وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

پس از مرور تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی، می‌توان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی را یکی از مهم‌ترین دوره‌های حیات مجلس و تجلی عملی اراده ملت در تعیین مسیر آینده قانون‌گذاری کشور در نظر گرفت؛ زیرا مجلس جدید به دلایل گوناگونی، از جمله عملکرد دولت و مجلس در سال‌های گذشته و به ویژه چند سال اخیر، عملاً مسئول احیای اعتماد افکار عمومی به جایگاه مجلس در ساختار سیاسی کشور است و تحقق این مأموریت به منزله یک تکلیف انقلابی بر عهده نمایندگان این دوره از مجلس قرار گرفته است.

در واقع، همان‌گونه که رئیس مجلس پیشتر در توئیتر خود نوشته، مجلس یازدهم را می‌توان «مجلس امید و انتظار مردم» دانست؛ چرا که مردم در وضعیت سخت اقتصادی و با وجود همه‌ عواملی که دست‌به‌دست هم داده بودند تا آنها را از مجلس و انتخابات مأیوس کند، به پای صندوق‌های رأی آمدند و امیدوارانه نمایندگان مجلس‌نشین فعلی را انتخاب کردند تا به دست آنها گره از مشکلات کشور گشوده شود. البته بدخواهان داخلی و خارجی نظام که خواهان موفقیت جریان انقلابی در حل و فصل چالش‌های پیش روی کشور نیستند، از همان شروع فعالیت مجلس یازدهم، خط حاشیه‌سازی علیه نمایندگان را در دستور کار خود قرار دادند و با اقداماتی از جمله مصاحبه‌های هدفمند، مانند «آخرین کتب مطالعه شده توسط اعضای کمیسیون فرهنگی» عملیات تخریب سرمایه اجتماعی مجلس انقلابی را کلید زدند و پس از آن نیز هر روز خط تخریب مجلس و نمایندگان را دنبال می‌کنند.

شبکه ملی اطلاعات

برای نمونه، طی دو هفته گذشته طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام‌ر‌سان‌های اجتماعی» که از آن با عنوان شیطنت‌آمیز «طرح فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی خارجی» یاد می‌شود، به بهانه‌ای برای تحریک افکار عمومی جامعه، به ویژه اقشار جوان علیه مجلس یازدهم و نمایندگان آن بدل شده و بدخواهان از طریق رسانه‌های رسمی و غیر رسمی پر تعداد خود با طرح مسائلی، از جمله «فیلترینگ قریب‌الوقوع اینستاگرام» افکار عمومی عمدتاً جوان را تحت تأثیر قرار داده و این‌گونه وانمود می‌کنند که نمایندگان ملت به جای تمرکز بر حل و فصل مشکلات اقتصادی توجه خود را به مسدودسازی و تحدید آزادی‌های اجتماعی و رسانه‌ای معطوف کرده‌اند!

البته باید به این نکته مهم توجه داشت که حساسیت بالای افکار عمومی جامعه نسبت به سیاست‌گذاری‌های مرتبط با حوزه فضای مجازی بی‌راه و غیر منطقی نیست؛ زیرا امروزه فضای مجازی تأثیر انکارناپذیری بر زندگی فردی، اجتماعی و حتی اقتصادی توده‌های مردم دارد و دشمن با درک این موضوع به شیطنت‌هایی از جنس سیاه‌نمایی طرح اخیر دست می‌زند؛ آن هم در حالی که طرح مذکور پیش از اینکه طرح ساماندهی پیام‌رسان‌ها باشد، طرح صیانت از فضای مجازی و به ویژه حفاظت و حمایت از کسب‌وکارهای مبتنی بر فضای مجازی است.البته به نظر می‌رسد، یکی از دلایل هجمه علیه این طرح، تأکید آن بر لزوم تشکیل «هیئت ساماندهی» در حوزه راهبردی فضای مجازی کشور است؛ زیرا بر اساس این طرح هیئت ساماندهی، وظیفه ارائه مجوز فعالیت، نظارت بر عملکرد و محتوا، رسیدگی به شکایات و تخلفات و حمایت از پیام‌رسان‌ها را بر عهده خواهد داشت.  ترکیب اعضای این هیئت به این صورت است که دولت یا همان قوه مجریه اکثریت اعضا را در دست ندارد و دیگر دولت‌ها به دلایلی از جمله توجه به سیاست‌های انتخاباتی قادر به نادیده گرفتن سیاست‌گذاری‌های کلان حوزه فضای مجازی کشور نخواهند بود، از این رو شاید بتوان از همین یک نکته به چرایی شکل‌گیری بخشی از هجمه‌ها علیه طرح جدید مجلس پی برد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۵۶
روابط عمومی
 فضای مجازی، سرزمین عجایب بی‌در و پیکری است که خلوتِ حیات بسیاری از ما را به حیاط خلوت مدیران شبکه‌های اجتماعی تبدیل کرده است. کاربران با دنیایی به ظاهر نامحدود و آزاد روبه رو هستند، اما درواقع این فضای مجازی است که در مدیریت وضعیت مزاجی ما آزاد است؛ تا آنجا که برای ما و فرزندانمان قانون و محدودیت تعیین می‌کنند و اگر مطلب یا عکسی منتشر کنیم که آنها خوششان نیاید، کرکره صفحاتمان را پایین می‌کشند! در نقد شبکه‌های اجتماعی نیز مثل سایر پدیده‌ها و رسانه‌های جدید با پاسخی کلیشه‌ای از این دست مواجه می‌شویم که مردم، بسته به سطح فکر و فرهنگ خود از این ابزارها می‌توانند هم استفاده مثبت کنند و هم منفی؛ این عبارت کلیشه‌ای،   بهانه‌ای برای ولنگاری و عدم مدیریت و سیاستگذاری دقیق و سنجیده فضای مجازی در ایران است!
این درحالی است که به قول مارشال مک لوهان، رسانه، خودش پیام است. این یک حقیقت است و نمی‌توان کتمان کرد که هر رسانه وارداتی، اخلاق و مرام خاص خودش را هم اعمال می‌کند. هر چقدر هم که خوبان به خوبی از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند اما شبکه‌های مجازی باز هم فرهنگ خودشان را به گروه‌هایی از جامعه که تأثیرپذیرتر هستند، تحمیل می‌کنند. در این میان، برخی از شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام و به تازگی لایکی، به واسطه تصویرمحوری و قابلیت‌های خاصی که در انتشار عکس و فیلم دارند، بیشتر و عمیق‌تر می‌توانند کودکان و نوجوانان را در خود غرق کنند. اتفاقات منفی در فضای مجازی فقط به محتویات غیراخلاقی محدود نیست، بلکه این فضا به جولانگاهی برای کلاهبرداران اقتصادی هم تبدیل شده است. یکی از موارد شکایت در محاکم قضایی و انتظامی، هک شدن صفحات شخصی افراد و درخواست پول به نام صاحبان حساب هاست.
حتی در خبرها خواندیم که پای برخی از مافیاهای شرط بندی و قماربازی نیز در لایوهای فضای مجازی درمیان است. برخی از به اصطلاح شاخ‌های اینستاگرامی، درجهت تبلیغ برای این‌گونه سایت‌ها اقدام به برگزاری لایو می‌کنند. سایت‌هایی که یک سرشان نیز به فساد و پولشویی وصل است.
شکل جدید «فرار از خانه»
طی ماه‌های اخیر و با گسترش شیوع ویروس کرونا و لاجرم تأکید بر ماندن حداکثری درخانه و عدم حضور بچه‌ها در مدارس و مراکز مختلف، ارتباط کودکان و نوجوانان با شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، بیش از گذشته شده است. اما این اتفاق چه تأثیراتی بر شخصیت نونهالان دارد؟
مهدی محمدی، کارشناس ارتباطات و رئیس‌فرهنگسرای رسانه در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «سال‌ها قبل یک آسیب اجتماعی در کشورمان وجود داشت به نام فرار از خانه که مسئله بسیار مهمی برای خانواده‌ها بود و گاهی با چالش‌های جدی در این زمینه مواجه می‌شدیم؛ حال امروز باید ببینیم که پاسخ پدر و مادرها در برابر این گزاره که «فرزندان‌تان به شبکه‌های اجتماعی فرار می‌کنند»، چیست؟ در حقیقت، در خانه هستند اما به این شبکه‌ها فرار می‌کنند. مثل شبکه اجتماعی جدیدی که با نام لایکی در بین کودکان و نوجوانان ما فراگیر شده، اگر نیمه‌شبی به آن مراجعه کنید کودکان کم سن و سالی را می‌بینید که در وضعیت نامناسبی حرف‌هایی می‌زنند و فعالیت خاصی دارند که اصلا زیبنده فرهنگ ما نیست.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا امکان نظارت والدین بر مصرف اینترنت کودکان وجود دارد یا خیر، بیان می‌کند: «به نظرم امکان این موضوع در کشورمان وجود دارد اما فرهنگش را نداریم. خیلی از این اپلیکیشن‌ها نیز قابلیت کنترل دارد. حتی برای بچه‌ای که تازه با گوگل آشنا شده است می‌توانید محدودیت سنی تعریف کنید. این روزها صحبت از سواد رسانه‌ای زیاد می‌شود اما به نظرم باید به تربیت رسانه‌ای فکر کنیم. همان‌طور که پدر و مادرهای امروزی بر تربیت غذایی کودکان‌شان حساس هستند در این شئون نیز باید حساس باشند. چیزی که ما در لایکی می‌بینیم وندالیسم یا آنارشیسم است. البته نمی‌خواهیم وجوه سرگرمی در خانواده‌ها را کتمان کنیم؛ هر خانواده‌ای باید شادی داشته باشد اما یک اما بزرگ وجود دارد و آن هم این است که کجا و چگونه؟»

