به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، امیرمحمد غفاری؛ فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی موضوعی است که این روزها مشکلات زیادی در فضای حقیقی و مجازی برای افراد در سراسر دنیا به وجود آورده است. موضوعی که اگر به درستی و به موقع با آنها مقابله نشود میتواند امنیت کشورها را به خطر بیاندازد.
رهبر انقلاب در سخنان خود در روز عید قربان به آن اشاره کردند و آن را موازی با جریان تحریم دانستند و فرمودند: «به موازات تحریم یک جریان تحریف هم هست. واژگون نشاندادن واقعیات کشور ما نیز یکی از کارهایی است که دشمنان انجام میدهند تا هم ضربه به روحیه مردم بزنند و هم آدرس غلط دادن است برای رفع مشکل تحریم.»
ایشان در ادامه صحبت هایشان میفرمایند: «اگر جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم قطعاً شکست میخورد؛ چرا که عرصه، عرصه جنگ ارادههاست.»
به همین مناسبت با نوید کمالی، کارشناس فضای مجازی نشستیم تا کمی در خصوص شناخت اخبار جعلی یا همان فیک نیوزها و راههای شناخت آنها و تهدیداتشان صحبت کنیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
باشگاه خبرنگاران جوان: این روزها با توسعه فضای مجازی شاهد فعالیتهای روز افزون فیک نیوزها هستیم. فعالیت فیک نیوزها در فضای مجازی چقدر در زندگی حقیقی افراد تاثیرگذار است و چه اندازه میتواند زندگی عادی افراد را تحت تاثیر قرار دهد؟
کمالی: این دوره از تاریخ تمدن بشر به دلیل وفور و تعدد ابزارهای رسانهای و ارتباطی تولید کننده و منتقل کننده اطلاعات به عنوان «عصر اطلاعات» شناخته میشود، زیرا تا پیش از این دوره تاریخی، هیچگاه حجم تولید و انتقال اطلاعات توسط بشر به میزان فعلی نبوده است که نمونه آن تولید روزانه میلیونها ساعت محتوای تصویری در فضای مجازی و وب سایتهای مانند آپارات و یوتیوب است.
علاوه بر این در هیچ دورهای از تاریخ بشر سرعت انتقال اخبار و اطلاعات به حد فعلی نرسیده بود به طوری که هیچ وقت اجداد ما تصور نمیکردند که روزی این امکان فراهم شود که خبر مهمی مانند آنچه در بندر بیروت رخ داد در کسری از ثانیه در چهار گوشه جهان شنیده و دیده شود.
از این رو عصر و زمانه فعلی را میتوان از حیث اطلاعات و اطلاع رسانی به عنوان انقلابیترین دوره تاریخ تمدن بشر در نظر گرفت، زیرا این تحول موجب شکل گیری فصل جدید و بینظیری از تعاملات فردی و اجتماعی بین انسانها شده است؛ البته این تحول کاملاً و تماماً مثبت نبوده و مانند بسیاری از پدیدههای دست ساخته بشر دارای ابعاد نامطلوب و آسیب زایی نیز است که یکی از مهمترین آن تبدیل شدن ابزارهای نوین اطلاع رسانی به ابزار فریب و مدیریت ناسالم افکار عمومی است.
به عبارت دقیقتر از ابتدای ساخت و توسعه ابزارهای تولید و نشر انبوه خبر این دست ابزارها به دلیل توان تاثیرگذاری بالای خود بر افکار عمومی، به ابزار محبوب مدیریت و کنترل افکار عمومی اصحاب قدرت تبدیل شدند.
طبیعتاً وقتی بحث مدیریت افکار عمومی و لزوم هدایت و جهت دهی آن مطرح میشود، نمیتوان انتظار داشت که هر آنچه از مجرای یک رسانه منتشر میشود انطباق کامل با واقعیت داشته باشد بلکه هر رسانه و به طور دقیقتر هر مدیر رسانه آن بخشی از واقعیت را در خروجی رسانه خود برجسته و منعکس میکند که سازگار با منافع و مصلحتهای خویش یا جریان مطلوبش باشد؛ لذا میتوان گفت که در فرایند سنتی و کلاسیک مدیریت افکار عمومی بیشتر با بزرگ نمایی و کوچک نمایی رخدادهای واقعی روبرو هستیم، اما مدتی است که در حوزه ارتباطات یک مفهوم نسبتا جدید به عنوان چالش حوزه اطلاع رسانی و مدیریت افکار عمومی مطرح شده است و آن چیزی نیست جز فیک نیوزها(Fake News) یا همان اخبار جعلی که به جای تکیه بر مهندسی نحوه اطلاع رسانی یک رخداد واقعی به طور کلی به جعل یک موضوع یا رخداد و طرح آن در عرصه افکار عمومی میزند.
