وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیپلماسی دیجیتال» ثبت شده است

دیپلماسی ایرانی: رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله) در بخش پایانی بیانات خود در مراسم تنفید حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با اشاره به جنگ تبلیغاتی گسترده دشمنان علیه کشورمان فرمودند: «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه می‌کنند، کارهای بسیار انجام می‌دهند؛ فکرهای بسیاری  را در مجموعه‌های فکری برای این کار استخدام می‌کنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را - از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوء‌نیّت قدرت های بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت. کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدم‌های غافلی که از رسانه‌های داخلی هم به نفع دشمن استفاده می‌کنند -که حالا آن محلّ بحث ما نیست - لکن [درباره] آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کم‌کاری داریم. در زمینه‌ کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانه‌ای باید قوی‌تر و هوشمندانه‌تر عمل بکنیم.» 

از این بیانات بر می‌آید که امروزه یکی از مهمترین آسیب‌های متوجه جمهوری اسلامی ایران ضعف و کم کاری در حوزه تبلیغات و فعالیت رسانه‌ای و فرهنگی داخلی و خارجی است، البته باید به این نکته توجه داشت که در این بیانات منظور از تبلیغات و فعالیت تبلیغاتی، پروپاگاندای مطلوب نظام‌های سیاسی غربی نیست! چرا که پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی سیاه بر خلاف ارزش‌های اسلامی مبتنی بر جوسازی و تحریک ناآگاهانه مخاطب است!

به عبارت دقیق‌تر پروپاگاندا از طریق تهیه و ارائه اطلاعات جانبدارانه، به دنبال تاثیرگذاری هدفمند بر مخاطب است به همین دلیل دستگاه پروپاگاندا واقعیت‌ها را به صورت گزینشی بیان و بازنمایی می‌کند تا مخاطب به طور ناخواسته، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه از خود بروز داده و اقدامی را انجام دهد که از پیش توسط دستگاه پروپاگاندا برای او هدف‌گذاری شده است، از این رو قربانی پروپاگاندا به طور نا آگاهانه در مسیر پیشبرد اهداف سیاسی مطلوب نظام‌های سلطه جو قرار می‌گیرد.

این رویکرد استکباری درحالی است که در سیره تاریخی انقلاب اسلامی همواره مشی تبلیغی، فرهنگی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر بصیرت افزایی و دعوت آگاهانه به ارزش‌های مشترک اسلامی و انسانی بوده است به همین دلیل نیز با وجود فعالیت شبانه روزی شبکه عظیم جنگ روانی دشمن، امروز بخش قابل توجهی از ملت‌های منطقه بر خلاف خواسته دستگاه‌های پروپاگاندای محور عبری،عربی و غربی حامی گفتمان مقاومت هستند.

با این حال همانگونه که رهبر عظیم الشان انقلاب اشاره داشتند فعالیت‌ها و اقدامات تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در حوزه داخلی و خارجی آنگونه که باید در تراز اهداف و برنامه‌‌های مورد نیاز انقلاب اسلامی نبوده و کم کاری در این حوزه ملموس است! چرایی این مسئله را با تاکید بر حوزه سیاست خارجی می‌توان ناشی از موارد ذیل دانست:


1. بخشی از سیاست‌گذاران تبلیغاتی و رسانه‌ای کشورمان همگام با تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی روزآمد نشده و همچنان با رویکردها و ذهنیت‌های گام اول انقلاب در پی پیشبرد اهداف گام‌ دوم انقلاب اسلامی هستند! به طور مثال در شرایطی که فضای مجازی به مهمترین بستر رسانه‌ای و ارتباطی افکار عمومی منطقه و جهان بدل شده است هنوز می‌توان دیپلمات‌هایی را یافت که با فضای تعامل محور مجازی بیگانه‌اند و هنوز روزنامه چاپی را رسانه‌ کلیدی می‌دانند!

2. یک دستگاه تبلیغاتی در تراز انقلاب اسلامی باید در عرصه فعالیت تبلیغاتی، فرهنگی و رسانه‌ای پیش‌رونده و پیش‌برنده باشد، طبیعتاً لازمه داشتن این ویژگی هدف گذاری دقیق و مشخص و همچنین اتخاذ تدابیر کارآمد و موثر و البته خلاقانه است، متاسفانه در این زمینه نیز بعضاً در طول یک دهه گذشته کم کاری صورت گرفته و دستگاه‌های دولتی فرهنگی و تبلیغاتی کشور آنگونه که باید به ماموریت‌های خود عمل نکرده‌اند!

3. امروزه دیپلماسی عمومی به مهمترین رکن پیشبرد اهداف سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ جهان بدل شده اما این بعد از دیپلماسی هنوز آنچنان که باید در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است چرا که سیاست‌گذاران و راهبران سیاست خارجی کشورمان عمدتاً با این حوزه بیگانه بوده و به سبک دهه‌های گذشته پیگیری منافع ملی را تنها از دریچه دیپلماسی رسمی و سنتی و ارتباط با رهبران سیاسی کشورها ممکن می‌دانند در حالی که امروزه افکار عمومی به مهمترین بازیگر شکل دهنده تحولات داخلی و خارجی کشورها بدل شده‌اند لذا دیگر تنها با تاکید بر حفظ ارتباطات رسمی و تشریفاتی با سران کشورها و احزاب نمی‌توان حافظ منافع ملی و بین المللی کشورمان بود.

