طی روزهای گذشته دفتر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اطلاعیه ای مبنی بر آمادگی وی برای انجام یک سفر رسمی به کشور بحرین را منتشر نمود که این مساله موجب بروز موجی از واکنش ها را در رسانه های جهان برانگیخت اما آنچه کمتر به آن پرداخته شد چرایی انتخاب این مقصد از سوی نتانیاهو است آنهم در شرایطی که منطقه غرب آسیا در حال سپری کردن یکی از پر تنش ترین دوره های تاریخی خود .
شکی نیست که رژیم صهیونیستی همواره در راستای پیش برد اهداف و منافع نامشروع خود در منطقه غرب آسیا از ابزارهای سخت و شیوه های غیر انسانی مانند جنگ افروزی ، ترور مکرراً بهره برداری نموده است با این حال در طی دهه اخیر میلادی با نگاهی به سیاست های خارجی این رژیم در می یابیم که اسرائیل بر خلاف گذشته با هدف کاهش هزینه های سیاسی و روانی ایجاد شده بر علیه خود در سطح افکار عمومی جهان در یک حرکت تاکتیکی به صورت جدی بهره گیری از ظرفیت های دیپلماسی عمومی را در راستای پیشبرد سیاست های منطقه ای و بین المللی خود آغاز نموده است که از جمله مهمترین آنها می توان به افزایش تعاملات سیاسی ، اقتصادی و حتی علمی و فرهنگی با برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نام برد.
بطور مثال پیش از سفر نتانیاهو به کشور عمان که بعد از گذشت بیش از دو دهه یک اتفاق نادر سیاسی در روابط مسقط-تل آویو برشمرده می شود، بسیاری از شرکت ها و موسسات اقتصادی رژیم صهیونیستی فعالیتهای بازرگانی و سرمایهگذاری خود را در عمان را آغاز نموده بودند که بدلیل مشکلات اقتصادی بی سابقه عمان این اقدامات با استقبال ویژه سلطان قابوس پادشاه همراه بود.
البته نکته قابل تامل در این رابطه تمرکز ویژه سیاست گذاران صهیونیست بر نیازمندهی کشورهای هدف است که از جمله آنها می توان به کمبود منابع آب شیرین اشاره کرد که این خود موجب شد تا رژیم صهیونیستی از طریق مراکز دانشگاهی خود یک مرکز تحقیق و آب شیرین کنی در پایتخت عمان راه اندازی نماید که این مساله در سال های گذشته موجب تسهیل تردد دانشمندان و عناصر اطلاعاتی صهیونیست به کشور عمان شده است.
حال برای پاسخ به این سوال که چرا نتانیاهو پس از سفر خود به عمان این بار قصد دارد به منامه پایتخت بحرین را دارد ابتدا باید به بررسی جایگاه و اهمیت بحرین در تحولات منطقه پرداخت تا بر مبنای آن قادر به ارائه تصویر و تحلیل درستی از چرایی تلاش رژیم صهیونیستی برای برقراری روابط رسمی با بحرین باشیم.
کشور بحرین علی رغم مساحت محدود و جمعیت بسیار کم 1.5 میلیون نفری آن، به دلیل موقعیت مجمع الجزائری و سوق الجیش در جنوب غربی خلیج فارس سال ها است که میزبان پایگاه ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا (United States Fifth Fleet) است که مسئولیت آن هم حفظ منافع ایالات متحده در خلیجفارس، دریای عمان، دریای سرخ، خلیج عدن و بخشهایی از اقیانوس هند است که با توجه به ماموریت گسترده این پایگاه به سادگی می توان دریافت که بحرین در محاسبات نظامی و راهبردی کاخ سفید و سایر قدرت های غربی و حتی رژیم صهیونیستی جایگاه ویژه ای دارد.
حکومت بحرین هر چند در دست یک اقلیت اهل سنت است اما بخش عمده ای از جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می دهند که این مساله همواره از دید کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان به عنوان یک تهدید بالقوه امنیتی ارزیابی شده است، زیرا منطقه الشرقیه عربستان نیز مانند بحرین دارای بافت جمعیتی شیعه است که این مساله از دید سران مرتجع سعودی در آینده می تواند زمینه ساز زوال حکومت های دیکتاتوری این دو کشور شود.
لذا با توجه به آنچه بیان شد از حکومت بحرین که بقای خود را در مواجهه با انقلابیون بحرینی در سال 2011 و 2012 مدیون لشکرکشی پادشاهی سعودی می داند نمی توان انتظار داشت که خارج از پازل طرح آمریکایی - سعودی معامله قرن که هدفش مشروعیت بخشی به رژیم صهیونیستی و حذف مساله فلسطین از اولویت های جهان اسلام است ایفای نقش نماید.
در پایان پر واضح است که در طی روزها و هفته های آتی منامه پایتخت بحرین با فرش قرمز در انتظار سفر رسمی بنیامین نتانیاهو خواهد بود و البته در ازای این میزبانی بیش از پیش از حمایت های مالی و امنیتی رژیم صهیونیستی و خاصه عربستان که راهبر اصلی سیاست مشروعیت بخشی به رژیم اشغالگر قدس بهرهمند خواهد شد.
- نوید کمالی - هفته نامه صبح صادق