راهزنان فضای مجازی در کمین بچه‌ها
اما عدم محدودیت حضور کودکان و نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی و ضعف سواد رسانه‌ای از سوی والدین، چه تأثیراتی بر بچه‌ها خواهد داشت؟ برای یافتن پاسخ این پرسش و یافتن راه‌حلی برای کاهش آسیب‌های فضای مجازی، سراغ یک مدرس ارتباطات و رسانه که خودش هم مادر دو فرزند است رفتیم تا از تجربیات وی استفاده کنیم. سمیرا خطیب زاده، دکترای مدیریت رسانه و مدرس دانشگاه در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «یکی از اثراتی که شیوع ویروس کرونا با خود به همراه داشته ،عادی سازی استفاده از فضای مجازی و تلفن همراه والدین توسط بچه‌هاست. حتی در زمان فعالیت مدارس نیز به دلیل ایجاد فضای آموزشی از راه دور و استفاده از نرم‌افزار شاد، به کار گیری تلفن همراه والدین و ورود به شبکه اینترنتی توسط دانش‌آموزان توجیه پیدا کرد. در کنار این مسائل، والدین بسیار شاکی بودند که بچه‌ها به بهانه استفاده از این نرم‌افزار برای آموزش دروس، در کنار آن استفاده نامناسبی هم از اینترنت دارند؛ آمارها هم حاکی از این بود که در این دوران استفاده از شبکه‌های مجازی واجتماعی به حداکثر و اوج خود رسیده است.»
وی درباره نظارت خانواده‌ها بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی توسط فرزندانشان نیز بیان می‌کند: «نظارت والدین بر محتوایی که دراختیار فرزندانشان قرار می‌گیرد خیلی مهم است؛ اینکه من هوشیار باشم دراین ساعت که این بستر برای کودکم مهیاست، او به چه گروه‌ها و شبکه‌هایی سر می‌زند؟ بسیار اهمیت دارد. حتی بسیاری از بازی‌های دیجیتال که در اختیار بچه‌ها قرار می‌گیرد نیاز به بررسی دارد؛ همان‌طور که بسیاری از بازهایی که در اپلیکیشن آپارات در اختیار بچه‌ها قرار دارد برگرفته از فرهنگ غربی است،حتی بسیاری از بازی‌های دخترانه در این‌گونه فضاها، در حقیقت ترویج فرهنگ مصرف گرایانه را نهادینه می‌کند. برخی از بازی‌ها اساسا برای این ساخته شده‌اند تا خیلی از روش‌های زندگی به سبک غربی را از الان به بچه‌ها آموزش بدهند که با مفاهیم اسلامی ما کاملا در تضاد هستند.»
این کارشناس رسانه تصریح می‌کند: «من به عنوان یک مادر همیشه به خانواده‌ها، به خصوص مادران توصیه می‌کنم از کنار گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی به بهانه اینکه یک بازی هستند و بچه‌ها برای دقایقی سرگرم می‌شوند به راحتی عبور نکنند؛ خانواده‌ها به این وسائل به عنوان منبعی نگاه کنند که ممکن است نوع فکر کردن و سبک زندگی فرزندانشان را تغییر دهد. بنابراین اگر خانواده‌ها ازاین منظر به شبکه‌های اجتماعی نگاه کنند حساسیت بیشتری نشان خواهند داد و سعی خواهند کرد تا محتواهایی در اختیار فرزندشان قرار بگیرد که مثبت باشد.علاوه‌برمحتوا ،زمان استفاده از شبکه‌های اجتماعی هم باید مدیریت شود؛ اینکه بچه‌ها به دلیل قرنطینه، نمی‌توانند از کلاس‌های آموزشی و بسیاری از برنامه‌های تفریحی استفاده کنند و یک زمان نامحدود را به استفاده از تلفن همراه سرگرم باشند فقط یک توجیه است. درواقع خانواده‌ها می‌ توانند با یک جست وجو درباره بازی‌های خانوادگی با حداقل امکانات در محیط خانه یک فضای شاد را ایجاد کنند. همین باعث می‌شود تا استفاده از فضای مجازی و بازی‌های تلفن همراه توسط بچه‌ها به حداقل برسد.»

مطالبه از مسئولان
مطالبه از مسئولان برای سیاستگذاری و مدیریت بهتر فضای مجازی، از دیگر نکات مطرح شده از سوی این کارشناس است؛ خطیب زاده در این باره می‌گوید: «من به عنوان کسی که دارای دکترای مدیریت رسانه است و در این حوزه فعالیت دارم وقتی باخانواده‌ها صحبت می‌کنم، بسیاری از آنها این سؤال را دارند که علی‌رغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر به وجود آمدن شبکه ملی اطلاعات و اینترنت پاک اما چرا مسئولین حوزه رسانه و فن آوری اطلاعات در کشورمان، نسبت به این موضوع، آن دغدغه لازم را ندارند و ما همیشه باید نگران این محتوا‌هایی که فرزندانمان استفاده می‌کنند باشیم؟ این درحالی است که حتی در کشورهای غربی که سبک زندگی متفاوتی با ما دارند و حتی حدود شرعی ما را هم ندارند ،مقررات ویژه‌ای برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی بخصوص اینستاگرام دارند؛ برای مثال برای استفاده از فضای مجازی، محدودیت سنی تعیین کرده‌اند و بسیار جدی روی این قوانین کار می‌کنند، چون می‌دانند هرگونه سهل‌انگاری در این حوزه در حقیقت آسیب‌های اساسی بر خانواده و فرزندان وارد می‌کند، اما ما که در کشور اسلامی هستیم و قطعا نهاد خانواده باید برای ما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد متاسفانه کم کاری‌هایی در این حوزه می‌بینیم!

گسترش استفادهاز یک سامانه غیراخلاقی!
شبکه‌های اجتماعی، مصداق بارز اسب تراوا هستند که بدون اینکه خیلی از خانواده‌ها بدانند، درون خلوت و حریم شخصی آنها نفوذ می‌کنند؛ تنها یک تلفن همراه هوشمند و یا تبلت در دست یک نوجوان کافی است تا این اسب تراوا، به خانه به ظاهر امن ما وارد شود و امنیت روانی و اخلاقی ما را به تاراج ببرد. این روزها، شاهد گسترش استفاده از نوع جدیدی از شبکه‌های اجتماعی هستیم که اکثریت پدر و مادرها حتی اسم آنها را هم نشنیده‌اند، چه رسد به اینکه از جنبه‌های منفی و آسیب‌زای آن با خبر باشند!
نوید کمالی، کارشناس فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «در سایه شیوع کرونا و تعطیلی مدارس، والدین بیش از هر زمانی زمینه و بستر استفاده فرزندان‌شان از سرگرمی‌های دیجیتال را مهیا کردند تا به زعم خود مانع خارج شدن فرزندان‌شان از منزل شوند؛ اما به این نکته توجه نداشتند که بازی‌های الکترونیک امکان پر کردن خلأ روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان را ندارند؛ از این‌رو کودکان و نوجوانان از فرصت در دسترس بودن تلفن همراه هوشمند و تبلت استفاده می‌کنند و خودخواسته به عضویت شبکه‌های اجتماعی توصیه‌شده از سوی هم‌سالان‌شان در‌می‌آیند.»
وی ادامه می‌دهد: «شبکه اجتماعی لایکی از جمله پلتفرم‌های ارتباطی است که در هفته‌های اخیر و در سایه غفلت نهادهای مسئول و البته خانواده‌ها به یکی از شبکه‌های اجتماعی پرمخاطب کودکان و نوجوانان کشورمان بدل شده است. نکته مهم و قابل تأمل درباره این شبکه اجتماعی، محدوده سنی کاربران ایرانی آن است؛ به عبارت دقیق‌تر، طیف غالب کاربران ایرانی لایکی در رده سنی کودک و نوجوان قرار دارد؛ بنابراین عملاً شبکه اجتماعی لایکی در بین دانش‌آموزان کشورمان به عنوان محبوب‌ترین شبکه اجتماعی هم‌سالان مطرح است، آن هم در حالی که عمده محتواهای تولیدشده از سوی کاربران کودک و نوجوان فعال در این شبکه اجتماعی پرمخاطب، به تقلید از شاخ‌های فضای مجازی، دارای مضامین جنسی و غیراخلاقی است. در واقع کودکان و نوجوانان ایرانی فعال در لایکی که طیف سنی آنها عمدتا بین 7 تا 16 سال است، در سایه بی‌اطلاعی و ناآگاهی والدین و البته خواب خوش مسئولان فرهنگی کشور در مسیری گام بر می‌دارند که در معرض فضای آلوده اخلاقی است که می‌تواند آسیب‌های جدی را به دنبال داشته باشد.»