4- ایران اسلامی در حوزه تاریخی و فرهنگی یکی از غنی‌ترین تمدن‌های جهان محسوب می‌شود اما در طی دهه‌های گذشته به نسبت تعداد سازمان‌ها و نهادهای مسئول و فعال در عرصه فرهنگ و تبلیغات، آنگونه که باید از این ظرفیت در عرصه اقدامات تبلیغی مورد نیاز انقلاب اسلامی بهره‌برداری نشده است که یکی از دلایل آن را می‌توان ناشی از فقدان بکارگیری نیروی انسانی متخصص و خلاق در نهادهای مسئول دانست، در واقع در طی دهه‌های گذشته بعضاً افرادی مسئول پیشبرد اولویت‌های فرهنگی و تبلیغی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌الملل شده‌اند که الگو و فرهنگ سازمانی‌شان بر خلاف ذات پر تحرک ماموریت محوله، فرهنگ سنتی و پرتشریفات دستگاه سیاست خارجه بوده است لذا عملاً  این دست افراد تحرک و حتی انگیزه مورد نیاز برای پیشبرد اقدامات تبلیغی و فرهنگی مورد نیاز کشور را نداشته‌اند.

5. بر مبنای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 که مصوب رهبر معظم انقلاب است، ایران اسلامی باید سالیانه میزبان 20 میلیون گردشگر باشد، طبیعتاً میزبانی این حجم از گردشگر نیازمند زیرساخت‌های مناسب حقوقی و عمرانی است اما متاسفانه اقتصاد نفتی مانع از توسعه گردشگری در کشورمان شده که این مسئله به نوبه خود تبلیغات و اقدامات تبلیغی کشورمان در حوزه بین المللی را تحت تاثیر قرار داده چرا که عملاً تمام وظیفه تبلیغات کشور در عرصه خارجی بر دوش دولت و نهادهای رسمی قرار گرفته و از ظرفیت بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد غفلت شده است، در حالی که با حمایت از عرصه گردشگری، می‌توان از ظرفیت بازیگران قدرتمند بخش خصوصی و غیر دولتی در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغاتی مورد نیاز کشور در عرصه خارجی بهره برد و به شکلی موثر با پروژه ایران‌هراسی مقابله و تصویری دقیق و مطلوب از جمهوری اسلامی ایران و ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی آن به افکار عمومی جهان ارائه داد.


همانگونه که در سطور فوق اشاره شد رفع دغدغه عالمانه رهبر انقلاب جز از طریق ایجاد تحول در سازمان‌ها و نهادهای متولی اقدامات و فعالیت‌های تبلیغی کشور ممکن نیست، خوشبختانه با توجه به روی کارآمدن دولت جدید فرصت مناسبی برای تحول آفرینی در کشور ایجاد شده لذا برای ایجاد تحول جدی در عرصه فعالیت‌های تبلیغی خارجی کشور ضروری‌ است که دولت در کنار تجدید ساختار و چابک سازی نهادهای تبلیغی، فرهنگی و رسانه‌ای، نوسازی و کارآمد سازی نیروی انسانی این نهادها را نیز از طریق بکارگیری جوانان متخصص در سطوح مختلف کارشناسی و مدیریتی در دستور کار قرار دهد. پر واضح است که در مسیر ایجاد تحول دولت بایستی با سعه صدر به خطاها و اشتباهات گذشته نیز توجه داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۰ ، ۰۲:۱۹
روابط عمومی

کارگاه وبیناری دیپلماسی دیجیتال؛ فرصت‌ها و تهدیدات(مطالعه موردی بحران سوریه) به صورت مجازی و با حضور قریب به 100 نفر از دانشجویان و پژوهشگران علاقمند به حوزه دیپلماسی و مسائل مرتبط با سوریه و جهان عرب برگزار گردید.

دیپلماسی دیجیتال - Digital Diplomacy


دریافت اسلاید این کارگاه آموزشی (کیفیت بالا) :

پاورپوینت دیپلماسی دیجیتالدانلود پاورپوینت وبینار دیپلماسی دیجیتال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۲:۰۲
روابط عمومی

غفران آذربیک، دختر نوجوان ایرانی مقیم سوریه موفق شد رتبه نخست آزمون نهایی دوره متوسطه در سوریه که معادل کنکور در کشور ماست را از آن خود کند. 

این آزمون در سوریه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، زیرا آینده هر دانش آموزی در این آزمون رقم می‌خورد.

غفران از جمله هزاران ایرانی مقیم سوریه است که در این کشور به دنیا آمده اما همچنان شناسنامه و هویت ایرانی خود را حفظ کرده است. این دانش‌آموز ایرانی‌تبار در رشته تجربی درس خوانده و بخش عمده‌ دوران تحصیل خود را در شرایط بحرانی سوریه گذرانده است. با این حال امسال توانست با همت والا سختی‌های پیش رو را کنار بزند و بین هزاران دانش‌آموز داوطلب ورود به دانشگاه‌های سوریه در رشته علوم تجربی نمره کامل آزمون را کسب کند.

نوید کمالی Navid Kamali

جالب اینجاست که دختر عموی غفران هم با میانگین نمرات ۹۷ درصد، از دانش آموز برتر این آزمون شده است. ماریا آذربیک اذعان داشت: شرایط بسیار سخت است، هم کشور در حال جنگ است و هم همه گیری کرونا مزید بر علت بود، اما با اراده خودم و کمک خانواده ام توانستم به این موفقیت برسم.

غفران آذربیک - ماریا آذربیک


 رایزنی فرهنگی ایران در سوریه

برای مشاهده گزارش ویدئویی این برنامه بر روی این لینک کلیک کنید.