متاسفانه در طول چند سال اخیر به دلیل افزایش آسیبهای ناشی از شیوه فیک نیوزها موضوع مقابله با اخبار جعلی به یکی از مهمترین دغدغههای افکار عمومی جهان تبدیل شده است، زیرا ماهیت شبکهای فضای اطلاع رسانی نوین و همچنین فقدان سواد رسانهای مناسب در بین کاربران، بسترهای نوین ارتباطی میتواند به سرعت اخبار جعلی را میلیونها بار بازنشر کرده و نسبت به یک موضوع خاص در بین کاربران ادراک سازی کنند که در نتیجه این ادراک سازی، عملکردها و رویکردهای حقیقی کاربران هم تحت تاثیر قرار میگیرد که نمونه معروف آن استفاده کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ از اخبار جعلی در جهت جلب نظر افکار عمومی رای دهندگان آمریکایی و کسب موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما راه مقابله با این فیک نیوزها چیست؟
کمالی: برای مقابله با اخبار جعلی یا همان فیک نیوزها دو راهبرد عمده وجود دارد که اولین آن تدوین قوانین ضد فیک نیوز و مسدود سازی حسابهای کاربری و از دسترس خارج کردن رسانههای تولید کننده اخبار جعلی است.
در این راستا شبکههای اجتماعی بزرگ بعضاً به صورت روزانه حسابهای مشکوک به نشر اخبار جعلی را تعلیق و یا حذف میکنند و نهادهایی مانند پلیس نیز با مالکان رسانههای تولید کننده اخبار جعلی برخورد میکنند. اما دومین راهبرد توجه به ارتقاء سطح سواد رسانهای افکار عمومی است، زیرا حتی اگر تمام رسانههای تولید کننده اخبار جعلی مسدود شوند، اما افراد عضو جامعه توان تشخیص منابع خبری معتبر را از غیر معتبر نداشته باشند باز هم جامعه در برابر اخبار جعلی آسیب پذیر خواهد بود.
به طور مثال هم اکنون به دلیل شرایط خاص اقتصادی کشور جامعه نسبت به اخبار اقتصادی حساس است لذا در این شرایط سودجویان با انتشار اخبار جعلی میتوانند به راحتی در جامعه تنش آفرینی کنند، به طور مثال انتشار یک خبر جعلی مانند «احتمال سقوط بازار بورس در طی ۲۴ ساعت آینده» میتواند موجب شکل گیری صفوف طولانی فروشندگان نگران سهام در خیابانهای کشور شود در حالی که اگر سواد رسانهای جامعه بالا باشد افراد پیش از پذیرش پیام نهفته در این خبر، دست به ارزیابی اعتبار منبع خبر میزنند؛ یا تصور کنید که در روزهای حساس انتخابات ۱۴۰۰ اخباری ساختگی مبنی بر برنامه یکی از کاندیداها برای مسدود سازی اینترنت در جامعه منتشر شود! طبیعتاً این دست فیک نیوزها در شرایط حساسی مانند انتخابات میتوانند موجب جهت دهی رای افکار عمومی شوند؛ بنابراین در عصر حاضر مهمترین و موثرترین راهبرد در مقابله با بحران فیک نیوزها، ترویج و توسعه سواد رسانهای یا همان Media Literacy است.
باشگاه خبرنگاران جوان: فکر میکنید این فیک نیوزها چه مقدار در جریان تحریف که رهبر معظم انقلاب که روز عید قربان در بیاناتشان به آن اشاره کردند اثرگذار بودند و چه مقدار توانستند تحریفهای خود را بر ذهن مردم بنشانند؟ راه مقابله با این تحریفها و دروغ پردازیها چیست؟
کمالی: تمدن اصیل اسلامی از صدر اسلام تاکنون در معرض تهاجمات سخت و نرم دشمنان اسلام قرار داشته، اما این تهاجمات در عصر اطلاعات بیش از اینکه جنبه سخت داشته باشند بیشتر در حوزه نرم و ادارکی و شناختی دنبال شده اند، زیرا دشمنان اسلام اصیل که امروز در قامت دشمنان جمهوری اسلامی ایران خودنمایی میکنند بر این باورند که مهار جنبش انقلابی اسلام جز با تسلط بر اذهان تودههای بشر ممکن نیست، بنابراین دشمنان اسلام و به طور ویژه تمدن غرب و ایادی منطقهای آن در طول دهههای اخیر در حوزه رسانه سرمایه گذاریهای عظیمی انجام داده اند که فعال سازی ۲۶۰ شبکه فارسی ضد ایرانی تنها نمونهای از این دست سرمایه گذاریها است.
در واقع دشمنان انقلاب اسلامی بر این عقیده اند که با بهره گیری از چتر رسانهای گسترده میتوان به صورت همه جانبه افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و با بهره گیری از تکنیکهایی عملیات روانی مانند تحریف، کوچک نمایی، سانسور و صدها ترفند دیگر اولویتها و برداشتهای ذهنی جامعه هدف را تغییر داد.