سواد رسانه‌ای ضامن ایمنی در فضای مجازی
هر چند که مسئولان باید فکری به حال آشفته بازار مکاره‌ای که با عنوان فضای مجازی بر زندگی واقعی مردم سایه افکنده بکنند، اما خود مردم نیز باید خودشان را در برابر ویروس‌های مهاجم در این عرصه ایمن کنند؛ ضامن ایمنی در فضای مجازی، درمانی است با نام «سواد رسانه‌ای»!
نوید کمالی، در ادامه گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «بر اساس آمارهای جهانی، ایران از لحاظ تعداد کاربران اینترنت و ضریب نفوذ فضای مجازی در بین شهروندان خود، رتبه اول را در غرب آسیا کسب کرده است؛ اما واقعیت این است که با وجود تمام ویژگی‌های منحصربه‌فردی که فضای مجازی دارد، متأسفانه هنوز نتوانسته است موجب تعالی اجتماعی و فکری جامعه بشری شود؛ بلکه بلعکس در عمل، جامعه کاربران فضای مجازی بیش از هر زمانی به سمت سطحی شدن در حرکت‌اند، این مسئله هم ناشی از حاکم بودن فقر شدید سواد رسانه‌ای و بصیرت سیاسی بر کاربران فضای مجازی است. کاربران فاقد سواد و بصیرت رسانه‌ای و سیاسی در فضای مجازی به دلیل ضعف در تشخیص و تحلیل پیام‌های رسانه‌ای به راحتی تحت تأثیر عملیات‌های روانی و ادراکی گروه‌ها و جریانات سیاسی قرار می‌گیرند و بر مبنای نظر آنها اقدام می‌کنند. برای نمونه چندی قبل، پس از اعلام خبر تأیید حکم اعدام سه اغتشاشگر حوادث آبان ماه ۱۳۹۸، جریان معاند با ایجاد هشتگ «اعدام نکنید» و ارائه تصویری ساختگی از سه محکوم اخیر، که حاوی پیام جعلی مظلومیت آنها در جریان محاکمه ایشان بود جریانی راه انداختند؛ اما بخش عمده‌ای از کاربران و سلبریتی‌های همراه با این جریان، هیچ اطلاع دقیقی از پرونده و جرائم این افراد نداشتند.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۹ ، ۱۹:۰۷
روابط عمومی

در عصر اطلاعات زندگی بشر به شکل غیر قابل انکاری به فضای مجازی و خدمات ناشی از آن گره خورده است، بطوری که حتی در کشور ما نیز بخش قابل توجهی از خدمات دولت مبتنی بر فضای مجازی توسعه یافته اند و بر اساس آمارهای موجود هم اکنون بیش از 50 میلیون نفر از هموطنان مان کاربر خدمات فضای مجازی هستند.

به عبارت دیگر هیچ کشور و ملتی بدون توجه به بهره برداری از ظرفیت های فضای مجازی، توان پویایی و توسعه در جهان پر رقابت امروز را نداشته و نخواهد داشت خصوصا به این دلیل که در طی دهه اخیر و همزمان با افزایش ضریب نفوذ شبکه ها و رسانه های اجتماعی در جوامع بشری ارتباطات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ملت ها به هم نزدیک تر و مرتبط تر شده است. 

از این رو در نگاه اول فضای مجازی یا همان Cyber Space به دلیل خدمات و قابلیت های متعدد آن به عنوان یکی از مهمترین و مفید ترین اختراعات بشر در قرن حاضر به نظر می رسد اما تجربه سوءاستفاده آمریکا و رژیم صهیونیستی از جنگ افزارهای سایبری از جمله ویروس Stuxnet علیه کشورمان به ما یادآوری می کند که فضای سایبر در کنار تمام مزایا و مواهب خود، ملت های جهان را در معرض شکل جدیدی از تهدید تحت عنوان «جنگ سایبری» قرار داده است.

 در جنگ سایبری هر چه نفوذ فضای مجازی در زیرساخت های حیاتی و اجتماعی یک جامعه عمیق تر و گسترده تر باشد آن جامعه نسبت به جنگ سایبری و تهدیدات ناشی از آن آسیب پذیر تر خواهد بود.

البته جنگ سایبری دارای سطوح و ابعاد مختلفی است هر چند که ابتدایی ترین سطح آن نیز به نوبه خود می تواند تهدید آفرین باشد بطور مثال با اجرای حملات پیش پا افتاده DDOS یا «حملات تکذیب سرویس» می توان سرورهای ارائه دهنده خدمات مجازی را برای مدتی مشخص از دسترس خارج کرد!

شاید با خود فکر کنید که از دسترس خارج شدن یک سرویس اینترنتی تهدید مهمی و قابل توجهی نیست!

برای درک اهمیت این تهدید بد نیست تصور کنید که در این ایام که سهامداران پر تعداد بورس در گوشه و کنار کشور هر روز دل نگران سود و زیان سهام های خود هستند سرورهای رایانه ای بورس و کار گزاری های مرتبط با آن دچار حمله DDOS شوند و برای مدتی امکان ارائه خدمات به کاربران را نداشته باشند! 

بله، حتی اجرای یک حمله سایبری پیش افتاده در یک زمان حساس می تواند زمینه ساز تنش‌های اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی شود، به همین دلیل نیز در سال های اخیر تلاش های جهانی زیادی برای مقابله با سوء استفاده از فضای سایبر و محدود سازی اشاعه سلاح های سایبری صورت گرفته است.

خوشبختانه هفته گذشته ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان در اقدامی سنجیده و قابل تقدیر با صدور بیانیه‌ای در قبال حقوق بین الملل فضای سایبری اعلام موضع کرده و خطاب به جامعه جهانی و خصوصا دشمنان ملت ایران تاکید کرد: «نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تهدیدات سایبری از سوی هر دولت، گروه یا فردی را در هر سطحی با قدرت پاسخ خواهد داد.»

در این بیانیه‌ای رسماً به دشمنان کشورمان هشدار داده شده است که اگر عملیات‌های سایبری احتمالی آن‌ها «به زیرساخت‌های حیاتی کشور» به «آستانه حمله مسلحانه متعارف ارتقاء یابد» نیروهای مسلح ایران «حق دفاع مشروع» خواهند داشت.

این بیانیه به هنگام، به خوبی در رسانه‌های بین‌المللی منعکس گردید و دشمنان کشورمان به خوبی دریافتند که پیامد هرگونه شیطنت سایبری علیه ملت ایران،  چیزی جز مشت های پولادین نیروهای مسلح کشورمان نخواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۱۱
روابط عمومی

به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، امیرمحمد غفاری؛ فیک نیوز‌ها یا همان اخبار جعلی موضوعی است که این روز‌ها مشکلات زیادی در فضای حقیقی و مجازی برای افراد در سراسر دنیا به وجود آورده است. موضوعی که اگر به درستی و به موقع با آنها مقابله نشود می‌تواند امنیت کشور‌ها را به خطر بیاندازد.

رهبر انقلاب در سخنان خود در روز عید قربان به آن اشاره کردند و آن را موازی با جریان تحریم دانستند و فرمودند: «به موازات تحریم یک جریان تحریف هم هست. واژگون نشان‌دادن واقعیات کشور ما نیز یکی از کار‌هایی است که دشمنان انجام می‌دهند تا هم ضربه به روحیه مردم بزنند و هم آدرس غلط دادن است برای رفع مشکل تحریم.»