پی نوشت: این رخداد و تکریم دانش آموزان نخبه ایرانی تبار مقیم سوریه خصوصا #غفران_آذربیک توسط رایزنی فرهنگی ایران در سوریه و برجسته سازی آن در فضای رسانه‌ای رسمی و غیر رسمی از چند منظر دارای اهمیت است:

۱. تا پیش از انتشار این خبر خیلی از ایرانی‌های داخل کشور اصلا اطلاعی از حضور و سکونت جمعی قابل توجهی از ایرانیان مهاجر در سوریه نداشتند انهم با این سابقه تاریخی ۲۰۰ و ۳۰۰ ساله . . . 


۲. بحران سوریه در طول دهه گذشته تاثیر قابل توجهی بر تصویر سوریه در افکار عمومی جهان گذاشته است، چرا که رسانه‌ها در طول این دهه تنها تصاویر و اخبار مربوط به جنگ و بحران خصوصا اقدامات گروه‌های تروریستی را برجسته سازی می‌کردند لذا برای خیلی ها عجیب بود که دیدند در سوریه هم دانشگاه‌ها فعال است و دانش آموزان کنکور می‌دهند و دانشگاهیان جوان سوریه هم برای ساختن آینده ای بهتر برای کشورشان تلاش می‌کنند . . . 


۳. ایرانیان مقیم خارج کشور سرمایه‌های ارزنده کشورمان در عرصه بین الملل هستند و بهتر از هر کسی نسبت به ویژگی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور میزبانشان اطلاع دارند لذا می توانند  در عمل #شهروند_دیپلمات‌ های جمهوری اسلامی ایران در دیگر کشورها باشند . . . 


۴. معرفی استعدادی مانند غفران و ده‌ها دانش آموز و دانشجوی ایرانی تبار نخبه‌ای مثل او زمینه را برای جلب توجه مسئولان به حوزه حمایت از ایرانیان نخبه خارج کشور مهیا می‌کند لذا این برنامه مبارک مس‌تواند الگویی شد برای سایر نمایندگی‌های #فرهنگی کشورمان در اقصی نقاط جهان . . .


خوشبختانه این اقدام فرهنگی ما در رایزنی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و زمینه توجه بیش از پیش ملت ایران به تصویر جدید سوریه را مهیا کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۰ ، ۰۳:۲۷
روابط عمومی

دیپلماسی ایرانی: به گواه تاریخ در طی قرون گذشته دیپلماسی و سیاست ورزی خارجی کشورها عمدتاً در انحصار طبقه ای خاص و محدود بوده و جز آن طبقه محدود هیچ گاه سایر بخش های جامعه نقشی در تعیین یا پیشبرد سیاست خارجی کشورهایشان نداشته اند به طوری که برای قرن ها دیپلماسی بازی پادشاهان و اشراف معرفی می‌شده است.

حتی در تاریخ ایران خصوصا در طول سلسله قاجار و پهلوی نیز شاهدیم کارگزاری و پیشبرد سیاست خارجی کشورمان در طول ده‌ها سال تنها در انحصار تعدادی از خانواده های مشخص و اشرافی بوده است که خوشبختانه پیروزی انقلاب اسلامی توانست در حوزه سیاست خارجی دست آن‌ها از عرصه سیاست خارجی کشورمان را کوتاه کند و نسل جدیدی بر آمده از انقلاب و آرمان های بلند آن را در مسند دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد.

با این حال امروز به وضوح می توان دید که با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی، دستگاه سیاست خارجی برای پیشبرد اهداف و برنامه های تعریف شده در سند گام دوم انقلاب نیازمند قبول برخی از تحولات راهبردی در شیوه نگاه خود به حوزه دیپلماسی نوین و همچنین سازوکار عملکرد خویش است که به عنوان نمونه یکی از مهمترین آنها توجه به راهکارهای افزایش مشارکت مردم و خاصه تشکل های مردمی و مردم نهاد در عرصه پیشبرد سیاست خارجی است چرا که با گسترش فضای مجازی و افزایش راهکارهای ارتباط و گفتگو بین مردم، نقش افکار عمومی در کشورهای جهان افزایش یافته به وری که شاهدیم کم کم توده های مردم خصوصا در قالب سازمان های مردم نهاد در حال بر عهده گرفتن نقش های اساسی در عرصه سیاست گذاری و سیاست ورزی کشورها هستند. 

از این رو ما نیز در کشور خود بایستی برای عقب نماندن از چرخه تاثیرگذاری بر تحولات منطقه ای و جهانی به سمت و سوی افزایش نقش مردم در سیاست خارجی حرکت کنیم.

با توجه به اهمیت این موضوع در ادامه به معرفی «پارادیپلماسی» به عنوان رهیافتی نو در مشارکت دهی مردم در سیاست خارجی می پردازیم.

پارادیپلماسی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟

برای پارادیپلماسی تعارف مختلفی ارائه شده اما به طور کلی برای تعریف این مفهوک باید از اینجا شروع کرد این کلیه نو پدید از دو واژه «پارا» به معنای موازی و «دیپلماسی» تشکیل شده است که معنای کامل آن «دیپلماسی موازی» است، در این نوع دیپلماسی در کنار دولت و دستگاه سیاست خارجی که بازیگر رسمی سیاست خارجی کشورها هستند، گروه ها و هویت‌های فرو ملی به مشارکت و نقش آفرینی در عرصه سیاست خارجی می‌پردازند و همراه با دولت یا حتی به صورت مستقل از آن در عرصه روابط بین الملل به ایفای نقش مشغول می‌شوند.