به طور مثال دشمنان انقلاب اسلامی با حمایت از شبکه رسانهای معاند آمدنیوز و توسعه زیرساخت تولید و نشر فیک نیوزها توسط آن تلاش کردند تا با تحریف واقعیتهای کشور و ذهنیت سازی منفی علیه مسئولان کشور زمینه ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان را فراهم کنند که خوشبختانه اقدام هوشمندانه سپاه این توطئه را خنثی کرد، اما خطر باز تولید رسانههای جدید با ماموریت آمدنیوز همچنان باقی است، بنابراین باید تمرکز ویژهای بر ارتقاء توسعه سطح سواد رسانهای افکار عمومی کشور داشت تا جامعه نسبت به تهدیداتی از جنس آمدنیوزها واکسینه شود.
البته همزمان با این اقدام، نهادهای فرهنگی کشور باید توجه ویژهای به حوزه ترویج نهضت روشنگری، تبیین و بصیرت افزایی در جامعه خصوصا در عرصههای سیاسی و اعتقادی داشته باشند.
باشگاه خبرنگاران جوان: به صورت کلی چه مشکلاتی در این خصوص در کشور وجود دارد و چه تهدیداتی فضای مجازی و مردم ما را در فضای دنبال میکنند؟
کمالی: متاسفانه یکی از مهمترین آسیبهای فضای مجازی و رسانهای کشور ما خصوصا در حوزه مدیریت افکار عمومی، تعدد دستگاههای مسئول در این عرصه خطیر است. به عبارت دقیقتر هر دستگاه و نهاد متولی بخش خاصی از پازل مدیریت افکار عمومی بوده، اما به دلیل عدم تعامل و هم افزایی مناسب با سایر دستگاههای مشابه کارآمدی و تاثیرگذاری عملکرد آنها آنچنان که باید مطلوب نیست و هیچ کدام از این نهادها هم در عمل خود را مسئول وضع موجود نمیداند.
از سوی دیگر رسانهها و ساختارهای مدیریت افکار عمومی کشورمان از چابکی لازم در مواجهه با تهدیدات ادراکی و شناختی دشمن برخوردار نیستند که این مسئله ناشی از عدم روزآمدسازی ساختار و سازمان آنها همزمان با واقعیت اجتماعی و تکنولوژیک است؛ بنابراین به عنوان یک راهکار میتوان تجمیع دستگاههای مسئول در حوزه رسانه و مدیریت افکار عمومی کشور و باز طراحی سازوکار فعالیت آنها را به مسئولین پیشنهاد داد.
بر اساس آمارهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران از لحاظ تعداد کاربران اینترنت و ضریب نفوذ فضای مجازی در بین شهروندان خود رتبه اول را در غرب آسیا کسب کرده است که این دستاورد ماحصل بیش از دو دهه سرمایه گذاری ویژه دولت ها در توسعه زیرساخت های دسترسی شهروندان به فضای مجازی است، اما در کنار تمام مواهب ناشی از فراگیری فضای مجازی در کشورمان نمیتوان و نباید بر این واقعیت مهم چشم پوشید که بی توجهی به توسعه سواد سیاسی و رسانهای کاربران فضای مجازی، در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین معضلات پیش روی نظام و جامعه اسلامی کشورمان است و بی توجهی به آن می تواند در آینده ای نه چندان دور هزینه های غیر قابل جبرانی را به کشورمان تحمیل نماید.
برای بررسی چیستی و چرایی این مسئله در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که اینترنت دیگر مانند سال های اولیه ابداع و توسعه خود محدود به تریبون یک طرفه خود یعنی سایت های خبری و اطلاع رسانی مبتنی بر وب 1.0 نیست و به واسطه فراگیری رسانه های اجتماعی تعاملی برخواسته از نسل دوم وب، فضای مجازی به یکی از مهمترین مراکز ظهور و بروز مشارکت شهروندان در مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی بدل شده است.
در این فضا و شرایط دیگر تریبون های یکطرفه کارایی سابق خود در جهت دهی به افکار عمومی را از دست داده و ناگزیر در حال واگذاری عرصه مدیریت افکار عمومی به رسانه های نو پدید هستند که نمونه شاخص و ملموس آن کاهش اقبال افکار عمومی به رسانه های سنتی از جمله تلویزیون است.
دلیل این مسئله هم توان بالای رسانه های اجتماعی در ایجاد کنش متقابل یا interactivity در مخاطب است یعنی دیگر بر خلاف گذشته مخاطب مجبور به نشستن منفعلانه در مقابل تلویزیون و شنیدن پیام های یکسویه آن نیست بلکه در فضای نوپدید شبکه های اجتماعی فارغ از هر محدودیتی توان اعلام نظر و دریافت بازخوردهای دیگران را دارد و حتی می تواند به راحتی به نقد دیدگاه های سایر اعضای جامعه فارغ از طبقه اجتماعی و سیاسی آنها بپردازد.