ایشان در ادامه صحبت هایشان می‌فرمایند: «اگر جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم قطعاً شکست می‌خورد؛ چرا که عرصه، عرصه جنگ اراده‌هاست.»

به همین مناسبت با نوید کمالی، کارشناس فضای مجازی نشستیم تا کمی در خصوص شناخت اخبار جعلی یا همان فیک نیوز‌ها و راه‌های شناخت آنها و تهدیداتشان صحبت کنیم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

باشگاه خبرنگاران جوان: این روز‌ها با توسعه فضای مجازی شاهد فعالیت‌های روز افزون فیک نیوز‌ها هستیم. فعالیت فیک نیوز‌ها در فضای مجازی چقدر در زندگی حقیقی افراد تاثیرگذار است و چه اندازه می‌تواند زندگی عادی افراد را تحت تاثیر قرار دهد؟

کمالی: این دوره از تاریخ تمدن بشر به دلیل وفور و تعدد ابزار‌های رسانه‌ای و ارتباطی تولید کننده و منتقل کننده اطلاعات به عنوان «عصر اطلاعات» شناخته می‌شود، زیرا تا پیش از این دوره تاریخی، هیچگاه حجم تولید و انتقال اطلاعات توسط بشر به میزان فعلی نبوده است که نمونه آن تولید روزانه میلیون‌ها ساعت محتوای تصویری در فضای مجازی و وب سایت‌های مانند آپارات و یوتیوب است.

علاوه بر این در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر سرعت انتقال اخبار و اطلاعات به حد فعلی نرسیده بود به طوری که هیچ وقت اجداد ما تصور نمی‌کردند که روزی این امکان فراهم شود که خبر مهمی مانند آنچه در بندر بیروت رخ داد در کسری از ثانیه در چهار گوشه جهان شنیده و دیده شود.

از این رو عصر و زمانه فعلی را می‌توان از حیث اطلاعات و اطلاع رسانی به عنوان انقلابی‌ترین دوره تاریخ تمدن بشر در نظر گرفت، زیرا این تحول موجب شکل گیری فصل جدید و بی‌نظیری از تعاملات فردی و اجتماعی بین انسان‌ها شده است؛ البته این تحول کاملاً و تماماً مثبت نبوده و مانند بسیاری از پدیده‌های دست ساخته بشر دارای ابعاد نامطلوب و آسیب زایی نیز است که یکی از مهمترین آن تبدیل شدن ابزار‌های نوین اطلاع رسانی به ابزار فریب و مدیریت ناسالم افکار عمومی است.

به عبارت دقیق‌تر از ابتدای ساخت و توسعه ابزار‌های تولید و نشر انبوه خبر این دست ابزار‌ها به دلیل توان تاثیرگذاری بالای خود بر افکار عمومی، به ابزار محبوب مدیریت و کنترل افکار عمومی اصحاب قدرت تبدیل شدند.

طبیعتاً وقتی بحث مدیریت افکار عمومی و لزوم هدایت و جهت دهی آن مطرح می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت که هر آنچه از مجرای یک رسانه منتشر می‌شود انطباق کامل با واقعیت داشته باشد بلکه هر رسانه و به طور دقیق‌تر هر مدیر رسانه آن بخشی از واقعیت را در خروجی رسانه خود برجسته و منعکس می‌کند که سازگار با منافع و مصلحت‌های خویش یا جریان مطلوبش باشد؛ لذا می‌توان گفت که در فرایند سنتی و کلاسیک مدیریت افکار عمومی بیشتر با بزرگ نمایی و کوچک نمایی رخداد‌های واقعی روبرو هستیم، اما مدتی است که در حوزه ارتباطات یک مفهوم نسبتا جدید به عنوان چالش حوزه اطلاع رسانی و مدیریت افکار عمومی مطرح شده است و آن چیزی نیست جز فیک نیوز‌ها(Fake News) یا همان اخبار جعلی که به جای تکیه بر مهندسی نحوه اطلاع رسانی یک رخداد واقعی به طور کلی به جعل یک موضوع یا رخداد و طرح آن در عرصه افکار عمومی می‌زند.

متاسفانه در طول چند سال اخیر به دلیل افزایش آسیب‌های ناشی از شیوه فیک نیوز‌ها موضوع مقابله با اخبار جعلی به یکی از مهمترین دغدغه‌های افکار عمومی جهان تبدیل شده است، زیرا ماهیت شبکه‌ای فضای اطلاع رسانی نوین و همچنین فقدان سواد رسانه‌ای مناسب در بین کاربران، بستر‌های نوین ارتباطی می‌تواند به سرعت اخبار جعلی را میلیون‌ها بار بازنشر کرده و نسبت به یک موضوع خاص در بین کاربران ادراک سازی کنند که در نتیجه این ادراک سازی، عملکرد‌ها و رویکرد‌های حقیقی کاربران هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد که نمونه معروف آن استفاده کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ از اخبار جعلی در جهت جلب نظر افکار عمومی رای دهندگان آمریکایی و کسب موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا بود.

نیازمند تدوین قانون برای مقابله با فیک نیوز‌ها هستیم

باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما راه مقابله با این فیک نیوز‌ها چیست؟

کمالی: برای مقابله با اخبار جعلی یا همان فیک نیوز‌ها دو راهبرد عمده وجود دارد که اولین آن تدوین قوانین ضد فیک نیوز و مسدود سازی حساب‌های کاربری و از دسترس خارج کردن رسانه‌های تولید کننده اخبار جعلی است.

در این راستا شبکه‌های اجتماعی بزرگ بعضاً به صورت روزانه حساب‌های مشکوک به نشر اخبار جعلی را تعلیق و یا حذف می‌کنند و نهاد‌هایی مانند پلیس نیز با مالکان رسانه‌های تولید کننده اخبار جعلی برخورد می‌کنند. اما دومین راهبرد توجه به ارتقاء سطح سواد رسانه‌ای افکار عمومی است، زیرا حتی اگر تمام رسانه‌های تولید کننده اخبار جعلی مسدود شوند، اما افراد عضو جامعه توان تشخیص منابع خبری معتبر را از غیر معتبر نداشته باشند باز هم جامعه در برابر اخبار جعلی آسیب پذیر خواهد بود.

به طور مثال هم اکنون به دلیل شرایط خاص اقتصادی کشور جامعه نسبت به اخبار اقتصادی حساس است لذا در این شرایط سودجویان با انتشار اخبار جعلی می‌توانند به راحتی در جامعه تنش آفرینی کنند، به طور مثال انتشار یک خبر جعلی مانند «احتمال سقوط بازار بورس در طی ۲۴ ساعت آینده» می‌تواند موجب شکل گیری صفوف طولانی فروشندگان نگران سهام در خیابان‌های کشور شود در حالی که اگر سواد رسانه‌ای جامعه بالا باشد افراد پیش از پذیرش پیام نهفته در این خبر، دست به ارزیابی اعتبار منبع خبر می‌زنند؛ یا تصور کنید که در روز‌های حساس انتخابات ۱۴۰۰ اخباری ساختگی مبنی بر برنامه یکی از کاندیدا‌ها برای مسدود سازی اینترنت در جامعه منتشر شود! طبیعتاً این دست فیک نیوز‌ها در شرایط حساسی مانند انتخابات می‌توانند موجب جهت دهی رای افکار عمومی شوند؛ بنابراین در عصر حاضر مهمترین و موثرترین راهبرد در مقابله با بحران فیک نیوزها، ترویج و توسعه سواد رسانه‌ای یا همان Media Literacy است.

باشگاه خبرنگاران جوان: فکر می‌کنید این فیک نیوز‌ها چه مقدار در جریان تحریف که رهبر معظم انقلاب که روز عید قربان در بیاناتشان به آن اشاره کردند اثرگذار بودند و چه مقدار توانستند تحریف‌های خود را بر ذهن مردم بنشانند؟ راه مقابله با این تحریف‌ها و دروغ پردازی‌ها چیست؟

کمالی: تمدن اصیل اسلامی از صدر اسلام تاکنون در معرض تهاجمات سخت و نرم دشمنان اسلام قرار داشته، اما این تهاجمات در عصر اطلاعات بیش از اینکه جنبه سخت داشته باشند بیشتر در حوزه نرم و ادارکی و شناختی دنبال شده اند، زیرا دشمنان اسلام اصیل که امروز در قامت دشمنان جمهوری اسلامی ایران خودنمایی می‌کنند بر این باورند که مهار جنبش انقلابی اسلام جز با تسلط بر اذهان توده‌های بشر ممکن نیست، بنابراین دشمنان اسلام و به طور ویژه تمدن غرب و ایادی منطقه‌ای آن در طول دهه‌های اخیر در حوزه رسانه سرمایه گذاری‌های عظیمی انجام داده اند که فعال سازی ۲۶۰ شبکه فارسی ضد ایرانی تنها نمونه‌ای از این دست سرمایه گذاری‌ها است.

