وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت چهاردهم» ثبت شده است

در طول تاریخ معاصر مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای بین المللی و جمعی جامعه جهانی، همواره بستری برای تعامل و گفت وگو میان کشورها و ملت های مختلف بوده است. این نهاد بین المللی نه تنها محلی برای تبیین مواضع دولت ها بلکه فضایی برای تاثیرگذاری بر نظام بین المللی است. در این چهارچوب، شرکت مقامات عالی رتبه کشورها، بویژه روسای جمهور، فرصتی بی بدیل برای معرفی هر کشور و طرح دیدگاه ها و سیاست های داخلی و خارجی آن و حتی اصلاح تصویر جهانی آن کشور در افکار عمومی جهانیان محسوب می شود.برای ایران، به عنوان کشوری با جایگاهی ویژه در غرب آسیا و نظام جهانی، حضور در این نشست جهانی اهمیت مضاعفی دارد. طی سالیان اخیر، ایران اسلامی در مواجهه با فشارهای بین المللی و تحریم های اقتصادی، با چالش های گوناگونی روبه رو بوده و فرای این دو، دشمنان از هر فرصتی برای ترویج «ایران هراسی» در فضای بین المللی بهره برداری کرده اند تا از این طریق مسیر شکل گیری و تعمیق روابط کشورمان با دیگر کشورها و ملت ها را سد یا محدود نمایند.به عبارت دقیق تر رسانه های غربی در سایه جنگ نرم دولت های غربی نقشی پررنگ در شکل دهی به تصویر کشورمان در جهان ایفا کرده اند و متاسفانه تصویر ساخته و پرداخته شده توسط آنها عمدتا همراه با سوگیری های منفی و سیاه نمایی بوده است. 

در چنین شرایطی، تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد می تواند فرصتی استثنایی برای ارائه تصویری نو و شایسته از ایران اسلامی باشد؛ تصویری که به طور واقع بینانه و عادلانه بازتاب دهنده تلاش ها، دستاوردها و سیاست های صلح طلبانه کشورمان در منطقه و جهان باشد.حضور رئیس جمهور جدید کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل، پیامی قوی از سوی ایران به جامعه جهانی خواهد داشت؛ پیامی که نشان دهنده عزم و اراده کشور برای همکاری های چندجانبه، تاکید بر حل وفصل مسالمت آمیز مناقشات و توسعه پایدار است. این فرصت نباید بسادگی از دست برود. 

سخنرانی رئیس جمهور در این مجمع، علاوه بر بیان مواضع ایران درخصوص مسائل بین المللی، باید تلاشی برای اصلاح تصویر نادرستی باشد که برخی کشورها و رسانه ها از ایران عزیز در افکار عمومی جهان ترسیم کرده اند.این تصویرسازی نادرست که گاه ایران را به عنوان کشوری حامی خشونت و بی ثباتی منطقه ای معرفی می کند، نه تنها بر افکار عمومی جهان، بلکه بر روابط دیپلماتیک ایران با سایر کشورها تاثیرات منفی گذاشته است. ازاین رو، رئیس جمهور کشورمان باید با بیانی شفاف و مستدل، به جهان نشان دهد که ایران به دنبال صلح، ثبات و همکاری های بین المللی است.یکی از مهم ترین ابعاد حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی، تاکید بر نقش سازنده ایران در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی است. کشورمان در طول سالیان اخیر نقشی اساسی در مبارزه با گروه های تروریستی مانند داعش ایفا کرده است و اگر این تلاش ها نبود امروز چهره غرب آسیا متفاوت بود. این تلاش ها که در راستای تامین امنیت منطقه و جهان بوده، باید بدرستی تبیین و تشریح شود، در واقع افکار عمومی جهان باید بداند که آرامش امروز خود را مدیون فداکاری ایرانیان در مقابل تروریسم هستند.