در طول دهه های اخیر و با توسعه و فراگیری فضای مجازی و فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی این نوع فعالیت در عرصه سیاست خارجی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است، به همین دلیل نیز در سال‌های اخیر مقالات معتبر متعددی در رابطه با پارادیپلماسی و اهمیت آن به نگارش در آمده و منتشر شده است چرا که این نوع فعالیت‌ها در حال جهت دهی سیاست های رسمی کشورهاست به طوری که برخی معتقدند در آینده بازیگر اصلی عرصه سیاست خارجی کشورها، بازیگران فعال حوزه پارادیپلماسی خواهند بود. به عبارت دقیق‌تر برخی اندیشمندان معتقدند که در سایه شکل گیری دهکده جهانی، جوامع مجازی و دیپلماسی پیگیری شده توسط آن‌ها شکل و کیفیت روابط بین ملت ها و دولت ها را تعریف خواهد داد. 

پر واضح است که در چنین افقی، مدیریت و راهبری جوامع به شکل معمول و سنتی آن که در طول قرن‌ها پاسخگوی نیاز ملت ها و کشورها بوده است کارکرد و کارایی خود را از دست خواهد داد و حکمرانی به سطوح مختلفی تقسیم خواهد شد که مهمترین سطح آن به بازیگران فرو ملی از جمله سازمان‌های مردم نهاد و خاصه کاربران فضای مجازی اختصاص خواهد یافت. 

در اینجا باید به این نکته مهم توجه داشت که در عصر ارتباطات مجازی بازیگران غیر رسمی و غیر دولتی راحت‌تر و سهل‌تر از بازیگران رسمی امکان برقراری ارتباط و رابطه با جوامع هدف را دارند لذا سرمایه‌گذاری در این حوزه و تربیت «شهروند دیپلمات»‌های مسلط به دیپلماسی عمومی و سایبری می تواند زمینه پیشبرد بیش از پیش سیاست خارجی کشورها را فراهم کند. 

نتیجه گیری

امروزه افکار عمومی به مدد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در دسترس خود به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه تصمیم‌گیری‌ و سیاست گذاری دولت‌ها ایفای نقش می‌کند، ازاین رو در عصر رسانه، کشوری که بتواند با بکارگیری ظرفیت‌های خود در حوزه رسانه و فضای مجازی، افکار عمومی خود را در مسیر فعالیت منسجم‌تر و پر رنگ تر در حوزه دیپلماسی عمومی سازماندهی کند، طبعا می تواند  به شکل بهتر و هدفمندتری در سطح بین الملل ظهور و بروز پیدا کرده و به شکل مطلوب تری از قدرت نرم خود در راستای منافع ملی اش بهره برد و به تبع آن حتی در صورت ضعف نظامی و اقتصادی، کمتر در معرض تهدیدات قرار گیرد.

به طور مثال کره جنوبی طی سال های اخیر با تمرکز بر توسعه و ترویج موسیقی پاپ کره ای یا K-POP از علاقه نسل Z یا نوجوان و جوان دیگر کشورها به این نوع موسیقی به عنوان ابزاری برای صدور فرهنگ خود و مساعد سازی فضای افکار عمومی دیگر کشورها برای پذیرش محصولات صنعتی کره‌ای استفاده می‌کند.

دولت کره جنوبی برای پیشبرد بهتر و بیشتر این سیاست حتی با حمایت از گروه های مردمی و نخبگان اجتماعی فعال در فضای مجازی در پوسته ای به ظاهر مردمی، دست به تبلیغ و ترویج موسیقی پاپ کره‌ای می زند، جالب آنکه پارلمان کره‌جنوبی اواخر سال 2020 میلادی طرحی را تصویب کرد که به هنرمندان شناخته شده صنعت موسیقی پاپ کره جنوبی مانند گروه بی‌تی‌اس اجازه می‌دهد خدمت اجباری نظامی خود را به ۳۰ سالگی موکول کنند.

این تغییر قانون به این دلیل دارای اهمیت است که طبق قوانین کره‌جنوبی تمام مردان بالغ این کشور که بین ۱۸ تا ۲۸ سال سن دارند و از نظر جسمانی مشکلی ندارند، باید به‌عنوان بخشی از تلاش‌ها برای محافظت از کشور خود در برابر کره‌شمالی به مدت دو سال در ارتش کره جنوبی خدمت کنند اما اصلاحیه قانون خدمت سربازی در کره جنوبی به‌منظور ایجاد استثناهایی برای هنرمندان موسیقی انجام شد چرا که طبق گفته دولت کره‌جنوبی این هنرمندان وضعیت فرهنگی کشور را بهبود می‌بخشند و اقتصاد را تقویت می‌کنند.

با توجه به این تجربه می توان نتیجه گرفت که کشور ما به عنوان یکی از با سابقه ترین کشورهای دارای تمدن در غرب آسیا، در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات بایستی به سمت تربیت سرمایه انسانی آشنا با دیپلماسی عمومی و سایبری حرکت کند تا این بخش از جامعه در حین حضور روزمره خود پر رنگ خود در فضای مجازی پیش برنده منافع ملی کشور خود در حوزه دیپلماسی باشند.

طبیعتاً رسیدن به این نقطه که هر شهروند ایرانی یک شهروند دیپلمات «پیش رونده و پیش برنده دیپلماسی عمومی» کشور خود در عرصه فضای مجازی باشد راه درازی باقی مانده اما اگر از همین امروز نهادهای آموزشی و تربیتی ورودی به این حوزه نداشته باشند طبعا در رقابت های گفتمانی و فرهنگی منطقه ای و فرا‌منطقه‌ای دهه های پیش رو جایگاهی درخور نام بلند ایران اسلامی نخواهیم داشت. 

