وبگاه رسمی نوید کمالی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های منتشر در رسانه‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی

وبگاه رسمی نوید کمالی

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، مولف و مدرس فعال در حوزه سیاست خارجی، فناوری‌های نوین و قدرت نرم ...

شماره تماس: 00989159263347 (جهت دریافت «مشاوره» ، دعوت جهت «برگزاری کارگاه آموزشی» و ... لطفا در ساعات غیر اداری و یا در شبکه های اجتماعی مبتنی بر این شماره تماس حاصل فرمایید.)

تذکر: بازنشر مطالب این پایگاه بلااشکال می باشد.

پست الکترونیکی : NavidKamali.ir@iran.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پدافند هوایی» ثبت شده است

نوید کمالی/ رژیم صهیونیستی در طول جنگ سوریه همواره تجاوز به حریم هوایی این کشور را با هدف مقابله با تحرکات جبهه مقاومت به مثابه حقوق مشروع خود قلمداد کرده است؛ اما حادثه مهم بهمن ماه سال گذشته و ساقط شدن جنگنده اف‌۱۶ این رژیم به وسیله پدافند هوایی سوریه فصل جدیدی از تقابل نظامی بین سوریه یا به طور کلی جبهه مقاومت با رژیم صهیونیستی را گشود.

پیش از این واقعه، همواره رژیم صهیونیستی به دلیل بهره‌گیری از جدیدترین فناوری‌های اطلاعاتی و نظامی قادر بود بدون نگرانی نسبت به ایجاد مزاحمت از جانب سامانه‌های پدافندی سوریه وارد حریم هوایی این کشور شده و اهداف خود را با دقت بالایی هدف قرار دهد.

اما در پی ماجرای هدف قرار گرفتن جنگنده پیشرفته صهیونیستی از طریق سامانه دفاع هوایی اس‌۲۰۰ برای سران نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی این واقعیت محرز شد که توان پدافندی ارتش سوریه نسبت به گذشته ارتقا یافته و ساختار آن برای مقابله با تهدیدات هوایی رژیم صهیونیستی باز طراحی شده است.

پایان دوران بزن در رو

با مروری بر راهبردهای دفاعی رژیم صهیونیستی درمی‌یابیم که دکترین نظامی رژیم صهیونیستی بر روی چند اصل اساسی، از جمله توان اتمی برای تضمین بقا و تحت کنترل قرار دادن منابع تهدید از طریق اجرای ضربه‌زنی ناگهانی نظامی و اطلاعاتی استوار است. در همین راستا و در طی سالیان اخیر بارها شاهد بوده‌ایم ارتش رژیم صهیونیستی از طریق نیروی هوایی و موشکی خود اهداف نظامی و غیر نظامی گوناگونی را در خاک سوریه هدف قرار داده است و در توجیه آن نیز بارها بر سیاست خود مبنی بر تلاش برای جلوگیری از انتقال تسلیحات مدرن به حزب‌الله لبنان تأکید کرده است؛ با این حال آن‌گونه که مبرهن است این دوران بزن و در رو برای رژیم صهیونیستی به پایان رسیده است.

برای درک بهتر این موضوع باید بدانیم، ستون فقرات پدافند هوایی سوریه متشکل از سامانه‌های موشکی بلند‌برد، میان‌برد و کوتاه‌برد است که بخش اعظم آن در دهه‌های پیشین و از سوی شوروی‌ سابق به این کشور واگذار شده است و طبیعتاً نمی‌توان از این تجهیزات انتظار مقابله مؤثر با تهدیدات نوین هوایی را داشت؛ اما با ورود روسیه به بحران سوریه این کشور با ارائه سامانه‌های مدرن دفاع هوایی مانند اس‌۳۰۰، بوک ام 2 و پانتسیر‌ـ اس۱ توان پدافند هوایی ارتش سوریه را در سه سطح بلندبرد، میان‌برد و کوتاه‌برد به شکل فزاینده‌ای افزایش داد که یکی از تأثیرات مثبت آن کاهش محسوس تجاوزات هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه است.