یک ویژگی مهم دیگر رسانه های اجتماعی امکان تعریف هویت های مختلف غیر از هویت واقعی است بدین معنا که هر کاربر پس از عضویت در شبکه های اجتماعی قادر است تا «من» های متعددی را تعریف کرده و «من» حقیقی خود را پشت این هویت های ساختگی پنهان نماید و به واسطه این پنهان کاری آن چیزهایی را که در زندگی حقیقی توان بیان و انجامشان را ندارد به راحتی بیان و انجام دهد.
متاسفانه با وجود تمام این ویژگی های منحصر به فرد، فضای مجازی هنوز نتوانسته موجب تعالی اجتماعی و فکری جامعه بشری شود بلکه بلعکس در عمل جامعه کاربران فضای مجازی بیش از هر زمانی به سمت عامی شدن در حرکت اند، این مسئله هم ناشی از حاکم بودن فقر شدید سواد رسانهای و بصیرت سیاسی بر کاربران فضای مجازی است و به همین دلیل نیز عمده کاربران بیش از اینکه کنش آفرین باشند خود تحت تاثیر کنش های عمده ایجاد شده در فضای مجازی و رسانههای اجتماعی که روند یا Trend خوانده می شوند دست به تصمیم گیری و حتی انجام کنش اجتماعی می گیرند.
به عبارت دیگر کاربران فاقد سواد و بصیرت رسانه ای و سیاسی در فضای مجازی به دلیل ضعف در تشخیص و تحلیل پیام های رسانه ای به راحتی تحت تاثیر عملیات های روانی و ادراکی گروه ها و جریانات سیاسی قرار گرفته و بر مبنای نظر آنها اقدام می کنند.
بطور مثل هفته گذشته پس از اعلام خبر تایید حکم اعدام سه اغتشاش گر حوادث آبان ماه 98 جریان معاند با ایجاد هشتگ «اعدام نکنید» و ارائه تصویری ساختگی از سه محکوم اخیر، که حاوی پیام جعلی مظلومیت آن ها در جریان محاکمه یشان بود اقدام به تحریک افکار عمومی نموده و به واسطه آن، طوفانی توییتری را علیه تصمیم دستگاه قضایی به راه انداختند آن در حالی که بخش عمده ای از کاربران و سلبریتی های همراه با این طوفان هیچ اطلاع دقیقی از پرونده جرائم پر حجم این اغتشاش گران نداشتند!
لذا ماجرای اخیر را می توان زنگ هشداری برای مسئولان رسانه ای و فرهنگی کشور و جلب توجه آنها به ناکارآمدی سیاست های سنتی مدیریت افکار عمومی دانست و امیدوار بود که ماجرای های اخیر موجب بازنگری آنها در سیاست های رسانه ای فعلی کشورمان گردد.
هفته گذشته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای توضیح عملکرد خود در دولت دوازدهم در صحن علنی مجلس حاضر شد و به ابهامات و سؤالهای پر تعداد نمایندگان ملت پاسخ داد.
در این جلسه عمده سوالات نمایندگان متمرکز بر مسائلی از جمله اختصاص نیمی از ترافیک اینترنت کشور به اینستاگرام، عدم برخورد جدی با شبکه های قمازبازی آنلاین، نقض حریم خصوصی شهروندان، عدم حمایت از پیامرسانهای داخلی، افسارگسیختگی در فضای مجازی و اجرایینشدن دولت الکترونیک در مناطق کمتربرخوردار بود.
طرح این دست سوالات و دغدغه ها توسط نمایندگان جدید مجلس شورای اسلامی هر چند حاشیه های زیادی را در شبکه های اجتماعی به همراه داشت، اما خوشبختانه این دست اظهارات نشان از توجه ویژه سیاست گذاران جدید قوه مقننه به حوزه فضای مجازی دارد و به همین دلیل نیز نهادهای علمی و مشورتی معتبر کشور از جمله مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی بایستی با تمرکز بر حوزه «فضای مجازی»، یاری گر نمایندگان در سیاست گذاری های مرتبط با حوزه فضای مجازی باشند تا آفت سیاست گذاری غیرتخصصی که از نقاط ضعف برجسته دور قبل مجلس بود دامن گیر این حوزه از فعالیت مجلس یازدهم نشود خصوصاً به این دلیل که بنا بر آمارهای موجود ضریب نفوذ فضای مجازی در کشور ما بیش از 70 درصد برآورد می شود و طبیعتاً هر گونه سیاست گذاری سنجیده یا نسنجیده، احوال اقتصادی و اجتماعی جامعه کاربران پر تعداد فضای مجازی کشورمان را تحت تاثیرگذار قرار خواهد داد.
البته فارغ از حواشی ایجاد شده بعد از جلسه اخیر جهرمی با نمایندگان، باید به نمایندگان علاقمند به حوزه فضای مجازی یادآوری کرد که مدتی قبل و در آخرین روزهای عمر مجلس دهم، نمایندگان ملت در جریان طرح و تصویب طرح تقابل ایران با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی، وزارت امور خارجه کشورمان را موظف کردند که مقدمات لازم برای تشکیل «کنسولگری یا سفارت مجازی ایران به پایتختی قدس» در فلسطین را فراهم کند.