در پایان برای تحقق این مسیر و راهبرد پیشنهاد می شود:

•    با هدایت و حمایت وزارت خارجه از راه اندازی تشکل های مردم نهاد با اهداف فرهنگی منطقه ای حمایت شود؛

•    تبادلات فرهنگی در نواحی جدار مرزی از طریق فعال سازی تشکل های فرهنگی دانشجویی و مردمی تقویت شود؛

•    ارائه آموزش و مهارت های لازم به دانشجویان و هنرمندان علاقمند به تبادلات فرهنگی در فضای مجازی و تعیین آن‌ها به عنوان سفرای فرهنگی افتخاری ج.ا.ایران در فضای مجازی؛

•    اختصاص بودجه های فرهنگی مناسب برای کیفیت بخشی و توسعه برنامه های خواهر خواندگی بین شهرهای ایرانی و سایر شهرهای واجد شرایط در محیط پیرامونی کشور خصوصا در حوزه غرب آسیا؛

•    حمایت از برنامه های تبادل دانشجو در نواحی جدار مرزی از طریق ارائه فرصت های کوتاه مدت پژوهشی و تحقیقاتی؛

•    حمایت از برگزاری رویدادهای دانشجویی دانشگاه های مطرح جدار مرزی با دانشگاه های مطرح آن سوی مرز؛

•    و ...

نویسنده: نوید کمالی، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه و دیپلماسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۴۷
روابط عمومی

دیپلماسی ایرانی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام شاهنشاهی در بهمن ماه سال 57، نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام بر آمده از یک انقلاب ضد سلطه، راهبرد صدور انقلاب اسلامی آزادی بخش خود را به دیگر ملت های جهان در دستور کار دستگاه سیاست خارجی خود قرار داد.

به طور خلاصه صدور انقلاب را می توان به انتقال نظام ارزشی انقلاب اسلامی به دیگر ملت‌های تحت سلطه تعریف کرد که زمینه ساز و بستر تحقق این هدف ارتباط با افکار عمومی و زیر گروه های اجتماعی و فرهنگی دیگر کشورهاست.

نگاهی به کارنامه و عملکرد وزارت امور خارجه کشورمان این واقعیت را پیش روی ما عیان می‌سازد که در عرصه پیشبرد سیاست نفوذ فرهنگی و اجتماعی جهانی و حتی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران این نهاد موفقیت چندانی به همراه نداشته است چرا که همچنان به سنتی ترین، کم اثرترین و البته پر هزینه ترین شکل ممکن ماموریت های محوله را در این حوزه خطیر و دارای اهمیت پیش می برد آن هم در حالی که ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان دو عنصر «معاند» و «معارض» گفتمان جمهوری اسلامی ایران با درک دقیق از شرایط جدید حاکم بر فضای فرهنگی و اجتماعی منطقه و جهان در حال تقویت گفتمان های حامی خود در فضای پیرامونی ما در غرب آسیا هستند. 

حال در ادامه برای بررسی دقیق تر این موضوع نگاهی به فعالیت ها و رویکردهای رسمی دستگاه سیاست خارجی آمریکا و رژیم صهیونیستی و در نهایت جمهوری اسلامی ایران در حوزه پیشبرد نفوذ فرهنگی و اجتماعی در سطح منطقه خواهیم داشت.

دیپلماسی دیجیتال ایالات متحده آمریکا:

دولت آمریکا خصوصا پس از روی کار آمدن باراک اوباما در سال 2009 به طور جدی سرمایه گذاری در حوزه نفوذ فرهنگی و اجتماعی در غرب آسیا را سر لوحه ماموریت دستگاه سیاست خارجی خود قرار داد و برای تحقق این هدف، حوزه دیپلماسی عمومی در این وزارت خارجه این کشور را تقویت کرد.

علاوه بر این دولت آمریکا با هدف تاثیر گذاری بر افکار عمومی ایرانیان و تاثیرگذار بر ادراک ضد آمریکایی موجود در سطح افکار عمومی منطقه، برای اولین بار در تاریخ دیپلماسی، سه سال پس از روی کار آمدن اوباما، در سال 2011 دست به راه‌اندازی سفارت خانه مجازی در تهران زد.

این سفارت خانه مجازی در واقع تلاشی رسمی اما در مجرایی غیر رسمی برای برقراری ارتباطی رسمی با شهروندان ایرانی بود و هر چند در عمل امکان ارائه خدمات کنسولی را به شهروندان ایرانی نداشت اما به عنوان تریبونی رسمی برای ارائه دیدگاه های رسمی دولت آمریکا خطاب به شهروندان ایرانی به کار گرفته شد. باید به این نکته توجه داشت که وب سایت سفارت خانه مجازی آمریکا حتی پس از  فیلترینگ دامنه آن در ایران به کار خود ادامه داد که این نشان از اهمیت این پروژه برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا دارد.

علاوه بر این با توجه به  ضریب نفوذ بیش از 70 درصدی اینترنت در خاورمیانه و همچنین نرخ بالای حضور جوانان در فضای مجازی کشورهای این منطقه، وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار دستور العملی ویژه کلیه دیپلمات های آمریکایی مستقر در این حوزه جغرافیایی را ملزم به حضور فعال و پویا در فضای مجازی کرد به همین دلیل نیز در دوران 8 ساله حضور اوباما در کاخ سفید و حتی دوران پس از آن شاهد حضور فعالانه دیپلمات های آمریکایی در شبکه های اجتماعی پر مخاطب منطقه اعم از توییتر، فیس بوک و اینستاگرام هستیم و هر شهروند می تواند به راحتی از طریق حساب های مجازی دیپلمات های آمریکایی با آنها ارتباط برقرار کند.

علاوه بر این کلیه سفارت خانه ها و کنسول گری های آمریکا در منطقه موظف به راه‌اندازی صفحات مجازی رسمی در شبکه های اجتماعی پر مخاطب شدند تا با تکیه بر ماهیت تعاملی شبکه های اجتماعی امکان تعامل مستمر با کاربران و افکار عمومی منطقه ماموریتی برای آن‌ها فراهم شود.