در ماجرای اخیر تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی به مواضع ارتش سوریه در مناطق گسترده‌ای از حومه دمشق، پایتخت و قنیطره در جنوب سوریه نیز شاهدیم که در نخستین ثانیه‌های شروع تهاجم جنگنده‌های صهیونیستی، سامانه‌های پدافندی ارتش سوریه واکنش نشان داده و بنا بر اخبار رسمی چهار موشک هدایت‌شونده و یک جنگنده صهیونیستی را ساقط و این پیام را به افکار عمومی سرزمین‌های اشغالی و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی رژیم صهیونیستی منتقل می‌کند که هزینه روانی و نظامی رژیم‌صهیونیستی در مواجهه با جبهه مقاومت بیش از پیش افزایش یافته، آن هم در شرایطی که شکست اخیر رژیم صهیونیستی در تجاوز به غزه موجی از اعتراضات عمومی صهیونیست‌ها را علیه کابینه امنیتی این رژیم برانگیخته است. از این رو قبول شکست‌هایی دیگر از جمله تجاوز اخیر به سوریه می‌تواند به راحتی زمینه سقوط رژیم صهیونیستی و سپرده شدن نتانیاهو به کتب تاریخی را فراهم کند و به رغم تکذیب مستندات شکست تجاوز اخیر از سوی مقامات این رژیم به دلیل وجود شرایط بی‌اعتمادی در افکار عمومی ساکنان سرزمین‌های اشغالی به کابینه این کشور، نه تنها از هزینه‌های روانی این شکست برای رژیم صهیونیستی کاسته نشد بلکه تحلیلگران اعتقاد دارند رژیم صهیونیستی به دلیل ترس از قبول شکست‌های دیگر در مواجهه با پدافند هوایی سوریه و همچنین در راستای اجتناب از بی‌اعتباری بیشتر در ماه‌های آینده از اجرای تجاوزات مشابه تا حدود زیادی اجتناب خواهد کرد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۷ ، ۱۳:۰۹
روابط عمومی

اختصاصی طنین؛ پس از حمله موشکی شبانه ائتلاف سه جانبه آمریکا ، فرانسه و انگلیس به سوریه که با شلیک بیش از ۱۰۰ موشک به سوی اهداف مختلفی در خاک این کشور صورت گرفت موجی از انتقادات ناظران و تحلیل گران بین المللی بر علیه این اقدام در سطح رسانه ها و افکار عمومی منطقه و جهان به راه افتاد بطوری که بسیاری از صاحب نظران سیاسی و نظامی غربی نیز این اقدام را عقب گردی مذبوحانه در سیاست های منطقه ای غرب تعریف کردند.

در واقع ناظران و تحلیل گران بین المللی عملیات اجرا شده با محوریت آمریکا را بیش از اینکه یک عملیات بازدارنده در قبال دستاوردها و موفقیت های ارتش سوریه و متحدانش ارزیابی کنند معتقدند که این عملیات در واقع به نفع سوریه ، روسیه و جبهه مقاومت تمام شد زیرا موجب شد تا زین پس دولت بشار اسد همراه با متحدانش با قدرت و جسارت بیشتری سیاست های خود را در سوریه و حتی منطقه پیگیری و اجرا نمایند. 

از جمله دلایل مطرح شده توسط این تحلیل گران می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱. حجم پایین و ناکارآمد آتش اجرا شده توسط سه قدرت جهان غرب بر علیه اهداف سوری: 

ناظران بین المللی با اشاره به حجم پایین آتش صورت گرفته بر روی اهداف از پیش تعیین شده در خاک سوریه معتقدند که استفاده محدود از موشک ها میان برد و دوربرد کروز و تام هاوک دریایی و هوایی صرفا جنبه نمایشی داشته و نتوانسته است هزینه بالایی را به ارتش و دولت سوریه تحمیل نماید.

جالب اینکه بسیاری از اهداف مورد تهاجم موشک های ائتلاف آمریکایی به تاسیسات غیر فعال و خالی از نیروی انسانی برخورد کرده اند که این خود نشان از هدف گذاری اشتباه و ضعف اطلاعاتی ائتلاف آمریکایی دارد از این رو تحلیل گران معتقدند که این نوع و سطح از حمله نظامی به سوریه به هیچ شکل تضعیف کننده و بازدارانده نیست و صرفا به یک نمایش آتش بازی مشابهت دارد.