رئیس جمهور می تواند با استفاده از این فرصت، به جامعه جهانی نشان دهد که ایران به دنبال تعامل سازنده و رفع تنش هاست و تحریم ها نه تنها به نفع صلح و امنیت جهانی نیست، بلکه به افزایش شکاف ها بین دولت و ملت ایران و قدرت های تحریم گر جهان منجر می شود.

مساله فلسطین و جنگ غزه

سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی است که باید با دقت و حساسیت بسیار به آن نگریست. هر کلام رئیس جمهور در زمان سخنرانی باید به عنوان یک پیام دیپلماتیک مهم برای مخاطبان تلقی شود؛ پیامی که نه تنها به دیگر دولت ها، بلکه به افکار عمومی جهان نیز مخابره می شود. ازاین رو، ضروری است که لحن و محتوای این سخنرانی مقتدرانه و از سر عزتمندی و البته به دور از هرگونه تنش زایی و تحریک باشد. رئیس جمهور باید با رویکردی منطقی و سازنده، بر اهمیت دیپلماسی و گفت وگو تاکید کرده و نشان دهد که ایران همواره به دنبال تعامل و همکاری در عرصه بین المللی بوده است. همچنین، تبیین مواضع کشورمان درباره مسائل کلیدی منطقه ای مانند بحران سوریه، یمن و به طور خاص مساله فلسطین و جنگ غزه نیز می تواند یکی از بخش های مهم این سخنرانی باشد. 