به طور مثال صفحه فیس‌بوک رسمی سفارت خانه آمریکا در بغداد، میزبان بیش از 2 میلیون دنبال کننده است که این آمار با احتساب دنبال کنندگان  صفحات وابسته به کنسولگری‌های این کشور در عراق افزایش قابل ملاحظه ای می یابد.

باید به این نکته توجه داشت که راهبرد راه اندازه ای صفحات رسمی سفارت خانه ها در شبکه های اجتماعی به حدی موفقیت آمیز بوده که امروزه در چارت سازمانی سفارت خانه های آمریکا ساختار و سازمان مدیریت این حوزه بخش های کلیدی است.

دیپلماسی دیجیتال رژیم صهیونیستی:

متاسفانه رژیم صهیونیستی در طول یک دهه اخیر میلادی سرمایه گذاری قابل توجهی در حوزه دیپلماسی نوین با محوریت دیپلماسی دیجیتال داشته، دیپلماسی سایبری یا دیجیتال که گونه ای جدید از دیپلماسی عمومی است برای رژیم صهیونیستی به حدی دارای اهمیت است که تمام دیپلمات‌های این رژیم در حوزه ماموریتی خود موظف به فعالیت در فضای مجازی و ارتباط با افکار عمومی کشورهای محل ماموریتشان هستند و بعید نیست که در ماه های پیش رو شاهد راه اندازی سفارت خانه های مجازی این رژیم در کشورهای اسلامی منطقه باشیم.

دلیل اهمیت این حوزه برای رژیم صهیونیستی ناشی از محدودیت های سیاسی و ادراکی حضور و فعالیت رسمی رژیم در سطح منطقه غرب آسیا است لذا رژیم صهیونیستی از فرصت ضریب نفوذ بالای فضای مجازی در غرب آسیا برای پیشبرد نفوذ و حضور نرم خود در منطقه بهره می برد.

به همین دلیل چند سالی است که معاونت دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه این رژیم تشکیل شده است و این معاونت از بُعد تعداد نیروی انسانی دومین معاونت بزرگ و مهم این وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی محسوب می شود.

این معاونت در حال حاضر مسئولیت هدایت و جهت دهی محتوایی بیش از 800 صفحه و حساب رسمی وابسته به وزارت امور خارجه رژیم را بر عهده دارد که صفحاتی مانند «اسرائیل به فارسی» از جمله این حساب هاست. علاوه بر این جالب است بدانید که سایت رسمی وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی از زبان های پر کاربرد منطقه حتی زبان فارسی پشتیبانی می کند.

به عنوان نمونه و برای درک نحوه مدیریت صفحات مجازی رژیم بد نیست بدانید که «لیندا منوحین» مدیر بخش عراق معاونت دیپلماسی دیجیتال وزارت خارجه رژیم صهیونیستی است. 

وی یک فعال رسانه ای یهودی عراقی تبار است که سال ها قبل عراق را به مقصد اسرائیل ترک کرده و امروز مدیر یک تیم ده نفره تولید محتوا در حوزه عراق است، این تیم به صورت ویژه مسئولیت تامین محتوای دو صفحه فیسبوک، حساب توئیتر، اینستاگرام و یک کانال یوتیوب عرب زبان ویژه مخاطبان عراقی را بر عهده دارند که صفحه « إسرائیل باللهجة العراقیة» از جمله مهمترین آنهاست، این صفحه دارای بیش از 420 هزار دنبال کننده است، البته به طور کلی صفحات مجازی هدایت شده توسط این تیم صهیونیستی هر هفته میزبان قریب به 10 میلیون بازدیدکننده است.

علاوه بر این هزاران صفحه مجازی و صدها کاربر صهیونیست آشنا به زبان‌های مختلف از جمله عربی و فارسی با هدایت معاونت دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی ماموریت ارتباط با شهروندان دیگر کشورها و پیشبرد سیاست‌های رژیم از جمله حساسیت‌زدایی نسبت به مسئله فلسطین و قبول ماهیت رژیم صهیونیستی را بر عهده دارند. صهیونیست ها بر این عقیده اند که مردم جهان خصوصا کشورهای اسلامی اگر چه از عملکرد اسرائیل خشمگین هستند ولی در عین حال در مورد این کشور کنجکاو هستند و دیپلماسی دیجیتال بهترین راهکار برای سوء استفاده از این کنجکاوی و جلب نظر آنها نسبت به رژیم صهیونیستی است. 

در این رابطه یوزی رابی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقای موشه دایان در دانشگاه تل آویو گفته است: «منطقه خاورمیانه در حال گذار است و بخش فزاینده ای از جوانان عرب، دیگر از اینکه با اسرائیلی ها گفت وگو کنند ترسی ندارند». وی همچنین معتقد است که حدود 60% از جمعیت خاورمیانه زیر 30 سال هستند و نسبت به والدین خود در مورد جهان خارج کنجکاوی بیشتری دارند، از این رو وی مدعی شده است: «سال‌ها دیکتاتوری‌های خاورمیانه به مردم تلقین می‌کردند که اسرائیل مقصر مشکلات و وضع موجود است، اما الان بیشترِ مردم می‌دانند که مشکل از اسرائیل نیست».

همانگونه که از اظهارات این مقام صهیونیست بر می آید، رژیم اشغالگر قدس امیدوار است که با بهره گیری از ضعف و غفلت حریف در حوزه فضای مجازی، با بهره گیری از دیپلماسی دیجیتال نفوذ خود در سطح افکار عمومی را تقویت کرده و عملاً سرمایه اجتماعی و روانی مخالف خود را در سطح منطقه کاهش دهد.


