴۴
روابط عمومی