در واقع دشمنان انقلاب اسلامی بر این عقیده اند که با بهره گیری از چتر رسانه‌ای گسترده می‌توان به صورت همه جانبه افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و با بهره گیری از تکنیک‌هایی عملیات روانی مانند تحریف، کوچک نمایی، سانسور و صد‌ها ترفند دیگر اولویت‌ها و برداشت‌های ذهنی جامعه هدف را تغییر داد.

نیازمند تدوین قانون برای مقابله با فیک نیوز‌ها هستیم

به طور مثال دشمنان انقلاب اسلامی با حمایت از شبکه رسانه‌ای معاند آمدنیوز و توسعه زیرساخت تولید و نشر فیک نیوز‌ها توسط آن تلاش کردند تا با تحریف واقعیت‌های کشور و ذهنیت سازی منفی علیه مسئولان کشور زمینه ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان را فراهم کنند که خوشبختانه اقدام هوشمندانه سپاه این توطئه را خنثی کرد، اما خطر باز تولید رسانه‌های جدید با ماموریت آمدنیوز همچنان باقی است، بنابراین باید تمرکز ویژه‌ای بر ارتقاء توسعه سطح سواد رسانه‌ای افکار عمومی کشور داشت تا جامعه نسبت به تهدیداتی از جنس آمدنیوز‌ها واکسینه شود.

البته همزمان با این اقدام، نهاد‌های فرهنگی کشور باید توجه ویژه‌ای به حوزه ترویج نهضت روشنگری، تبیین و بصیرت افزایی در جامعه خصوصا در عرصه‌های سیاسی و اعتقادی داشته باشند.

باشگاه خبرنگاران جوان: به صورت کلی چه مشکلاتی در این خصوص در کشور وجود دارد و چه تهدیداتی فضای مجازی و مردم ما را در فضای دنبال می‌کنند؟

کمالی: متاسفانه یکی از مهمترین آسیب‌های فضای مجازی و رسانه‌ای کشور ما خصوصا در حوزه مدیریت افکار عمومی، تعدد دستگاه‌های مسئول در این عرصه خطیر است. به عبارت دقیق‌تر هر دستگاه و نهاد متولی بخش خاصی از پازل مدیریت افکار عمومی بوده، اما به دلیل عدم تعامل و هم افزایی مناسب با سایر دستگاه‌های مشابه کارآمدی و تاثیرگذاری عملکرد آنها آنچنان که باید مطلوب نیست و هیچ کدام از این نهاد‌ها هم در عمل خود را مسئول وضع موجود نمی‌داند.

از سوی دیگر رسانه‌ها و ساختار‌های مدیریت افکار عمومی کشورمان از چابکی لازم در مواجهه با تهدیدات ادراکی و شناختی دشمن برخوردار نیستند که این مسئله ناشی از عدم روزآمدسازی ساختار و سازمان آنها همزمان با واقعیت اجتماعی و تکنولوژیک است؛ بنابراین به عنوان یک راهکار می‌توان تجمیع دستگاه‌های مسئول در حوزه رسانه و مدیریت افکار عمومی کشور و باز طراحی سازوکار فعالیت آنها را به مسئولین پیشنهاد داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۲۶
روابط عمومی

بر اساس آمارهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران از لحاظ تعداد کاربران اینترنت و ضریب نفوذ فضای مجازی در بین شهروندان خود رتبه اول را در غرب آسیا کسب کرده است که این دستاورد ماحصل بیش از دو دهه سرمایه گذاری ویژه دولت ها در توسعه زیرساخت های دسترسی شهروندان به فضای مجازی است، اما در کنار تمام مواهب ناشی از فراگیری فضای مجازی در کشورمان نمی‌توان و نباید بر این واقعیت مهم چشم پوشید که بی توجهی به توسعه سواد سیاسی و رسانه‌ای کاربران فضای مجازی، در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین معضلات پیش روی نظام و جامعه اسلامی کشورمان است و بی توجهی به آن می تواند در آینده ای نه چندان دور هزینه های غیر قابل جبرانی را  به کشورمان تحمیل نماید.

برای بررسی چیستی و چرایی این مسئله در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که اینترنت دیگر مانند سال های اولیه ابداع و توسعه خود محدود به تریبون یک طرفه خود یعنی سایت های خبری و اطلاع رسانی مبتنی بر وب 1.0  نیست و به واسطه فراگیری رسانه های اجتماعی تعاملی برخواسته از نسل دوم وب، فضای مجازی به یکی از مهمترین مراکز ظهور و بروز مشارکت شهروندان در مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی بدل شده است.

در این فضا و شرایط دیگر تریبون های یکطرفه کارایی سابق خود در جهت دهی به افکار عمومی را از دست داده و ناگزیر در حال واگذاری عرصه مدیریت افکار عمومی به رسانه های نو پدید هستند که نمونه شاخص و ملموس آن کاهش اقبال افکار عمومی به رسانه های سنتی از جمله تلویزیون است.

دلیل این مسئله هم توان بالای رسانه های اجتماعی در ایجاد کنش متقابل یا interactivity در مخاطب است یعنی دیگر بر خلاف گذشته مخاطب مجبور به نشستن منفعلانه در مقابل تلویزیون و شنیدن پیام های یکسویه آن نیست بلکه در فضای نوپدید شبکه های اجتماعی فارغ از هر محدودیتی توان اعلام نظر و دریافت بازخوردهای دیگران را دارد و حتی  می تواند به راحتی به نقد دیدگاه های سایر اعضای جامعه فارغ از طبقه اجتماعی و سیاسی آنها بپردازد.

یک ویژگی مهم دیگر رسانه های اجتماعی امکان تعریف هویت های مختلف غیر از هویت واقعی است بدین معنا که هر کاربر پس از عضویت در شبکه های اجتماعی قادر است تا «من» های متعددی را تعریف کرده و «من» حقیقی خود را پشت این هویت های ساختگی پنهان نماید و به واسطه این پنهان کاری آن چیزهایی را که در زندگی حقیقی توان بیان و انجامشان را ندارد به راحتی  بیان و انجام دهد.

متاسفانه با وجود تمام این ویژگی های منحصر به فرد، فضای مجازی  هنوز نتوانسته موجب تعالی اجتماعی و فکری جامعه بشری شود بلکه بلعکس در عمل جامعه کاربران فضای مجازی بیش از هر زمانی به سمت عامی شدن در حرکت اند، این مسئله هم ناشی از حاکم بودن فقر شدید سواد رسانه‌ای و بصیرت سیاسی بر کاربران فضای مجازی است و به همین دلیل نیز عمده کاربران بیش از اینکه کنش آفرین باشند خود تحت تاثیر کنش های عمده ایجاد شده در فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی که روند یا Trend  خوانده می شوند دست به تصمیم گیری و حتی انجام کنش اجتماعی می گیرند.

به عبارت دیگر کاربران فاقد سواد و بصیرت رسانه ای و سیاسی در فضای مجازی به دلیل ضعف در تشخیص و تحلیل پیام های رسانه ای به راحتی تحت تاثیر عملیات های روانی و ادراکی گروه ها و جریانات سیاسی قرار گرفته و بر مبنای نظر آنها اقدام می کنند.

بطور مثل هفته گذشته پس از اعلام خبر تایید حکم اعدام سه اغتشاش گر حوادث آبان ماه 98 جریان معاند با ایجاد هشتگ «اعدام نکنید» و ارائه تصویری ساختگی از سه محکوم اخیر، که حاوی پیام جعلی مظلومیت آن ها در جریان محاکمه یشان بود اقدام به تحریک افکار عمومی نموده و به واسطه آن، طوفانی توییتری را علیه تصمیم دستگاه قضایی به راه انداختند آن در حالی که بخش عمده ای از کاربران و سلبریتی های همراه با این طوفان هیچ اطلاع دقیقی از پرونده جرائم پر حجم این اغتشاش گران نداشتند!