دیپلماسی دیجیتال جمهوری اسلامی ایران:

بررسی سوابق و کارکردهای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بی‌توجهی ناخواسته وزارت امور خارجه به حوزه دیپلماسی نوین نشان دارد و جز شخص وزیر و معدودی از سفرای ایران، ظهور و حضور دستگاه دیپلماسی ایران در فضای مجازی جهان و منطقه قابل توجه نیست، البته وزارت امور خارجه به صورت سنتی دارای یک وب سایت رسمی است که علاوه بر زبان فارسی از دو زبان عربی و انگلیسی نیز پشتیبانی می کند اما بروز رسانی بخش عربی و انگلیسی با سرعت بالا صورت نمی گیرد در واقع مخاطب اصلی مدنظر یا سایت بیش از اینکه مخاطب خارجی باشد، مخاطب داخلی است! 

در ذیل دامنه سایت مادر وزارت خارجه، صفحات سفارت خانه های جمهوری اسلامی ایران راه اندازی شده اند که آنها نیز به طبع سایت اصلی وزارت عمدتاً از سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی پشتیبانی می کنند اما متاسفانه با بررسی اغلب صفحات سفارت خانه های کشورمان در منطقه شاهدیم که تنها بخش فارسی، آن هم به صورت غیر روزآمد فعال است و حتی در کشورهای عربی بخش عربی غیرفعال است!

این مسئله بدین معناست که مجموعه متولی و یا متولیان امر، شناخت دقیقی از هدف و ماهیت سایت گردانی در حوزه سیاست خارجی ندارد چرا که هدف از راه اندازی این صفحات ایجاد بستر ارتباط با جامعه پذیرنده است و نه ارائه گزارش کار به مخاطب فارسی زبان داخل کشور، لذا سیاست گردانی به زبان فارسی آن هم در یک کشور ناآشنا به زبان فارسی و حتی عدم فعال سازی بخش انگلیسی موجب ناکارآمدی این سایت ها در ایجاد ارتباط با جامعه هدف شده است.

از این رو برای تبدیل شدن یک سایت رسمی به محل مراجعه افکار عمومی باید سه رویکرد را در رابطه با آنها مد نظر قرار داد: 

1.    پشتیبانی از زبان رسمی کشور پذیرنده؛
2.    ارائه خدمات کنسولی آنلاین در سایت سفارت خانه؛
3.    ارائه اخبار و اطلاعیه های روزآمد در صفحه اصلی؛

علاوه بر این کلیه سفرا و دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران بایستی با جهت دهی راهبردی وزارت امور خارجه حضوری فعال در شبکه های اجتماعی حوزه ماموریتی داشته باشند و در این حوزه محدودیتی از جانب وزارت خارجه به آن‌ها تحمیل نشود.
متاسفانه در این حوزه نیز شاهدیم که بکارگیری دیپلمات های پیشکسوت عمدتاً ناآشنا با رسانه‌های نوین موجب رکود دیپلماسی دیجیتال جمهوری اسلامی ایران شده است و جز در برخی کشورها و به لطف ابتکار شخصی سفرا عملاً دیپلمات های کشورمان ارتباطی با افکار عمومی حاضر در فضای مجازی کشورهای پذیرنده ندارند.


نتیجه گیری و پیشنهادها

با توجه به آنچه مختصراً در این یادداشت که از سر دلسوزی به نگارش درآمده مورد اشاره قرار گرفت می توان نتیجه گرفت که در فصل جدید تحولات منطقه خصوصا پس از اعلام رسمی عادی سازی روابط برخی از همسایگان کشورمان با رژیم صهیونیستی و همچنین روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا که دولت وی به نوعی دنبال کننده رویکردها و روش های دولت باراک اوباما است، جمهوری اسلامی ایران و به طور خاص دستگاه سیاست خارجی کشورمان باید رویکرد خود به حوزه دیپلماسی عمومی با محوریت دیپلماسی دیجیتال را مورد توجه قرار داده و رویکرد های پیشین به این حوزه را مورد تجدید نظر قرار دهد چرا که تداوم رویکردهای کم اثر و حتی بی اثر گذشته و تاکید صرف بر پیشبرد دیپلماسی از طریق روش های سنتی و پر هزینه و صرفاً تشریفاتی  موجب تضعیف موقعیت ایران در سطح افکار عمومی منطقه خواهد شد.

از این رو در ادامه چند پیشنهاد جهت بهره برداری مدیران و کارشناسان این حوزه در دستگاه سیاست خارجی ارائه می شود:

•    ارتقاء سواد رسانه ای و دیجیتال مدیران و کارشناسان وزارت امور خارجه از طریق برگزاری دوره‌ها و کارگاه های ضمن خدمت؛

•    راه اندازی مرکز فضای مجازی و دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه با هدف پیشبرد دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه و همچنین پشتیبانی لازم از حوزه های ماموریتی و دیپلمات ها؛ 

•    آموزش کاربری شبکه های اجتماعی به رسته های سیاسی و دیپلمات های مامور به دیگر کشورها؛

•    بکارگیری سفرای جوان و آشنا به حوزه دیپلماسی عمومی و دیجیتال در حوزه های ماموریتی دارای اهمیت؛

•    آموزش زبان رسمی کشور پذیرنده به سفرا و دیپلمات های اعزامی؛

•    بازنگری در ساختار و سازمان روابط عمومی وزارت امور خارجه و تقویت این حوزه از طریق بکارگیری نیروهای متخصص آشنا به زبان های خارجی و حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای؛

•    تغییر کارکرد صفحات سفارت خانه ها از اطلاع رسانی محض  به ارائه خدمات کنسولی آنلاین(حرکت به سمت شکل دهی سفارت خانه مجازی)؛

•    ارزیابی مستمر کمی  و کیفی حضور سفرا و دیپلمات ها در فضای مجازی حوزه ماموریتی و لحاظ کردن این ارزیابی در فرایند ارتقاء دیپلمات ها؛

در پایان ذکر این نکته ضروریست که برخی از عقب ماندگی های دستگاه سیاست خارجی کشورمان ناشی از عدم روزآمد سازی اساسنامه وزارت امور خارجه است چرا که اساس نامه تدوین شده در سال 1352 به دلایل فنی و محتوایی عملاً قادر به پاسخگوی به نیاز های جدید دستگاه دیپلماسی انقلاب اسلامی در عصر جدید نیست و با تکیه بر آن تنها می توان دیپلماسی سنتی، پر هزینه و البته تشریفات پسند فعلی را پیگیری کرد. 