بر مبنای این طرح وزارت امور خارجه کشورمان مکلف شد تا ظرف مدت ۶ ماه از تصویب این قانون مقدمات لازم برای تشکیل Virtual Embassy کشورمان در فلسطین را فراهم و نتیجه را پس از تصویب تقدیم هیأت رئیسه کند.
این اقدام هوشمندانه مجلس کشورمان آنهم در اوج تلاش های دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهت اجرای طرح معامله قرن، به طور ویژه مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی جهان قرار گرفت بطوری که حتی رئیس مجلس فلسطین در آستانه فرا رسیدن روز جهانی قدس با صدور بیانیهای، اقدام مجلس شورای اسلامی کشورمان در تصویب ایجاد «سفارت مجازی ایران در قدس شریف به عنوان پایتخت فلسطین» را ستود و آن را گامی مهم در جهت اثبات و به رسمیت شناختن قدس به عنوان سرزمین فلسطین و پایتخت آن دانست.
طرح راه اندازی سفارت مجازی ایران در فلسطین و ترغیب دیگر کشورهای اسلامی به انجام اقدام مشابه علاوه بر افزایش فضای تاثیرگذاری جبهه مقاومت بر افکار عمومی منطقه و جهان، عملاً مشروعیت هرگونه اقدام آمریکا و رژیم صهیونیستی در رسمیت بخشیدن به اشغال قبله نخست مسلمانان را با چالش جدی روبرو کرده و اجرای معامله قرن را با بن بستی جدید مواجه می کند.
البته باید به این نکته مهم و راهبردی نیز توجه داشت که تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ایجاد هر گونه چالش در مسیر اجرای معامله قرن، موجبات تغییر فضای سیاسی حاکم بر ایالات متحده و سرنگونی دولت ترامپ را فراهم خواهد کرد، زیرا با توجه به بروز اعتراضات سراسری در این کشور، چشم امید کمپین انتخاباتی ترامپ به کسب یک موفقیت بینالمللی و جلب حمایت لابیهای صهیونیستی و رسانه های پر قدرت وابسته به آنها بسته شده است.
از این رو با راه اندازی نخستین سفارت مجازی کشورمان در قدس شریف، علاوه بر جلوگیری از اجرای معامله قرن می توان زمینه تضعیف بیش از پیش کمپین انتخاباتی ترامپ را در رقابت های انتخاباتی پیش رو نیز فراهم کرد، از این رو از نمایندگان انقلابی مجلس یازدهم انتظار می رود که با پیگیری جدی طرح راه اندازی سفارت مجازی جمهوری اسلامی ایران در قدس شریف، زمینه راه اندازی این نمایندگی دیپلماتیک مجازی کشورمان در فلسطین را تا پیش از انتخابات آمریکا را فراهم کرده و علاوه بر آن رهبران و قانون گذران دیگر کشورهای اسلامی را نیز تشویق به اتخاذ سیاستی مشابه نمایند.
طی هفته های گذشته فروشگاه آمریکایی Epic Games که به عنوان یکی از مهمترین عرضهکنندگان بازی های ویدئویی در جهان شناخته می شود، دست به ارائه رایگان بازی GTA V یا همان اتومبیل دزدی بزرگ (به انگلیسی: Grand theft auto) زد که نه تنها در جهان بلکه در ایران نیز به مانند یک بمب خبری توانست حجم قابل توجهی از کاربران جوان و نوجوان را ترغیب به دریافت این بازی نماید آنهم در حالی که به واسطه تحریم های ضد ایرانی کاخ سفید کاربران ایرانی امکان دسترسی به فروشگاه اینترنتی این شرکت را نداشتند اما وسوسه دریافت نسخه کامل و قانونی این بازی گرانقیمت 540 هزار تومانی (~30$) در بازه زمانی محدود عرضه رایگان آن موجب شد تا تعداد قابل توجهی از گیمرهای جوان و نوجوان کشورمان درگیر استفاده از ابزارهای غیر قانونی عبور از فیلترینگ شده و با تغییر آی پی آدرس خود این بازی را دریافت کنند.
بازی GTA که حجم نسخه اخیر آن بیش از 90 گیگابایت است، یک بازی ویدئویی در سبک اکشن-ماجراجویی و جهان باز است که اولین نسخه آن در اکتبر سال ۱۹۹۷ توسط شرکت راکاستار منتشر شد.
در این بازی به کاربر اجازه داده میشود تا فارغ از هر گونه محدودیت اخلاقی و قانونی در نقش یک تبهکار قانون شکن ظاهر شده و آزادانه در یک شهر بزرگ به گشت و گذار به پردازد و با انجام مأموریتهای مختلفی از جمله سرقت از بانک، زورگیری، تجاوز، قتل و ضرب و شتم افراد کسب درآمد کرده و از این طریق تجهیزات و امکانات بیشتری را برای خود تهیه نمایید.