لذا ماجرای اخیر را می توان زنگ هشداری برای مسئولان رسانه ای و فرهنگی کشور و جلب توجه آنها به ناکارآمدی سیاست های سنتی مدیریت افکار عمومی دانست و امیدوار بود که ماجرای های اخیر موجب بازنگری آنها در سیاست های رسانه ای فعلی کشورمان گردد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۹ ، ۲۱:۳۷
روابط عمومی
رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی ملت‌های جهان به دلیل جنایت‌های بی‌شمار خود علیه مردم مظلوم فلسطین به عنوان رژیمی خشن، غیرعقلانی و جنگ‌طلب شناخته می‌شود و گواه این مسئله را می‌توان در پیشگامی شهروندان اروپایی در کمپین «بایکوت خرید محصولات صهیونیستی» به وضوح مشاهده کرد.

این مسئله و تصویر منفی موجود از رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهان، چیزی نیست که بر مقامات این رژیم اشغالگر پوشیده باشد و به همین دلیل نیز طی چند سال گذشته، سرمایه‌گذاری صهیونیست‌ها در حوزه دیپلماسی فرهنگی و رسانه‌ای افزایش قابل توجهی یافته است و از این بستر نوپدید به عنوان فرصتی برای اثبات و توجیه وجودی و رفتاری صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی بهره برده می‌شود.

برای نمونه پس از فیلم‌هایی همچون «آرگو» و «سپتامبرهای شیراز»، فیلم «The Operative» یا «مأمور مخفی» یکی از جدیدترین آثار سینمایی ضد ایرانی چهره‌های سینمایی رژیم صهیونیستی است که به سبب داستان تخیلی خود درباره تلاش موساد برای خرابکاری در برنامه هسته‌ای کشورمان خبرساز شده است.
بر اساس روایت این فیلم، دختری یهودی به نام «ریچل» از طرف موساد مأمور به سفر به ایران می‌شود و با پوشش یک مدرس زبان انگلیسی در تهران ساکن می‌شود. وی در راستای انجام مأموریت خود باید با مدیر یک شرکت تأمین‌کننده قطعات الکترونیکی مرتبط با برنامه هسته‌ای کشورمان رابطه عاشقانه برقرار کند و با جمع‌آوری اطلاعات محرمانه، مأموریت ضد ایرانی خود را تکمیل کند.

البته باید به این نکته توجه داشت که ساخت فیلم‌های ضد ایرانی تنها تجربه دیپلماسی رسانه‌ای رژیم صهیونیستی علیه انقلاب اسلامی نیست؛ زیرا برای قریب به نیم‌قرن، رادیو «صدای اسرائیل» به صورت مستمر به زبان فارسی برنامه تولید می‌کرد و مهم‌ترین مأموریت آن هم القای این برداشت به مخاطبان فارسی‌زبان بود که رژیم صهیونیستی هیچ مشکلی با ملت ایران ندارد و این تنها نظام اسلامی کشورمان است که در پی دشمنی با این رژیم کودک‌کش است!

البته به دلیل کم‌رونق بودن این رادیو، کابینه رژیم صهیونیستی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ تصمیم به تعطیلی آن و راه‌اندازی یک رادیوی اینترنتی جدید با نام «رادیو پیام» گرفت که این خود نشان از توجه ویژه رژیم صهیونیستی به حوزه فضای مجازی کشورمان دارد.
با این حال، در میان تمام محصولات رسانه‌ای رژیم صهیونیستی، آنچه در این هفته‌ها بیش از همه مورد توجه واقع شده است، مینی‌سریال هشت ‌قسمتی «تهران» است.

ماجرا از این قرار است که «شبکه ۱۱» رژیم صهیونیستی پس از سرمایه‌گذاری قابل توجهی، اقدام به ساخت و پخش یک سریال جاسوسی علیه کشورمان کرده است که علاوه بر جلوه‌های بصری و نماهای بازسازی‌شده آن از شهر تهران، هم‌زمانی پخش آن با حوادث و انفجارات اخیر کشورمان زمینه جلب توجه بیشتر افکار عمومی و خاصه کاربران جوان فضای مجازی به این سریال را فراهم کرده است؛ به طوری که پایش جست‌وجوگرهای اینترنتی نشان از افزایش جست‌وجوی کاربران ایرانی برای دانلود این سریال دارد و جالب اینکه برخی سایت‌های داخلی برخوردار از اینترنت نیم‌بها نیز این سریال ضد ایرانی را در خروجی‌های خود منتشر کرده‌اند.

روایت این سریال نیز مانند فیلم «مأمور مخفی» حول زن جاسوس جوانی می‌گذرد که از طرف موساد مأمور سفر به ایران و هک سامانه رایانه‌ای پدافند هوایی کشورمان می‌شود تا پس از غیرفعال کردن این سامانه، رژیم صهیونیستی قادر به بمباران نیروگاه اتمی کشورمان شود.

این سریال اگرچه از لحاظ محتوایی یکی از ضعیف‌ترین آثار ضد ایرانی تولیدشده در سالیان اخیر شمرده می‌شود، اما از این واقعیت نباید غفلت کرد که رژیم صهیونیستی بیش از هر زمانی تلاش می‌کند تا از طریق تولید چنین محصولاتی و نشر آنها در بسترهای رسانه‌ای و فرهنگی مورد استفاده کاربران کشورمان، به مخاطب ایرانی نزدیک شود و با نرمالیزاسیون تبادلات به‌ظاهر فرهنگی، زمینه مشروعیت‌بخشی به رژیم و عبور از آرمان فلسطین را در ذهن مخاطب جوان ایرانی مهیا کند.

از این رو به نظر می‌رسد دستگاه‌های رسانه‌ای و فرهنگی کشورمان در مواجهه با این موج جدید تهاجم رسانه‌ای آمریکا و ایادی منطقه‌ای آن با محوریت رژیم صهیونیستی، باید بیش از پیش به مقوله دیپلماسی فرهنگی و رسانه‌ای توجه کنند و در این مسیر از تولیدات فرهنگی شاخص و تأثیرگذاری، مانند «گاندو» غافل نشوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۹ ، ۰۱:۱۲
روابط عمومی
هرساله با شروع فصل تابستان، سبک پوشش جامعه تغییر می‌کند و افراد برای فرار از گرما از البسه تابستانی استفاده می‌کنند و به تبع این تغییر رفتار، کانال‌ها و صفحات مجازی به ویژه در اینستاگرام نیز بیش از پیش فعال می‌شوند و پوشاک و مدهای تابستانی را تبلیغ می‌کنند.

البته اگر جمله فوق این تصور را به ذهن شما متبادر کرده است که اغلب این صفحات، پوشاک نامأنوس با فرهنگ اسلامی و ایرانی را تبلیغ می‌کنند، این برداشت درست و دقیق نیست، زیرا اگر با حساب کاربری یک شهروند معمولی و علاقه‌مند به ارزش‌های اسلامی وارد اینستاگرام شوید، با تعداد زیادی از حساب‌هایی روبه‌رو خواهد شد که پوشاک اسلامی روبه‌رو خواهید شد.
زنان و دخترانی که رسماً خود را مدل حجاب معرفی می‌کنند، با انتشار تصاویر خود در ژست‌های مختلف نسبت به تبلیغ حتی فروش محصولات مختلفی از جمله چادر، شال و روسری اقدام می‌کنند، برخی دیگر نیز با ارائه آموزش‌هایی مانند آموزش بستن روسری در مدل‌های مختلف توانسته‌اند حجم بالایی از مخاطبان را به خود جلب کنند.

در نگاه اول، این دست افراد و صفحات مجازی آنها موجب افزایش گرایش دختران جوان به حجاب اسلامی می‌شوند و به آنها نشان می‌دهند با پوشش اسلامی هم می‌توان شیک و به روز بود و در اینستاگرام جلب توجه کرد. که البته تبلیغ این نگاه نیز در جایگاه خود نیاز به بررسی و تأمل ویژه دارد.

اما در نگاه دوم، نمی‌توان خوش‌بینانه به این دست فعالیت‌ها نگریست، به ویژه به این دلیل که پدیده Hijab Fashion Models محدود به فضای مجازی ایران نیست و با قدرت در دیگر کشورهای اسلامی هم دنبال می‌شود و جالب آنکه اکثر سرشاخه‌ها و مدل‌های مطرح این حوزه دارای ارتباطات قابل‌توجهی در اروپا و به ویژه فرانسه و انگلیس هستند و با برندهای پوشاک این کشورها تعامل دارند.

اما آنچه بیش از همه بر اهمیت این موضوع افزوده است، شروع فرایند کشف حجاب تعدادی از مدل‌های معروف حجاب غیرایرانی در فضای مجازی است که بیشتر آنها بیش از یک میلیون نفر دنبال‌کننده دارند.