نویسنده: نوید کمالی، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه و دیپلماسی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۳۶
روابط عمومی

امروزه، شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی دیگر تنها بستری برای سرگرمی و ارتباطات فردی و اجتماعی شهروندان به شمار نمی‌آیند، بلکه یکی از مهم‌ترین ابزارهای پیشبرد دیپلماسی و اعلام سیاست‌های داخلی و خارجی کشورها هستند، چرا که دیگر فعالیت در رسانه‌های اجتماعی، یک فعالیت فردی و محدود به منتشر کردن قدری متن و تعدادی عکس و «لایک» و «فالو» کردن دوستان و آشنایان نیست، بلکه امروز در قالب همین متن‌ها و عکس‌ها، سیاست‌ها و منافع ملی، منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای دولت‌ها پیگیری می‌شود.

سال 2007 را می‌توان نقطه شروع این تغییر کارکرد و تبدیل شدن رسانه‌های اجتماعی به ابزار دست سیاستمداران دانست؛ زیرا در این سال «باراک اوباما» برای نخستین بار پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به شکل جدی فعالیت در فضای مجازی را آغاز کرد و موفقیت او در انتخابات با تکیه بر فعالیت‌های مجازی، زمینه جلب نظر دیگر سیاستمداران جهان به شبکه‌های اجتماعی را فراهم کرد و رهبران سیاسی غرب یکی پس از دیگری به این فضا پیوستند.

باید به این نکته توجه داشت که در فضای سیاسی و دیپلماسی و در بین ده‌ها شبکه اجتماعی تنها «توئیتر» توانسته به رسانه اول رهبران سیاسی جهان بدل شود که این مسئله نیز از ماهیت وجودی این رسانه و تجمع نخبگان سیاسی و رسانه‌ای در آن‌ نشئت می‌گیرد.

توئیتر به منزله یک رسانه میکرو بلاگ یا نوشتارهای کوتاه، از نظر ضریب نفوذ در حوزه دیپلماسی و سیاست رتبه اول را به خود اختصاص می‌دهد؛ زیرا غالباً اخبار دنیای سیاست، نخستین بار در توئیتر منتشر می‌شوند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منفور آمریکا را می‌توان یکی از فعال‌ترین رؤسای‌جمهور جهان در عرصه «دیپلماسی مجازی» یا به عبارت دقیق‌تر «دیپلماسی توئیتری» دانست. وی در طول شبانه‌روز بارها درباره مسائل داخلی و خارجی آمریکا توئیت منتشر می‌کند و به همین دلیل نیز حدود 86 میلیون کاربر عمدتاً خبرنگار و سیاستمدار، دنبال‌کننده حساب توئیتر وی هستند؛ از جمله جدیدترین توئیت‌های پر حاشیه وی می‌توان به اعلام عادی‌سازی روابط بین امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی اشاره کرد.

البته جالب است که توئیتر و دیگر رسانه‌های اجتماعی پر مخاطب، از سوی بیشتر دولت‌ها رسماً به منزله یک رسانه رسمی در نظر گرفته نشده‌اند؛ اما خواهی نخواهی به دلیل ضریب نفود و تأثیرگذاری بالای این رسانه‌ها بر افکار عمومی حتی در کشورهایی، مانند ایران که بیش از ده سال از فیلترینگ توئیتر می‌گذرد عملاً این رسانه به مثابه یکی از مهم‌ترین منابع خبری کشور مطرح بوده و کمتر مسئول و سیاست‌مدار شناخته شده‌ای را می‌توان یافت که در این بستر فعالیتی نداشته باشد.

در واقع، ارزش توئیتر و دیگر رسانه‌های اجتماعی بیش از آنکه ناشی از رسمیت آنها باشد، از ارزش مبادله‌ای و تعاملی آنها نشئت می‌گیرد؛ به این معنا که فعالیت شخصیت‌های رسمی در فضای غیر رسمی موجب تولید پیام‌های مطلوب‌تر و باورپذیرتر برای مخاطب می‌شود که اتفاقاً این کارکرد توأمان رسمی و غیر رسمی موجب افزایش ضریب تأثیرگذاری رسانه‌های از جنس توئیتر بر افکار عمومی شده است.

لذا با توجه به فعالیت قابل توجه مسئولان و فعالان فرهنگی و مجازی کشورمان در این فضا و همچنین نیاز مبرم جبهه مقاومت به بسط و توسعه گفتمان انقلاب اسلامی در سطح افکار عمومی منطقه و جهان، آن هم در قالب‌های نوین از جمله فضای مجازی به نظر می‌رسد نهادهای مسئول در حوزه فضای مجازی باید به این رسانه باز نگاهی داشته و آن را بستری جدی برای پیشبرد دیپلماسی عمومی و دیجیتال جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان در نظر بگیرند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۹ ، ۱۸:۱۵
روابط عمومی