نسخه پنجم این بازی در ۲۰۱۳ به بازار عرضه شد اما بدلیل توسعه مداوم و اضافه شدن بخش آنلاین به آن همچنان محبوبترین بازی این سبک است و تا کنون بیش از ۹۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده و آمارها حکایت از سود 6 میلیارد دلاری این محصول دارد.
برای درک بهتر میزان فروش این بازی بد نیست بدانید که پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان فیلم آواتار بود که در سال ۲۰۰۹ با صرف حدود 240 میلیون دلار ساخته و پس از اکران بین المللی توانست حدود ۲.۸ میلیارد دلار سودآوری داشته باشد که این رقم تنها نیمی از سود فروش بازی GTA 5 می باشد.
اما آنچه در اینجا مورد توجه ماست ارائه رایگان این بازی آنهم در فضای پر التهاب ناشی از شیوع ویروس کرونا است زیرا انتخاب این بازه زمانی موجب شده تا گمانه زنی های مختلفی در رابطه با پشت پرده عرضه رایگان این بازی مطرح شود که مهمترین آن تلاش آمریکایی ها برای جهت دهی آینده پسا کرونا به سمت دنیایی GTA گونه است!
در دنیای GTA اخلاق و مذهب معنا و جایگاهی ندارد و کاربر در طول بازی مجاز به هر رفتار غیر اخلاقی است در واقع این بازی مظهر تمام و کمال مکتب فکری آنارشیسم است.
در این مکتب، «جامعه مطلوب» فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است و نظم جامعه از طریق همکاری داوطلبانه شکل میگیرد که بهترین شکل آن، ایجاد گروههای خودمختار از جنس گروه های مافیایی GTA است زیرا در این بازی قانون جنگل بر جامعه حاکم شده و کاربر ضعیف، قربانی کاربر قوی تر می شود لذا کاربر برای کسب موفقیت بیشتر در این دنیای پر آشوب، نیازمند پیوستن به باندهای بزرگ جنایت کار هستند!
از این رو به نظر می رسد که دولت مردان آمریکا در چهارچوب تداوم بخشی به نظام سلطه خود تلاش دارند تا با بهره گیری از ابزارهای جنگ شناختی از جمله فیلم ها و بازی هایی مانند Joker و GTA زمینه استحاله فکری جمعیت جوان جهان را فراهم کرده و آنها را به سمت فروپاشاندن نظام های حاکم بر کشورهای خود تحریک نمایند تا شاید در این فرصت امکان باز طراحی مجدد نظام سلطه مهیا شده و «نظم نوین جهانی» مد نظر سردمداران آمریکا شکل گیرد.
سرانجام نمایندگان مجلس شورای اسلامی در آخرین فرصتهای باقیمانده از عمر مسئولیت خود به لایحه «اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی کشور» یا همان حذف چهار صفر از پول ملی رأی مثبت و به دولت اجازه دادند بر اساس یک تقویم و نقشه راه سهساله، چهار صفر از پول ملی را حذف کند و با حذف ریال از معادلات اقتصادی، واحد پول ملی را از ریال به تومان تبدیل نماید.
افزایش ارزش پول ملی، هماهنگی آن با عرف مبادلات مردم و همچنین کاهش هزینه های چاپ اسکناس از دلایل موافقان این لایحه است؛ مخالفان نیز عدم فوریت این اصلاح در شرایط کنونی کشور، بی تاثیری آن در کاهش تورم و همچنین هزینه های بالای امحا اسکناسهای موجود، سازوکارهای راه اندازی و جریان واحد پولی جدید را از دلایل مخالفت خود بیان کردند.
موضوع حذف چهار صفر از پول ملی البته بحث تازهای نیست و هر بار که کشور بار تورم فزاینده و کاهش ارزش پول ملی مواجه شده است دولتها پای حذف صفر از پول ملی را به میان کشیدهاند اما شرایط برای انجام آن مهیا نبوده است.