هفته گذشته در گزارشی که بنیاد اسلامی «کلمه» مستقر در استرالیا با عنوان «حقیقت تاریک درباره اینفلوئنسرهای سابق حجاب» منتشر کرد، این پدیده را بررسی کرد و پس از آن سوابق مدل‌های کشف حجاب‌کننده مشخص شد که این افراد و جریان‌های پشت پرده، در واقع با بهره‌گیری از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی و قابلیت الگوسازی این شبکه‌ها برای توده‌های مردم و برجسته‌سازی آنها و همچنین با خلق اینفلوئنسرهای مبلغ حجاب، تلاش کرده‌اند بر ناخوداگاه کاربران مسلمان و محجبه اثر بگذارند و در یک فرایند آرام، اعتقادات آنها نسبت به حجاب را دگرگون و تخریب کنند.

بر اساس این گزارش، مدل‌های فشن حجاب در گام نخست، سطح و اهمیت رعایت حجاب اسلامی به عنوان یک اصل و ارزش دینی را در حد یک سبک عادی از پوشش زنانه پایین آورده‌اند و نسبت به آن حساسیت‌زدایی می‌کنند تا زمینه عبور از حجاب به سبک‌های پوششی دیگر را فراهم می‌آورند.

نکته جالب توجه اینکه در بررسی‌های به عمل‌آمده از فرایند فعالیت مدل‌های کشف حجاب کرده، مشخص شد این افراد در ابتدای ظهور و بروز خود در شبکه‌های اجتماعی در راستای جلب اعتماد مخاطبان مکرراً از ادبیات و رفتارهای اسلامی مانند ذکر گفتن و دعا کردن استفاده می‌کرده‌اند و این‌گونه اعتماد مخاطبان را به خود جلب کرده و در نهایت پس از مدتی فعالیت به عنوان مدل حجاب، کشف حجاب کرده و سبک زندگی بدون حجاب را تبیلغ می‌کرده‌اند.

در واقع، این گزارش و گزارش های تحقیقی مشابه آن حکایت از این واقعیت دارند که بخش قابل توجهی از مدل‌ها و اینفلوئنسرهای حجاب خواسته یا ناخواسته در چارچوب پروژه سکولاریزاسیون سبک زندگی و حجاب دختران و زنان کشورهای اسلامی فعالیت می‌کنند، از این‌رو در این رابطه ضروری است علاوه بر هشداردهی و آگاهی‌بخشی به کاربران فضای مجازی کشورمان به ویژه زنان، دختران و اقشار دل‌بسته و پایبند به ارزش‌ها، نهادهای قضایی و فرهنگی نیز نظارت‌های محسوس و نامحسوس خود را بر فعالان این حوزه افزایش دهند و مانع از تکرار پروژه کشف حجاب این دست فعالان، در کشورمان شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۹ ، ۲۳:۳۶
روابط عمومی


هفته گذشته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای توضیح عملکرد خود در دولت دوازدهم در صحن علنی مجلس حاضر شد و به ابهامات و سؤال‌های پر تعداد نمایندگان ملت پاسخ داد.

در این جلسه عمده سوالات نمایندگان متمرکز بر مسائلی از جمله اختصاص نیمی از ترافیک اینترنت کشور به اینستاگرام، عدم برخورد جدی با شبکه های قمازبازی آنلاین، نقض حریم خصوصی شهروندان، عدم حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی، افسارگسیختگی در فضای مجازی و اجرایی‌نشدن دولت الکترونیک در مناطق کمتربرخوردار بود.

طرح این دست سوالات و دغدغه ها توسط نمایندگان جدید مجلس شورای اسلامی هر چند حاشیه های زیادی را در شبکه های اجتماعی به همراه داشت، اما خوشبختانه این دست اظهارات نشان از توجه ویژه سیاست گذاران جدید قوه مقننه به حوزه فضای مجازی دارد و به همین دلیل نیز نهادهای علمی و مشورتی معتبر کشور از جمله مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی بایستی با تمرکز بر حوزه «فضای مجازی»، یاری گر نمایندگان در سیاست گذاری های مرتبط با حوزه فضای مجازی باشند تا آفت سیاست گذاری غیر‌تخصصی که از نقاط ضعف برجسته دور قبل مجلس بود دامن گیر این حوزه از فعالیت مجلس یازدهم نشود خصوصاً به این دلیل که بنا بر آمارهای موجود ضریب نفوذ فضای مجازی در کشور ما بیش از 70 درصد برآورد می شود و طبیعتاً هر گونه سیاست گذاری سنجیده یا نسنجیده، احوال اقتصادی و اجتماعی جامعه کاربران پر تعداد فضای مجازی کشورمان را تحت تاثیرگذار قرار خواهد داد.

البته فارغ از حواشی ایجاد شده بعد از جلسه اخیر جهرمی با نمایندگان، باید به نمایندگان علاقمند به حوزه فضای مجازی یادآوری کرد که مدتی قبل و در آخرین روزهای عمر مجلس دهم، نمایندگان ملت در جریان طرح و تصویب طرح تقابل ایران با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی، وزارت امور خارجه کشورمان را موظف کردند که مقدمات لازم برای تشکیل «کنسولگری یا سفارت مجازی ایران به پایتختی قدس» در فلسطین را فراهم کند.

بر مبنای این طرح وزارت امور خارجه کشورمان مکلف شد تا ظرف مدت ۶ ماه از تصویب این قانون مقدمات لازم برای تشکیل Virtual Embassy کشورمان در فلسطین را فراهم و نتیجه را پس از تصویب تقدیم هیأت رئیسه کند.

این اقدام هوشمندانه مجلس کشورمان آنهم در اوج تلاش های دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهت اجرای طرح معامله قرن، به طور ویژه مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی جهان قرار گرفت بطوری که حتی رئیس مجلس فلسطین در آستانه فرا رسیدن روز جهانی قدس با صدور بیانیه‌ای، اقدام مجلس شورای اسلامی کشورمان در تصویب ایجاد «سفارت مجازی ایران در قدس شریف به عنوان پایتخت فلسطین» را ستود و آن را گامی مهم در جهت اثبات و به رسمیت شناختن قدس به عنوان سرزمین فلسطین و پایتخت آن دانست.

 طرح راه اندازی سفارت مجازی ایران در فلسطین و ترغیب دیگر کشورهای اسلامی به انجام اقدام مشابه علاوه بر افزایش فضای تاثیرگذاری جبهه مقاومت بر افکار عمومی منطقه و جهان، عملاً مشروعیت هرگونه اقدام آمریکا و رژیم صهیونیستی در رسمیت بخشیدن به اشغال قبله نخست مسلمانان را با چالش جدی روبرو کرده و اجرای معامله قرن را با بن بستی جدید مواجه می کند.

البته باید به این نکته مهم و راهبردی نیز توجه داشت که تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ایجاد هر گونه چالش در مسیر اجرای معامله قرن، موجبات تغییر فضای سیاسی حاکم بر ایالات متحده و سرنگونی دولت ترامپ را فراهم خواهد کرد، زیرا با توجه به بروز اعتراضات سراسری در این کشور، چشم امید کمپین انتخاباتی ترامپ به کسب یک موفقیت بین‌المللی و جلب حمایت لابی‌های صهیونیستی و رسانه های پر قدرت وابسته به آنها بسته شده است.

از این رو با راه اندازی نخستین سفارت مجازی کشورمان در قدس شریف، علاوه بر جلوگیری از اجرای معامله قرن می توان زمینه تضعیف بیش از پیش کمپین انتخاباتی ترامپ را در رقابت های انتخاباتی پیش رو نیز فراهم کرد، از این رو از نمایندگان انقلابی مجلس یازدهم انتظار می رود که با پیگیری جدی طرح راه اندازی سفارت مجازی جمهوری اسلامی ایران در قدس شریف، زمینه راه اندازی این نمایندگی دیپلماتیک مجازی کشورمان در فلسطین را تا پیش از انتخابات آمریکا را فراهم کرده و علاوه بر آن رهبران و قانون گذران دیگر کشورهای اسلامی را نیز تشویق به اتخاذ سیاستی مشابه نمایند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۹ ، ۰۰:۵۶
روابط عمومی

طی هفته های گذشته فروشگاه آمریکایی Epic Games  که به عنوان یکی از مهمترین عرضه‌کنندگان بازی های ویدئویی در جهان شناخته می شود، دست به ارائه رایگان بازی GTA V یا همان اتومبیل‌ دزدی بزرگ (به انگلیسی: Grand theft auto) زد که نه تنها در جهان بلکه در ایران نیز به مانند یک بمب خبری توانست حجم قابل توجهی از کاربران جوان و نوجوان را ترغیب به دریافت این بازی نماید آنهم در حالی که به واسطه تحریم های ضد ایرانی کاخ سفید کاربران ایرانی امکان دسترسی به فروشگاه اینترنتی این شرکت را نداشتند اما وسوسه دریافت نسخه کامل و قانونی این بازی گرانقیمت 540 هزار تومانی (~30$)  در بازه زمانی محدود عرضه رایگان آن موجب شد تا تعداد قابل توجهی از گیمرهای جوان و نوجوان کشورمان درگیر استفاده از ابزارهای غیر قانونی عبور از فیلترینگ شده و با تغییر آی پی آدرس خود این بازی را دریافت کنند.