۲. ناکارآمدی تسلیحات غربی در مواجهه با پدافند های روسی: 

بنا بر شواهد منتشر شده اگر چه سه قدرت غربی برای انجام حملات خود از پیشرفته ترین موشک های دوربرد خود بهره برده اند با این حال پدافند هوایی سوریه که از تجهیزات و تسلیحاتی با متوسط عمر ۴۰ سال بهره می برد قادر شده است تا بیش از ۷۰ فروند از مجموع ۱۲۰ فروند موشک شلیک شده غربی را شناسایی و پیش از اصابت به اهداف تعیین شده سرنگون نماید که این حجم بالا از موشک های ساقط شده نه تنها ضربه بزرگی به تصویر قدرت نظامی دول غربی وارد می کند بلکه در حوزه اقتصادی نیز بیش از پیش زمین بازی را به نفع تسلیحات روسی و خصوصا سامانه های پدافندی آن تغییر می دهد.

از این رو طبیعتا در ماه های آتی شاهد خواهیم بود که کشورهای منطقه برای دستیابی به سامانه های پدافندی روسی تلاش خواهند کرد خصوصا عربستان سعودی که پیش از این نیز با توجه به چالش بالفعل موشک های بالستیک برکان یمنی علاقه خود را به تغییر سامانه های پدافندی خود از آمریکایی به روسی نشان داده و در سال گذشته نیز پیش قراردادهایی برای خرید سامانه اس ۴۰۰ با کرملین به امضاء رسانده است.


۳.نا امیدسازی گروه های تکفیری  از حمایت جدی غرب:

پس از وقوع نمایش شیمیایی دوما که از سوی تروریست های در حلقه محاصره قرار گرفته اجرا گردید.  این گروه ها منتظر اعمال سیاست های تهاجمی جدی بر علیه ارتش و دولت سوریه بودند که حداقل آن نیز اجرای سیاست «پرواز ممنوع» بر فراز مناطق پر تنش بود با این حال حملات محدود موشکی غرب این واقعیت را برای طرف های معارض دولت سوریه مشخص ساخت که غرب به هیچ عنوان مایل به درگیری مستقیم و پرداخت هزینه در مواجهه با دولت سوریه و همپیمانانش نیست .

لذا حتی موشک های دوربرد خود را نیز از خارج از مرزهای دریایی و هوایی سوریه به سوی این کشور شلیک کرد تا هیچ یک از جنگنده های شرکت کننده در این عملیات به سرنوشت جنگنده اف ۱۶ اسرائیلی که مدتی پیش پس از تجاوز به حریم هوایی سوریه توسط سامانه های پدافندی این کشور سرنگون شد دچار نشوند و در پی آن ناچار به تحمل هزینه های روانی و تبلیغی منفی آن نباشد.

از این رو پر واضح است که گروه های کرد سوری که بیش از هر جریان دیگر تحت آمریکا هستند با مشاهده اقدام محدود آمریکا در برخورد با دولت بشار اسد، امید خود را به داشتن حمایت جدی آمریکا برای کسب امتیازات بیشتر از دولت سوریه از دست خواهند داد و طبیعتا ناچار به همراهی بیشتر با دولت قانونی این کشور در مورد مسائل جاری و آتی این کشور خواهند شد که حداقل آن عقب نشینی کردها از هرگونه ایده یا برنامه اقلیم سازی در شرق و شمال شرق این کشور است.


۴. تقویت تعاملات استراتژیک سوریه با کشورهای هم پیمان در مواجهه با غرب:  ت

تهدیدات ترامپ پیش از انجام حمله موشکی به سوریه موجب شد تا همپیمانان این کشور بطور ویژه بر همکارهای سیاسی ، عملیاتی و راهبردی خود افزوده و بصورت جامع برنامه های خود جهت مواجهه با هرگونه مداخله سیاسی یا نظامی غرب در سوریه تدوین و بروزرسانی نمایند که یکی از نمونه های آن ارائه هشدار زود هنگام روسها به دولت سوریه جهت تخلیه اهداف مدنظر ائتلاف سه جانبه غربی به رهبری آمریکا بود که در نتیجه آن پس از موشک باران تاسیسات سوری وقوع هیچگونه تلفات انسانی ناشی از این حملات گزارش نگردید.