بر اساس طرح جدید، قرار است عملاً به سلطه واحد پولی ریال بر معاملات اقتصادی کشور پایان داده شود و تومان جایگزین آن شود، آن هم به این صورت که هر 10000 ریال فعلی برابر یا 1 تومان در نظر گرفته شده و واحد پول جزئی نیز «قِران» نام خواهد داشت که هر 100 واحد آن برابر با 1 تومان خواهد بود.در شبکههای اجتماعی کاربران با هشتگ #تومان به این تغییر واحد پول ملی واکنشهای جالبی نشان دادهاند که برخی از آنها حاوی اطلاعات مفیدی است؛ از جمله اینکه این طرح در حالی به عنوان جدیدترین و به روزترین سیاست اقتصادی مهار اثر روانی تورم در نظر گرفته شده است که قریب به 90 سال قبل و در سال 1308 خورشیدی، ریال با عبور از تومان به واحد پول ملی کشورمان بدل شد و پس از 9 دهه و در پی لایحه دولت، بار دیگر تومان ریال را پشت سر میگذارد و به عنوان واحد رسمی پول کشورمان مطرح میشود؛ به همین دلیل نیز یک کاربر به کنایه و طنز در صفحه شخصی خود نوشت: «مگه قرار نبود به عقب برنگردیم، چرا برگشتیم به زمان قاجار؟»
برخی کاربران نیز به این موضوع اشاره داشتند که «تومان» برخلاف سابقه دیرینه استفاده از آن در معادلات اقتصادی کشورمان، اصالتاً ریشه در زبان مغولی دارد و معانی آن «ده هزار» است؛ آن هم به این دلیل که مغولها در تقسیمات و ترتیبات لشکری و نظامیگری خود به ده هزار سرباز، تومان میگفتند و فرمانده این واحد رزمی هم «امیر تومان» لقب داشت.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که «ریال» هم ریشهای فارسی ندارد و پهلوی اول آن را از زبان اسپانیایی وام گرفته که به معنی «شاهی» است؛ درواقع این واژه مترادف با واژههای Royal انگلیسی و Regiis لاتین است که هر دوی آنها به معنای شاهی است و ریشه آنها به واژه Rex یعنی شاه بازمیگردد و سلسله پهلوی هم به این دلیل واژه ریال را به عنوان واحد پول ملی برگزیده بود؛ از اینرو برخی کاربران فضای مجازی پیشنهاد دادند به جای استفاده از واژه تومان، عبارتی اصالتاً ایرانی و اسلامی به عنوان واحد پول ملی انتخاب و مطرح شود.برخی کاربران نیز از فرصت استفاده کردند و با طنزپردازی لبخند را بر لبان مخاطبان خود نشاندند؛ از جمله یک کاربر که نوشت: «بعد از ۱۴۰۰ وقتی سؤال میکنیم که چه کار اقتصادی بزرگی در سالهای قبل انجام دادید؟ پاسخ خواهیم شنید که پراید را ۲۰ میلیون تحویل گرفتیم و ۷۵۰۰ تومان تحویل دادیم!»
در پایان باید توجه داشت که با توجه به زمان کوتاه باقیمانده از عمر دولت فعلی، دو سوم زمان دوره گذار قانونی به واحد پول ملی جدید در دولت بعدی، یعنی دولت سیزدهم طی خواهد شد و عملاً دولت دوازدهم عمرش به دیدن مرگ ریال نخواهد رسید و معلوم هم نیست دولت بعدی و بانک مرکزی آن ایام تا چه حد موافق این گذار باشند و شاید به جای حذف چهار صفر، به طور جدی در راه اصلاح اساسی اقتصاد ملی و اجرای صحیح سیاستهای اقتصاد مقاومتی قدم گذارند.
اگرچه سابقه آشنایی جامعه ایرانی با فضای مجازی به دو دهه قبل بازمیگردد؛ اما عملاً از ابتدای دهه ۱۳۹۰ خورشیدی به دلیل ظهور موفق شبکههای اجتماعی، مسئولان کشور به فضای مجازی به عنوان رسانهای قدرتمند توجه کردند و به صورت پیوسته بر تعداد مسئولان فعال در این فضا افزوده شد و امروز کمتر مسئول سیاسی و اقتصادی کشور را میتوان یافت که در این فضا حضور فعالی نداشته باشد.
ریشه این اقبال گسترده مسئولان را باید در ضریب نفوذ بالای فضای مجازی بین مردم دانست؛ زیرا بر اساس آخرین برآوردها، بیش از ۶۰ میلیون شهروند ایرانی کاربر فضای مجازی هستند و عملاً به لطف پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، منبع اصلی و اولیه تهیه خبر و تحلیل آنها اینترنت است که این خود به معنای کاهش رونق رسانههای سنتی در جامعه ایرانی است؛ از این رو مسئولان برای حضور بیشتر نزد افکار عمومی و کسب توجه بیشتر نسبت به خدمات خود، بر فعالیتشان در این فضا افزودهاند.
حضور بیشتر مسئولان در رسانههای تعاملی و ملزم شدن آنها به پاسخگویی، اگرچه از مواهب فناوری اطلاعات و دموکراسیهای نوین شمرده میشود، اما تب دیده شدن و بزرگنمایی خدمات برخی مدیران و مسئولان و فعالیت سلیبریتیگونه آنها خود زمینهساز بروز مشکلات جدی برای کشور شده است.
در این زمینه میتوان به نمونههای متعددی اشاره کرد که توئیت جنجالبرانگیز حساب مجازی منتسب به مرحوم هاشمیرفسنجانی با عنوان «دنیای فردا دنیای گفتمانهاست، نه دنیای موشکها» از جمله آنهاست؛ اما این تنها نمونه توئیتهای جنجالبرانگیز مسئولان کشور نیست و مسئولان مختلف بهتناوب در توئیتهای خود حاشیههای مختلفی را ایجاد کردهاند و جدیدترین آن توئیت اخیر سخنگوی وزارت بهداشت کشورمان است که عملاً روابط دیرینه چین و ایران را هدف قرار داد.
