نوید کمالی (صبح صادق)/ در طول چهار دهه گذشته، همواره ایجاد، حفظ و گسترش امنیت پایدار در حوزههای داخلی و منطقهای یکی از مهمترین اولویتهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران بوده است و در راستای تأمین این مهم دکترین دفاعی ایران که پیش از انقلاب با هدایت ژنرالهای آمریکایی طراحی شده بود، پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از سوی زبدهترین فرماندهان انقلابی مورد باز طراحی مبنایی و اساسی قرار گرفت.
تجربیات حاصل شده در طول دهه 60 خورشیدی و به ویژه دوران دفاع مقدس موجب شد تا حوزه دفاع موشکی به یکی از مهمترین جنبههای مورد توجه دکترین دفاعی کشور بدل شود؛ از همین رو در طول دهههای گذشته دانشمندان و مهندسان ایرانی، از جمله شهدای گرانقدری مانند شهید طهرانیمقدم تلاش بدون وقفهای را برای کسب دانش موشکی و بومیسازی فناوری ساخت و توسعه موشکهای نقطهزن انجام دادند. پر واضح است که در طول سه دهه گذشته افزایش توانایی موشکی ایران از دید رقبای منطقهای و دشمنان فرامنطقهای دور نبوده است، از این رو همواره تحدید توانایی موشکی کشورمان یکی از محوریترین جنبههای تلاشهای ضد ایرانی ائتلاف آمریکایی بوده است.
از منظر اندیشکدههای غربی، از جمله اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) توانایی موشکی یکی از مهمترین ظرفیتهای بازدارنده کشورمان در قبال هر گونه تعرض خارجی است؛ زیرا به دلیل برد و توان بالای موشکهای ساخت ایران، نیروهای مسلح کشورمان قادرند در نخستین لحظههای شروع هر گونه اقدام خصمانه از سوی دشمن همه پایگاهها و مواضع منطقهای وابسته به دولتهای متخاصم را با بالاترین دقت هدف قرار دهند که تلفات ناشی از آن تا دههها میتواند هر دولت متخاصمی را با چالشهای اساسی روبهرو کند.
از این رو دولت آمریکا پس از امضای توافق هستهای تلاش کرد با بهرهبرداری از تجربه برجام و برجستهسازی تهدید موشکی کشورمان، نظام جمهوری اسلامی ایران را به سوی قبول یک برجام موشکی سوق دهد.
در طول دو سال گذشته، دولتمردان آمریکا و به ویژه شخص دونالد ترامپ بارها در سخنرانیهای خود بر لزوم محدودسازی زرادخانه موشکی کشورمان تأکید کردهاند؛ هر چند این دست تلاشها به دلیل وجه متعارف موشکهای ایرانی تاکنون نتوانسته به شکلگیری یک اجماع جهانی علیه ظرفیت موشکی کشورمان منجر شود، به همین دلیل دولت آمریکا به شدت تلاش دارد تا با مرتبط کردن برنامه موشکی کشورمان به برنامه تخیلی اتمی مد نظر خود، این توانایی دفاعی کشورمان را به مثابه یک تهدید کشتار جمعی برای منطقه و حتی جهان جلوه دهد و در همین راستا نیز تأکید دارد، جمهوری اسلامی ایران باید به رژیم کنترل فناوری موشکی (MTCR) بپیوندد.
بر مبنای این رژیم کنترلی هر موشک دارای برد بیش از 300 کیلومتر و ظرفیت حمل کلاهک جنگی بیش از 500 کیلوگرم، یک سلاح دارای توانایی حمل کلاهک هستهای شناخته میشود که بر مبنای گزارش جدید اندیشکده مطالعات استراتژیک(IISS)، هشت نوع موشک ایرانی در فهرست سیاه این رژیم کنترلی قرار میگیرد.
همزمان با این تلاشها، اندیشکده «پروژه ویسکانسین» که هدف اعلامی آن، مقابله با اشاعه هستهای و دیگر تسلیحات کشتار جمعی در جهان است، تلاش گستردهای را برای برجستهسازی تهدید موشکی ایران آغاز کرده و در حال حاضر بر محور توانایی موشکی کشورمان و ارتباط آن با عضویت کشورمان در FATF متمرکز کرده است.
این اندیشکده آمریکایی همزمان با فضاسازی اخیر وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در زمینه برد موشکهای ایران، تلاش دارد با تلفیق خطر برد بالای موشکهایی از نوع سجیل و سومار و همچنین احتمال دروغین مسلحسازی آنها به کلاهک هستهای، افکار عمومی اتحادیه اروپا را علیه ملت ایران تحریک و حتی بسیج کند!
بر مبنای راهبرد طراحان این پروژه در صورت همراه شدن اتحادیه اروپا با توطئه ضد موشکی ائتلاف عبریـ عربیـ آمریکایی، چهار عضو اروپایی برجام به توافق هستهای پایان خواهند داد که این مسئله به ظن آنها میتواند موجب تحمیل فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی به کشورمان شود که در نتیجه آن امیدوارند تا ایران به سوی برجام موشکی سوق پیدا کند؛ از این رو شاهد بودیم که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به طور رسمی در جریان نشست ضد ایرانی ورشو خواهان خروج اروپا از برجام شد. زمینهچینی رسانهای این موضوع را میتوان در حاشیه نشست امنیتی مونیخ در برنامه مصاحبه خبرنگار بیبیسی با آقای ظریف نیز ملاحظه کرد که محور سؤال خود را به برنامه موشکی ایران و اتهامزنی جمهوری اسلامی اختصاص داد؛ اما با پاسخ لازم و کوبنده آقای وزیر و استدلالی وی مبنی بر اینکه شما چگونه در محیطی ناامن و پر تهدید در منطقه غرب آسیا که کشورهایی علیه ما روزانه به «سلاحهای زیبای آمریکا!» مسلح و مجهز میشوند، انتظار دارید ایران دست از موشکهای خود بردارد؛ ضمن اینکه اساساً موشکهای ایرانی توانمندی حمل کلاهک هستهای ادعایی رسانههای غربی را نیز ندارند.
طبیعتاً در این شرایط از دستگاه دیپلماسی کشور انتظار میرود از انفعال دست برداشته و با بهرهگیری از ظرفیتهای در دسترس دیپلماسی عمومی درباره ماهیت متعارف و دفاعی موشکهای ایرانی روشنگری کند تا از این طریق مانع از پیشبرد پروژه ایرانهراسی ائتلاف ضد ایران در قلب اتحادیه اروپا شود و زمین بازی طراحی شده برای شروع دور جدید از بازیهای مکارانه برجامی علیه ملت بزرگ ایران را بر هم زند. البته این تلاشهای دیپلماتیک لازم است و باید در مسیر دیپلماسی عمومی انجام شود؛ اما به این معنا نیست که جمهوری اسلامی ذرهای در این خصوص عقبنشینی کند. موشکهای ایرانی بخشی از قدرت دفاعی بومی و ملی ما بوده و به تأکید مسئولان ارشد حاکمیت و نظامی هرگز قابل مذاکره نیست؛ اما اثرپذیری از رسانههای غربی در بخشی از جریانهای سیاسی داخلیـ که امروزه در رسانههای خود میگویند نباید به بهانههای مختلف، از جمله حفظ موشک خودمان را از پشتیبانی اروپا و شکافی که خروج ترامپ از برجام بین آمریکا و اروپا ایجاد کرده، محروم کنیمـ سبب تأسف است و نشان میدهد عملیات روانی دشمن بیتأثیر نبوده است.