از سوی دیگر همزمان با اعلام آمادگی عربستان برای مشارکت در تجاوز احتمالی به سوریه نیروهای یمنی جبهه مقاومت با شلیک چند موشک بالستیک به سوی اهدافی در ریاض این پیام عدم مداخله در یک ماجراجویی جدید را به هئیت حاکمه سعودی مخابره کردند آنهم در شرایطی که این کشور هنوز توان خروج از باتلاق یمن را ندارد.


۵. بی اعتباری بیش از پیش هئیت حاکمه آمریکا در برابر جامعه جهانی:

آمریکا و دو قدرت اروپایی فرانسه و انگلیس پیش و پس از حمله هوایی به سوریه این اقدام را با تکیه بر شعار جلوگیری از بکارگیری مجدد سلاح های نامتعارف و شیمیایی و دفاع از حقوق بشر توجیه می کردند اما همزمانی شروع این تجاوز با ورود بازرسان بین المللی به سوریه که با استقبال دولت سوریه همراه بود موجب گردید تا این تردید بیش از پیش در افکار عمومی جامعه بین الملل ایجاد گردد که واقعه دوما صرفا نمایشی از پیش طراحی شده برای توجیه تجاوز به سوریه است زیرا جز تولیدات رسانه ای گروه های معارض فعال در دوما هیچ مستندی از کم و کیف و صحت و سقم این واقعه در دست نیست و آنگونه که مبرهن است دولت سوریه نیز در شرایطی که مخالفان حاضر در دوما در محاصره و تسلیم بودند و دست برتر را در تحولات میدانی کشور دارد نیازی به بهره برداری از سلاح شیمیایی نداشته است.

از سوی دیگر با توجه به عدم ارائه مجوز از سوی سازمان ملل متحد و شورای امنیت این حمله فاقد مشروعیت قانونی بوده که این امر خود موجب بروز اعتراض تعداد زیادی از کشورها نسبت به اقدام تجاوزکارانه و بی ثبات ساز آمریکا و همراهانش شده است.


یادداشتی از: نوید کمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۲۲
روابط عمومی

طی روزهای گذشته نخستین سفر رسمی ملک سلمان پادشاه عربستان به روسیه انجام گرفت و وی به عنوان اولین پادشاه سعودی در طول تاریخ این کشور برای سه روز میزبان با همراهی یک هئیت بلند پایه سیاسی ، نظامی و اقتصادی میهمان کرملین شد.

این سفر از آن روی دارای اهمیت جلوه می کند که می دانیم در طول عمر نظام سعودی و خصوصا در طول ۴ دهه گذشته هیچگاه روسیه و عربستان روابط نزدیک و دوستانه ای نداشته اند و بطور مثال در دوران جنگ سرد و اشغال افغانستان که عربستان با کمک های گسترده مالی خود از مجاهدین موجب بروز تلفات سنگین و در نهایت شکست ارتش سرخ شوروی شد.

 البته یکی از دلایل مهم عدم همسویی عربستان و روسیه با یکدیگر را باید در روابط صمیمی و نزدیک مقامات سعودی با آمریکا دانست و از هم رو عربستان تاکنون تحت پرچم آمریکا از تعامل سازنده با روسیه محروم مانده است.


اما پس از رخدادهای دهه اخیر خاورمیانه و خصوصا جنگ ۷ ساله سوریه این واقعیت را برای حاکمان سعودی مشخص کرد که آمریکا نمی تواند پشتوانه مطمئنی برای آینده این نظام و تامین کننده منافع آن در دراز مدت باشد.

بطور مثال در جریان جنگ سوریه اگر چه میلیاردها دلار سرمایه نفتی سعودی صرف حمایت نظامی و تسلیحاتی از مخالفان بشار اسد و همچنین جلب نظر قدرت های غربی برای خلع ید بشار اسد از قدرت شد اما اکنون سران آل سعود مشاهده می کنند که محور ایران و روسیه و سوریه برنده  نهایی این نبرد طولانی مدت است و حتی مقامات آمریکایی و اروپایی نیز تثبیت بشاراسد در سوریه را پذیرفته اند و جالب اینکه حتی بعضا در حوزه سیاست داخلی عربستان نیز به محکوم سازی اقدامات این حکومت خصوصا در حوزه حقوق بشر می پردازند.