فارغ از پیامدهای امنیتی فعالیت خانگی مسئولان در بستر رسانههای فیلترشده مانند توئیتر و استفاده آنها از فیلترشکن، به نظر میرسد برای جلوگیری از تکرار حاشیههای رسانهای ناشی از توئیتهای خانگی و شبانه مسئولان فاقد «سواد رسانهای»، باید یک مکانیزم یکپارچه کشوری برای نظارت بر محتوای حسابهای کاربری رسمی مسئولان تعریف شود و مانند دیگر کشورهای توسعهیافته، هر مسئول در حال خدمت صرفاً در قالب یک حساب کاربری تعریفشده قادر به فعالیت باشد.
منبع: صبح صادق
در حالی که شیوع ویروس مرگبار کرونا در جهان ادامه دارد، تاکنون هیچ یک از تلاشها برای ساخت و ارائه یک درمان قطعی برای ریشهکن کردن این ویروس به نتیجه نرسیده است؛ لذا در شرایط فعلی، جامعه جهانی به این واقعیت پی برده است که مقابله با پیامدهای انسانی و اقتصادی فراگیر کرونا جز به مدد افزایش همکاریهای بینالمللی ممکن نخواهد بود.
با این حال بهدلیل تداوم تحریمها و تهدیدهای دولت آمریکا، ملت ایران همچنان از دسترسی به کمکها و همکاریهای بینالمللی ضد کرونا محروم مانده است و جز برخی کشورهای مستقل دیگر کشورهای تحت نفوذ آمریکا تمایلی به همکاری با کشورمان برای مهار این بحران ندارند؛ البته خوشبختانه به لطف دیپلماسی منطقهای کشورمان، از بدو شیوع ویروس کرونا کمکهای فنی و تخصصی روسیه و چین در دسترس کشورمان قرار گرفته و امروز تبادلات علمی و همافزایی پزشکان ایرانی و چینی پروسه مهار کرونا را در کشورمان تقویت کردهاست.
اما متأسفانه، در این میان شاهد این هستیم که برخی اظهار نظرهای نسنجیده تداوم این دست همکاریهای بینالمللی را با چالش روبهرو کرده است؛ از جمله اظهارات اخیر «کیانوش جهانپور» سخنگوی وزارت بهداشت که در یک گفتوگوی رسانهای پرحاشیه اپیدمی کرونا را تحلیل کرده و با متهم کردن دولت چین به پنهانکاری در نشر اطلاعات مربوط به ویروس کرونا مدعی شده است: «به نظر میرسد آمارهای چین یک شوخی تلخ بود؛ زیرا بسیاری در همه جهان فکر کردند این بیماری مثل آنفولانزاست و مرگومیر کمتری دارد. همه این موارد مبتنی بر گزارشهایی بود که از چین گزارش میشد و به نظر میرسد چین شوخی تلخی در این زمینه با همه دنیا انجام داد. اگر در چین گفته میشود دوماهه یک اپیدمی مهار شده، باید بیشتر درباره آن فکر کرد.»
این اظهارات غیر کارشناسانه موجبات دلخوری دولت چین را فراهم کرد و سفیر چین در پیامی توئیتری خطاب به جهانپور نوشت: «وزارت بهداشت چین هر روز کنفرانس خبری دارد. پیشنهاد میکنم برای نتیجهگیری اخبارشان را به دقت بخوانید.»
متأسفانه، نوع برخورد یک مقام ارشد وزارت بهداشت کشورمان طوری بوده که سفیر چین در توئیت خود به صورت غیرمستقیم به وی توصیه کرده است اخبار مربوط به دستاوردها و اقدامات دولت چین در مهار کرونا را، نه از طریق رسانههای غربی، بلکه از طریق اخبار رسمی این کشور پیگیری نماید.
واقعیت این است که اظهارات غیر مسئولانه خلاف منافع ملی جهانپور پیشتر و بارها از سوی رسانههای غربی و آمریکایی تکرار شده است، اما تکرار این اتهامات از سوی یک مقام مسئول رسمی جمهوری اسلامی ایران که کرسی سخنگویی مهمترین نهاد علمی حوزه بهداشت و درمان کشور را دارد، در این شرایط عملاً پیام منفی قابل توجهی را به یکی از حامیان کشورمان در شرایط فعلی منتقل میکند؛ از این رو انتظار میرود در راستای تأمین منافع ملی کشورمان و لطمه نخوردن روابط ملت ایران و چین و خنثیسازی پیامدهای این اظهارات مسئولان وزارت بهداشت و دستگاه دیپلماسی ضمن جبران این اظهارات بیجا، بررسی ابعاد پشت پرده احتمالی این اظهارات را نیز در دستور کار قرار دهد.