رئیس جمهور باید نشان دهد که کشورمان به عنوان یکی از بازیگران اصلی در غرب آسیا، همواره در تلاش برای حل این مسائل و بحران ها بوده و در این راستا به تبیین نقش سازنده کشورمان بپردازد.نکته ای که نباید نادیده گرفت، تاثیرگذاری دیپلماسی عمومی و رسانه ای بر افکار عمومی جهانی است. حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی تنها به سخنرانی محدود نمی شود، بلکه دیدارهای دوجانبه و چندجانبه با دیگر رهبران جهان نیز بخشی از این حضور است که می تواند زمینه ساز تقویت روابط دیپلماتیک کشورمان با سایر کشورها باشد. ازسوی دیگر، رسانه های جهانی نیز نقشی اساسی در شکل دهی به تصویری که از ایران در جهان ایجاد می شود، ایفا می کنند. پس از سخنرانی، باید تعامل مستمر با رسانه های بین المللی و سازمان های مردم نهاد برقرار شود تا پیام ایران بدرستی به افکار عمومی جهان منتقل گردد. دیپلماسی عمومی هیات همراه رئیس جمهور باید به گونه ای طراحی شود که از این فرصت برای بهبود تصویر جهانی کشور استفاده شود. درنهایت، باید به خاطر داشت که هر سخنرانی و دیدار در عرصه بین المللی فرصتی برای تقویت جایگاه کشور در نظام جهانی است و این فرصت نباید بسادگی از دست برود.در پایان مجددا باید بر این نکته تاکید کنم که مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی استثنایی برای کشورمان است تا تصویر شایسته ای از خود به جهان ارائه دهیم. حضور پررنگ رئیس جمهور در این نشست و بیان دیدگاه های منطقی، سازنده و صلح طلبانه کشورمان، می تواند به اصلاح تصویر کشورمان در افکار عمومی جهانی کمک کند.این سخنرانی باید نه تنها به عنوان پیام رسمی ایران به دیگر دولت ها، بلکه به عنوان پیامی به افکار عمومی جهانی تلقی شود. در این رابطه تکیه و تاکید بر مفاهیمی مانند تعامل، همکاری بین المللی، توسعه پایدار و حل وفصل مسالمت آمیز مناقشات، می تواند به تقویت جایگاه کشورمان در نظام بین المللی کمک کرده و بستری مناسب و مساعد را برای پیشبرد منافع ملی کشورمان در عرصه جهانی فراهم کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۱:۳۱
روابط عمومی
«دکتر مسعود پزشکیان» رئیس‌جمهور منتخب کشورمان در نخستین کنش‌ورزی سیاست خارجی خود طی مکاتبه‌ای با «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان بر تداوم حمایت‌های دولت جدید کشورمان از مقاومت تأکید کرد. این پیام که به نوبه خود نشان از هوشمندی رئیس‌جمهور منتخب در فهم عوامل مؤثر بر حفظ همگرایی بین نهادی و پیشبرد منافع ملی کشورمان دارد، فرای اعلام رویکرد دولت آینده در حوزه سیاست خارجی و خاصه مسئله مهم نحوه تعامل و پیوند آنچه رابطه دیپلماسی و میدان خوانده می‌شود، شرایط مساعدی را برای افزایش وفاق و همدلی در عرصه داخلی فراهم کرد.
حال با توجه به اهمیت واکاوی مفهوم مورد اشاره و نظر به پژوهش‌ها و تألیفات گوناگونی که نگارنده در حوزه بررسی تجربیات پیوند میدان با دستگاه سیاست خارجی کشورهایی، مانند ایالات متحده آمریکا، انگلیس، روسیه و چین انجام داده است، ضروری است در آستانه تشکیل دولت چهاردهم چرایی اهمیت پیوند و هماهنگی دیپلماسی و میدان بررسی و واکاوی شود.
بدون شک، عرصه روابط بین‌الملل، عرصه‌ای پیچیده و چندلایه است که در آن بازیگران با اهداف و منافع متضاد در تعامل با یکدیگر قرار می‌گیرند. در این میان، «دیپلماسی» و «میدان» دو ابزار مهم در پیشبرد سیاست خارجی کشورها هستند. این دو ابزار، در عین تفاوت‌های ظاهری، در عمل مکمل یکدیگر بوده و می‌توانند در تعامل با یکدیگر، اثربخشی سیاست خارجی را به حداکثر برسانند.
دیپلماسی به منزله هنر مذاکره و تعامل مسالمت‌آمیز، با هدف حل و فصل اختلافات، پیشبرد منافع ملی و ایجاد روابط دوستانه با سایر کشورها به کار گرفته می‌شود. دیپلماسی چه در قالب مذاکرات رسمی و چه در قالب دیپلماسی عمومی، می‌تواند ابزاری برای ایجاد اعتماد، کاهش تنش‌ها و پیشگیری از وقوع درگیری‌ها استفاده شود. برای نمونه، مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 5+1 نشان داد، چگونه دیپلماسی می‌تواند به حل و فصل اختلافات پیچیده و دستیابی به توافقات پایدار کمک کند.