بازی GTA که حجم نسخه اخیر آن بیش از 90 گیگابایت است، یک بازی ویدئویی در سبک اکشن-ماجراجویی و جهان باز است که اولین نسخه آن در اکتبر سال ۱۹۹۷ توسط شرکت راک‌استار منتشر شد. 

در این بازی به کاربر اجازه داده می‌شود تا فارغ از هر گونه محدودیت اخلاقی و قانونی در نقش یک تبهکار قانون شکن ظاهر شده و آزادانه در یک شهر بزرگ به گشت و گذار به پردازد و با انجام مأموریت‌های مختلفی از جمله سرقت از بانک، زورگیری، تجاوز، قتل و ضرب و شتم افراد کسب درآمد کرده و از این طریق تجهیزات و امکانات بیشتری را برای خود تهیه نمایید.

نسخه پنجم این بازی در ۲۰۱۳ به بازار عرضه شد اما بدلیل توسعه مداوم و اضافه شدن بخش آنلاین به آن همچنان محبوب‌ترین بازی این سبک است و تا کنون بیش از ۹۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده و آمارها حکایت از سود 6 میلیارد دلاری این محصول دارد.

برای درک بهتر میزان فروش این بازی بد نیست بدانید که پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای جهان فیلم آواتار بود که در سال ۲۰۰۹ با صرف حدود 240 میلیون دلار ساخته و پس از اکران بین المللی توانست حدود ۲.۸ میلیارد دلار سودآوری داشته باشد که این رقم تنها نیمی از سود فروش بازی GTA 5 می باشد.

اما آنچه در اینجا مورد توجه ماست ارائه رایگان این بازی آنهم در فضای پر التهاب ناشی از شیوع ویروس کرونا است زیرا انتخاب این بازه زمانی موجب شده تا گمانه زنی های مختلفی در رابطه با پشت پرده عرضه رایگان این بازی مطرح شود که مهمترین آن تلاش آمریکایی ها برای جهت دهی آینده پسا کرونا به سمت دنیایی GTA گونه است!

در دنیای  GTA اخلاق و مذهب معنا و جایگاهی ندارد و کاربر در طول بازی مجاز به هر رفتار غیر اخلاقی است در واقع این بازی مظهر تمام و کمال مکتب فکری آنارشیسم است.

در این مکتب، «جامعه‌ مطلوب» فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است و نظم جامعه از طریق همکاری داوطلبانه شکل می‌گیرد که بهترین شکل آن، ایجاد گروه‌های خودمختار از جنس گروه های مافیایی  GTA است زیرا در این بازی قانون جنگل بر جامعه حاکم شده و کاربر ضعیف، قربانی کاربر قوی تر می شود لذا کاربر برای کسب موفقیت بیشتر در این دنیای پر آشوب، نیازمند پیوستن به باندهای بزرگ جنایت کار هستند!

از این رو به نظر می رسد که دولت مردان آمریکا در چهارچوب تداوم بخشی به نظام سلطه خود تلاش دارند تا با بهره گیری از ابزارهای جنگ شناختی از جمله فیلم ها و بازی هایی مانند Joker و GTA زمینه استحاله فکری جمعیت جوان جهان را فراهم کرده و آنها را به سمت فروپاشاندن نظام های حاکم بر کشورهای خود تحریک نمایند تا شاید در این فرصت امکان باز طراحی مجدد نظام سلطه مهیا شده و «نظم نوین جهانی» مد نظر سردمداران آمریکا شکل گیرد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۰۲
روابط عمومی

پایگاه بصیرت / نوید کمالی

هرچند حادثه تلخ و ناگوار سانحه دریایی ناوچه موشک‌انداز کُنارک که به شهادت جمعی از جوانان متخصص نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منجر شد، از سوی دشمنان کشورمان، به‌ویژه رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه به عنوان فرصتی برای هجمه به نظام و قابلیت‌های دفاعی کشورمان بهره‌برداری شد، اما در عمل، در پی همراهی افکار عمومی کشورمان با ارتش و تجلیل از شهدای این حادثه، به طور مشخص بی‌اثر بودن «جنگ شناختی» دشمنان علیه برداشت افکار عمومی کشورمان از توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران بر همگان آشکار شد.

پس از اعلام خبر این حادثه، کاربران فضای مجازی کشورمان به صورت خودجوش با هشتگ‌هایی از جمله ارتش فدای ملت، شهدای ناوچه کنارک و ارتش انقلابی، نه تنها از شهدای این حادثه و مجاهدت‌های خاموش دریادلان نیروی دریایی در دفاع از مرزهای آبی کشورمان تجلیل کردند، بلکه به فضاسازی‌های انجام‌شده از سوی لشکر سایبری نفاق مستقر در آلبانی نیز واکنش نشان دادند و ابراز خوشحالی حساب‌های اینترنتی وابسته به آنها را نشانه دیگری از خیانت‌ این جماعت منفور عنوان کردند؛ به طوری که این واکنش‌ها خشم حساب‌های مجازی رسانه‌های معاند را برانگیخت.بررسی حجم قابل توجه واکنش‌های کاربران فضای مجازی کشورمان به حادثه اخیر و حمایت آنها از ظرفیت‌های دفاعی کشورمان را می‌توان به مثابه آب سردی بر پیکره دستگاه جنگ روانی و شناختی دشمن علیه انقلاب اسلامی در نظر گرفت؛ زیرا دشمنان کشورمان تصور می‌کردند پس از وقوع این حادثه می‌توان سرمایه اجتماعی نیروهای مسلح کشور را هدف قرار داد و این‌گونه زمینه تضعیف ساختار دفاعی جمهوری اسلامی ایران را مهیا کرد.برای تحلیل بهتر این ماجرا باید به این نکته توجه داشت که افکار عمومی هر جامعه‌ متأثر از باورها و ارزش‌های حاکم بر آن جامعه است، به‌ویژه ارزش‌های اخلاقی در شکل‌گیری افکار عمومی نقش جدی دارند، به طوری که سطح بینش و منش افکار عمومی از یک جامعه تا جامعه دیگر متغیر است: مرور تاریخ تمدن بشر اثبات می‌کند هنجارها و ارزش‌های حاکم بر جامعه نه تنها می‌توانند زمینه پویایی، توسعه و پیشرفت آن جامعه را فراهم کنند، بلکه ضعف و وجود انحراف در ارزش‌ها، زوال و فروپاشی آن جامعه را در پی خواهد داشت؛ برای نمونه امپراتوری روم در زمانه خود به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ابرقدرت‌های تاریخ مطرح بود؛ اما با وجود همه عظمت و گستردگی خود، فقط به علت انحراف در ارزش‌های اجتماعی رو به اضمحلال و ضعف رفت و سرانجام به دست مسلمانان ریشه‌کن شد.

متأسفانه، در دوران طاغوت نیز کشور و ملت ما با انحرافات متعددی روبه‌رو بود؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی این انحرافات از ارزش‌های حاکم بر جامعه زدوده شد و نهادهایی ازجمله ارتش به جایگاه اصیل خود در جامعه دست یافتند، طوری که ارتش شاهنشاهی که زمانی نقطه امید نظام سلطه در منطقه غرب آسیا بود، در پرتوی هدایت‌های امام خمینی(ره) به ارتشی مردمی، انقلابی و مجاهد فی سبیل‌الله تبدیل شد. خوشبختانه، نتیجه این تغییر را می‌توان به‌وضوح در نوع واکنش افکار عمومی کشورمان به ماجرای ناوچه کنارک مشاهده کرد؛ زیرا فارغ از دلایل فنی و تخصصی بروز حادثه، افکار عمومی کشور به صورت یکپارچه شهدا و جانبازان گران‌قدر این حادثه را تکریم کردند و یک‌کلام از جان‌فشانی‌های ارتش و سپاه در راه دفاع از حریم کشور سپاسگزاری کردند که این نشان‌دهنده بینش عمیق اسلامی و انقلابی ملت ایران نسبت به اهمیت نیروهای مسلح و چرایی عناد دشمنان انقلاب اسلامی با آنهاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۱۹:۳۲
روابط عمومی