از سوی دیگر پس از سالها جنگ در یمن نیز نه تنها بر اقتدار و وجه بین المللی عربستان در بین دول عربی- سنی افزوده نشده است بلکه اکنون ائتلاف بین المللی به رهبری این کشور هم از هم پاشیده شده و حتی شورای همکاری خلیج فارس (GCC) نیز بدلیل افزایش اختلاف در بین اعضاء  مانند گذشته کارایی چندانی برای حفظ وحدت بین کشورهای عربی ندارد.

لذا سران سعودی و در راس آنها ملک سلمان و فرزند ارشدش محمد بن سلمان دریافتند که برای بهبود شرایط و بازگشت عربستان به عرصه تاثیرگذاری بین المللی باید بصورت فرا قطبی عمل کرده و روابط این کشور با ملل قدرمتند منطقه ای و بین المللی را ترمیم و بازسازی نمود.

از این رو در طی ماه های گذشته ریاض علاوه بر میزبانی از نخستین سفر بین المللی ترامپ به خاورمیانه میزبان طیف وسیعی از سران شیعه و سنی منطقه بوده است و اکنون نیز ملک سلمان با چهره ای گشاده و دستانی مملو از دلارهای نفتی عازم مسکو شده است تا علاوه بر جلب نظران سران کرملین به همراهی بیشتر با سیاست های ریاض زمینه را برای جلوگیری از مداخله بیشتر روسیه در حوزه های به اصطلاح تحت نفوذ عربستان مهیا کنند.

ملک سلمان در سفر به مسکو بسته پیشنهادی را به همراه دارد که عبارتند از :

  1. - سرمایه گذاری گسترده تجار و شرکت های عربستانی در حوزه های اقتصادی ، عمرانی و گردشگری روسیه
  2. -همراهی عربستان و جلب نظر ۱۰ عضو همراه این کشور در اوپیک به منظور افزایش قیمت فراورده های نفتی
  3. - عقد قرارداد های بزرگ نظامی و تسلیحاتی در کنار ساخت کارخانجات مربوطه و دریافت خدمات پشتیبانی و آموزشی از روسیه

همانگونه که مشخص است مقامات عربستان با درک این واقعیت که روسیه بدلیل مشکلات اقتصادی نیاز به جلب و کسب سرمایه های خارجی دارد با تالیف این بسته های پیشنهادی می کوشند که پوتین را متقاعد به همراهی با عربستان کنند زیرا به زودی روسیه شاهد برگزاری دور جدیدی از انتخابات ریاست جمهوری است و افزایش بهای فراورده های نفتی در کنار فروش تسلیحات گران قیمت می تواند موجب شکوفایی اقتصاد بحران زده روسیه شود که طبعا می تواند تاثیر زیادی بر افزایش اقبال عمومی به انتخاب مجدد ولادیمیر پوتین به مقام ریاست جمهوری داشته باشد و همزمان بازار انحصاری فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را هم بدست آورد.

تا این لحظه آنگونه که مشخص است مقامات روسیه با فروش سیستم پدافند هوایی پیشرفته S-۴۰۰ به عربستان مواقت کرده اند و کارخانه تولید این سیستم پدافندی به همراه چند کارخانه دیگر تولید تسلیحات روسی از جمله سلاح اتوماتیک جدیدAk-۱۰۳ در خاک عربستان ایجاد خواهد شد.

بدون شک راه اندازی شبکه پدافند S-۴۰۰ در کنار سامانه های پدافندی آمریکایی از جمله HAWK و THAAD برای مقامات سعودی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا این کشور بطور مستقیم در معرض تهدید موشکی بالفعل از سوی حوثی ها یمن است و این سیستم هوایی می تواند به افزایش امنیت نقاط در تیرس موشک های حوثی  از جله تاسیسات نفتی ARAMCO  کمک فراوانی نماید.

با این حال نباید و در پایان نباید فراموش کرد که تنها ۲ ماه قبل از مشارکت گسترده نظامی روسیه در سوریه ، عربستان بیش از ۱۰ میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری نموده بود اما پوتین بی توجه به خواسته های مقامات سعودی به نبرد با مخالفان بشار اسد پرداخت از این رو نمی توان بطور کامل پرداخت این مشوق های مالی به روسیه را دلیلی بر همسویی آتی مقامات کرملین با حاکمان ریاض خصوصا در موارد حساس خاورمیانه دانست.

- یادداشتی از : نوید کمالی  - پایگاه تحلیلی طنین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۱۹:۴۲
روابط عمومی