در مقابل مفهوم «دیپلماسی»، مفهوم «میدان» به عرصه قدرت‌نمایی و اعمال نفوذ اشاره دارد. در این عرصه، کشورها با استفاده از ابزارهای سخت و نرم، در پی تغییر موازنه قدرت به نفع خود و تأمین منافع ملی‌شان در سایه آن هستند. این قبیل ابزارها می‌توانند شامل حمایت از گروه‌های نیابتی، عملیات اطلاعاتی، اعمال تحریم‌های اقتصادی و حتی مداخله نظامی باشند. برای نمونه، مداخله نظامی روسیه در سوریه نشان داد چگونه میدان می‌تواند به مثابه ابزاری برای حفظ منافع ملی و تغییر موازنه قدرت در یک منطقه استفاده شود.
با این حال، دیپلماسی و میدان نباید دو مقوله متضاد و جدا از هم در نظر گرفته شوند؛ چرا که رابطه این دو از سه جنبه ذیل قابل توجه است:
دیپلماسی پیش‌نیاز میدان: در بسیاری از موارد، دیپلماسی پیش‌نیاز میدان است. به عبارت دیگر، کشورها ابتدا سعی می‌کنند از طریق مذاکره و گفت‌وگو به اهداف خود دست یابند؛ اما در صورتی که دیپلماسی به نتیجه نرسد، ممکن است به استفاده از ابزارهای میدانی روی آورند.
میدان پشتوانه دیپلماسی: در برخی موارد، میدان می‌تواند پشتوانه دیپلماسی باشد. به عبارت دیگر، کشورها با نشان دادن قدرت و توانایی خود در میدان، می‌توانند در مذاکرات دیپلماتیک دست برتر را داشته باشند.
دیپلماسی ابزار مدیریت میدان: در برخی موارد، دیپلماسی می‌تواند ابزاری برای مدیریت میدان باشد. به عبارت دیگر، یک کشور می‌تواند با استفاده از دیپلماسی، از تشدید تنش‌ها در میدان جلوگیری کرده و به سمت حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات حرکت کند.
همانگونه که مشخص است این دو مفهوم در عمل مکمل یکدیگر عمل می‌کنند و در نتیجه می‌توانند در تعامل با یکدیگر، اثربخشی سیاست خارجی را به حداکثر برسانند. دیپلماسی می‌تواند به مثابه پیش‌نیاز میدان عمل کند، به این معنا که کشورها ابتدا تلاش می‌کنند از طریق مذاکره به اهداف خود دست یابند و در صورت موفق نشدن، به ابزارهای میدانی متوسل شوند. از سوی دیگر، میدان می‌تواند پشتوانه دیپلماسی باشد. نمایش قدرت و توانایی در میدان، می‌تواند در مذاکرات دیپلماتیک دست برتر را به کشورها بدهد و آنها را در موقعیت بهتری برای چانه‌زنی قرار دهد.
خوشبختانه، تاریخ و تحولات معاصر، نمونه‌های فراوانی از ارتباط دیپلماسی و میدان را به ما نشان می‌دهد. برای نمونه، در جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در عین رقابت در میدان، از دیپلماسی برای جلوگیری از وقوع جنگ هسته‌ای استفاده می‌کردند.
همانگونه که در کتاب «دیپلماسی نفوذ» به تفصیل توضیح داده‌ام، در جریان تهاجم ائتلاف نظامی ایالات متحده به عراق در سال 2003 میلادی و حداقل برای حدود یک دهه و به شکل مستقیم پرونده نحوه مدیریت پرونده عراق در اختیار وزارت دفاع ایالات متحده یا همان پنتاگون معروف بود؛ پس از آن نیز تا به امروز پنتاگون که از آن می‌توان به عنوان نماد میدان در عرصه سیاست خارجی آمریکا یاد کرد، نقش پر رنگی در نحوه پیشبرد دیپلماسی کاخ سفید در قبال این کشور داشته است.
در تحولات معاصر نیز، می‌توان به نمونه‌هایی چون مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 اشاره کرد. در این مذاکرات، ایران با نشان دادن قدرت و توانایی خود در میدان، توانست در مذاکرات دیپلماتیک امتیازاتی کسب کند.
در نتیجه، دیپلماسی و میدان را باید دو روی یک سکه در سیاست خارجی در نظر گرفت؛ لذا استفاده هوشمندانه و همزمان از این دو ابزار، می‌تواند به هر کشوری در دستیابی به اهداف خود در عرصه بین‌المللی کمک کند. در دنیای پیچیده و پویای امروز و بنا بر تجربیات جهانی، کشورهایی که بتوانند تعادل مناسبی بین دیپلماسی و میدان برقرار کنند، در پیشبرد منافع ملی خود موفق‌تر خواهند بود.
در پایان امید است هوشمندی رئیس‌جمهور منتخب کشورمان در فهم ضرورت و اهمیت پیوند دو عرصه میدان و دیپلماسی بتواند بیش از پیش زمینه تفاهم و همکاری بین نهادی در کشور را در راستای تأمین منافع ملی در سطح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۳ ، ۰۰:۰۸
روابط عمومی